shadi.saboji

و تبردارِ شهرِ زور به بدرقه آمد!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

shadi.saboji

shadi.sabojiشاعر: شادی سابُجی

برای خاموشی محمد علی سپانلو

دو قدم مانده تا روزنِ ” شاخه سبز”

هوا پر تردید شد

ایستاد…

“شاخه سبز” بی هوا شد ،شکست، افتاد

 و درختِ تنومندِ کوچه حسرت خورد!

که تبردارِ شهرِ زور باز آمد!

به بدرقه این بار!! با دستان پر تبراش

که بکارد “شاخه  سبز” در خاک

چه روز زشتی!

چه زور زشتی!

حیرتِ گنجشگ ها ماسید! بی جیک ویک، گوشه گرفتند پچ پچی کردند

و باز ترسیدند

و باز ترسیدند گنجشگانِ شهر از عصیان

و درختِ تنومندِ کوچه باز حسرت خورد!

و سکوت شد

سکوت شد

سکوت…

15 می 2015- فرانسه

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.