فراخوان
کارزار اعتراضی به 37 سال جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران
به مناسبت سفر روحانی به فرانسه
حسن روحانی رئیس جمهور حکومت اسلامی ایران، توسط مقامات جمهوری فرانسه، به این کشور دعوت شده است تا به رغم نقض آشکارومداوم حقوق بشردرایران، مشارکت دراقدامات تروریستى، همکاری با مستبدین منطقه و بحران آفرینی درجهان، به عادی سازی روابط سیاسی و تجاری با فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی دست زده، براى خود مشروعیت کسب کند.
ما بخشی از تشکل های سیاسی واجتماعی وکنشگران اپوزیسیون در خارج از کشور، برای اعتراض به سى وهفت سال کشتار، سرکوب فاشیستی و تجاوز به حقوق همه اقشار مردم ایران و بیعدالتی اعمال شده نسبت به همه ستمدیدگان، اعم از زنان و کارگران و دیگر مزدبگیران و اندیشه ورزان وهنرمندان و معلمان و نویسنگان و روزنامه نگاران و دانشجویان، فارغ از جنسیت و قومیت و ملیت و آئین و اندیشه، یک کارزار اعتراضی را تدارک دیده ایم.
به این مناسبت ازهمه ایرانیان آزاده که باور به نفی و سرنگونی تمامیت نظام جمهوری اسلامی دارند و خواستار برقراری آزادی، دموکراسی، استقلال، برابری وعدالت اجتماعی، جدائی دین از دولت (لائیسیته-سکولاریسم)، رعایت تمامی حقوق ملیت های ساکن ایران براساس موازین بین المللی، لغومجازات اعدام، برچیدن بساط شکنجه، لغو هرگونه تعقیب کنشگران سیاسی، ملی و فرهنگی، برابری حقوق زن و مرد و رعایت آزادی های مدنی و سیاسی مصرح در منشور جهانی حقوق بشر واز جمله حق ملل درتعیین سرنوشت خویش هستند، دعوت می کنیم با مشارکت فعال خود به این کارزار اعتراضی بپیوندند.
تظاهرات مرکزی روز یکشنبه، 15 نوامبر 2015 پاریس، میدان République، از ساعت 13 تا 15
آکسیون های بعدی:
دوشنبه 16 نوامبر از ساعت 9 صبح تا 17، میدان Fontenoy پاریس هفتم، نزدیک یونسکو
سه شنبه 17 نوامبر از ساعت 15 تا 17 در میدان Invalides، پاریس هفتم
کمیته برگزاری کارزار اعتراضی به 37 سال جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران،
پاریس به تاریخ یکشنبه ۱۷ آبان برابر با ۱۳۹۴Dimanche 8 Novembre 2015
تشکلاتی که از این «کارزار» اعلام پشتیبانی کرده اند:
1-اتحاد بین الملل در حمایت از کارگران ایران-واحد پاریس
2-انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران-پاریس
3-انجمن فرهنگی روژی کورد
4- جمعی از آنارشیست ها و آنارکو سندیکالیست های فارسی زبان درپاریس
5- جمعی از کمونیست های ایران (پاریس)؛
6- جمعیت کردهای مقیم فرانسه
7- حزب دموکرات کردستان
8- حزب کومله زحمتکشان کوردستان ایران ، کمیته فرانسه
9 -حزب دموکرات کوردستان ایران – کمیته پاریس؛
10سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران – فرانسه
11- سازمان راه کارگر- واحد پاریس
12- سازمان مردمی کرمانج خراسان از لندن
13- سازمان هشت مارس زنان -ایران و افغانستان.
14- کمیته خارج از کشور حزب کمونیست ایران
15- کومەلە زحمتکشان کردستان
16- شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران
17-شورای هماهنگی جنبش جمهوری خواهان دموکراتیک و لائیک ایران
18- کانون پشتیبانی و دفاع از مبارزات مردم ایران-هانوور
19- کمیتە اعتراض بە سفر روحانی رئیس جمهور ایران بە فرانسە—از هلند
20- کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران- شیکاگو
21-کمیته زنان ضد سنگسار – پاریس
22- کمیته خارج از کشور حزب کمونیست ایران
23- همبستگی سوسسیالیستی با کارگران ایران- فرانسه
24- حزب کمونیست فرانسه
25- حزب سبز- اکولوژیست فرانسه
26- حزب نوین ضد سرمایه داری- فرانسه
27- سندیکای CNT-کنفدراسیون ملی کار.
Syndicat CNT – Confédération nationale du travail 27
28-اتحاد نیروهای دمکراتیک ایرانی ـ سوپیس
29 – front-de-gauche
CGT – Solidaire-30
31-حزب کمونیست ایران (مارکسیست – لنینیست – مائوئیست)
ادامه دارد
حمایت ها به همراه بیانیه جدا
حمایت از کارزار علیه جمهوری اسلامی و اعتراض به سفر حسن روحانی به فرانسه
در شرایطی که دامنە سرکوب فعالین جنبش های رادیکال اجتماعی و سایر آزادیخواهان در ایران، بخصوص سرکوب فعالین جنبش کارگری، گسترش یافتە و هر روزه شاهد بازداشت ها و فشارهای امنیتی بیشتری بر این فعالین هستیم، دولت فرانسه از حسن روحانی دعوت به عمل آورده است تا در روزهای ١۶ تا ١٨ نوامبر به این کشور سفر کند.
