بحران بچه های کاردرایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

شهریاربردبار

بی شک همه مابایکی ازبزرگترین معظلات اجتماعی درایران کم وبیش آشناهستیم آری بچه های کارو

خیابان که درجامعه ماکمتربه آنها پرداخته شده است درحالیکه جمعیتشان روزبه روزدرحال افزایش

می باشد.کودکانی که باسن کم بارسنگین زندگی راخودبه تنهایی بردوش می کشندودربچگی چه زود

بزرگ می شوند.کودکانی بی پناه که خانه آنها خیابانهاست وشب دربسترسنگی خیابان سربرزمین

می گذارندوصبح هادرچهارراهها ,پای چراغ قرمزها,کنارجدولها کار می کنندو کارمی کنند.

   این فقط قسمتی ازبچه های کاروخیابان است که مامی بینیم شماردیگری ازاین بچه ها درکارگاهها و

جاهای دیگر مشغول به کارند باکار زیادوحقوق بسیارناچیزودراصل به بیگاری کشیده شده اند.

بچه هایی که بایددرکوچه بازی کنند,درمدرسه پای تخته سیاه سرمشق زندگی رابیاموزندودردنیای

بچگی خود غرق شوند.بچه هایی که آرزوی یک شب خواب آرام رادرسر می پرورانند.

بچه هایی که گاهی برای زنده ماندن دست به هرکاری می زنند دزدی,خودفروشی موادومخدر,…

تنها تحفه خیابانها برای این بچه های نحیف ورنگ پریده چیزی جز”ترس,خشونت,افسردگی,سوءتغذیه

سوءاستفاده های جنسی,ایدز,هپاتیت…..”نیست.

   دلیل چنین جنایتی درایران فقرونداری است آری این بچه ها بچه های فقروگرسنگی اند.

اما چرافقر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خاک ما ,خاکی پهناور,غنی وثروتمنداست(معدن-نفت-گاز-طلاو…)وهرگز مردمش رابه دیگران محتاج

نخواهد کرد.پس چراگرسنگی؟؟؟چرابچه های کار؟؟؟؟

  چراچون سرمایه وپول کشورمادرکشورهای همسایه خرج اهداف غیرانسانی می شودپولهایی که

بادرصدکمی ازآن میتوان مشکلات زیادی ازاین کودکان راحل نمود.

آیا نورچشمیان که پولهای کلان مملکتمان را بالا می کشند(دزدی های پشت پرده)وآبی هم بررویش

حتی وجدانشان قلقلک نمی شودکه شاید آن دختر یازده ساله ای که درخیابان مورد تجاوز چندمردشیشه

ای قرار گرفت سهم کوچکی ازاین پولها می داشت وشایدبااین پول خانه ای سرپناهش می شد ودیگرچنین

جنایتی درحق او نمی شد.

کودکان کار بزرگترین ومظلومترین قربانیان بی کفایتی وزیاده خواهیهای حکومت جمهوری اسلامی

هستند.ای کاش دستهایی که درسال 1357مشت شدند وبالا رفتند هیچ وقت بالا نمی رفتند وصداهایی

که از دلخوشی درگلوشکفتند وفریادشدند هیچ وقت فریاد نمی شدندوهیچ وقت به چنین ذلتی تن نمی دادیم.

حال ای هموطن,باشکم گرسنه باشماری ازبچه های کار,هم اکنون وقت آن است که دستهایت را

مشت کنی ومشتهایت رابالا ببری وبغضت رابشکنی وفریادکنی وفریادت رابه گوش جهانیان برسانی

وچشمان گریان کودکان سرزمینت راباردیگربخندانی.

“به امیدخندیدن تمام بچه های سرزمینم ایران”

نویسنده:شهریاربردبار

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.