یک مهاجم انتحاری چهارشنبه شب 10.12.2014 اجرای نمایش تئاتر در مرکز فرهنگی فرانسه در کابل را هدف قرار داد که بر اثر آن یک تماشاگر کشته و ۱۵ تن زخمی شدند . عمل انفجاری و انتحاری توسط کودکی 17 ساله انجام شده است . لحظه انفجار به گونه ای واقع شده است که بخشی از حاضرین تصور کرده اند ، انفجار بخشی از نمایش است و چقدر طبیعی…! مضمون اصلی نمایش نشان دادن زشتی و قباحت عملهای انتحاری بوه است .
این خبرعجیب نبود ولی تاثیرات متفاوتی دارد. مواردی از این انفجارها هستند که بعد ازآمار تلفات، ذهن را به شکلی فرهنگی میبرد ! عملهای نظامی جهت مقاصد سیاسی با فرهنگی انفجاری ! منهدسان این کار حتما خوشحال شدند ازموفقیت کارشان . ولی من غمگین شدم مثل همان زمانی که درایران اسید فرهنگی پاشیدند ویا با چاقوخواستند کارفرهنگی کنند . محتوای تفکر یکی است فقط شکلش فرق میکند ! این شوکهای موقتی به انجماد و انقیاد جامعه راه نمیبرد .
نمیتوانم تصور کنم اگراین فرهنگ انفجاری هم توان کار فرهنگی میداشت ، با چه صحنه هایی مواجه بودیم ؟ مثلا در کنار تئاتر نشان دادن زشتی عملهای انتحاری ، آنها هم یک نمایش اجرا میکردند و از افکار انفجاری خودشان دفاع فرهنگی میکردند !!
هیچ فرهنگی در تاریخ انسان اساسا مورد تهاجم یا شبیخون قرار نمیگیرد . هیچ فرهنگی با بدیل خودش درجنگ نمیتواند باشد . فرهنگها در کنار هم بیشتر یاد میگیرند و آموزش میدهند . منتقل میشوند و منتقل میکنند . این خصلت فرهنگ است . تهاجم یا شبیخون فرهنگی اصطلاحاتی نظامی هستند که به زور وارد میدان فرهنگ میکنند . میوه اش هم همان کار فرهنگی اسلامی با اسید و چاقو و انفجار است .
مهندسان این انفجار نظامی در محلی فرهنگی….یا فراموش کرده اند و یا نمیدانند که افراد را میشود کشت ولی جامعه را هرگز ! که اگر غیر از این بود و جلوی رشد جامعه را با اسید و چاقو و انفجار میشد گرفت ، همه ما امروز در این نقطه فعلی نبودیم و اساسا اولین آمیب از کف اقیانوس بالا نمیآمد و همانجا تکامل با یک انفجار کارش تمام میشد ! انفجارهای بزرگتر هم داشته ایم ، مثل سقوط سنگ آسمانی و انقراض نسل دایناسورها….ولی تکامل تمام یا مرعوب نشد . مهندسان هرانفجار و اسید و چاقویی فراموش نکنند که با هیچ وسیله و روشی جلوی رشد جامعه را نمیشود گرفت . مثل رشد کودک که اجتناب ناپیذیر است . فرهنگ ، موضوعی همگانی و عمومی برای انسان و جوامع انسانی است که با انفجار راهش بسته نمیشود .
ویکی پدیا : فرهنگ آن چیزی است که مردم با آن زندگی میکنند. فرهنگ ازآنِ مردم است فرهنگ را ادوارد تایلور مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامیگیرد تعریف میکند . فرهنگ به وسیلهٔ آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود ؛ در حالی که ژنتیک به وسیلهٔ وراثت منتقل میشود. فرهنگ، راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان است ، شامل :
۱. سازگاری کلی با نیازهای اقتصادی یا محیط جغرافیایی پیرامون
۲. سازمان مشترکی که برای فرو نشاندن نیازهای اجتماعی و سیاسی که از محیط پیرامون بر خواستهاند، پیدا شده است
۳. مجموعهٔ مشترکی از اندیشهها و دستاوردها
محصول هر انفجار و انتحار و اسید و چاقویی…..یک شوک عصبی موقتی با رنگ و طعم خون است ، که قطعا مسیر تاریخی و تکاملی انسان را متوقف نمیکند . زندگی مرعوب هیچ انفجار و انتحاری نشده و نمیشود !
اسماعیل هوشیار
13.12.2014