این رویداد از یک سو بیانگر این واقعیت است که دولتهای سرمایەداری غرب نه تنها با سیاست های سرکوبگرانه رژیم اسلامی و پایمال کردن حقوق کارگران، زنان و سایر اقشار فرودست جامعه و سرکوب آزادیهای اولیه در ایران مخالفتی ندارند بلکه آمادەاند در دوران پساتحریم ها، جهت بهبود روابط اقتصادی و مهار بیشتر رژیم اسلامی، از جنایتهایش چشم پوشی کنند. از سوی دیگر سفر روحانی به فرانسه، همزمان با تشدید فضای سرکوب در ایران، بیانگر این واقعیت است که رژیم اسلامی کماکان مصمم است تسلیم و شکست خود در قبال دولتهای بزرگ سرمایەداری را با تشدید فضای اختناع، سرکوب و اعدام از سر بگذراند. در راستای ناکام گذاشتند رژیم اسلامی از این سیاست لازم است نیروهای چپ و آزادیخواه از فضای اعتراضیی که حول سفر روحانی به فرانسه بوجود آمده است برای انعکاس وضعیت کارگران، زنان و دیگر اقشار فرودست جامعه استفاده کنند، سیاست ریاکارانه دولت فرانسه و سایر دولتهای سرمایەداری غرب را بیشتر افشا نمایند و افکار عمومی خارج از کشور را از موج جدید فشارهای امنیتی بر فعالین جنبشهای رادیکال اجتماعی و سرکوب آزادیهای مدنی مطلع کنند.
با این هدف تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران از کارزاری که برای اعتراض به کلیت نظام جمهوری اسلامی و اعتراض به حضور روحانی در فرانسه برگزار می شود حمایت می کند و از سایر نیروهای چپ و کمونیست و آزادیخواه می خواهد به این کارزار بپیوندند.
کمیته خارج از کشور حزب کمونیست ایران
***
سلام و خسته نباشید رفقای عزیز
در پیوست اطلاعیه سازمان زنان هشت مارس ( ایران -افغانستان) را ارسال می کنیم که در آن از کمیته برگزاری کارزار اعتراضی به 37 سال جنایات رژیم جمهوری اسلامی حمایت کرده است. امیدواریم که بتوانیم همراه با شما و سایر نیروهای انقلابی مبارزه ضد رژیم جمهوری اسلامی را به خوبی پیش بریم ..
اگر شما رفقا در نظر دارید که از هر سازمانی فردی پیامی را بخواند ما نیز خود را کاندید می کنیم
از زحمات شما تشکر می کنیم
پیروز باشید
فریدا از سازمان زنان هشت مارس
سازمان زنان هشت مارس ایران و افغانستان.
ما نه تنها به سفر روحانی،
بلکه به
کلیت نظام مردسالارامپریالیستی حاکم بر جهان معترضیم!
روحانی به عنوان نمایندهی کلیت رژیم زنستیز و سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران به اروپا (ایتالیا و فرانسه) میآید تا دست در دست امپریالیستهای مردسالار برای تأمین منافع خود، ریاضتکشی، فقر، سرکوب و فوق استثمار کارگران و زحمتکشان، بردهگی زنان و … را به مردم ایران تحمیل نمایند.
رژیم بنیادگرای جمهوری اسلامی از زمان قدرتگیری در ایران جنگ سیاسی و ایدئولوژیک خود را با اجباری کردن حجاب و تصویب قوانین ریز و درشتِ ضدزن مبتنی بر شریعت اسلامی، به عنوان اهرمی برای تثبیت حاکمیت خود، بر کل جامعه تحمیل کرده است. در طول 37 سال این رژیم ضدزن، ستمگری همه جانبه را علیه زنان اعمال کرده و زندگی میلیونها زن را به تباهی کشانده است.
سفر روحانی نمایندهی رژیم قرون وسطایی جمهوری اسلامی به اروپا هنگامی صورت میگیرد که همچنان هزاران زندانی سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرند، مورد شکنجه قرار میگیرند و خانوادههایشان تهدید و زندانی میشوند. اعتصابات کارگران سرکوب شده و بسیاری از نمایندگان آنان دستگیر و اعدام شدهاند. جنبش معلمان سرکوب و نمایندگانشان روانهی زندان میشوند.
ایران تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، جایی است که سرکوب وحشیانهی هر صدای معترض، دستگیری و زندانی کردن کارگران و زحمتکشان، نرخ روز افزون اعدامها (از زمان ریاست جمهوری روحانی تا کنون حداقل 1900 نفر اعدام شدهاند)، گسترش بیسابقهی بیکاری، فقر، افزایش شکاف طبقاتی، اعتیاد، تنفروشی هزاران هزار زن، اسیدپاشی و تشدید خشونت بر زنان در آن بیداد می کند.
ایران جایی است که در آن هزاران هزار کودک برای بقای زندگی خود و خانواده بیگاری میکنند، میانگین سن اعتیاد دختران ١٣ سال و رشد اعتیاد در مدت ١٠ سال ۴ برابر شده است. ایران زندان ملتها و سلاخخانهی افکار نوین و مبارزین با جهل است.
تحت ریاست جمهوری روحانی، مجلس قوانین ارتجاعی بیشتری را علیه زنان تصویب کرده است. بر مبنای این قوانین زنان تبدیل به ماشین جوجه کشی شدهاند. در دولت روحانی طرحهایی همچون «افزایش جمعیت»، «صیانت از حجاب و عفاف» و … به تصویب رسیده است که عمق بخشیدن به فرودستی زنان را تضمین کند. تضمین کند که زنان به لحاظ اقتصادی و اجتماعی در شرایط نیمه بردهگی به سر برند.
