بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان به مناسبت روز جهانی کارگراول ماه مه 2015
اول ماه مه، روز اتحاد وهمبستگی بین المللی کارگران در تمام کشورها، برای اعتراض به هرگونه تبعیض ونابرابری واستثمار است. دراول ماه مه، میلیون ها کارگر در سراسر جهان، بابرپائی میتینگ وانجام تظاهرات وراه پیمائی، همبستگی خود را در برابرتبعیض و شیوه های بهره کشی واستثمار نظامهای سرمایه داری به نمایش می گذارند .
نظام ولایت فقیه در طول سی سال گذشته از طریق ممنوع کردن برگزاری آزادانه مراسم روز جهانی کارگر و با توسل به سرکوب و مقابله با تشکل یابی کارگران قدم به قدم اکثریت کارگران ایران را ازشمول قانون کارخارج کرده ،فقر و تنگدستی وگرسنگی را درمیان کارگران و خانوارهای کارگری تشدید کرده وگسترش داده است.
پیش خور کردن منابع توسط نظام سرمایه داری جهانی و ماوراء ملی ها و ضربه زدن به بنیاد تولید باعث کاسته شدن از جمعیت تولید در جهان گشته و همین امر بار تکفل در جهان را افزایش داده است. کاهش روز افزون سهم کار از حاصل تولید ،محرز می سازد که میزان بهره کشی از کارگراندرسطح جهان بطور مداوم افزایش مییابد. افزایش تورم و بیکاری و فقر و نابرابری و آسیبهای اجتماعی و نیز بدهی ها، برهمگان وبخصوص کارگران و اقشار زحمتکش معلوم می گرداند که توزیع ثروت در جهان و توزیع نیروهای محرکه در جهان بطور مداوم نابرابرتر میشوند.
نظام ولایت فقیه نیز ضربه های مستمری برپیکره تولید ایران وارد آورده است. وبا اجرای برنامههای تعدیل ساختاری صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که از مهمترین مؤلفههای جهانیسازی است و از سوی نهادهای مالی جهانی که نولیبرالها در سیاستگذاریهای آنها بیشترین نقش را دارند، ترویج شده اند، در واقع اقتصاد ایران را تبدیل به زائده اقتصاد های مسلط کرده است .همچنین با توزیع نا برابر ثروت و گسترش فساد و رانتخواری بسود مافیای نظامی – مالی حافظ خود، اقتصادی ایران را گرفتار تورم ورکود وبیکاری واز رشد ماندگی کرده است. اینهمه ویرانی حاصل ولایت مطلقه یک فرد در کشور ونیز سیاستهای نابخردانه مسئولان رژیم حاکم وتسلط مافیا بر هست و نیست مردم است . با این وصف جایی برای کار و ارزش واقعی کار وکارگر و حاصل سعی و کار هر فرد باقی نمانده است .از اینروحدودیازده میلیون کارگران کشور ،همراه با خانوارهای آنها که بیش از 40 میلیون نفراز اقشار جامعه را تشکیل میدهند، نه تنها قادر به تأمین نیازهای ضروری و اولیه زندگی خود نمی باشند ، بلکه تحمیل قراردادهای موقت و سفید امضا، هرگونه ضمانت شغلی و چشم انداز ادامه کار را از آنها نیز سلب نموده و نبود امنیت شغلی و به تعویق افتادن مداوم حقوق و دستمزد ،وضعیت معیشت آنان را بسیار وخیم کرده است.
