از هر فرصتی برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی و اجتماعی استفاده کنیم!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

kargaran zendaniبهرام رحمانی

ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، به معنای واقعی یک جهنم سوزان و یک زندان بزرگی برای اکثریت شهروندان جامعه‌مان است. در چنین موقعیتی نه تنها زندانیان سیاسی، بلکه بسیاری از انسان‌ها به دلایل اجتماعی و اقتصادی در زندان‌ها هستند.

در این زندان بزرگ نیز زندان‌های بی‌شمار مخفی و علنی نیز وجود دارد که به اقرار مقامات و مسئولین اغلب این زندان‌ها، با تراکم زندانیان و فضای کم رو به رو هستند.

هم‌اکنون ده‌ها هزار زندانی به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دستگیر و زندانی شده‌اند. برای مثال کم نیستند زنانی که به خاطر عدم رعایت حجاب اجباری اسلامی؛ به دلایل فقر و عدم پرداخت بدهی‌های ناچیزش؛ یا به خاطر عدام توانایی پرداخت مهریه؛ یا به خاطر یک دعوای کوچک؛ به خاطر اعتیاد، به خاطر تن‌فروشی، یا به خاطر توهین به سران حکومت و ایدئولوژی اسلامی آن؛ یا این که فردی به یک بسیجی و پاسدار کج نگاه کرده و…، در زندان‌های مخوف این حکومت جانی، زیر انواع و اقسام شکنجه‌های روحی و جسمی قرار دارند.

 

هم‌اکنون تعدادی از فعالین و چهره‌های شناخته‌شده جنبش کارگری که در مقطع اول ماه مه بازداشت شده‌اند هم‌چون محمود صالحی از چهره‌های شناخته‌شده کارگری و عثمان اسماعیلی عضو کمیته دفاع از فعالین کارگری در شهر سقز در 8 اردیبهشت دستگیر شدند. پس از گذشت 5 روز از دستگیر آنان، خانواده های آنان با مراجعه به شعبه 5 دادیاری دادسرای انقلاب اسلامی در سنندج با خبر شدند که دستگیری آنان با اتهام «ایجاد تشکل کارگری» صورت گرفته و برایشان 15 روز قرار بازداشت صادر شده است. محمود صالحی و عثمان اسماعیلی هم‌چنان در بازداشت بسر می‌برند.

 

 

پدرام نصرالهی، شاپور احسانی‌راد، فواد و آرام زندی، ریبوار عبداللهی، شادی رسولی، همسر یوسف آب خرابات، قاسم و ابراهیم مصطفی پور و محمد کریمی، جعفر عظیم زاده، جمیل محمدی، فرزاد مرادی نیا و…، هم‌چنین ابراهیم مددی و داود رضوی، از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه، پس از 22 روز زندان با قرار کفالت 100 میلیون تومانی در تاریخ 30 اردیبهشت 1394 از زندان اوین آزاد شدند.

شاهرخ زمانی و محمد جراحی از اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری و از فعالان کارگری شناخته‌شده ایران، از ژوئن 2011  در زندان بسر می‌برند و بارها مورد اذیت و آزار قرار گرفته‌اند. بهنام ابراهیم‌زاده، دیگر عضو این کمیته و از مدافعین حقوق کودکان در ایران، از ماه ژوئن سال 2010 در زندان است و ضمن گذراندن دوران محکومیت بارها دوباره دادگاهی شده است. رضا شهابی، که از ژوئن 2010 زندانی بوده است، در حال حاضر به علت جراحی و بدتر شدن شرایط جسمی‌اش در اثر بدرفتاری‌هایی که در زندان متحمل شده بود، در مرخصی استعلاجی با قید و شرط بسر می‌برد.

رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان تهران، در شهریور 88 دستگیر و به بند 209 اوین انتقال یافت و سپس به شش سال حبس محکوم شد. زمانی که رسول بداقی در انفرادی بود منزلش مورد تفتیش قرار گرفت و همسر و دخترش به شعبه ششم بازپرسی شهید مقدس اوین احضار شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند.

