آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و پیامد آن برای ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات

زمانی که خمینی مرد، ما بین طرفداران و جانشینان او تصویه حسابهائی خونین در گرفت،بسیاری ازپاسداران را هم یا کشتند ویاآنها راخانه نشین کردند، فرزند خمینی را کشتند، وحالا نوبت نوه خمینی رسیده، و بسیاری از آخوندهای مزاهم را از سرراه خود پاک کردند مانند عبدالله نوری و بسیاری از سپاهیان و آخوندها وهمچنین بسیاری از اصلاح طلبان سراز زندان بیرون، آوردند، البته بلائی که سر مخالفا ن رسمی آوردند مانند قتل عام زندانیان سیاسی جدا از قضیه خودیهایشان است.
بالاخره پس از این تصویه های خونین و مرگبار پاسداران و آنهائیکه به آرمانهای انقلاب اسلامی وفاداری خود را در قتل عام ها ثابت کرده و در اقتصاد و دزدی خودی نشان داده بودند، تا جائیکه رئیس جمهور خامنه ای ، احمدی نژاد آنها را برادران قاچاقچی خطاب نمود، پاسداران که از مزایای سرمایه و دزدی و چپاول بهره مند شده بودند در طول زمان جا پای خود را سفت کردند و توانستند به اکثریت نهاد های اقتصادی دست بیندازند، مانند بانکها، کارخانجات ، نفت و گاز و … و حاکمیت نظامی سرمایه داری را مستقیم و غیر مستقیم دراختیار زیر مجموعه سپاه پاسداران در بیاورند.
اکثریت نیروهای سرکوبگراز سپاهی و بسیج، لباس شخصی و نیروهای امنیتی پاسدار در مجلس ، مسئولین ادارات را در ید اختیار خود در آوردند، موسساتی مانند ” آستان قدس رضوی” با در آمد های میلیاردی، و همچنین گرفتن قدرت در پاستور را توسط نظامیان ، در حقیقت یک پارچه کردن و در اختیار داشتن هر سه قوه از اهداف شوم این نظامیان بوده و هست، ومسئولیت قتلها بعهده خامنه ای وپسرش مجتبی بوده است .
تا آنجائی که توانستند مزاحمین را دستگیر زندانی و از سر راه خود با شیوه های ترور و آدم کشی ، بر داشتند، نمونه های زیادی میتوان نام برد معروفترین آنها کشتن یا خفه کردن رفسنجانی بود، بالاخره از راه ترورموفق به تحکیم موقعیت سپاه پاسداران شدند ، و اقتصاد کشور را بدست آوردند.
تلاش و جدال بخش سنتی بازاراز یکطرف، و سپاه پاسداران از طرف دیگر که اقتصادو اسلحه را در دست دارد در حال حاضر تکمیل شده است و دخالتهای مستمر سپاه در بیرون از مرز ها، البته بعد از مرگ خامنه ای نیز میتواند روندی برخلاف خواست بخشهای مختلف درگیر قدرت و اقتصاد در سپاه ملقب به تروریست، وسیاستی که نزدیکی با آمریکا، اتحادیه اروپا، وهمچنین مماشات و سیاست تسلیم در برابر چین کمونیست و روسیه پوتین و کره شمالی را در بر خواهد داشت.
سرمایه داری جهانی کشورهای صنعتی آمریکا واروپا ، بازارهشتاد میلیونی ایران ومنابع زیر زمینی و قرار گرفتن ایران درمنطقه بسیار حساس استراتژیک راهرطور شده از دست نخواهند داد، جلوی تلاشهای نا امن کننده سپاه را درمنطقه خواهند گرفت اگر بنفعشان باشد، و حتا اگر مجبور شوند به ایران حمله نظامی با متحدین خود در منطقه خواهند کرد.
با اتفاقات و تقلب آشکار در انتخابات آمریکا و افشاء شدن “دمکراتها”در این تقلب و سهیم بودن چین ، روسیه و ایران ، کره شمالی در کمک کردن به این ماجرا، خوشحالی هیئت حاکمه ایران از نتایج انتخابات آمریکا و امید به بر داشته شدن تحریم ها توسط” بایدن” که اگر بقدرت برسد، بسیار پیچیده تر از قبل خواهد شد،دولت ایران هنوز نتوانسته ویا نخواسته که مسئله یا مشکل ( ای.تی.ف) را حل کند، تنها دلیلش این میتواند باشد که پاسداران و بیت خامنه ای شفافیت مالی در کشور را نمی پذیرند تا دستشان برای کمک رسانی به تروریستهای منطقه و جهان باز باشد، درنتیجه با یک نوع بلاتکلیفی و سردرگمی درنهادهای نظامی وسیاسی کشور مواجه اند، دور زدن تحریمها همچون گذشته مشکل شده، کنترل قاچاقچیان نظامی ودولتی بیشتر شده و دست سپاهیان بسته تر شده و چاره ای جز هذیان گوئی و دادن شعار های تو خالی، ندارند.