امپریالیستهای مردسالار اروپایی امروز در دعوت «سخاوتمندانه»ی خود از روحانی و پشتیبانی از رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی منافع اقتصادی و سیاسی خود را دنبال میکنند. همانطور که پیشتر برای کسب مافوق سود در جنگهای ارتجاعی منطقهی خاورمیانه و شمال آفریقا آتش افروختند و میلیونها انسان را کشتند و یا آوارهی راههای بیبازگشت کردند؛ و حتی تخریب کلیت محیط زیست و حتی تخریب کرهی زمین هم عطش بیپایان منفعتطلبیشان را سیراب نکرده است.
همانطور که امروز سرمایهداری برای برونرفت از بحران عمیق ساختاریاش نیاز به بازی گرفتن ارتجاعیترین نیروهای بنیادگرا دارد، جمهوری اسلامی نیز سالهاست برای اینٰکه تبدیل به یک بازیگر قدرتمند منطقهای شود از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. به همین دلیل هم از زمان بر روی کار آمدن دولت روحانی برای اینکه سران جمهوری اسلامی در مذاکرات با امپریالیستهای آمریکایی و اروپایی به آنان اطمینان دهند که میتوانند روی دولت ایران به عنوان یک دولت «مشروع» و مقتدر برای خارج شدن از بحران سرمایهداری و خاورمیانه حساب کنند، دست به اعدامهای وسیعتر از قبل و بازداشت مخالفین زدند. در مقابل هم امپریالیستهای آمریکایی و اروپایی برای برون رفت از باتلاق بحران خاورمیانه که در آن گیر کردهاند، برای جان دادن به سرمایههای بحران زدهشان، در برابر اعدام و کشتار در دولت روحانی، در برابر تشدید هر چه بیشتر فرودستی زنان، در برابر به بند کشیدن بسیاری از مخالفین، در برابر سرکوب و زندانی کردن کارگران و زحمتکشان و … با سکوتشان به سران جمهوری اسلامی دست مریزاد میگویند. همان سکوت رضایتمندانهای که در سی و هفت سال گذشته در برابر سرکوب مخالفین خصوصا کشتار زندانیان سیاسی در دههی 60 و تابستان 67 در ایران داشتند.
امروز نیز آنچه که برای امپریالیستها در پی رسیدن به توافق هستهای با ایران از اهمیت درجه اول برخوردار است نه منافع زنان و مردم ایران، بلکه فائق آمدن بر مشکلات و بحران های نظام سلطه و استثمار خود و کسب هژمونی در جهان و منطقهی خاورمیانه است. بنابراین برای دولت هایی چون ایتالیا و فرانسه، تعیین کننده است که بتوانند نفوذ خود را از نظر سیاسی و اقتصادی در ایران افزایش دهند تا از این طریق منافع خود را تضمین کنند. دعوت از روحانی در این راستا قرار دارد.
زنان و مردان مبارز و آزادیخواه!
امپریالیستهای مردسالار اروپایی صحبت از قوانین خود در مورد «حقوق بشر و دمکراسی» میکنند، اما این دروغی بیش نیست. آنچه که در رأس همهی قوانین برایشان اهمیت دارد، به حداکثر رساندن سود است. عملی کردن این قانون است که آنان را به حمایت و تقویت رژیمهایی همچون رژیم زنستیز جمهوری اسلامی وا میدارد.
از شما زنان و مردان آزادیخواه و مبارز میخواهیم که در رسا کردن صدای زنان ایران که از ستمدیدهترین اقشار جامعه هستند، با ما هم صدا شوید!
از شما میخواهیم که دست در دست ما و در کنار مردم ایران بایستید تا سیاستهای امپریالیستهای اروپایی و رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی که چیزی جز تحمیل ریاضتکشی، فقر و فلاکت، تشدید فرودستی زنان، به بند کشیدن مخالفین، اعدام زندانیان سیاسی و زندانی های عادی و … نخواهد بود را هر چه وسیعتر افشا کنیم!
از شما میخواهیم در کنار ما قرار گیرید تا در ادامهی مبارزاتمان در جهت سرنگونی انقلابی رژیم زنسیتز جمهوری اسلامی و حامیان امپریالیستاش بتوانیم به ساختن جامعهای که در آن اثری از ستم و استثمار نباشد، کمک کنیم! رزم ما، رزم شماست.
سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)
نوامبر 2015
فعالین سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان) در آکسیونی که کمیته برگزاری کارزار اعتراضی به 37 سال جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران در پاریس فراخوانده است شرکت خواهند کرد.
www.8mars.com
zan_dem_iran@hotmail.com
https://facebook.com/8Mars.org
***
کومەلە زحمتکشان کردستان
بنا به فراخوان کمیته برگزاری کارزار اعتراضی به 37 سال جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران در پاریس، روز یکشنبە ١۵ نوامبر و روزهای دوشنبە و سەشنبە، کارزار اعتراضی به جنایات جمهوری اسلامی برگزار می گردد. این کارزار همزمان و به مناسبت سفر روحانی به فرانسە قرار است پیش بردە شود.
کومەلە زحمتکشان کردستان از این کارزار پشتیبانی و حمایت می کند و حضور اعتراضی در این ایام را که جمهوری اسلامی در پی آن است از اوضاع آشفتە منطقەای و پس از تسلیم هستەای، به نفع خود استفاده بکند، ضروری و لازم می داند. جمهوری اسلامی و روحانی با ژست کهنە شدە اصلاح طلبی و کشمکش های جناح های آن، نمی توانند و نباید بر پیکارها و جنبش های که با وجود سرکوب های خونین و گستردە تداوم دارد، سایە افکنند.
