دنیز ایشچی
“گروه اجرائی موقت پروژه وحدت چپ” طی اطلاعیه ای از کنشگران منفرد فعال چپ تقاضا کرده است تا در اجتماعی به تاریخ ۲۲ ماه جون گرد هم آیند تا ضمن مشاوره نمایندگان خود را جهت شرکت در کمیته موقت انتخاب بکنند.اینکه کمیته فعلی بصورتی زمان بندی شده و منظم وظایف اجرائی خویش را مرحله به مرحله پیش می برد، جای خرسندی و خوشحالی می باشد. در عین حال صدور این اطلاعیه این انگیزه را در من بوجود آورد تا اینکه به چندین نکته در مورد مسائلی که به نظرم اهمیت جدی دارند بپردازم.
مطلب یکم؛ اساس ساختار تشکیلات نوین بر پایه های آرای فردی استوار خواهد بود. تصمیمات بر پایه آرای افراد عضو در نهادهای مختلف ساختاری اداره خواهد شد. واحد تشکیل دهنده ساختار نوین، فرد چپ می باشد. می شود برای تعریف فرد عضو، از شاخصه های مختلفی استفاده کرد. شاخصه ابتدائی آن میتواند این باشد که”هر شخصی که عضو فعلی یکی از احزاب و سازمان های تعریف شده می باشد، میتواند به عضویت ساختار نوین بپیوندد. تعریف مشابهی را هم میتوان برای فعالین منفرد تعریف کرد. مثلا یکی از شرایط عضویت کنشگران چپ منفرد میتواند این باشد که در ضمن قبول مفاد سندهای پایه ای، دو عضو سازمانی آنها را معرفی بکنند.
مطلب دوم؛ به خاطر وجود و حضور امروزین و تاریخی سازمان های مختلف سیاسی چپ، این ساختار مورد نظر ائتلافی پروژه وحدت چپ، از ائتلاف احزاب و سازمان های چپ تشکیل خواهد شد. تمامی این احزاب و سازمان های مختلف در عین داشتن ساختارهای مستقل خویش، عملا خواهند توانست فراکسیون های خویش را در داخل تشکیلات نوین تشکیل داده تا حدودی به اینصورت تاثیر گذار باشند . گرچه این مساله موجب خواهد شد وزنه سنگین تر سازمان های سیاسی بزرگتر در تصمیم گیریها تاثیر بکند، ولی در کنار آن باید سیستمی اعمال گردد تا نظریات اقلیت های فکری امکان شکوفائی، ترویج و نقد و باروری لازم را یافته باشند.
مطلب سوم؛ اینکه ساختار حاصله از بر آمد کنگره مشترک واحد کنشگران چپ، نه ساختاری کاملا مجزا و نوین ، بلکه بر آمدی تکوین یافته ای تاریخی از تمامی سازمان های چپ موجود، تاریخچه خونین پر از تلاش و فداکاری آن، ارزشهایی که این جنبش به صورت تکوین یافته خواهد بود.ساختار نوین همان گونه که متعلق به نسل نوین طرفداران ارمان های سوسیالیستی می باشد، متعلق به اولین سوسیال دموکرات ها، اجتماعیون عامیون، حزب عدالت ، جزب کمونیست ایران، رهروان گروه پنجاه و سه نفر، تمامی متعلقین به نسل های فدائیان خلق و دیگر نحله های متعلق به جنبش چپ می باشد. این ساختار باید ارزشهای آرمانی، تاریخی این نحله ها را با افتخار و غرور تمام در زیر چطر خویش و در دامن خویش جای دهد.
باید ابعاد این گستره را تا آنجا بسیط و باز کرد تا آرمانهای دموکراتیک و عدالت جویانه احزاب “فواد سلطانی ها” ، “دکتر قاسملو ها” ، “پیشه وری ها”، ” توماج و مختوم ها” و غیره را نیز در بر بگیرد. این مساله نه تنها موجب می شود تا آرمانهای سازمان مشترک با خواسته های دموکراتیک مردم اقصا نقاط کشور جوش بخورد، بلکه مناسبات میان سازمانی میان سازمان های سوسیال دموکراتیک، و چپ سوسیالیستی ملیتها را استحکام بیشتری می بخشد.
مطلب چهارم؛ بخاطر اینکه واقعیت عینی نشان می دهد که سازمان های مختلف سیاسی چپ با ساختارهای و برنامه های مختلف حضور فعال سیاسی خود را در عرصه جامعه نشان می دهند، لذا اگر پروژه خواهان بوجود آوردن ساختار نوین وحدت چپ می باشد، باید از یک طرف با حضور سیاسی مستقل این سازمان ها به همزیستی مجاورتی بپردازد. از طرف دیگر محدوده وظایف خویش را در راستای هدف های زمان بندی خویش تعریف مشخص کرده باشد. سازمان حاصله از پروژه وحدت چپ، به موازات سازمان های چپ فعلا موجود به فعالیت خویش ادامه خواهد داد. فاز بعدی پروژه برای مراحل بعدی می تواند حل شدن کامل سازمان های منفرد در درون سازمان مشترک باشد.
مطلب پنجم؛ گروه اجرائی موقت پس از کارهای مقدماتی خویش می تواند اقدام به تشکیل کمیسیون های مختلف تدوین اسناد سیاسی، برنامه ای، اساسنامه ای، آیین نامه ای و غیره بکند. این کمیسیون ها نه تنها اندامها و نهادهای اولیه ساختار واحد سازمان چپ مشترک را شکل خواهند داد، بلکه شرایط را برای شکل گیری اندام های ساختاری تشکیلات واحد فراهم خواهند کرد که بر فراز تک تک نحله های چپ سیاسی بایستد.
مطلب ششم ؛ اینکه “پروژه” لازم نیست همه چیز را از صفر شروع بکند. برنامه ها، اساسنامه ها و اسناد و دستاوردها و ثمره کوششهای خستگی ناپذیر آنهائی که قسمت عظیم راه را تا کنون طی کرده اند، سازمان های مختلف چپ دموکرات و سوسیالیستی، پایه های تکمیل و استواری جهت تدوین اسناد اولیه پیشنهادی برای کنگره مشترک را فراهم می کنند. باید دوباره کاریها و تکرار مکرراتی که انرژی ها و وقت همه رع به اتلاف می برد را حد الامکان حذف کرد.
دنیز ایشچی ۲۵/۰۵/۲۰۱۳