علاوه بر این‌ها، دادگستری اردکان در همکاری با کارفرما به اتهام «اخلال در نظم و جلوگیری از احقاق حق دیگران» 5 کارگر معدن چادرملو را به یک سال حبس تعزیری و شلاق محکوم کرد. اما با توجه به سن و سال و کارگر بودن‌شان، حکم شلاق به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی بدل و حکم یک سال حبس تعزیری به 5 سال حبس تعلیقی تغییر پیدا کرده است.

یدالله صمدی دبیر و اقبال شبانی‌(عمر)، بازرس انجمن صنفی کارگران خبازی‌های سنندج و حومه هستند، در ابتدای بهمن سال گذشته به اتهام «اخلال در نظم» در دادگاه انقلاب و جزایی سنندج محاکمه شده و به تحمل 5 ماه حبس تعزیری و 30 ضربه شلاق محکوم شدند. محکومیت این دو فعال کارگری به 5 سال حبس تعلیقی تبدیل شده است.

سازمان‌های عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر، نهم اردیبهشت ماه، در مورد گزارش‌ها از بازداشت ده‌ها نفر از فعالان سیاسی در استان خوزستان به وسیله نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران، طی بیانیه‌ای نگرانی‌ها از «بازداشت گسترده» فعالان سیاسی در خوزستان را ابراز کرده‌اند. بنا بر این گزارش‌ها در میان بازداشت‌شدگان کودکان نیز حضور دارند.

هم‌چنین خبر هجوم ماموران امنیتی به خانه نرگس محمدی و بازداشت دوباره وی در حالی منتشر شد که این فعال مدنی روز یک‌شنبه 13 اردیبهشت ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب حاضر شد. «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در لگام‌(کارزار لغو گام به گام اعدام در ایران)» اتهاماتی بودند که در این جلسه توسط مدعی‌العموم علیه او مطرح شدند. در این جلسه اما به این اتهامات رسیدگی نشد.

نرگس محمدی علت عدم رسیدگی به اتهامات خود در جلسه پیشین دادگاه انقلاب را اعتراض وکلای خود به روند رسیدگی به این پرونده عنوان کرده بود. به گفته‌ نرگس محمدی، وکلای او به این مسئله که با مراجعه مکرر به دادگاه اجازه‌ی مطالعه پرونده موکل‌شان به آن‌ها داده نشده است، اعتراض کرده بودند. به این ترتیب رسیدگی به اتهامات نرگس محمدی به جلسه بعدی دادگاه موکول شد.

نگار حائری، فعال مدنی و مشاور حقوقی، دیروز سه‌شنبه 29 اردیبهشت، از بند زنان زندان اوین جهت بازجویی به سلول‌های انفرادی زندان اوین منتقل شد.

نگار حائری دانش‌آموخته حقوق، که سابقه بازداشت قبلی نیز دارد، روز دوشنبه 28 اردیبهشت، جهت ادای پاره‌ای از توضیحات احضار و مستقیما به بند زنان زندان اوین منتقل شد، از اتهامات و دلایل بازداشت این فعال مدنی هنوز هیچ اطلاع جدیدی در دسترس نیست و مسئولین قضایی نیز در این رابطه به خانواده وی چیزی نگفته‌اند.

 

در حالی که چندی پیش معاون قوه قضاییه آمار زندانیان در ایران را «تکان‌دهنده» توصیف کرده بود، وزیر بهداشت حکومت اسلامی ایران نیز در دیداری از زندان قزل حصار تهران از شیوع گسترده ایدز و سل در میان زندانیان خبرداده و وضع بهداشتی زندان‌های یکی از ده کشور پرزندانی جهان را «اسف‌بار» نامیده است.