در این کارزار اعتراضی حضور به هم رسانیم و علیە جنایات و اعدام های گستردە، علیە بازداشت های خودسرانه، علیە سرکوب خلق ها و علیە ٣٧ سال جنایات این رژیم بانگ اعتراضی خود را رساتر سازیم.
پرتوان باد پیکارهای اعتراضی علیە رژیم اسلامی
سرنگون بادرژیم جمهوری اسلامی
کومەلە زحمتکشان کردستان
١٩ آبانماه ١٣٩۴
10 نوامبر 2015
***
اتحاد نیروهای دمکراتیک ایرانی ـ سوپیس
حمایت خود را از اکسیونهای کارزار اعلام میدارد و تعدادی از همراهان این نهاد با ما خواهند بود لطفا به لیست اضافه کنید
***
حسن روحانی، رئیس جمهور رژیم سرکوبگر اسلامی و قاتل کارگران و زحمتکشان در ایران به مهمانی سرمایه داران مدعی دمکراسی و حقوق بشر در فرانسه می رود. هدف از این سفر بهبود روابط اقتصادی و سیاسی بین دولتهای جمهوری اسلامی ایران و فرانسه بعد از توافق هسته ای بین ایران و قدرت های بزرگ سرمایه داری جهان است. حسن روحانی رنیس جمهور حکومتی است که 37 سال است با سرکوب کارگران و تشکل های کارگری، معلمان، زنان، نویسندگان، هنرمندان و اعدام و کشتار مخالفان سیاسی و بطور کلی با استبداد مطلق در قدرت بوده است.
به رغم توهم پراکنی های اصلاح طلبان حکومتی و هواداران دولت روحانی مبنی بر بهبود اوضاع سیاسی و اقتصادی بعد از توافق هسته ای، اوضاع نه تنها بهبود نیافته بلکه رژیم جمهوری اسلامی بعد از تواقق هسته ای موجی جدید از سرکوب به راه انداخته است. بنا بر برخی آمارها تعداد بیکاران در ایران به هفت میلیون رسیده است و بیش از نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی می کنند. حداقل دستمزد اعلام شده توسط دولت یک چهارم خط فقر است. در چنین شرایطی اعتراض ها و اعتصاب های کارگران، معلمان و پرستاران در سراسر کشور جریان داشته است. سرکوب سیاسی و بگیر و ببند، پاسخ رژیم جمهوری اسلامی از جمله دولت روحانی به این اعتصاب ها واعتراض ها بوده است.
در بیش از یک سال و نیمی که حسن روحانی به ریاست جمهوری رسیده است، بویژه فعالین کارگری، معلمان و دیگر فعالین اجتماعی به شدت مورد آماج سرکوب رژیم اسلامی بوده اند. تنها به چند نمونه اشاره می کنیم: در 13 سپتامبر شاهرخ زمانی، فعال سرشناس جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران، را در زندان کشتند و اعلام کردند که سکته مغزی کرده است. شاهرخ به جرم فعالیت های کارگری به 11 سال حبس محکوم شده بود و از سال 2011 در زندان بسر می برد. محمود صالحی یکی دیگر از فعالین سرشناس کارگری که در سالهای اخیر به دعوت سندیکاهای کارگری فرانسوی برای شرکت در یک کنفرانس کارگری به این کشور مسافرت کرده بود، اخیرا برای بار دیگر به 9 سال زندان محکوم شده است. بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و حقوق کودکان، بیش از پنج سال است که در زندان است و اینک هفت سال زندان دیگر برایش بریده اند. رسول بداقی، معلم، شش سال حکم ظالمانه زندان را سپری کرده است، اما به تازگی باید سه سال دیگر نیز در زندان محبوس بماند. اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران چند ماه است که بدون هیچ حکمی در زندان اوین بسر می برد. محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران از ماه سپتامبر در بازداشت است؛ و قصد دارندعلی نجاتی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، را پس از بازداشت موقت دادگاهی کنند. همچنین در آستانه مسافرت روحانی به فرانسه، جعفر عظیم زاده دبیر هئیت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران را به زندان انداختند. او به شش سال حبس محکوم شده است. از جمله فعالیتهای عظیم زاده دفاع از حقوق ابتدایی کارگران و جمع آوری چهل هزار امضا برای افزایش دستمزد ها بوده است. اسامی را همچنان می توان ادامه داد. درحقیقت همزمان با سفر روحانی به فرانسه، دهها فعال کارگری، معلمان و دیگر فعالین اجتماعی و سیاسی و عقیدتی هم اینک در زندان های رژیم اسلامی در شرایط غیر انسانی به بند کشیده شده اند و یا تحت تهدید و پیگرد و نیز قتلهای برنامه ریزی شده قرار دارند.
حسن روحانی نماینده رژیم سرکوب گری است که قتل عام دهها هزار زندانی سیاسی در دهه شصت را در پرونده ننگین خود دارد. از دولت بورژوایی فرانسوا اولان برای سفر رسمی روحانی به فرانسه انتظاری نمی توان داشت، اما انتظار ما این است که جنبش کارگری و چپ و دیگر جنبش های مترقی و آزادی خواه و برابری طلب فرانسه در مقابل آن صف آرایی کنند. بی شک کموناردهای فرانسه به محض ورود چنین آدمی به خاک آن کشور او را به جرم شرکت در جنایت علیه بشریت دستگیر و به پای میز محاکمه می کشیدند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران از کارزاری که برای اعتراض به کلیت نظام جمهوری اسلامی و اعتراض به حضور روحانی در فرانسه سازمان داده شده است حمایت می کند و از همه فعالین جنبش کارگری و آزادی خواهان می خواهد که در این حرکتهای اعتراضی شرکت نمایند.