مسئله مهم دیگری که گریبان جمهوری اسلامی را رها نمیکند، (اف ،آی،ت، اف) است که میان دولتمردان و حتا مجلسیان که بنام خانه ملت شما بخوانید خانه تروریستها و قاچاقچیان که هر روز اقدام بیک خرابکاری و هذیان گوئی همانند تصویب لایحه ای که خطاب به دولتهای آینده یعنی دولتهای نظامی که آنها را موظف میکنند به نابود کردن اسرائیل، که یک کشور عضو سازمان ملل متحد است علیرغم تجاوزاتش، که تا سال 1420 باید از صفحه تاریخ و زمین محو گردد، و همچنین تصویب میکنند که آوارگان فلسطین باید به فلسطین برگردند.
به خواستهای درست یاغلط بودن آنها برخورد نمیکنم اما اینها همه شعار وهذیان گوئی است این دولت واین سپاه هنوز نتوانسته ویا نمیخواهد مسئله نان و آب و کار و حقوق را در کشورحل کند، کار مردم به آنجا کشیده شده که در نانوائیها آگهی نصب میکنند که نان نسیه نداریم، آنوقت قرار است در مقابل ارتش متحد جهان که پشتیبان اسرائیل هستند مقاومت کنند و نقشه اسرائیل را از نقشه جهان بر دارند.
پاسداران و آخوندها مسببین بوجود آمدن شرایط گرسنگی هستند ،البته آنها موفق شدند که ایران را ویران کنند، حکومت مرگ فروش ایجاد کرده اند، ازمرگ مردم هم استفاده میبرند، گورستانها هر روز وسیعتر، قیمت یک قبر میلیونها تومان برآورد شده که بجیب آخوند و پاسدار میرود،برای آخوند های مزدور و پاسداران خونخوار سیاست دراز مدت آنها این شده که کافی است ایرانی باشی تا خونت را بریزند اما ثروت مردم در لبنان و سوریه مصرف میشود و خانواده بیکار کارگر ایرانی محتاج نان شب ، واین درحالیست که امپراطوری دست پرورده آخوند شیادی چون خامنه ای وسایر آخوندهای قم و مشهد “آستان قدس رضوی”با زیر مجموعه حداقل صد شرکت بزرگ تجاری و سود آورمانند “بنیاد مستضعفان”، ” خاتم النبیاء” که بیش از 75 درصد اقتصاد ایران را کنترل میکنند، توجه ای به گرسنگی و بیکاری مردم عمدا نمیکنند.
از آنجا که مردم ایران در این شرایط اندوخته ای ندارند و نمیتوانند در شرایط اسفبار کرونا هم در خانه بنشینند و مجبور به تلاش برای معاش هستند و رژیم هر روزآنها را بیشتر محاصر کرده، روزی مجبور خواهند شد که متحد علیه کلیت این سیستم جنایتکاربه پا خیزند ومی بینیم که سرمایه داری جهانی منتظر فرصت نشسته که نباید مردم امید وچشمداشت به بیگانگان گلوبالیست ببندند، البته دراین شرایط اسفبارعده ای پیدا میشوند که هنوز دل به نظام بسته اند واز این نظام جنایتکار بدون چون و چرا دفاع میکنند، شرم آوراست که افرادی چون فرخ نگهدار با دیدن این همه جنایت و فساد دولتی در بیت رهبری و تقلب در کلیه انتخاباتهای دوران جمهوری اسلامی بدون استثناء تا کنونی باز هم دمش به مشک سپاه بسته است، و رهائی از این جانیان برایش ممکن نیست، به تبلیغ شرکت مردم در انتخابات 1400 میپردازد و شعار ” انتخابات 1400 نباید بی رونق بر گزار شود “را میدهد، بی شرمی هم حدی دارد.
