دیکتاتوری مذهبی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آزاد علی اکبر

دیکتاتوری مذهبی از دو جزء دیکتاتوری و مذهب تشکیل شده است. تشکیل این دو جزء می توان همسان با دیکتاتوری ایدئولوژی هم باشد. ایدئولوژیهای مختلفی در طول تاریخ سعی کرده اند که در جامعه قدرت را تصاحب کرده و رقیبان خود را نابود کرده و خود تنها به اجرا کردن مفادشان بپردازند. اجرا کردن از این لحاظ منظور است که هدف آنها اداره یک جامعه نیست، بلکه حکومت کردن بر یک جامعه است. حکومت کردن همانا حکم کردن بر یک جامعه است که تنها با داشتن ابزارهای قدرت ممکن است. ادارهء یک جامعه در کل با حکم کردن صرف، مغایرت دارد. حکم کردن یک امر یک بعدی است که از بالا بر پایین صورت می گیرد. منطق در حکم کردن صرف تکیه بر زور و سرکوب محض است. اما در اداره کردن یک جامعه ابعاد مختلفی وارد میدان می شوند. میدان اداره یک جامعه در حال تغییر و شدن است و فرصت اعمال زور نمی ماند. برای همین هم در ادارهء یک جامعه نیاز آنچنانی به زور وجود ندارد. ابزار زور متوجه تهدیدات بیرونی می شوند، آنهم اگر وجود داشته باشند. دیکتاتوری همانطور که اشاره شد احتیاج وافری به زور دارد، برای همین هم نیروی زیادی را صرف تشکیل و پرداخت ارکانهای زور می کند. برای اینکه دیکتاتوری همیشه در حال ستیز است. ستیز دیکتاتوری بخاطر دشمنان بیشماری است که برای خود فراهم می کند. همیشه هم دشمنان دیکتاتوری مخالفان این صورت حکومت نیستند، بلکه ممکن است که دیکتاتورهای دیگری برای رسیدن خود به همان حکومت به رقابت با آن برخیزند. تلاش آنها در ستیز تسخیر قدرت یا زور از یکدیگر است.

اما مذهب و استفاده کامل آن از دیکتاتوری موضوعی است که اگر مذهب در حکومت قرار گیرد، می توان از آن بعنوان یک صورت از دیکتاتوری نام برد. اگر یک مذهب ار کان قدرت حکومتی را در کشوری بدست گیرد و دیکتاتوری اعمال کند، می توان به آن نام دیکتاتوری مذهبی را داد. دیکتاتوری مذهبی علاوه بر داشتن عملکردهای دیکتاتوری که شامل یک صدایی و سرکوب و استفاده کلان و خشن از قدرت در حاکمیت برجامعه می باشد، از یک صورت دیگر هم برخوردار است که آن مذهبی بودن آن است. دیکتاتوری مذهبی می تواند بر دو شیوه اعمال حاکمیت کند، یکم اینکه از مذهب بسود دیکتاتوری استفاده کند و یا اینکه از دیکتاتوری بسود مذهب استفاده کند. در شق اول شاید دیکتاتورهای دیگر هم از مذهب استفاده کنند که در دیکتاتوری فردی می توان مثال آورد. در دیکتاتوری فردی، دیکتاتور می کوشد از مذهب هم در جهت مستحکم کردن چتر دیکتاتوری خود بر جامعه استفاده کند. آنها از مذهب در کنار دیگر اهرمها استفاده می کنند و بعنوان مثال شاه منتخب خدا می شود و یا  استفاده از شعارشاه و خدا را می توان مشاهده کرد. اما در وجهی دیکتاتوری کاملا با مذهب آمیخته است و مذهبیون بر اریکهء جامعه حاکم می شوند و تمامی هم وغم آنها اجرای احکام مذهبی به هر قیمت ممکن از راه زور است. در اینجا هم حکام مذهبی از وسیلهء زور نهایت استفاده را می کنند. مخالفت ها با آنها و مذهبشان گناهی نابخشودنی است و عقوبت خطرناکی را برای خاطیان بدنبال دارد. عاقبت مخالفان مرگ و نابودی تعیین می شود و اگر دیکتاتوری امکانش را بیآبد همهء مخالفان را قلع وقمع می کند. خشونت در دیکتاتوری مذهبی  بنام خدا و آفریننده صورت می گیرد. خدا در مذهب بالاترین مرتبه را دارد و همانا قادر متعال است. خدا همچنین هدف و آغاز و فرع می باشد؛ باید همه کس از دید دیکتاتوری مذهبی این را بدون چون و چرا قبول کند و الی در برابر آفریدگارمورد نظر مذهب قرار گرفته است و نابود می گردد. از آنجا که مذهب تنها یک راه دارد و اینهم راه خداست، پس راههای دیگر از نظر آنها غیر خدایی است و غیر قابل قبول می باشند. حال کیست که این راه را دانسته باشد، مجهولی است که هیچوقت معلوم نشده است و هر کسی از هر مذهبی به دلایلی خود را منادی  راه درست معرفی می کند و بر مخالفان خود می تازد. اگر مدعیان این راه به ارکان حکومت دست یابند، آنگاه است که می خواهند با تمام توان این راه را پیش ببرند و این پیشبرد ناممکن است و تنها از راه زور ممکن می گردد. با پیشرفت علم و شناخت بشریت، پدیدهء تزویر و فریب  که یکی دیگر از ابزارهای سوق مردم به سوی بسیاری ازمذاهب هستند، کاربردشان کم می شود و همانا زور می ماند که از آن برای سرکوب مخالفان استفاده می شود.

