شادی سابُجی
به کجا می تُرانید
کهن ارابه ی سرزمین ام را
ای خداوندگارانِ دروغین قدرت
به کجا می تُرانید
ابرهای کز کرده در کبودِ آسمانِ رویای جوانان را
به کجا می تُرانید
طراواتِ گل خوشه های انار دل ها را
به کجا می تُرانید
ارابه ی گال گرفته ی کودکِ بی عروسک پارسال را
دیگر
نمک درسفره ی دل ها نماند
تا کودک داد بزند آهای نمک آوردم
به کجا می ترانید
ارابه ی آسیابِ گیسو سپیدانِ سالخورده ی تن مرده ی فردا را
به کجا می تُرانید
ارابه ی شیشه های لبالب الماسِ
مادران داغ کرده ی هر روز را
به کجا می تُرانید
خویشتن خویشتان را
ای خداوندگارانِ دروغین قدرت
فرانسه-20 نوامبر 2013