reza parchizadeh 02

ایران، اسرائیل و اعراب: مساله امنیت ملی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

reza parchizadeh 02

reza parchizadeh 02رضا پر‌چی‌ زاده

 من درباره اسرائیل معمولا دست‌به‌عصا راه می‌روم، کمتر می‌گویم و کمتر می‌نویسم، به این دلیل که خوش ندارم برای جمهوری اسلامی– که از روز اولِ به وجود آمدنش اسرائیل‌ستیزیرا به نان شب و«اوجبواجبات» تبدیل کرده‌ و از قِبَلِ آن ضررها به ایران وارد آورده – خوراک درست کنم.

با این وجود، بحران اخیر غزه که تمام دنیا را تحت‌الشعاعخود قرار داده و جمع کثیری از مردم و شخصیتهای مشهور دنیا– حتی خود اسرائیلی‌ها–و دولتهای کشورهای مختلف را به محکوم کردن جنایات دولت دست‌راستیِنتانیاهو در نوار غزهبرانگیخته – بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع کرده یا کاهش داده‌اند–به طوری که حتی صدای دولت ایالات متحدهیعنی متحد و پشتیبانتاریخیِاصلیاسرائیلرا هم درآورده، باعث شده تا در میان ایرانیان نیز مباحث داغی در این‌باره درگیرد و آنها را به جبهه‌گیری به نفع این طرف و آن طرفوادارد. در این شرایط بر خود لازم می‌دانم تا نکاتی را روشن کنم.

از آنجا که پرداختن به تمام مباحث موجود در این باب در یک مقاله نمی‌گنجد، در این مقاله تمرکزِ خود را بر روی ارتباطِ مساله اسرائیل و اعراببا ایران قرار داده‌ام. ادعای من در مقاله پیش رو این است که علاوه بر دفاع از حقوق بشر که اینجا و آنجا نمی‌شناسد و وظیفه همه جهانیان است؛کمااینکه جریانی نسبتا قوی در خود اسرائیل نیزمدتهاست که از حقوق بشر و صلح با فلسطینیان دفاع می‌کند، و مواضع این جریانِ عمدتا متشکل از لیبرالها و چپهای اسرائیل را می‌توان در مقالات بی‌وقفه‌ینشریه‌یمتنفذِهاآرِتص بر ضد حملات اخیر به نوار غزه مشاهده کرد؛ مسالهاسرائیلو اعراب برای ایران به طور خاص مساله «امنیت ملی» نیز هست. در ادامه این حقیقت را از طریق بررسی تاریخی/ایدئولوژیک خواهم شکافت.

معمولا می‌شنویم که می‌گویند اسرائیل با ایران تداخل منافع و اختلاف ارضی ندارد، و هرچه درگیری هست بین اسرائیل و اعراب است، پس هر اتفاقی که بین آنها می‌افتدبه ما ایرانیان ربطی ندارد؛ و بلکه از آنجا که اسرائیل و ایران هر دو کشورهایی «غیرعربی» در میان اعراب هستند، کوبیدنِ اسرائیل اعراب راخودبه‌خود به نفع ایران هم هست. این نگاهی تقلیلی،نزدیک‌بینانه و به شدتیک‌سویه است که عمدتا سرچشمه در رسوباتِایدئولوژیِنژادپرستانه‌یضدعربیِغالب بر برخی جریانهای ایرانی دارد، که باعث شده در تمام اختلافها بین اسرائیلو اعراب، صرف نظر از دلایل و چگونگی و نتایج آن، مطلقاطرفِ اسرائیل را گرفته و اعراب را تکفیر کنند. حال آنکه این موضعی هم غیرانسانی و هم از لحاظ سیاسی غلط و به شدت خطرناک است. اعراب و اسرائیل هر دو همسایگان ایران هستند، و چگونگیِروابطِ آنها و چگونگیِواکنشِ ما به آن روابط خواه‌ناخواه بر وضعیتِایران تاثیر می‌گذارد. به عبارتی، با هیچ‌کدام از همسایگان نمی‌توانتا ابد با نفرت زندگی کرد. اما از آن مهمتر، اینکه اسرائیل زمین‌هایایران را مثل زمین‌های اعراباشغال نکردهمعنایش عدم اختلاف ارضی میان اسرائیل و ایران نیست. اختلاف ارضی بین این دوجنس‌اش دیگر است.