بنا به گزارش خبرگزاری‌های داخلی، حسن قاضی‌زاده هاشمی، پس از بازدید از زندان قزل حصار گفته است: «در یک فضای کوچک 14 نفر زندگی کنند. سرانه فضا در زندان باورکردنی نیست. از نظر محل استقرار باید فکر موثری صورت گیرد و صرف همدردی کاری را درست نمی‌کند. لذا باید سرانه‌ها تغییر پیدا کند. سرانه غذا، لباس و بهداشت بسیار مهم است که حتما باید افزایش یابد. وقتی از نزدیک این فضا را مشاهده می‌کنیم واقعا متاثر می‌شویم. در این‌جا بیمارانی که مبتلا به سل مقاوم و ایدز هستند حضور دارند که در حال مراقبت هستند اما این مراقبت‌ها ناقص است؛ یعنی به صورت فعال در زندان‌ها بیماریابی صورت نمی‌گیرد؛ زیرا اعتبار کافی وجود ندارد.»

دکتر قاضی‌زاده هاشمی، در عین حال از علت فراوانی زندانی در کشور هم گفت: «زیادی این زندانی‌ها به دلیل ناکارآمدی دستگاه‌ها است که ما در حال اداره آن‌ها هستیم. به دلیل بیکاری، سخت بودن شرایط ازدواج و مشکلات اجتماعی باعث شده این افراد در این‌جا جمع شوند، البته عده‌ای هم مجرم هستند. اما باید به آن‌ها نیز کمک کرد.»

او افزوده است: «مهم‌ترین اولویت باید تغییر سرانه باشد. شاید باورتان نشود سرانه بهداشت و درمان زندانیان روزی 600 تومان است. در حالی که در روستا‌ها سرانه بهداشت و درمان در ماه 96 هزار تومان است. در واقع نمی‌شود که بیمه زندان و زندانیان را پوشش ندهد. با اصلاح سرانه هم پزشک و هم پرستاران در زندان حضور خواهند داشت؛ لذا باید کارهای اساسی‌تر صورت گیرد. هم‌چنین فضای کافی باید تامین شود به ازای هر نفر یک متر جا وجود داشته باشد. برای بهداشت و درمان زندان‌ها در بودجه 94 ردیفی در نظر گرفته نشده است.»

در گزارش تصویری منتشر شده از بازدید وزیر بهداشت، مشخص است که سلول‌های زندان قزل حصار دیگر گنجایش پذیرش زندانی را ندارند و زندانیان بسیاری، بدون برخورداری از حریم خصوصی، در خوابگاه‌های مستقر شده در سوله‌ها نگهداری می‌شوند. 

مراد هاشم زهی، یکی از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس نیز دیروز گفته است: «از آن‌جایی که زندان‌های کشور مکان‌های بسته‌ای هستند، نظارت بر آن‌ها در خصوص مسائل مختلف به خوبی و به موقع انجام نمی‌شود؛ زیرا متاسفانه در برخی شرایط به دلیل رعایت نشدن موارد بهداشتی، بیماری‌های عفونی و مسری نظیر هپاتیت میان زندانیان افزایش پیدا می‌کند. هم‌چنین ممکن است که این افراد پس از آزادی از زندان، بیماری خود را به دیگر افراد جامعه نیز منتقل کنند که این موضوع تهدیدی برای بهداشت جامعه است؛ ازاین رو اجرای طرح نظام سلامت در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های کشور نیاز و ضروری است.»

او می‌گوید: «وجود مشکلات اعتباری و بودجه‌ای در کشور به سازمان زندان‌ها نیز کشیده شده و همین موضوع سبب شده است که مسائل بهداشتی و درمانی در زندان‌ها به خوبی رعایت نشده و بیماران به خوبی درمان نشوند، از این‌رو زندان‌ها در بیش‌تر مواقع به حال خود رها شده و بیماری‌های بسیاری از جمله ایدز در این مکان‌ها شایع است؛ البته برخی زندانی‌ها با مصرف مواد مخدر و استفاده از سرنگ‌های آلوده و چند بار مصرف به انتقال بیماری‌های مسری درمیان زندانیان کمک می‌کنند.