فشارهای تورمی و رکود تولید و سیاستهای اتخاذی حکومتها در نظام ولایت فقیه از یک طرف وضع زندگی کارگران و زحمتکشان و قشرهای میانه ایران را روز بروز به زیر خط فقر سوق میدهد ، واز طرف دیگر موجب افزایش ارزش دارایی سرمایه داران و ثروتمندان مافیای نظامی – مالی طبقات وابسته به حاکمیت می شود. آنهم نه از طریق افزایش تولید و صادرات بلکه از راه افزایش امکان بهره بری از رانت های سیاسی – اطلاعاتی – اقتصادی و اخذ وامهای میلیاردی بانکی با نرخ بهره کمتر از نرخ تورم در عین گریز و یا معافی از پرداخت مالیات ! به دستور صندوق بین المللی پول، حکومتهای های “سازندگی”، “اصلاحات”واصولگرا وحکومت روحانی ،قوانین کاررا به صورت خزنده وتدریجی به ضرر کارگران تغییرشکل و محتوا دادند و باخارج کردن کارگاه های زیر ده نفر ازشمول قانون کار قراردادهای موقت و سفید امضا را چنان رواجی دادند که استخدام رسمی و دائمی حکم کیمیا را یافته است واز طرف دیگر به نفع منافع واسطه های کار، شرکتهای پیمانکاری یعنی آن بخشی را که در تولید اجتماعی هیچ نقشی را ندارند را بر کارگران تحمیل کردند تا موجبات غارت و چپاول دسترنج کارگران را فراهم آورند .
اکنون نیز با گذشت دو سال از عمر حکومت آقای روحانی نه تنها بخش تولید و صنعت مغفول مانده و هیچ کدام از وعدههای روحانی در رابطه با کارگران عملی نشده، بلکه هر روز، بلکه هر روز شاهد تعطیلی کارخانهها،اخراج، بیکاری ،حقوقهای معوقه و بسا طولانی مدت کارگران، دستگیری و زندانی کردن نمایندگان و فعالین کارگری هستیم.
جالب اینکه در آخرین روزهای سال 1393، درکمیسیونی متشکل از نمایندگان حکومت و کارفرمایان وبه اصطلاح” نمایندگان” کارگران میزان افزایش حداقل دستمزد کارگران برای سال 1394 تنها 17 درصد تعیین شد .بدین ترتیب حداقل دستمزد کارگران در سال 94 به 712 هزار و 425 تومان تعیین شد، در حالی که کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران اعلام کرده است که هزینه ماهیانه یک خانوار 4 نفره کارگری در کشور به 3 میلیون و 609 هزار و 194 تومان افزایش یافته است.
آقای روحانی در حالی از” شکل گیری تشکلهای مدنی، مردمی و انجمنهای خاص در میان کارگران آزاد واینکه کارگران باید بتوانند از طریق تشکلها و جمعیتهای آزادشان صدای خود را به گوش مسوولان و وزارت کار راحت و شفاف برسانند” سخن می راند که که تنها در طی چند روز گذشته، فعالین کارگری تشکلهای مستقل کارگری همچون اتحادیه آزاد کارگران ایران و سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، بهخاطر تلاش برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر و ثبت قانونی تشکل مستقل خود از سوی مقامات امنیتی مورد تهدید قرار گرفتند.
سال گذشته در کنار اعتراضات متشکل جامعه معلمان ایران، شاهد اعتراضات هرچند نا منسجم ولی متنوع کارگران ایران برای حقوق خود بوده ایم.بطوری که «حسینعلی امیری» سخنگوی وزارت کشورنظام ولایت فقیه درگفتگو با خبرنگار ایلنا در25 ابان ماه 1393 مجبور به اعتراف گردید که: «تجمعات برای مطالبه حقوق و مزایا اگر بگویم سالانه حدود 3000 تجمع کارگری از این قبیل در سطح کشور برگزار میشود، اغراق نکردهام اما این اجتماعات نباید به امنیت کشور خدشه وارد کند. ما هم نباید راضی شویم که در پوشش این اجتماعات امنیت کشور مخدوش شود.»