ریشه این اختلاف به چگونگی ایجاد اسرائیل و ماهیت آن و موقعیت ژئوپولیتیکی‌اشبازمی‌گردد.اسرائیل کشوری است که بر اساس «قومیت» ایجاد شده؛ عنصر بنیادین‌اش قومیت با رنگغلیظ مذهبی است و نه «ملیت» در تعریف کلاسیک آن. بر همین اساس، ملیت در اسرائیل عملازیرمجموعه قومیت قرار می‌گیرد. متقاضیانِ سکونت در اسرائیل یا ساکنان اسرائیل برای اینکه بتوانند از مواهب کاملِزندگی در این «تنها دموکراسیِ خاورمیانه» برخوردار شوند باید اول یهودی بودن خود را ثابت کنند.لذا اسرائیل به گونه‌ای تعاریف «ملی» را بر هم زده است.از طرف دیگر، اسرائیل کشور بسیار کوچکی است، وبا توجه به اندازه کوچکش،در جنگ شش روزه (۱۹۶۷) و بیش از آن در جنگ یوم کیپور(۱۹۷۳) در معرض خطر نابودی قرار گرفت. لذا طبیعی است که اسرائیل مدام نگران «عمق استراتژیک» خود باشد، بغرنجِ نسبتا مشروعی کهسردمدارانِدست‌راستی و مذهبیِ اسرائیل بعضا از آن سوء استفاده توسعه‌طلبانه هم می‌کنند.

اینک، با توجه به اینکه از طرفی شیوه تاسیس و ماهیت اسرائیل محل اختلاف فراوان در خاورمیانه است و از طرف دیگر اسرائیل نگران عمق استراتژیک‌اش است، در طول شصت هفتاد سال اخیر سردمداران اسرائیل مدام تلاش کرده‌اندتا برای افزایش عمق استراتژیک اسرائیل «مدل ملی» خود را حداقل در خاورمیانه جا بیندازند و گسترش دهند تا خود را از زیر فشار منحصربه‌فرد بودن و تنها بودن در منطقهدرآورند؛ به عبارتی، کوشیده‌اندتوسعه‌طلبیِ غیرمستقیم و نامحسوس کنند. یکی از کارهایی که آنها در این راستا کرده‌اند تحریک اقوام مختلف در منطقه به «ملت»خواندنِ خود و بر آن اساس ایجاد کشورکهایمیلیتاریستی از زمینهای مشاع زیر پای‌شان– که عملا جزو یک کشور پهناور است – و بدین ترتیب تضعیفِکشورِ مادربوده است.

این کار را البته آنها از صفر شروع نکردند، بلکه برنامه‌های شوروی سابق و کمونیستها را به سود خود پی گرفته و توسعه دادند. این همان بغرنجی است که ما به زبان ساده آن را«تجزیه‌طلبی»می‌گوییم و مدتهاست با آن دست به گریبانیم.اخیرا این حقیقت را به وضوح در پی ادعای مسعود بارزانی مبنی بر تمایلِاعلام «استقلال» کردستانِعراق و حمایت بلافاصلهنتانیاهو از این موضعگیریِ ویمشاهده کردیم.مصطفی هجری، دبیرکلحزبدموکراتکردستانایران، نیز درمصاحبه‌ایاختصاصیبادویچه‌ولهازهمه‌پرسیدراقلیمکردستانعراقبرایاستقلالدفاعکردواینعملرا«الگوییبرایکردهایایران»دانست. به علاوه، اقلیم کردستان عراق مدتهاست که به میلیتاریزه شدن – دقیقا به سبک اسرائیل – گرایش شدید نشان می‌دهد، به طوری که به تازگی حتیاز ایالات متحده خواسته برای مقابله با داعش تسلیحات پیشرفته و سنگین در اختیار کردستان قرار دهد. در کنارِ اقلیم کردستان عراق، عین‌العرب یا به اصطلاحِ کردی «کوبانی»، یکی از سه کانتونِخودمختاراعلام‌شده‌ی توسط کردها، در سوریه قرار دارد که مدتهاست سازِ جدایی از سوریه را می‌زند، و این روزها حمله‌یداعش باعث شده جدایی‌طلبی‌اشنواختِتندتری بگیرد.

این قضیه‌ی تحریک به تجزیه‌طلبیدر منطقهاما خاصِ امروز نیست، و سرِ دراز دارد و به دوران جنگ سرد بازمی‌گردد. تا قبل از سال ۱۹۵۸ عراق کشوری پادشاهی و عمدتا در جبهه سرمایه‌داری بود؛ که مرکزیتِ عراق در پیمان بغداد (۱۹۵۵) به ابتکار بریتانیا گواهی بر این مدعاست. اما هنگامی که در سال۱۹۵۸ نظامیانِ متمایل به چپ به رهبری عبدالکریم قاسم بر ضد ملک فیصل کودتا کردند و جمهوری عراق با گرایش شدید به شوروی سابق را ایجاد کردند، جبهه سرمایه‌داری به رهبریِآمریکا و با کمک متحدان منطقه‌ای‌اش یعنی ایران و اسرائیلتصمیم به تضعیف عراق گرفتند. در خودِ خاورمیانه هم عراقِ سوسیالیستی دشمنِسرسختِ همایران و هم اسرائیل بود. بدینترتیبایران و اسرائیل از منظر امنیتیبه همنزدیک‌ترشده ودرراستای طرح تضعیف عراق به تحریک قومگراییِ کردها در برابر دولت مرکزی عراق پرداختند.

موساد از همان ابتدای روی کار آمدن قاسم با کردها ارتباط برقرار کرد، اما حرکتِ اصلی برضدعراقاز اوایل دهه شصت میلادی و از داخل خاک ایران آغاز شد؛ یعنی هنگامی که شاه برخی سرانناراضیِقبایلکردرادرایرانپناهدادهوبا همکاری نزدیکِ اسرائیل بهتعلیمنظامیوتجهیزآنهاپرداخت. اینکردهابعضاازداخلخاکایرانبرضدعراقدستبهعملیاتمی‌زدند. ملامصطفیبارزانی – پدرمسعودبارزانی – شایدمهمترینِاینها بودکهمدتهاهمدرایرانزندگیمی‌کرد.بدین ترتیب، شورش چهارده‌ساله کردها بر ضد حکومت مرکزی عراق با حمایت ایران و اسرائیل تقریبا تا اواخر دوران محمدرضاشاهادامه داشت و از دلایل اصلی اختلاف بین عراق و ایران بود.

تنها پس از امضایمعاهده ۱۹۷۵ الجزایر با احمدحسنالبکربود که شاه دست از حمایتِشورشیانِ کردکشید و در نتیجه رژیم بعثیعراق توانست شورش کردستان را خاتمه دهد.با این وجود، حمایت مشترک ایران و اسرائیل از تجزیه‌یعراقبه یکی ازبزرگترین دلخوری‌هایعراق و جهان عرب از ایران تبدیل شدو کمی بعدنیز ازعواملمهم و بهانه‌هایاصلیِجنگصدامحسینبر ضدایرانشد. در تمام طول جنگ نیز هم صدام حسین و هم جمهوری اسلامی بسیاری از کردها را در راستای منافع خودشان به کار گرفته و بازی دادند.امروز همان سیاستی که سالها پیش ایران و اسرائیل مشترکابرای کوبیدن عراق به کار می‌بردند و بعدا ایران و عراق علیه یکدیگر به کار گرفتند را اسرائیل برای کوبیدن عراق و سوریهو از آن مهمتر خود ایران به کار گرفته است. کردها هم اینوسططبق معمول مرغعزاوعروسیهستند.