اعمال دیکتاتوری مذهبی، تکلیف انجام بدون چون و چرای پدیده های مذهبی بر شانه های ساکنان یک کشور و یا منطقه ای می باشد. این تکالیف اگر در زمانها و مکانهایی پدیده ای نمایشی باشند، در دیکتاتوری مذهبی به صحنهء واقعی کشانده می شوند و باید در زندگی هم از آنها در همهء شئون آن استفاده شود. حتی دیکتاتوری مذهبی درون انسانها را با شیوه های خاص خود مورد بازرسی مدوام  قرار می دهد تا مطمئن شود که آنها براستی در مذهب مورد نظر ذوب شده اند یا هنوز ناخالصی دارند. به حکم دیکتاتوری مردم  بقولی یک مثقال ذره هم نمی توانند از مذهب دور شوند، چون خدای آنها، آن را می بیند. و خدا به دیکتاتور مذهبی و خادمان آن حکم کرده است که پاسدار منافع و راه او باشند و مواظب باشند تا مردم از دستورهای او تخطی نکنند. اگر در بسیاری دیکتاتوریها دیگر می خواسته اند انسان نوین را با تکیه به زور و مغز شویی بسازند، در دیکتاتوری مذهبی، انسان متدین و با ایمان و تقوا را می خواهند با زور بسازند. اگر انسانی نخواهد دواطلبانه این کار را انجام دهد بسان تمام دیکتاتورها با اجبار و زور او را وادار به این کار می کنند. چه بسا در تاریخ با بسیاری از دانشمندان و انسانهای عادی این کار را  انجام داده اند. دیکتاتوری مذهبی مراسم و مشاعر و سنتهای خود را دارد و باید همیشه توسط مردم  به اجرا در آورده شوند. اگرچه این مراسم به ضرر جامعه و سلامتی انسان هم باشد، باز هم باید اجرا شود. این اشاره را باید کرد که دربسیاری از مذاهب خود آزاری و قربانی کردن و خودکشی و خود زنی و دگر آزاری وجود دارد که در اکثر نقاط جهان می توان به آنها اشاره کرد. اینها در دیکتاتوری مذهبی به امری اجباری تبدیل می شود. غمگین کردن یک جامعه با بستن راههای شادی آنها طی مراسم سالیانه، نقض عضو انسانها و زجر و شکنجه آنها تحت نام اجرا مناسک مذهبی و حلال و حرام کردن حتی غذاهای انسانها را می توانند با زور انجام دهند. طریقهء شکنجهء انسانها در خوردن و پوشش و رفتار از وجه های دیگر دیکتاتوری مذهبی می باشند. بسیاری از مذاهب دشمن شادی مردم هستند، زیرا معتقدند که مردم با شادی به این دنیا که در آن زندگی می کنند توجه می کنند و از عالم غیبی که آنها مدعی بودن آن هستند و تمام ارزشهای مذهبی در آن وجود دارند، بی توجه می شوند. اگر عالم غیب و نهانی را از مذهب گرفت، چیزی برای مذهب باقی نمی ماند تا با آنها ادعایی داشته باشند مبنی بر حقانیتی که برای خود قائل هستند.  انسانها نمی توانند غیر از اینها انتخاب دیگر داشته باشند و انتخاب اصلا در دیکتاتوری مذهبی معنا و مفهومی ندارد. آنها که قدرت را  دردست دارند، خود را قادر می دانند تعیین کنند که جامعه چگونه زندگی بکند. اگر قرار باشد که انتخابی در کار باشد، نه مذهبی در انجام وجود می داشت  و نه حکومت آن و نه دیکتاتوری آن می توانست وجود داشته باشد.

