قبل از ریاست مکتبیون بر صنایع ایران، بویژه صنایع نفت و پالایشگاه آبادان سابقه نداشته است که چنین حوادثی رخ دهد. در سال 1356 شاه دوقلوی همین کت کراکر را افتتاح کرد. بلحاظ فنی، کت کراکر و بنج 85 بسیار پیچیده تر و با اهمیت تر از این کت کراکر جدید بود. اما، آنموقع تخصص و مسئولیت از آنچنان اهمیتی برخوردار بود که هر کسی نمی توانست در هر مقام و منصبی تکیه زند. اقایان مکتبیون آنقدر که ریش و تسبیح مسئولین برایشان اهمیت دارد، تخصص و تکنیک ارزشی ندارد. نگاهی اجمالی به همه ی کارهای زیرساختی در زمینه های مختلف، مثل ساخت اسکله های دریایی، فرودگاه ها، جاده سازی ها و … نشان می دهد که چگونه از کمتری ضریب ایمنی برخوردار نیستند. آقایان برای صدور انقلاب شان، از بودجه های صنایع کسر می کنند و می فرستند برای حسن نصرها، جریانات تروریستی در لبنان، عراق و افغانستان و تا شاخ افریقا. بهر حال باید منتظر بود که فجایعی از این بدتر نیز نصیب مان شود. کسانی که نمی توانند « کت کراکر» ساخت آلمانی را راه اندازی کنند، چگونه خواهند توانست نیروگاه اتمی بوشهر را که روس ها با شیوه ای عقب مانده و دستگاه های مستهلاک شده ساخته اند، راه اندازی کنند. اگر آتش گرفتن کت کراکر 30-40 نفر را می کشد و فضای پالایشگاه را چند ساعتی دود غلیظ می گیرد، بروز هر حادثه ای در نیروگاه هسته ای بوشهر از این شوخی ها را ندارد. می تواند به فاجعه ای انسانی و زیست محیطی بیانجامد که قابل محاسبه نیست
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو