آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

 آیا بعد از این فرهنگیان به رژیم جمهوری اسلامی اعتماد خواهند داشت؟

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات

هنوز مردم ایران از عمق دره ای هولناک که درآن بوسیله سرمایه داری  جهانی و آخوند های  مفت خورگرفتار شده اند بی اطلاعند ما با معلمان کشورمان ایران و برای احقاق حقوقشان  آنها را تجلیل میکنیم و  با معلمین گرامی همدردی عمیق خود را ابراز میداریم و تا پیروزی در کنارشان می ایستیم.

پس از چهل و سه سال جنایت ،خیانت،آدم کشی و وطن فروشی عوامل عقب مانده و متحجر آخوندیسم و  دار و دسته خمینی وسید علی آدمخوار و امثالهم بالاخره مردم بیدار شدند و بر علیه این ضد ایرانیان به خیابانها  آمده و شعار های ضد رژیم  میدهند، آیا فرهنگیان، کارگران، مال باخته گان ، بازنشستگان،  زنان و… باز هم  به  جمهوری اسلامی اعتماد میکنند بنظر من نه دوران بی اعتمادی نسبت به کلیت نظام در حال تکامل است.

مصیبت بارترین واقعه برای  ملت ایران  بعد از انقلاب پنجاه  و هفت و  ناکامیها، پیروزیهای  بعد  از آن، که  نتیجه سالهای متمادی تلاش  و فداکاری ، جانبازی مبارزین راه آزادی وطن ،که با قلبی مملو از آمال و آرزو انقلاب  کردند وقرار بود آزادی را بدست بیاورند ، ولی سرمایه داری جهانی مشتی آخوند عقب مانده  دو ریالی را  در ایران  با  کمک عوامل داخلی بقدرت رساند ند و موفق شدند مردم را  در بیخبری از واقعیتها  نگهدارند  و به پشتیبانی رژیم  آخوند ها بکشانند و انقلاب مردم را نیمه تمام به شکست ،بکشانند.

اگر چه در نتیجه انقلاب مشروطیت ایرانیان با همت هم به”قانون اساسی” برای اداره کشور دست یافتند ، اما در کوتاه مدت  سرمایه داری از کمبود آگاهی مردم استفاده کرد  و  قانون اساسی را بنفع  سرمایه داری تنظیم و به اجرا گذاشت.

انقلاب دوم  مردم  ایران  در پنجاه و هفت به سر نوشتی بد تر دچار شد و این قانون ارتجاعی تر و بقوانین  متحجر اسلامی مزین گردید و سالها  گذشت تا  مردم از توطئه سرمایه داری خارجی  و سرمایه  داری داخلی آخوند  و کراواتی مانند خمینی و بازرگان دریابند که این مزدوران تحت نام اسلام و “ولایت فقیه”  چه ضربه ای بر پیکر جنبش مردم ایران وارد کردند ، و با وعده و وعید دروغین و ارتجاعی اسلامی مردم را در نا  آگاهی از  قوانین اسلام نگهداشتند تا بر اریکه قدرت سوار شدند و کشتار براه انداختند.

زمانیکه زلزله  در منطقه ای رخ میدهد، نجات یافته گان پس از آرامش بعد از طوفان زلزله  و فرو نشستن آن،  تازه متوجه عمق فاجعه که توسط سرمایه داری  و عوامل داخلی  مزدوران سرمایه  برایشان تدارک دیده بودند،  شدند و دریافتند که چه نیروها و افرادی به آمال و آرزوهای ملتی خیانت، کردند

تفاوت عقیده میان اقشار مختلف جامعه از معلم، کارگر، دانشجو، بازنشسته ، زنان و دهقانان در برابر این فاجعه چندان  نیست ، همه به تناسب از ظلم  و تعدی و چپاول ثروت و کشتار فرزندانشان دریافته اند که  با چه مشگلی روبرویند که  خود به آن ندانسته بها  دادند، سیاست سرمایه داری جهانی با رنگ و لعاب دمکراسی  از نوع  غرب و شرق و عاملین دست نشانده داخلی سرمایه  آنها در هر دو بخش به مردم علاوه بر خیانت به جان و مال  مردم هم رحم نکردند، زندانها را از فرزندان این مرز  و بوم پر کرده و بساط دار و اعدام را  گستردند بخیال اینکه  با این شیوه های غیر انسانی میتوانند مردم را خانه نشین  و ساکت کنند در حالیکه  بر عکس شد  و امروز  مردم  برای آخوند و اسلامشان پشیزی دیگر ارزش قائل نیستند و اعتبار ی در برابر مردم ندارند،و خود به این بی اعتباری اذعان میکنند، اعتماد مردم بطور کلی نسبت به حکومت اسلامی فرو ریخته و حس نابودی  آخوند در مردم بیدار شده است.

صفحات تاریخ ایران مملو از واقعه های عجیب و تعجب آور از اینکه مردم و آگاهان جامعه در شنااسائی خوب  از بد کوتاهی کردند، البته دستگاه های امنیتی  و آموزشی در این امر جلو دار معرکه  بوده اند، که مردم  را در نا آگاهی نگهدارند. 

اولین تظاهرات معلمین درسال 1340 که درمیدان بهارستان جلو مجلس شورایملی بر گزار شد  و در آن دکتر حسن خانعلی دبیر دبیرستان جامی تهران که یادش گرامی  باد  بدست مزدوران  دربار  و  ساواک کشته  شد  و  تعدادی  از معلمان مجروح شدند، از آن واقعه دلخراش شصت سال میگذرد،  در آن زمان بعلت قتل یک معلم آنچنان خشم  و نفرت مردم در سراسر جامعه بالا گرفت که حتی از ارگانهای حکومتی و مجلس شورا  و  سنا هم  زبان به  اعتراض گشودند و دولت وقت را به سقوط وادار ،کردند.

امروز اما با  شدت گرفتن اعتراضات معلمان   در سراسر کشور بعلت سقوط اخلاقی  و زوال  و چپاول ثروت مردم ، جمهوری  اسلامی با  تعدی به حقوق  معلمان کار بجائی  رسیده  که  کشتار  و باز داشت  و  تهدید  هموطتان معلم بصورت امری طبیعی جلوه میکند، شستشوی مغزی ، فراموشکاری  مردم ، نبود  اتحاد سراسری نیروهای  مردمی از اقشارمختلف اجتماعی، حتی نمایندگان مجلس معلمان معترض را تهدید میکنند که دو سال فرصت بدهیدتا اوضاع بهتر شود ، و مردم را مجبور میکنند که با شرایط اسفبار کنونی، زندگی خود را تطبیق، دهند.

امروز اما  مردم با بی اعتنائی به آخوند و سید علی مزدور دیگر دریافته اند  که  قاتل جوانانشان  به رئیس  جمهوری گماشته شده است ، و بلاخره در برابر مجلس او را حد اقل دروغگو  مینامند، و درب مجلس را می شکنند.

جامعه معلمان ایران در رژم گذشته ، اولین سازمان اجتماعی بود که پس از کودتای بیست و  هشت مرداد سال سی و دو، در کل کشور شکل گرفت، و جامعه در برابر خواستهای مشروع  معلمین در طی ماهها  و بطور مکرر، با  رفتار سرکوبگرانه  و بی اعتنائی گستاخانه هیئت حاکمه ی  وقت و  دستگیری ، زندانی کردن  اعضاء  فعال  آن  در تهران و شهرستانها مواجه شد و قیام تاریخی دوازده اردیبهشت ماه سال یکهزارو سیصد و چهل را رقم، زد.

امروز پس  از  شصت سال هنوز  معلم ایرانی بدنبال  اعتصاب، راه  پیمائی  و اعتراض  جهت  کسب حقوق خود به خیابان میآید ، و قوای وحشی و سرکوبگر پاسدار ، بسیچی و امنیتی او را بازداشت  و تهدید میکنند.

نمایندگان مجلس شش درصدی نظامی  سید علی با سر هم بندی و تغییر ماهییت دادن صندوق ذخیره معلمان در حقیقت جلوی خواستهای بحق  و قانونی فرهنگیان با شیوه های مزورانه ، “رتبه بندی” و  تغییر ماهیت دادن  در واقع با  زور و تهدید و عمل غیر قانونی  تصرف دارائی فرهنگیان و واگذاری اداره آن به دولت رئیسی  و یا سهامداران وابسته به دولت ، با ارائه  نکردن هیچگونه توجیه عقلانی و درست اقتصادی ، اجتماعی ، مسئله را در روز  روشن با زور و تعدی و تجاوز بحقوق فرهنگیان در دستور کار دولت و مجلس قرار، داده اند.

مبارزات حق طلبانه فرهنگیان  یکی از استوار ترین  و با پشتیبان ترین  بار علمی  و  فرهنگی در کنار طبقه زحمتکش کارگر و  در آن از طرفداران تئوری اقشار مختلف ملی ، آزادیخواه  ، مارکسیست  و دمکرات  و حتی مذهبی  حضور دارند و از لجاظ نظری و از جهت عملی ، عقلانی  فهمیده و با پشتکار و دارای پشتیبانی میلیونها  محصل  و ملیونها اعضاء خانواده  از مرد و زن  میباشند، و  در برابر هیچگونه تهدید ، آزار  و اذیت عقب  نشینی از خواستهای خود نخواهند کرد تا حقوق حقه  قانونی خود را  نگیرند آرام  نخواهند گرفت، و شعار  محوری آنها  در جلوی  مجلس “مرگ بر این دولت مردم فریب ” بوده، است.