بحران نظام سرمایه داری در آمریکا:
درایالات متحده آمریکا بحرانهای اجتماعی ،سیاسی، اقتصادی همراه با بحران فرهنگی دست بهم داده وخشونت با شورش گرسنگان ،آینده نا معلومی را برای آمریکا رقم خواهد زد، و در نتیجه هر اقدامی که آمریکا قادر به بهتر شدن وضع موجود بکند انجام میدهند و مسئله دخالت آنچنانی مثلا در ایران برایشان علویت، ندارد.
ظهوروعرض واندام نژاد پرستی همراه ایدئولوژی برتری طلبی نیروهای جامعه آمریکائی را در مقابل هم قرار داده است، هردو حزب نامدارآمریکا از “جمهوریخواه ” تا ” دمکرات ” دارای یک ماهیت طبقاتی میباشند وآن سرمایه داری سلطه طلب و خونخواراست ، عملکردهای ” دمکراتها ” درانتخابات موید ماهیت تقلب کار این جریان است و اینها همان سیاست گلوبال امپریالیستی را اجرا میکنند و جهان را تهدید میکنند یا منافع ما را در نظر بگیرید یا حق حیات، ندارید.
بهر حال الگوی انتخابات “آزاد” آمریکا با شکست مفتضحانه ازهر دو گروه مواجه شد، سناریوهای مافیائی پلیسی که در کاپیتول مجلس نمایندکان آمریکا بوقوع پیوست، ماهیت متجاوز کارهر دو جناح امپریالیستی را برای جهان روشن تر، نمود .
آشکارتر شدن شکاف عمیق بحران اجتماعی در آمریکا و در این انتخابات موجب شد تا بخش بزرگی از جمعیت آمریکا را نسبت به ماهیت هردو جناح بیشتر روشن کرده وبه آن پی بیرند، البته نگرانی برای جمعیت کشورهای دیگر جهان نیز بوجود آورد که در شرایط کرونا ئی سیستم مالی جهان بسمت ورشکستگی و حتا وقوع جنگ در آمریکا و منطقه خلیج فارس پیش میرود را بر رسی، کنند.
بالاخره مردم جهان دریافتند که درهر دو حزب اصلی جدال برسر کسب قدرت بهرشیوه ممکن است ، زیر پا نهادن معیار های دمکراتیک تا کنونی، توطئه و حتی کشتار در روز روشن مقابل دوربین های افشاگر جهان، یک نگاه گلوبال امپریالیستی به نمایندگی اوباما وبایدن ویک نگاه فاشیستی امپریالیستی با حمایت ازسرمایه ملی به ریاست موسیو ترامپ، البته جناح میانه باز و دست نشانده “چپ” نیز در خدمت اهداف سرمای داری گلوبال بایدنی پرسه میزند بحای اینکه مستقل حرف خود را بگوش مردم آمریکا برساند، البته این مبارزه بین جناحهای مختلف فقط به انتخابات ختم نخواهد شد و ما در آینده شاهد جدالهای هولناکتر خواهیم، شد.
گلوبالیست: ترامپیسم، Globalist
طرفداری ازجهانی شدن سرمایه، گسترش فرهنگ آمریکائی درجهان، جهانی شدن وپیروی مردم جهان ازفرهنگ آمریکائی، اقتصاد، و قبول استیلای فرهنگ آمریکاهی از طرف مردم جهان،هالیودی کردن فرهنگ جهان، و اینها نشانه فرایند این است که تک قطبی درجهان سرمایه شکسته شده است،ازقدرت نظامی ناتو کاسته شده، مرکریت سرمایه از آمریکا در حال دور شدن است، و در وسعت جهان در حال تقسیم ، بوجود آمدن اتحادیه ی بریگس به رهبری چین و روسیه و 13 کشور دیگر ، گلوبالیسم ترامپیسم معتقدند که ناسیونالیسم آمریکائی تضعیف شده وباید تقویت شود، و درمقابل، حرکت گلوبالیستی چین و شرکاء باید سد شود، وشرکتهای چینی باید آمریکا راترک کنند، بیکاری باید از آمریکا رخت بربندد، ودمکراسی یعنی تبعیت از دمکراسی آمریکا، پول رایج باید در جهان به دلار تبدیل شود،عربهای میلیاردرباید هزینه امنیت حفظ سرمایه را به آمریکا به پردازند،قوانین تجارت جهانی باید از ارزشهای آمریکائی پیروی کنند، مانند قوانین پولی و مالی و اروپائیها باید تابع و مدافع آمریکا باشند، البته آمریکا قدرت برتر جهان خواهد بود، ترامپیسم با سرمایه داری جهانی زاویه دارند و مرکزیت سرمایه داری راآمریکا میدانند، قدرت برتر در مالکیت آمریکاست، اداره جهان با آمریکاست، یعنی آمریکا امپریالیست مطلق جهان است، ترامپ و طرفدارانش تمام قدرت را از آن آمریکائیها میدانند و همراه با سرمایه جهانی متمرکز در آمریکا، این طیف همراه عقایدشان در آمریکا با گلوبالیست های دیگر مشکل زا خواهند، شد.
