changaii behnam 01

زلزله و انسان ِسیاهبختِ فقیر

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

changaii behnam 01

changaii behnam 01بهنام چنگائی

در پایانهء ِ رسالت ِ فقر
غصه از نداری و ناتوانی ِانسان هائی بود، 
که در آن، حکایت از بی مهریِ نان و زمین می رفت…

“همدرد و اندوه بارم با شمایانِ بی یاور”

 برای مصیبت زدگان زلزله ی بوشهر و حوالی آن!

در پایانهء ِ رسالت ِ فقر
غصه از نداری و ناتوانی ِانسان هائی بود،
که در آن، حکایت از بی مهریِ نان و زمین می رفت.
زیرا که دیگر:
نه دستِ کوتاهِ کثیری به نان می رسید،
و نه سقفِ زمینِ سست عنصر ـ
رحمان و رحیم بود، که
بر سرِ ندارانِ فقیر نریزد.
در این عصر بود
که یاورانِ آسمان باور،
بپا خاستند
و، روح خدا
رساله ی تقسیمِ نانِ گرم و سقفِ محکم و زمینِ مهر را تقریر کرد.
او و انصارش
ملائکه وار آمدند
بامِ کاخ هایِ رفیع را
رامِ رانِ خویش کردند
برای خدا، سقف های محکم برپا ساختند
و این:
برای انسان اعجازانگیز بود!
پس، خیلی زود ـ
قلب و گردهء ِ شرف ِآزادگی به سجده رفت
و باور و اعتماد، آرام بر خاکِ بندگی،
بخاطر ملائکِ خدا
چهره بر خاک سائید.

++

اما:
انسان، در خلسه خوشبختی و سجده بود
که رویدادعجیبی بر ملا شد
چرا که:
در آن طهارت آسمانی و سحرگاهان آذان
به ناگاه از دامنِ نظیفِ روح الله
جانور بزرگی همچون چپاول
زاده شد!
و پس از آن بود،
که
هرچه سقفِ و دیوارِ محکم و نانِ چرب و نرم بود
به تاراج انصار او و دزدانش رفتند.
و بدین سان:
دیری نپائید که در زمین، قیامتِ فساد شد.

++

و حالا: چندیست، بخاطرِ گناهانِ فراوانِ دزدان
بردباریِ خدا، طاق گشته
و لاجرم، سقفِ سست را
بر سر بی نان و زمینگیر شدگان
به تقاصِ انصار روح الله
که بخاطر کمک به انسان، جانی و فاسد گشته اند
و تنها، بخاطر عدالت،
بر سرِ ندارانِ کافر که به اصلاح دزدان نشتافتند
به عقوبت بر این نافرمانی،
فرو می ریزد!

eq booshehr 01

۲۴ فروردین ۱۳۹۲
بهنام چنگائی

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.