مقاله اختصاصی جامعه رنگینکمان
اعتراضات مردمی در دیماه ۹۶، پس از جنبش دانشجویی در تیرماه ۷۸ و جنبش سبز در سال ۸۸ را میتوان سومین پرده از اعتراضات خیابانی بر علیه نظام جمهوری اسلامی قلمداد کرد.
در دو پرده نخست اعتراضات، دانشجویان و طبقه متوسط به خیابانها آمدند و اگرچه تلاش کردند مطالبات خود را از راه مدنی و با امید به جریان اصلاحطلبی در درون حاکمیت پیگیری کنند، اما حاکمیت با سرکوب معترضین و بسته کردن فضا، راه را برای پرده سوم اعتراضات بازتر کرد و با آمدن طبقه کارگر به خیابانها، و شعارهایی همچون «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» جریان امید به اصلاحطلبی (با سیاستهای فعلی حکومت جمهوری اسلامی) برای همیشه سقوط کرد.
اگرچه سقوط جریان اصلاحطلبی و پایان مماشات مردم با نظام توتالیتر جمهوری اسلامی را میتوان مثبت تعبیر کرد و نسبت به آینده امیدوار شد، اما جریانهای اپوزیسیون خارج از کشور، و در کمین نشستن انواع «گرگها» که برای سرزمین مادری ما نقشه کشیدهاند، بیم آینده «بدتر از جمهوری اسلامی» و یا حتی تجزیه ایران را برای بسیاری از وطن دوستان بوجود آورده است.
کسانی که سالهای آخر نظام پهلوی را به خاطر دارند، خوب میدانند که در آن روزها، همه مردم با هم یکصدا شده بودند که «اینها بروند، هر کس که بیاید از اینها بهتر است.» نتیجه این دیدگاه و اشتباه جمعی مردم، استقرار نظام جمهوری اسلامی شد. اکنون نیز نگارنده این سطور بیم آن دارد که رفتن جمهوری اسلامی زمینهساز یک استبداد دیگر در سرزمین زخمخورده ایران شود.
این روزها گروههای مختلف اپوزیسیون در پی ترویج خط و مشی خود هستند و تلاش میکنند سوار بر موج اعتراضات مردمی شوند. از گروههای مجاهدین و سلطنت طلب گرفته تا حزب توده، اصلاحطلبان اسلام گرا و … جملگی به دنبال مصادره اعتراضات مردمی به نفع خود هستند و نگاهی به فعالیتهای آنان، نشان میدهد که از هیچ تلاشی برای تاثیرگذاری و موج سواری دریغ نمیکنند.
گروهی از سلطنت طلبان در شبکههای اجتماعی چنان سخن میگویند که گویی مردم ایران برای بازگشت به استبداد قبلی لحظه شماری میکنند. (شکی نیست که استبداد جمهوری اسلامی به مراتب بدتر از استبداد نظام شاهنشاهی است، اما این توجیه کننده استبداد در نظام قبلی نمیشود.)
برخی رسانهها همچون بیبیسی فارسی و شبکه من و تو نیز بر این موج دامن میزنند و با گفتگوی اختصاصی با رضا پهلوی و با انتصاب تلویحی «رهبری اپوزیسیون» به فرزند آخرین شاه ایران، نقش او را در این اعتراضات پر رنگ میکنند.
از سوی دیگر طیفهای مختلف اپوزیسیون نیز با در دست گرفتن تصاویر رهبران خود در اعتراضات خارج از کشور (مثل مریم و مسعود رجوی) تلاش میکنند که از این غافله عقب نمانند و با چشم بستن بر تمامی فعالیتها و خیانتهای این گروه، تلاش میکنند که آینده ایران را از آن خود کنند.
فعالیتهای بودار فیسبوکی!
گاهی از سر کنجکاوی به صفحات فیسبوک فعالان سیاسی با طیفهای گوناگون میروم و به واکنش مخاطبان این افراد که عمدتا اپوزیسیونی با خط و مشی مشخص هستند، توجه میکنم.
به تازگی فرهنگ قاسمی، رئیس کمیسیون حقوق بشر مدارس عالی اروپا در فیس بوک خود، هدف مردم ایران را ایجاد جمهوری آزاد، دموکرات، مستقل و لائیک دانسته است. یکی از مخاطبین نوشته است که «این پست بودار است!»
راستش میخواستم در پاسخ به این فرد بنویسم، کسانی که به صراحت از بازگشت سلطنت طلبی و شخص رضا پهلوی و یا سازمان مجاهدین و مریم رجوی حمایت میکنند اصلا فعالیتهایشان «بودار» نیست و کسی که دم از دموکراسی و جمهوری خواهی میزند فعالیتش بودار است؟ که دیدم فرهنگ قاسمی، خود به خوبی پاسخ این فرد را داده است: «بله چه بوی خوش عطری در این نوشته است. بوی خوش جمهوری، آزادی، استقلال، دموکراسی و جدایی دین و دولت، اصولی که مردم ایران بیش از یک قرن است برایش مبارزه میکنند. یک لحظه تصور کنیم اگر ایچنین بشود چه ایران زیبا و انسانی ای خواهیم داشت و ایرانی سر بلند خواهد شد.»
«استقلال، آزادی، جمهوری، دموکراسی، لائیسیته» تنها راه نجات ایران
من به عنوان یک ایرانی که بعد از انقلاب ۵۷ به دنیا آمدم و با تاریخ یکصد سال اخیر ایران نیز آشنا هستم، گمان میکنم که در قرن ۲۱ هیچ چارهای نداریم جز اینکه خود را دستاویز آخرین دستاوردهای بشری در داشتن یک حکومت مدرن و پیشرو کنیم و آن هم چیزی نیست جز شعارهای جهانشمولی که انسان قرن ۲۱ به آن رسیده است.
کسی که دم از «دموکراسی» میزند، به هیچ وجه ترویج دهنده ایدئولوژی خاصی نیست که فعالیتهای او را متهم به «بودار» بودن کنیم.
به نظرم وقت آن رسیده که ایرانیان جمهوری خواه و دموکرات در سراسر جهان با یکدیگر متحد شوند و با خط قرمز قراردادن این شعارهای پنجگانه، یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری، دموکراسی، لائیسیته» به گرگهایی که برای سرزمین مادریمان نقشه کشیدهاند، امان ندهند.
نویسنده: س.ج/ ۸ ژانویه ۲۰۱۷
خطر استبداد بعد از نظام جمهوری اسلامی: گرگها برای تسخیر سرزمین مادری کمین کردهاند