گلوبالیستهای طرفدار بایدن ، اوباما:
بایدن واوباما و حزب دمکرات معتقدند که عصر ناسیونالیسم سپری شده است، استفاده از سود بیکران با کارگر ارزان درجهان، آمریکائیهای ثروتمند باید مالیات به پردازند، روابط با دولت چین کمونیست درسود بردن واستثمار شراکت کنند، البته که آمریکا قدرت برتر جهان باید باشد، ورود مهاجرت به آمریکا آزاد باشد، اروپا و آمریکا متحد باقی بمانند، قدرت را با چین تقسیم کنند،اداره جهان باید با چین و روسیه و اروپا تقسیم، شود.
نتیجه گیری کوتاه:
پیامد انتخابات آمریکا برای جهان بی اعتبار بودن دمکراسی نوع آمریکائی را به ارمغان آورد و اما برای ایران چه دردولت بایدن و چه در دولت ترامپ تغییری اساسی نداشت بهر صورت جمهوری اسلامی چیزی مانند 12 ماده پیشنهادی وزیر امورخارجه آمریکا را باید اجرایی کند درغیر اینصورت درتضاد با منافع سرمایه داری جهانی حالا از هرنوعش قرارخواهد گرفت وبوسیله جنگ یا قیام مردم ایران به نابودی کشانده خواهند شد و خامنه ای و سپاه سرنوشتی جز خانواده اسد، صدام و قذافی نخواهند داشت ، تحریم ها ادامه خواهند یافت تا تسلیم کامل، و بالاخره وعده های تو خالی و دهان پر کن ترامپ به طرفداران ایرانی ساده لوحش با هیچگونه عملی پایان یافت و برای صدمین باراینگونه افراد با دست خالی بسر منزل چه کنیم راهنمائی شدند، از امپریالیسم از هرنوعش چه انتظاری داشتید و دارید ، مستقل عمل کنید و تنها تکیه گاهتان نیروهای مردمی، باشد.
حمله آمریکا در دوران بوش، زمانی بوقع پیوست که دیوار برلین فرو ریخته بود، پیمان ورشو بعلت وقایع اتحاد جماهیر شوروی درآستانه انحلال قرار گرفته بود، وایالات متحده در شرایط بسیار بهتری از امروز بسر میبرد و این جنگ بخاطر کسب ثروت و تامین منافع بیشتر دربغداد رویداد، و چین و روسیه در منطقه حضور نداشتند، مقایسه شرایط امروز که آمریکا در ضعیف ترین شرایط داخلی بسر میبرد هم نبود، اما هنوز به تداوم هم بستگی در خلیج فارس علیه جمهوری اسلامی همت میگمارد،ولی توان قدرت جنگ ازآمریکا بدلایل بحرانهای داخلی صلب شده وتنها در منطقه بقدرت وثروت اعراب و نیروی نظامی اسرائیل بسنده میکند، البته هنوز ایالات متحده تنها کشوریست که دارای نیروی کوبنده نظامی با برد و نفوذ درکلیه ابعاد سیاسی و اقتصادی و نظامی در جهان است، در زمان صدام امریکا اقدام بیک ائتلاف بین المللی علیه بغداد نمود ، و به بحران آنروز ایجاد شده در عراق را دامن زد و امروز نیز همان سیاست در خلیج فارس در حال شکل گیری است که به بحران موجود یعنی ایران، خاتمه دهد.
جمهوری اسلامی در حال حاضر در مسیر توانمندی ظرفیت سلاح اتمی خود سر گرم است ، و با تولید اورانیم 20 درصد درفردو، موضوعات مناقشه درمورد برنامه توسعه موشکی وفعالیتهای بی ثبات کننده سپاه ونفض قطعنامه 2231 شورای امنیت، درفردای ریاست جمهوری بایدن روی میز او قرار خواهد، گرفت.
16.01.2021
Bayat.a@freenet.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9
https://ragin- kaman.net

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.