تشکلات کارگری فرانسه به ویژه در سالهای اخیر به اشکال مختلف همبستگی طبقاتی خود را از مبارزات کارگری در ایران اعلام داشته اند و بارها نسبت به نقض حقوق پایه ای کارگران در ایران توسط رژیم اسلامی اعتراض کرده اند. ما به سهم خود از تشکل های کارگری فرانسه می خواهیم که به دولت فرانسه که در مناسباتش با رژیم اسلامی به نقض حقوق اولیه کارگران و حقوق پایه ای انسان توسط این رژیم وقعی نمی گذارد اعتراض کنند و نگذارند که منافع سیاسی و اقتصادی دولت بورژوایی فرانسه و سود شرکت های سرمایه داری فرانسه، بر سرکوب و جنایاتی که در ایران توسط رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی صورت می گیرد، سرپوش بگذارد.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۱۱ نوامبر ۲۰۱۵
info@workers-iran.org / www.workers-iran.org /www.etehadbinalmelali
***
سفر روحانی به فرانسه در چارچوب وظایف دولت ها !
آخوند حسن روحانی، رئیس دولت اسلامی ایران روز ١۶ نوامبر ۲٠١۵ به فرانسه می آید تا با همتایش فرانسوا اولاند دیدار و گفت و گو کند.
دید و بازدیدهای سران دولت جمهوری اسلامی با نمایندگان دولت های غربی شتاب گرفته است. دولت فرانسه که اکنون در دست حزب سوسیالیست است نمی خواهد از دیگر دولت های ١ + ۵ برای دستیابی به بخشی از «بازار» ایران واپس بماند، هر چند چین و روسیه پیش از زد و بند اتمی، بخش چشم ناپوششی از این بازار را در دست داشته اند. لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه روز ۲۹ ژوئیه گذشته، تنها دو هفته پس از سازش جمهوری اسلامی پیرامون پرونده ی اتمی اش به تهران رفت و دو ماه پس از آن ١٣٠ کارفرمای شرکت های فرانسوی با سازماندهی Medef، اتحادیه کارفرمایان فرانسه، در همان شهر مهمان بودند!
کارنامه ی جمهوری اسلامی ایران از روز نخست زایش ننگینش، در سرکوب مخالفان سیاسی، زنان، کارگران، خلق های ساکن ایران به ویژه خلق کرد، زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، خداباوران بهائی، همجنسگرایان، مهاجران افغان و غیره چنان سیاه و سنگین است که شمارشش مثنوی را هفتاد من کاغذ کند. تاکنون صدها هزار زن و مرد در جنگ دو دولت ایران و عراق، در زندان ها، در خیابان ها، در کردستان، در کارخانه ها و در جای جای ایران با موشک ها، گلوله ها و شکنجه ها جان باخته اند یا بر سر دار رفته اند. هر فارسی زبانی که اندکی در درازای سی و هفت سال گذشته خبرهای ایران را پی گرفته باشد به این کارنامه ی خونین آگاه است.
پس بگذارید نگاهی کوتاه به آن چه در چند روز پیش از سفر روحانی به فرانسه رخ داد بیافکنیم، تا ببینیم چگونه ادعاهای دولت فرانسه در دفاع از حقوق بشر رویاروی منافع اقتصادی مشتی اندک سرمایه دار رنگ می بازد و به بوته ی فراموشی سپرده می گردد.
بر پایه ی گزارش هایی که فعالان حقوق بشر منتشر کرده اند، دولت جمهوری اسلامی در مهرماه ٣٢ تن را در هشت شهر اعدام کرد که سه نفرشان در ملاء عام بوده است. اعدام فاطمه سالبهی به جرم قتل شوهرش وحشیانه ترین بود، چرا که فاطمه زمانی زندانی شد که فقط ١٧ سال داشت. یکم مهر، روز آغاز سال تحصیلی، بار دیگر روزی بود که صدها هزار کودک نتوانستند به مدرسه بروند چرا که دولت اسلامی از ثبت نامشان تنها به جرم افغان بودن سرباز زد. ماه مهر ماهی بود که ١١ کارگر دیگر در محل کار جان باختند. ماه مهر ماهی بود که رامین زندنیا به همراه همه ی اعضای خانواده اش به جرم فعالیت در کانون صنفی معلمان و مبارزات اخیر آنان دستگیر شدند.
رویدادی که در ماه شهریور رخ داد و لکه ی ننگ دیگری بر پیشانی جمهور اسلامی شد همانا اعلام مرگ شاهرخ زمانی در زندان بود. او که چندین سال دربند بود جرمی به جز تلاش برای سازماندهی تشکلات کارگری نداشت. کمتر کسی بود که باور کند مرگ شاهرخ کاملاً طبیعی بوده باشد. شاهرخ در ۵١ سالگی در بند جان باخت.