بر اساس آخرین آمار منتشر شده رسمی، هم‌اکنون بیش از 210 هزار نفر در ایران زندانی هستند، در حالی که گنجایش زندان های فعلی 120 هزار نفر ذکر شده است. این میزان زندانی موجب شده تا ایران به عنوان یکی از رتبه‌داران تعداد زندانی در جهان شناخته شود.

چندی پیش، محمد باقر ذوالقدر، معاون راهبردی قوه قضاییه در یک همایشگفته بود: «نهادهای نظارتی گزارشاتی را ارائه می‌دهند که بعضا اشاره می‌شود. خروجی آن پرونده‌های فسادی است که گاها در کشور وجود دارد و در شان جامعه ما نیست. ما در شاخص آمار زندانی‌ها جزو 10 کشور اول هستیم شاخصی که تکان‌دهنده است.»

 

از روزی که دولت «تدبیر و امید» به ریاست شیخ حسن روحانی این عنصر امنیتی و دوستان امنیتی‌اش، نشان داده است که در دشمنی با آزادی و حرمت انسانی، به ویژه با فعالین جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، فعالین فرهنگی و هنری، آزادی زبان مادری، حقوق بشر، محیط زیست و… آماده‌اند به هر جنایتی دست بزنند.

از روزی که روحانی به قدرت رسیده به طور میانگین دو یا سه نفر را روزانه اعدام می‌کند؛ گشت ارشاد در خیابان‌ها به زنان و جوانان بی‌شرمانه تعرض و توهین می‌کنند؛ نویسندگان و هنرمندان مترقی و پیشرو را تهدید می‌کنند و…

تنها هنر دولت روحانی با حمایت رهبرشان خامنه‌ای، بده بستان با گروه 5 به علاوه یک و در راس همه آمریکاست؛ سرمایه‌های کشور را یا در جنگ‌های منطقه به باد می‌دهند و یا به جیب می‌زنند؛ اکثریت مردم ایران در اثر فشار تورم و گرانی و بیکاری کمرشان خم شده است؛ نیروی کار شدیدا استثمار می‌گردد و هرگونه اعتراض بر حق مزدبگیران، با سرکوب پلیسی رو به رو می‌گردد و…

بی‌تردید در چنین حاکمیتی، برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی و اجتماعی، به یک کمپین فراگیر، سراسری و پیگیر نیاز است. در این عرصه رقابت بی‌معنی و مضر است. اخیرا برخی برای آزادی برخی زندانیان آکسیون راه انداخته و برخی دیگر برای آزادی یک سری دیگر از زندانیان سیاسی. چنین حرکت‌ها به جای این که به آزادی زندانیان سیاسی و اجتماعی منجر شود بیش‌تر به تفرقه و انزوا دامن می‌زند. به عبارت دیگر تلاش برای آزادی زندانی سیاسی، زندانیان اجتماعی، لغو شکنجه و اعدام و سانسور در جامعه صرفا یک امر طبقاتی نیست، بلکه یک امر فراطبقاتی و فراسازمانی و به طور کلی یک امر سیاسی‌-‌اجتماعی کل شهروندان و نیروهایی است که از وضعیت موجود به تنگ آمده‌اند. هر چند که طبقه کارگر و نیروهای سوسیالیست و کمونیست مدافع این طبقه پیگیرترین نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی راه آزادی و سوسیالیسم هستند.

در چنین شرایطی، برای این که مبارزه‌مان موثرتر واقع شود در عین حالی که در آکسیون‌ها و اعتراضات مختلف علیه کلیت حکومت سرمایه‌داری اسلامی و برای آزادی همه زندانیان سیاسی و لغو هرگونه شکنجه و اعدام و سانسور شرکت می‌کنیم بسنده نکنیم و به فکر سازمان‌دهی یک کمپین فراگیر و فراسازمانی و سراسری در جهت لغو سانسور و اختناق، لغو اعدام و آزادی همه زندانیان سیاسی و اجتماعی باشیم!

 

یک‌شنبه سوم خرداد 1394 – بیست و چهارم مه 2015

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.