خبر تکان دهنده هست، امروز برای بار دیگر دولت فرانسه از پشت به مردم ایران خنجر میزند و قاتل، شریفترین و آزادترین رهبر تاریخ ایران را زنده یاد دکتر شاپور بختیار را تحویل مقامات جمهوری اسلامی میدهد، بدون شک دولت فرانسه یک روز باید پاسخ گوی تمامی این خیانتهای که در حق ملت ایران انجام داده است باشد.
زنده یاد شاپور بختیار قهرمان ملی و از سرداران مشروطیت و نهضت ملی ایران، پرچمدار مبارزه با استبداد سلطنتی، تحجر مذهبی، فاشیسم هیتلری و به طور کلی سمبل آزادی خواهی و دفاع از انسانیت در هر گوشهٔ عالم هستی بود که هنوز تاریخ ایران مردی همچون او ندیده.
با اینکه نسل جوان ایران از او به عنوان قهرمان ملی یاد میکند، و بسیاری از جوانان ملی گرا ایران با تکیه به وجاهت و شرافت ملی این مرد بزرگ خود را رهرو راه مصدق بزرگ میدانند، اما هنوز یاران و همرزمان او در احزاب ملی به ویژه در داخل کشور بی مهری میکنند و سعی در توجیه عمل کرد گذشته خود دارند،
هرچند بحث امروز ما عمل کرد رهبران و کوشندگان نهضت ملی ایران نیست که هر کدام از این عزیزان در زمان خود هزینه بسیار در راه استقلال و آزادی ایرانزمین پرداخته اند، اما یاد کردن از این مرد بزرگ وظیفه هر انسان آزادهای هست که هنوز خود را رهرو راه دکتر محمد مصدق میداند.
دوستان توجه به این نکته داشته باشند که من از زبان یک فرد عضو نهضت مقاومت ملی سخن نمیگویم، بلکه با توجه به مطالعات و تحقیقهای گذشته خود در رابطه با تاریخ معاصر ایران به این نکته اشاره میکنم که شاپور بختیار در زمان خودش شریفترین سیاست مدار ایران بود که زندگی شخصی خود را قمار کرد تا ایران زمین به دست قدرت طلبان تکه تکه و قمار نشود.
این نکته را هم به بعضی از دوستان شخصی خودم دوست داشتم متذکر بشوم که با توجه به گفتهایم در مورد زنده یاد شاپور بختیار هنوز معتقد هستم که برای امروز ایران، نهضت آزادی ایران و اعتلاف نیروهای ملی مذهبی و رهبران جبهه ملی ایران در کنار احزاب رادیکال اصلاح طلب به ویژه آقایان موسوی، خاتمی، کروبی و جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی میتوانند بزرگترین جنبش آلترناتیو فردای ایران را که پایگاه مردمی و اجتماعی دارد را احیا کنند و با توجه به تجربه مدیریتی کلان کشور میتوانند بدون هیچ وقفهای دولت انتقالی را تشکیل دهند و سرزمین مادریمان را به سوی افقهای روشن هدایت کنند و یکذره از این دیدگاه سیاسی خودم عقب نشینی نکردم
بگذریم هدف من در این لحظه نوشتن شعری هست به یاد زنده یاد شاپور بختیار که یک بر فقط برای دوست گرامیم من امیر رضا امیر بختیار ارسال داشتم و هرگز جأئ چاپ نکرده بودم، سرودهای کلمه به کلامش از درون قالب من سروده شده بود و با تمام وجودم این شعر را دوست دارم،
و حتا زنده یاد بابک بیات استاد بزرگ ور من به من گفت به واسطه همین شعر میتوانی به خود افتخار کنی که یک شاعر حماسی هستی، امروز که از شنیدن این خبر سخت ناراحت و عصبی بودم احساس کردم زمان آن هست که این سروده را اینجا باز نویسی کنم تا نسل جوان ایران بدانند قاتل چه بزرگ مردی را به ایران تحویل میدهند.
منم آن مرغ طوفان / نگهدار ره آزاد مردان
به دستانم درفش کاویانی / همان جاودان نشان آریایی
در ایران شهر…
همه حیران ز استبداد و بیداد / همه عصیان ز تاج و تخت، اما
ز ملی و چپ و راست و فدایی / تمام آن چریکهای رهایی
همه فریاد زنان – الله اکبر / زدند تیشه به ریشههای میهن
صدایی ناگهان برخواست ز میهن / کمانگیر کمان داران،
چوو فریادی رسا سر داد ز میهن / منم آن مرغ طوفان
ندارم باکی از چنگیز و ضحاک / ندارم ترسی از خشم ستم کار
نگه در ره آزاد مردان / به یاد آورد پیر احمد آباد
به یکباره خروشان شد بر آشفت
بلند سر داد:
منم آن مرغ طوفان
اشاره به سخنرانی دکتر شاپور بختیار در صحن مجلس شورای ملی ایران هست که در روزهای پر از التهاب انقلاب سال ۱۳۵۷ برای تشکیل کابینه سخنرانی کرد
کاوه ایرانی
دکتر شاپور بختیار, مرغ طوفان دیگر در تاریخ ایران