درد معلم، کارگر، مال باخته، هنرمند، زندانی، نویسنده ، زنان تحت ستم،کشاورزان، اقوام همه و همه یکی است و سد راه آزادی ، آ سایش  و آرامش همه اقشار جامعه سیستم  جمهوری نکبتبار و عقب مانده  و  ضد ایرانی اسلامی است که  تا بر چیده  نشود هیچ  ایرانی روی آزادی  را  نخواهد دید، و  راه دیگری  نیست می بینید که  کشور  های امپریالیستی  شرق  و غرب از ملاهای  ستمگر مفت خور دو  ریالی عقب مانده پشتیبانی میکنند  تا مردم ایران را  در عقب ماندگی بیشتر نگهدارند.

در یک جامعه واقعن انسانی  و دمکراتیک در ایران آینده بهترین و زیباترین شغل کدام است؟ که تمام وقت  سرگرم تعلیم و تربیت نسل بعد از خود میباشد، او را معلم  نام نهاده اند، اسمش آموزگار است ، فردیست که  به جوانان آموزش علم و اخلاق میدهد ، این معلم زن یا مرد  اثر چشمگیر در تربیت فرزندان کشور دارند.

آموزش و پرورش درنظام جمهوری اسلامی درمسیردوران حجر و صحرای عربستان و طالبانی حرکت به قرون وسطا دارد، از روز  اول به  روی  کار آمدن  این متحجرین فاسد  عقب مانده  اسلامی ، متون  علمی  را  تبدیل به روشهای بربریت، خرافات و  وحشیگری اسلام عربی و طالبانی در مدارس کردند،  سعی کردند در کتابها واقعیتها  را  معکوس به جوانان ارائه دهند  در مدارس مسجد و آخوند آوردند در ملاء عام رواج  روزه ، زنجیرزنی سینه زنی  و  خرافات گستردند  روضه خوانی رواج عزا داری برای مردگان 1400 سال پیش عربها ،که وظیفه معلم را  دو چندان نمودند که دروغها  را  بزداید و بجایشان راستی و درستی  و تمدن  و فرهنگ انسانی به دانش آموزان یاد بدهند.

دانش آموز بعلت جوانی و کم تجربگی بشدت آسیب پذیر  است ، وظیفه یک معلم  دانا ، مدرن  و خردمند  بسیار دراین نظام مشوق جهل و جنایت بی اندازه مشکل شده است، برای او باید شرایطی را فراهم کردکه با خیال  راحت به تعلیم و تربیت بپردازد، اما متاسفانه امروز معلمان کشور ما دغدغه  حقوق و معیشت زندگی را دارند که سیستم آموزشی اسلامی با حساب و کتاب آخوندی برایشان تدارک دیده اند، تنزل چامعه ی  فرهنگی برابر است با بی ارزش شدن فرهنگ، دانش  و آگاهی در ایران  و  این سیاست در دستور کار  نظام  بی ارزش جمهوری  اسلامی قرار دارد و اوضاع را روز به روز به بربریت و فقر نزدیکتر، میکند. عوامل جمهوری اسلامی و آخوند ها در چند  مورد موفقیت چشمگیری داشته اند یکی رواج وحشا  امام جمعه مشهد  و دخترش  همسر رئیسی صاحب پنجهزار  فاحشه  خانه اند، مسئله بعدی رواج  مواد مخدر میان جوانان در ایران  و قاچاق مواد  مخدر توسط سپاه  پاسداران  به  خارج، نابودی جنگلها و محیط ذیست و دخالت و ایجاد ناامنی در منطقه و…

در چنین شرایط اسفباری چه  باید کرد،؟ اقشار مختلف جامعه که نمیتوانند نسبت به موقعیت معلمین ، کارگران بی تفاوت باشند و یا نظاره گر ، اوضاع هر روز بد تر و نگران کننده تر میشود، نباید  منتظر  ماند باید بهمت  همه مردم علیه دولت اسلامی شورید  و نباید منتظر بهبود وضعیت شد  برای اینکه آنها جز دروغ و  ریا  چیزی تحویل مردم نخواهند داد و زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم هر روز بد تر میشود ، اتحاد  همبستگی  جنبشهای مردمی ،جنبشهای اجتماعی با قصد سرنگونی کلیت حاکمیت اسلامی تا دستیابی به یک جامعه آزاد و با حقوق برابر ممکن گردد.

24.01.2022

                                                 

Amin.bayat@googlemail.com

https://facebook.com/amin.bayat.9

https://ragin-kaman.net

  

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.