رویداد دیگری که نشان از دخالت جمهوری اسلامی در کشتار داشت درهمین ماه آبان است. این رویداد با موشک باران اردوگاه لیبرتی در نزدیکی بغداد و کشتار دست کم ٢٠ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق رخ داد. کیست که نداند پس از سرنگونی دولت صدام حسین با موشک های پیشرفته و چند تنی آمریکایی، دولت هایی در عراق به وجود آمدند که فرمانبر جمهوری اسلامی بوده و هستند. هر چند دولت کنونی عراق بر تمام مناطق این کشور حکومت نمی کند، اما بغداد و دور و بر آن در دستانش است. پس دولت عراق نمی توانسته از موشک باران دوباره ی اردوگاه مجاهدین خلق ناآگاه بوده باشد یا حتا مستقیماً در آن دخالتی نکرده باشد، این دولت بدون فشار جمهوری اسلامی دست به چنین اقدام جنایت باری نمی زد. کشتار دوباره در اردوگاه مجاهدین خلق در بغداد بار دیگر بی کفایتی نهادهای وابسته به سازمان های بین المللی دولتی را نشان داد، چرا که مجاهدین خلق در اردوگاه لیبرتی پناهنده شناخته شده و آن ها مؤظف به تأمین جانی اشان بودند.
سرکوب و بگیر و ببند جمهوری اسلامی به داخل محدوده ای به نام ایران خلاصه نمی شود. این رژیم در سودای برپایی امپراتوری اسلامی در منطقه است و مانند هر دولتی در امور دیگران دخالت می کند. وگرنه چگونه است که هر چند روز خبری از مرگ پاسداری در سوریه منتشر می شود؟ حزب الله لبنان را چه دولتی تأمین مالی می کند؟ آیا حماس فلسطین دیگر رابطه ای با دولت اسلامی ایران ندارد؟ چرا بحرین از دستگیری چندین نفر در رابطه با دولت ایران خبر می دهد؟ جنبش افراطی حوثی در یمن چه؟ تنش های دولت های ایران و عربستان سعودی برای چیست؟
آری حسن روحانی در چنین اوضاعی به فرانسه می آید، روحانی آخوند و نماینده ی دولت دینی و خودکامه دست در دست اولاند، نماینده ی دولت لائیک و دمکراتیک برای تاراج دسترنج زنان و مردانی که در ایران از نخستین حقوق انسانی محروم اند. اینجاست که بار دیگر وظیفه ی دولت ها همچون آفتاب نیمروز خودنمایی می کند. دولت ها چه اسلامی باشند و با خیمه شب بازی های انتخاباتی از نوع ولی فقیهانه اش روی کار آمده باشند و چه دمکراتیک باشند و ظاهراً با انتخابات آزاد، اما در واقع به ضرب و زور پول و سرمایه زمام امور را به دست داشته باشند وظیفه ای به جز غارت و سرکوب ندارند. و این موضوع فقط مختص به ایران و دولت اسلامی آن نیست. مگر همین چندی پیش نبود که دولت های آمریکا و کوبا نیز آشتی کردند و سفارت هایشان را برپا نمودند؟ چه شد آن همه ادعاهای رنگارنگ ضدامپریالیستی برادران کاسترو که نزدیک به شصت سال است با مشت آهنین بر کوبا و مردمش حکومت می کنند؟ آیا در چین با حکومت تک حزبی کمونیست، کارگران کمتر از فرانسه چند حزبی استثمار می شوند؟ آیا در کره شمالی با حکومت دودمان کیم مردم می توانند جمله ای علیه دولت حزبی و دستگاهش بیان نمایند؟ کارگرانی که برای شرکت های چند ملیتی همچون آدیداس در جمهوری سوسیالیست ویتنام با دستمزدی چندرغازی کار می کنند، چه احساسی دارند؟
زنان و مردانی که خواهان آزادی و برابری هستند، آنانی که ویژگی های هر دولتی، با هر رنگ و ایدئولوژی، مانند پلیس، ارتش، زندان، سلسله مراتب، بوروکراسی، دین، مرز، فساد، جنگ، اختلافات ژرف طبقاتی و ده ها رنج دیگر را به چالش می طلبند، آنانی که می خواهند رهسپار راهی بس دراز و سنگلاخ آجین به سوی آزادی و برابری توأمان باشند چاره ای ندارند مگر این که به نیرو و تلاش خود تکیه کنند. دولت ها و احزاب گوناگون که این دولت ها را تشکیل می دهند همواره در این راه در برابر زنان و مردان خواهند ایستاد. این زنان و مردان می توانند زندگی نوین آزاد و برابر بیافرینند اگر بپذیرند که امورشان را خود در شوراها، سندیکاها و دیگر نهادهای از پائین و افقی به دست گیرند و دم و دستگاه هر دولت و حزب و رهبری را برکنند. انسان های آزاد و برابر، به دولت و رهبر و خدا هیچ نیازی ندارند. آنارشیست ها، چه در ایران و خاورمیانه، هم اکنون در روژاوا و مقاومت و بازسازی کوبانی، چه در فرانسه و چه در هر جای دیگر جهان همیشه در کنار زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب خواهند بود تا رهایی و برابری.
جمعی از آنارشیست ها و آنارکوسندیکالیست های فارسی زبان در پاریس
١٠ / ١١ / ٢٠١۵ – ١۹ / ٨ / ١٣٩۴
***
ا
***
37 Quai d’Orsay
75351 PARIS
A l’attention de M. Laurent Fabius
Ministre
Paris, le 11 juillet 2014
Monsieur le Ministre,
Les organisations syndicales françaises CGT et Solidaires, souhaitent attirer votre attention sur la situation de M. Réza Shahabi, membre de la direction du syndicat Vahed de la Régie des transports de Téhéran et sa banlieue, emprisonné depuis juin 2010 en raison de ses activités syndicales en Iran. Cette détention est en violation des conventions fondamentales des normes internationales du travail. C’est pourquoi le mouvement syndical français mais aussi les mouvements syndicaux internationaux réclament depuis des années sa libération.