اما در برابر دیکتاتوری مذهبی همیشه هم مقاومت و اعتراض هم بمانند ضدیت با انواع دیگر دیکتاتورها وجود دارد. این مقاومت از آنجا ناشی می شود که یکم همانطور که اشاره شد، شناخت و علم انسان در بارهء زندگی وپیرامون و جهان هستی هر روز پیشرفت می کند و انسان اگر خود هم بخواهد، باز هم نمی تواند با وسیلهء مذهب به چراهای پیرامونش جواب دهد. دوم اینکه آنچه مذهب بر شانه های انسانها سوار می کند، بر این شانه ها فشار طاقت فرسا می آورد و انسان نمی تواند و نمی خواهد بر خود ستم روا دارد و این فشارها را که در کل بدرد زندگی او نمی خورند را تحمل کند. مورد اول با سرعت به مخالفت می رسد و مورد دوم به مرور زمان آثارش را نشان می دهد. در هر دو مورد تعارض با مذهب و حکومتش امری اجتناب ناپذیر است و دیکتاتوری مذهبی به هر شیوه می خواهد آنها را سرکوب کند.

از جمع بندی اینها به این نتیجه گیری موضعی می توان رسید که دیکتاتوری مذهبی نوعی از دیکتاتوری است که نهایت استفاده را از سلاح زور برای مطیع کردن جامعه یک کشور یا منطقه انجام می دهد. دیکتاتوری مذهبی نمی تواند برای افراد جامعه امر انتخاب کردن را آزاد کند. بودن دیکتاتوری مذهبی همانا می تواند به نابودی کامل یک جامعه در پروسه هایی بیانجامد و در شرایطی هم حتی به قربانی کردن تمام انسانها در یک آن واحد یا در دراز مدت بیاندیشد. هر چند این امر امروزه به این راحتی نیست. دیکتاتوری مذهبی برای یک کشور و یا منطقه خطرهایی ایجاد می کند که ساکنان آنها باید هزینهء این خطرات را متحمل شوند. یک کشور یا منطقه اگر بخواهد خود را از نابودی نجات دهد، باید از شر دیکتاتوری مذهبی و همچنین دیگر دیکتاتوریها خلاص کند. غیر از این هم چارهء دیگری نیست.  راههای خلاصی دیکتاتوری مذهبی می توانند راههای دراز مدت و یا کوتاه مدت باشند که هر کدام از این راهها ویژگیها و سختیهای خود را دارند. اعمال این راهها بستگی به زمان و مکان و امکانات مشخص دارند. شناختن واقعیات زندگی می تواند کمکی به مردم باشد تا زنجیرهای دیکتاتوری مذهبی را از گردن خود به تدریج باز کنند. مردم اگر واقعیات را بفهمند، آنگاه است که دیکتاتوری مذهبی هم پایه هایش سست می شود. برای همین هم به زور هم که شده است نمی خواهد مردم به واقعیات پی ببرند.

۱۷.۴.۲۰۱۳   

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.