این آمار نشان از بیداری وجدان کارگران به حقوق حقه خود دارد و در عین حال این اظهارت، ترس و وحشت نظام ولایت فقیه را از پیوند جنبش کارگری و معلمی و دانشجویی ودانش آموزی و زنان با یکدیگر برای دفاع از حقوق صنفی ونیز حق پایه یعنی حق حاکمیت ملی را آشکار می سازد که در صورت تحقق، آنگاه نه امنیت کشور بلکه امنیت حیات فاسد نظام ولایت فقیه را بخطر می اندازد.
از دید مجامع اسلامی ایرانیان تعرضات فزاینده به حقوق معیشتی کارگران زحمتکش ایران، به قصد تشدید استثمار کارگران، با تعرضاتی در عرصه سیاسی واجتماعی نیز همراه بوده است. مافیای رانتخوار حکومتی که از آگاهی وتشکل کارگران وحشت دارند، آشکارا بر اقدامات سرکوبگرانه خود علیه کارگران و جنبش کارگری افزوده اند. علاوه براخراج و بازداشت کارگران آگاه، حربه تهدید و ضرب و شتم، شلاق و زندان ونیز یورش به تشکل هاوجمع های کارگری ، رفتار سیستماتیک سرکوبگرانه نظام ولایت فقیه علیه قشری از جامعه است که انقلاب شکوهمند ایران برای دفاع ازمنجمله حقوق آنان رخ داد و مسئولین نظام حاکم در زمانی که هنوز مزه شیرین امتزاج قدرت و ثروت را نچشیده بودند خود را از طرفدران حقوق ” مستضعفان ” قلمداد می کردند.
مجامع اسلامی ایرانیان ، ضمن گرامیداشت روز جهانی کارگر و دفاع از خواستها و مطالبات به حق جامعه کارگری ایران ،خواهان لغو احکام صادره بر علیه کارگران معترض همچون رضا شهابی و شاهرخ زمانی ، بهنام ابراهیم زاده تا رسول بداقی و کوروش بخشنده و یوسف آبخرابات و مهدی شاندیز و دیگر کارگران نماینده های آنان از جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی تا کارگران چادرملو و دیگر کارگران در معرض تعقیب قضائی در سراسر کشور می باشد .
مجامع اسلامی ایرنیان فرصت روز جهانی کارگر را مغتنم شمرده تا در روزی که در سر تا سر جهان روز دفاع از حقوق و مخالفت با تبعیض نام گرفته است، به همه وجدانهای بیدار ایران و جهان زنهار دهد که رﮊیم مافیاهای نظامی – مالی تنها بقای خود را اوجب واجبات میداند. پس برای برجا ماندن، نیاز به نگاه داشتن کشور در رابط مسلط – زیر سلطه دارد. سیاست صدور نیروهای محرکه ایران بسوی کشورهای سلطه گرهمانا فراری دادن مغزها استعداد های درخشان ایران ونیز تخریب نیروهای محرکه در داخل کشور یعنی اسیر فقر و فلاکت کردن نیروهای کارگری ماهر و زحمتکش ایران ،جزئی از ماموریت نظام ولایت فقیه برای تخریب بنیه اقتصاد کشور بسود اقتصاد های مسلط است.
جنبش ضداستبدادی و آزادیخواهانه و مستقل مردم کشورما نه تنها به پایان نرسیده، بلکه با پیوند با جنبش مطالباتی جامعه کارگری و معلمان و دانشجویان و دانش آموزان و نیز جنبش برابری طلب زنان بدل به جنبشی توانمند برای دستیابی به تغییرات بنیادی خواهد شد.
به امید اینکه سیل خروشان اقشار مختلف مردم در پیوندی آزادیخواهانه و مستقل مصمم و متحد سد استبداد حاکم را شکسته و امکان زیست در خور عنصر ایرانی را اعم از کارگر و کارمند و معلم و استاد و دانشجو و دانش آموز و کشاورز و زن ومرد را در یک نظام مردمسالار حقوقمند فراهم آورند.
مجامع اسلامی ایرانیان
29 اوریل 2015