Le 1er juin 2014, M. Reza Shahabi qui souffre de plusieurs pathologies aggravées par sa détention a été transféré vers une section de la prison de Rajai Shahr, à Karaj, en compagnie de prisonniers de droit commun.
Depuis cette date, il a entamé une grève de la faim en signe de protestation pour réclamer son retour dans un lieu de détention conforme aux dispositions des conventions internationales relatives au traitement des prisonniers.
La santé de Reza Shahabi suscite notre plus vive inquiétude. Les médecins de l’hôpital sont intervenus pour qu’il reçoive des soins d’urgence en dehors du milieu carcéral, faute de quoi il risque des séquelles irréversibles graves. Il a été transféré en urgence à l’hôpital de la prison où il est actuellement inconscient.
Devant la gravité de la situation, nous vous demandons de mettre en oeuvre tous les moyens à votre disposition afin de faire pression sur les autorités iraniennes pour qu’elles interviennent pour préserver la santé de M. Reza Shahabi et pour que soient respectés ses droits fondamentaux.
S’agissant de ses pathologies antérieures qui sont également susceptibles de compromettre sa santé, les organisations syndicales françaises son prêtes à l’inviter afin de se faire soigner en France au cas où il ne serait pas pris en charge de façon satisfaisante par les services hospitaliers iraniens. Elles demanderont alors aux autorités iraniennes de l’autoriser à se rendre France où il sera pris en charge pour recevoir des soins adéquats dans un hôpital.
Nous vous prions Monsieur le Ministre, de recevoir l’expression de notre plus haute considération.
***
سفر روحانی به ایتالیا و فرانسه: همه ی این ها را باید با انقلاب سرنگون کرد!
روحانی، رئیس جمهور ایران برای سفری رسمی به ایتالیا و فرانسه دعوت شده است. او خود را معمار گشودن روابط گسترده تر میان جمهوری اسلامی با قدرت های سرمایه داری امپریالیستی غربی می داند. وی بارها وفاداری جمهوری اسلامی به اتحاد با این قدرت ها را با هدف جنگ با داعش علام کرده است.
اما جمهوری اسلامی ایران، اولین «داعش» خاورمیانه (از نوع شیعه آن) بوده است. جمهوری اسلامی توسط یک جنبش بنیادگرای اسلامی تحت رهبری آیت الله خمینی در سال 1979 در ایران به وجود آمد. این اسلام گرایان، ابتدا انقلاب مردم ایران علیه رژیم سلطنتی شاه را درهم شکستند و با تکیه بر قدرت دولتی، جنایت هایی مشابه جنایت های داعش را در ایران علیه مردم ایران پیش بردند. برای تحکیم حاکمیت خود در شهر و روستا مخالفین خود را دستگیر کردند و هزاران تن از آنان را بدون هیچ پروسه ی کیفری و صرفا بر مبنای «میلِ» شرعی آیت الله تیرباران کرده یا به دار کشیدند. این رژیم، قتل ناموسی زنان توسط مردان خانواده و مجازات سنگسار و قصاص را قانونی کرد. اسلام گرایان از همان ابتدا، به زنان اعلام جنگ دادند و با اجباری کردن حجاب و اونیفورم اسلامی، یک کارزار دایمی ایدئولوژیک- اخلاقیِ فاشیستی علیه زنان به راه انداختند.
فقط امپریالیسم آمریکا و سازمان سیا نبودند که در دهه ی 1980 در افغانستان جنگ سالاران اسلام گرا را را تقویت می کردند. جمهوری اسلامی ایران عمیقا در تقویت و گسترش اسلام گرایان شیعه در افغانستان و به بردگی کشیدن زنان افغانستان و نابودی آن سرزمین نقش داشته است. امروز نیز جمهوری اسلامی نه تنها درگیر در یک جنگ داخلی علیه مردم ایران است بلکه در رقابت با دیگر دولت های سرکوب گر و متعفن منطقه مانند عربستان سعودی و ترکیه در حال پیشبرد جنگ های نیابتی جنایتکارانه در عراق و سوریه و یمن است. آنان دست در دست یکدیگر خاورمیانه را در خطر جنگ های دینیِ بی انتها قرار داده اند.
جمهوری اسلامی همیشه با ایالات متحده آمریکا و قدرت های اروپایی تضاد داشته است. اما این تضاد همواره ماهیتی ارتجاعی داشته است زیرا هر دو سوی این تضاد، قدرت های ستم گر و ویرانگری هستند که نظام های اجتماعی تاریخا پوسیده ای را نمایندگی و حفاظت میکنند و امروز دست در دست یکدیگر گلوی منطقه و مردم منطقه ما را می فشارند.
جمهوری اسلامی خدمات گرانبهایی را به ایالات متحده آمریکا و متحدینش در تجاوز نظامی و اشغال افغانستان و عراق کرده است. و امروز نیروی نظامی «قدس» آن در خدمتِ جنایت های جنگی امپریالیسم روسیه در سوریه است. با ورود ایران و روسیه به جنگ در کنار بشار اسد، مرحله ی جدیدی از رشد بنیادگرایی اسلامی و امپریالیسم در منطقه غاز شده است.
