پس از به قتل رساندن شاهرخ زمانی توسط رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران، کارزارهای بین المللی در اعتراض به قتل شاهرخ و در خواست تحقیق مستقل بین المللی در این مورد و خواست آزادی فوری و بدون قید شرط کلیه کارگران و معلمان زندانی ادامه داشته است. تا کنون دهها تظاهرات اعتراضی نسبت به قتل شاهرخ زمانی در کشورهای مختلف و مراسم های گرامیداشت این مبارز جنبش کارگری و سوسیالیستی برگزار شده اند.
بعلاوه، اطلاع رسانی در مورد کشته شدن شاهرخ در زندان جمهوری اسلامی به زبانهای مختلف و پخش خبر در میان تشکلات کارگری و حقوق مدنی در سطح بین المللی واکنش گسترده ای داشته و موجب گردید که اعتراضات و شکایاتی در این خصوص از طرف این نهادهای بین المللی طرح و پیگیری شوند.
همان گونه که در اطلاعیه های اخیر خود تاکید کردیم قتل شاهرخ زمانی بر متنی از دور جدید هجوم و سرکوب فعالین کارگری و اجتماعی توسط رژیم جمهوری اسلامی صورت گرفته است: بازداشت علی نجاتی، که اکنون بیش از۲۵ روز است بدون هیچ حکم زندانی شده است، صدور حکم 9 سال زندان برای محمود صالحی، صدور حکم جدید هفت سال زندان برای بهنام ابراهیم زاده و حکم جدید سه سال زندان علیه رسول بداقی، و پرونده سازیهای گوناگون علیه معلمان در بند و دیگر فعالین تشکلات و کمیته های مستقل کارگری، همچون سندیکای کارگران شرکت واحد، اتحادیه آزاد کارگران و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، نمونه هایی است از تشدید سرکوب گری های رژیم سرمایه داری اسلامی ایران و انتقام گیری این رژیم از تشکلات و فعالینی که با اراده راسخ و پذیرش همه خطرات از حقوق پایه ای کارگران از جمله از حق ایجاد تشکل مستقل طبقاتی دفاع کرده اند.
این فعالین از جمله افتخارات طبقه کارگر در ایران هستند و نامشان هم اینک نیز در تاریخ جنبش کارگری ایران که بیش از صد سال سابقه مبارزه علیه سرمایه داری و حکومتهای آن و برای حق خواهی و برابری طلبی را پشت سر خویش دارد به ثبت رسیده است. علی نجاتی از فرزندان شریف طبقه کارگر ایران کسی است که به همراه دیگر کارگران زحمتکش در شرکت نیشکر هفت تپه سهم بسیار ارزنده ای در تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه داشته است. کارگران نیشکر هفت تپه نمونه ای از اتحاد و دموکراسی کارگری را با ایجاد سندیکای خود از طریق مجمع عمومی کارگران و آنهم به رغم همه تهدید ها و سرکوب گری ها ی رژیم به نمایش گذاشتند. علی نجاتی و همکارانش تا کنون بهای سنگینی برای این تاریخ سازی خویش پرداخته اند، اما او همچنان با شهامت از حقوق کارگران و استقلال طبقاتی آنان در برابر طبقه استثمارگر سرمایه دار ایران و دولت سراپا فاسد، غارتگر و جنایت پیشه ای که کارگر زندانی را مخفیانه در زندان می کشد، دفاع می کند.
محمود صالحی از مبارزین جسور طبقه کارگر و از چهره های شناخته شده جنبش کارگری در ایران و سطح بین المللی است که در بر آمد و عروج اخیر جنبش کارگری ایران که از جمله در مراسم اول ماه مه سال ۱۳۸۳ تبلور یافت نقشی برجسته داشته است. او تاوان این جسارت طبقاتی و مبارزه پیگیر علیه سرمایه داری را با سال های طولانی زندان، اعتصاب غذای های دراز مدت و تحمل انواع شکنجه های جسمی و روحی بارها پرداخته است. هر دوکلیه او از کار افتاده اند و او در وضعیت جسمی خطرناکی بسر می برد. با این حال حکومت اسلامی سرمایه در محمود، دشمن طبقاتی ای را می بیند که دست بردار نیست، خاموش نمی ماند، از پرداخت هزینه مبارزه پروا ندارد و همچنان در راه تشکل یابی و حق خواهی کارگران قدم برمی دارد. صدور حکم ۹ سال زندان برای محمود نشان دهنده آن است که وجود او خاری است در چشم سرمایه داران حاکم. حکم ۹ سال زندان برای محمود صالحی با نظر گرفتن وضعیت سلامتی او در واقع حکم کشتن او است، حکم اخطار خونین علیه کارگرانی است که به فقر و استثمار و بی حقوقی معترض اند.
بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و حقوق کودکان بیش از پنج سال است که در زندان است و اینک هفت سال زندان دیگر برایش بریده اند. ستمی که بر بهنام ابراهیم زاده رفته و می رود نمونه آشکاری است از پایمال کردن همه حقوق اولیه انسان و استانداردهای بین المللی کارگری توسط رژیم اسلامی در ایران. بهنام جرمش این بوده است که برای ایجاد تشکل مستقل کارگری کوشیده است و از حقوق کودکان دفاع کرده است. او پنچ سال گذشته را در زندان بسر برده است و از انجام وظیفه پدری در قبال تنها فرزندش که سرطان دارد محروم شده است. جرم جدید بهنام نیز این است که به پایمال شدن حقوق پایه ای زندانیان در زندان های رژیم اسلامی اعتراض کرده و در دوران حبس نیز از باورها و نظرات خویش دفاع کرده است.
رسول بداقی، یک معلم، شش سال حکم ظالمانه زندان را سپری کرده است؛ اما او اکنون باید سه سال دیگر نیز در زندان محبوس بماند. جرم نخست اش این بوده است که دراه تشکل یابی معلمان فعالیت کرده است و جرم جدیدش نیزاین است که همچنان برسر باورها و اهداف خود ایستاده است. رسول بداقی از جمله معلمین دربندی است که هیچگاه سکوت اختیار نکرد. فعالیت های او نمونه بارزی است از تلاش برای تقویت اتحاد طبقاتی میان کارگران و معلمان.
لیست اسامی فعالین کارگری و معلمین در بند ادامه دارد: محمود بهشتی لنگرودی از سخنگویان کانون صنفی معلمان ایران بیش از شش روز در اعتصاب غذای خشک در اعتراض به بازداشتش به سر برد و جانش در خطر قرار گرفت. اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران چند ماه است که بدون هیچ حکمی در زندان بسر می برد. لیست اسامی کارگران و معلمین زندانی را هنوز هم می توان ادامه داد، از جمله محمد جراحی، علیرضا هاشمی، اکبر باغانی و عبدالرضا قنبری…. همچنین باید تهدید های عوامل اطلاعاتی رژیم علیه تعداد زیادی از معلمین فعال و اعضای کانون صنفی معلمان را به آن افزود. اما مگر معلمان فعال و کانون صنفی معلمان چه کرده اند که این چنین مورد سرکوب قرار دارند. آیا جز این است که آنان ابتدایی ترین حقوق معلمین و دانش آموزان کشور را طرح و برای دست یابی به آن کوشیده اند؟ سرکوب معلمین و دستگیری نمایندگان آنها بیش از هر چیز نمایان گر ماهیت طبقاتی جمهوری اسلامی به عنوان یک رژیم سرکوبگر سرمایه داری است که تحمل کوچکترین تلاش برای سازماندهی طبقاتی، مستقل و از پایین را ندارد.
به رغم رقابت ها و نزاع های درون حکومتی بین جناح های این رژیم، واقعیت این است که همه این جناح ها در سرکوب فعالین کارگری و معلمان و هر نوع تشکل یابی مستقل و از پایین با یکدیگر اشتراک نظر و منافع دارند. عملکرد دولت “تدبیر و امید” باید تاکنون به آن بخش از کارگران و مردم زحمتکشی که شاید از سر توهم و یا استیصال به روحانی امید بسته بودند نشان داده باشد که این امید کاملا واهی بوده است. دستیابی به یک زندگی بهتر برای کارگران و زحمتکشان تنها با تکیه به خود و اتحاد، همبستگی، استقلال طبقاتی و سازماندهی و تشکل و مبارزه امکان پذیر است. راه دیگری وجود ندارد.
در این شرایط، و در مواجهه با تشدید سرکوب فعالین کارگری و معلمان توسط رژیم جمهوری اسلامی، تا آنجا که به خارج از کشور مربوط می شود، گسترش و تقویت همبستگی طبقاتی بین المللی با مبارزات کارگری در ایران بیش از هر زمان دیگری ضروری است. نباید اجازه داد که جمهوری اسلامی و سرمایه جهانی ودولت های امپریالیستی در زیر چتر تفاهم هسته ای بر سرمنافع طبقه کارگر و فعالین و رهبران کارگری معامله کنند. باید هر چه بیشتر این تهاجم سرمایه به طبقه کارگر ایران را در تمامی سطوح آن افشا کرد و متحدین طبقه کارگر ایران، یعنی کارگران و تشکل های کارگری و جنبش های ضد سرمایه داری، سوسیالیستی و آزادی خواه و برابری طلب در سراسر جهان، را به حمایت همه جانبه تر از جنبش کارگری ایران فرا خواند. اتحاد بین المللی به عنوان بخشی از کارزار جهانی حمایت از جنبش کارگری ایران، برای مقابله با این دور جدید سرکوب ها، بیش از پیش تلاش خواهد کرد و با نیروی متمرکزتری به کارزارهای جاری بین المللی برای آزادی کلیه کارگران و معلمین زندانی ادامه خواهد داد. لغو حکم زندان علیه محمود صالحی و آزادی بدون قید و شرط و فوری علی نجاتی، بهنام ابراهیم زاده، رسول بداقی، محمد جراحی، محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی … و دادخواهی طبقاتی در رابطه با قتل شاهرخ زمانی از جمله محورهای این کارزار جهانی در ماههای آتی خواهد بود.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۱۰ اکتبر ۲۰۱۵
www.workers-iran.org / www.etehadbinalmelali