ستاره.تهران (اشرف علیخانی)
سال 1364 درست چند ماه پس از گرفتن دیپلم دبیرستان، دانشگاه قبول شدم. دانشکده ی ما (علوم اجتماعی) در میدان بهارستان، جنب سازمان برنامه و بودجه بود که حالا به گیشا منتقل شده و آن دانشکده که عمارتش بسیار قدیمی و تاریخی است، تبدیل به موزه ی مردمشناسی شده بود که الان خبر ندارم سرنوشتش چه شده….
بهرحال سال 1364 اولین موضوعی که در دانشگاه محکم زد توی ذوقم همانا ممنوعیت پوشیدن شلوار جین و جوراب سفید بود. دانشجویان اعم از دختر و پسر، حق نداشتند شلوار جین بپوشند، حال آنکه سیگار کشیدن هیچ ممنوعیتی نداشت !
از آنزمان تا حالا «30» سال گذشته است. طی این سالها، القاعده و داعش و بوکو حرام و هزار کوفت و زهرمار هم تولید شد و داعش سوای گردن زدن، پوشیدن شلوار جین را هم ممنوع کرد. حالا پس از سی سال از قانونی که در ابتدای ورودم به دانشکده باعث حیرت و تنفرم (و مطمئناً باعث تنفر و انزجار بسیاری دیگر از جوانان آن دوران) شد، حالا باز به عقب برگشته ایم و باز قانون ممنوعیت شلوار جین مطرح شده!!!
بنظر من طرح چنین قانونی سه دلیل بیشتر ندارد:
یک: لابد یکی از «آقا زاده» ها مقادیر تریلیاردی پارچه ی شلواری بنجل به رنگهای سیاه و قهوه ای و سرمه ای و طوسی وارد ایران کرده و لابد هم از چین! بنابراین باید پارچه هایش در بازار شلوار آب شود!
دو: شاید یکی از وارد کنندگان شلوار جین، به یکی از «آقا زاده» ها نازکتر از گل گفته و گفته بالای چشمت ابروست!
سه: مهمترین دلیل هم همان داستان قدیمی «ممنوعیت گوزیدن» است. داستانش را حتماً شنیده اید. پادشاهی که به زور سرزمینی را غصب کرد و با قلدری بر مردم حکومت می کرد ولی از ترس قیام مردم قوانین عجیب و غریبی را وضع کرد تا آنها را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شوند. یکی از قوانینش ممنوع شدن گوزیدن بود که سر مردم را به این قانون گرم کرد و…. خود سرگرم چپاول ثروت آن مملکت شد… جیک کسی هم درنیامد چون مردم حواسشان نبود… فقط حواسشان به آن قوانین مسخره بود و….
شاید اینروز و روزهای آینده، کسانی پیدا شوند که با این قوانین جدید پوشش در ادارات دولتی و خصوصی، سر ناسازگاری داشته باشند، خواستم به آنها بگویم که حواسشان را جمع کنند و بجای دفاع از شلوار جین! به «دفاع از آزادی» که آزادی پوشش هم جزو همان آزادی کل است، بپردازند. اگر قوانین سی سال به عقب برگشته، ما نباید با قوانین، به عقب برگردیم!
ستاره.تهران
(اشرف علیخانی)