سرمایه داران اسلام گرای ایران، گلوبالیزاسیون سرمایه داری را تحت نظارت صندوق بین المللی پول و بانک جهانی پیش برده اند. این سرمایه داران «بومی اسلامی» دست در دست سرمایه داران «خارجی» بیرحمانه کارگران ایران را استثمار و بیکار کرده اند، منابع طبیعی ایران را غارت کرده اند، کشاورزی را نابود و میلیون ها دهقان را آواره کرده اند و لطمات جبران ناپذیر به محیط زیست زده اند. و امروز پس از عقد «قرارداد هسته ای» رشد افسارگسیخته ی سرمایه داری ابعاد فاجعه را عمیق تر و گسترده تر خواهد کرد.
پس چرا ایتالیا و فرانسه و به طور کلی اتحادیه اروپا به روحانی خوشامد می گویند؟ زیرا تفاوت ماهوی میان آن ها و جمهوری اسلامی نیست. آنان در سطوح گوناگون نگهبانان یک نظام جهنمی به نام سرمایه داری جهانی هستند. همه ی آن ها در جنگ های ویرانگر، جا به جایی و آواره شدن صدها میلیون پناهنده، برده کردن زنان، ستم گری ملی، گسترش جهل سازمان یافته ی دینی، محروم کردن صدها میلیون انسان حتا از یک وعده شکم سیر و آب آشامیدنی تمیز چه برسد برخورداری از یک زندگی معنا دار شریک اند.
سیل پناهندگان خاورمیانه ی جنگ زده و آفریقای ویران به اروپا این واقعیت را عریان تر از همیشه کرده است که معدود کشورهای ثروتمند اروپا از عقب ماندگی و فقر در بخش های بزرگی از جهان نفع می برند. میلیون ها نفر از مردم اروپا با کشتار روزانه ی پناهندگان در آب های مدیترانه، سیم های خاردار در مرزها، اردوگاه های کثیف، رشد جریان های فاشیست و قوانین فاشیستی تکان خورده و مشروعیت دولت های اروپایی را به زیر سوال کشیده اند اما این کافی نیست. اروپا هم نیاز به انقلاب دارد. انقلابی انترناسیونالیستی و نه «اروپایی»؛ انقلابی با ایدئولوژیِ رهایی بخشِ «انترناسیونالیست است نژاد انسان ها».
برای خلاص شدن از شر جمهوری اسلامی ایران، برای اینکه مردم خاورمیانه از شر همه ی دولت های سرکوبگر ارتجاعی خلاص شوند، برای بستن زخم های کهنه ی استعمار، برای پایان دادن به حیات جنبش های اسلام گرای ارتجاعی، برای خاتمه بخشیدن به جنگ های امپریالیستی و خود امپریالیسم، برای محوکردن برده گی زنان، برای آن که دریاها تبدیل به قتلگاه مهاجران نشود، برای اینکه مرزها از بین رفته و کره زمین به صاحبان واقعی اش برسد … باید این نظام سرمایه داری را در تمامیتش از بین برد، با تمام روابط تولیدی استثمارگرانه اش، با تمام روابط اجتماعی ستم گرانه اش، با تمام نهادها و افکار ارتجاعی کهنه اش. برای پاک کردن چهره زمین از این تاریکی و زباله هیچ راه دیگری به جز انقلاب اجتماعی قهرآمیز نیست. تنها بر ویرانه های این جهان کهنه می توان جهانی حقیقتا نوین به دست میلیاردها انسان زحمت کش و زنان و مردان تحت ستم بنا کرد.
حزب کمونیست ایران (مارکسیست – لنینیست – مائوئیست) – 15 نوامبر 2015
فعالین حزب کمونیست ایران (م.ل.م) در اروپا در اکسیونی که کمیته برگزاری کارزار اعتراضی به 37 سال جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران فراخوانده است شرکت خواهند کرد.
تظاهرات مرکزی روز یکشنبه، 15 نوامبر 2015 پاریس، میدان République، از ساعت 13 تا 15
آکسیون های بعدی: دوشنبه 16 نوامبر از ساعت 9 صبح تا 17، میدان Fontenoy پاریس هفتم، نزدیک یونسکو
سه شنبه 17 نوامبر از ساعت 15 تا 17 در میدان Invalides، پاریس هفتم
2 پاسخ
اولا اگر هزار تا هدف رو دنبال کنی به هیچ کدوم نمیرسی. دوما برای شرکت در یک تظاهرات شرط عقیدتی و ملیتی نمیگزارند “از ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﻪ ﻧﻔﯽ ﻭ تظاهرات شرط عقیدتی و ملیتی نمیگزارند “از ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﻪ ﻧﻔﯽ ﻭ ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ ﻧﻈﺎﻡ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺩﺍﺭﻧد ﺪعوﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺎ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﻓﻌﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺯﺍﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﯽ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪﻧﺪ”..یعنی غیر ایرانی نیاد؟ غیر بر انداز هم نیاد؟ اونکه به روحانی دای داده و خواستار پایان حصره نیاد؟
سوما برگزار کننده نام و نشان خودشو بطور واضح باید اعلام کنه نه اینکه بگه “ما ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺗﺸﮑﻞ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭﮐﻨﺸﮕﺮﺍﻥ ﺍﭘﻮﺯﯾﺴﯿﻮﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ”…اگر تشکل سیاسی هستند بگید کی هستین..این چه روشیه؟؟ شما که دم ازﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ ﻧﻈﺎﻡ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ میزنید و در پاریس هم سالها زندگی کردید هنوز یک تظاهرات رو به روش درست و دمکراتیک نمیتونید برگزار کنید..همینه که رژیم 40 ساله دوام اورده.
ایرانیان همه در کنار هم در این کارزار مشارکت فعال کنید