این به خوبی نشان می‌دهدکه نه تنها در عالم اخلاق اجتماعی که در عالم سیاست هم «چشم داشتن به مال همسایه» و دست‌ انداختن به آن آخر و عاقبت خوبی ندارد، و میراث شوم‌اش برای ملل و در حافظه جمعیِ ملل می‌ماند و لزوما با تغییر حکومت هم از بین نمی‌رود؛ کمااینکهمی‌بینیمامروز توسعه‌طلبی جمهوری اسلامی در عراق و سوریه و لبنان نیز نتایج ناگواری نه تنها برای مردمان این کشورها که برای خود ایرانیانبه بار آورده که در آیندهنیز به احتمال زیاد امتداد خواهد یافت.ضرب‌المثلیانگلیسی هست که می‌گوید: «کسیکهدرخانهشیشه‌ایزندگیمی‌کند[به دیگران] سنگپرت نمی‌کند».

با همه این حرفها، شاه در مجموع رویکرد عمدتا متعادلی نسبت به اعراب و اسرائیل داشت. وی در عین حفظ روابط امنیتی/اقتصادی با اسرائیل به موقع هوای اعراب را هم داشت. در جریان جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ بین اعراب و اسرائیل شاه با کمکِتاکتیکی به هر دو طرف تلاش کرد هم ایران را بی‌طرف نگاه داشته و هم دو طرف را راضی نگاه دارد. به خصوص در جریان جنگ ۱۹۷۳ او حریم هوایی ایران را به روی ناوگان هوایی شوروی بازگذاشت تا به مصرِ تحت محاصره کمک برساند. در عین حال پس از تحریمِنفتیِ اعراب بر ضد غرب و اسرائیل شاه تا مدتی نفتِ اسرائیل را تامین می‌کرد. در نهایت هم ایران در انعقاد معاهده صلح کمپ‌دیوید (۱۹۷۸) بین مصر و اسرائیل– که بر اساس آن مصر اسرائیل را به رسمیت شناخت و اسرائیل هم در مقابل شبه‌جزیره سینا را به مصر پس داد – نقش قابل ملاحظه‌ایایفا کرد. رابطه نزدیک شاه با انورسادات در این باره به شدت موثر واقع شد. یکی از دلایلی که پس از انقلاب ۱۳۵۷ انورسادات بیش از همه هوای شاه را داشت و بعد از مرگش هم برای او مراسم خاکسپاری شایسته‌ای گرفت همین خدمات شاه به مصر بود.

کمپ‌دیویدبا همه اهمیت‌اشاما جرقهکوچکی بود که پس از شعله کشیدن بنیادگرایی اسلامی با ظهور رژیم جمهوری اسلامی در ایران و سپس گسترشِ آن به تمام خاورمیانه – و البته کمی بعدتر سقوط شوروی سابق و بلوک شرق و از هم پاشیده شدنِ جبهه سوسیالیسم جهانی –بهزودیخاموش شد. این واقعه به نوبه خود موجبِظهورِ جریانهای افراطی‌تر در اسرائیل و مذهبی‌ترو «آخرالزمانی»ترشدنِ حکومت و جامعه‌ی اسرائیل گردید. بنابراین، برخلافتصورعمومی،ایندوجبههدرحقیقتبههمبازخوردِمثبتمی‌دهند: بنیادگراییدراینطرفبنیادگراییدرطرفِدیگرراتقویتمی‌کندوبالعکس.امروز بنیادگرایی اسلامی دوشادوشِبنیادگراییِصهیونیستی تمام خاورمیانه را به قهقراء برده و کماکان می‌برد.

اینکه جنبشهای بنیادگراییهمچون طالبان و القاعده و داعشو حتی حزب‌الله و حماس مثل قارچ در خاورمیانه سبز می‌شوندنتیجه‌ی مستقیم رفتار فرقه‌گرایانه‌یافراطیِاسلامیسم و صهیونیسم با هم است.ادامه این وضعیت تنها به افزایش خشونت و خونریزی و از بین رفتن زیرساختهای فرهنگی/اجتماعی/اقتصادی و تضعیفِامکان برقراری حقوق بشر و دموکراسی در کلِ خاورمیانه می‌انجامد. لذا امروزنه تنها به جهتِ «امنیت ملی» و «منافع ملی»ایران– در تمایز با منافع جمهوری اسلامی–بلکه به عنوان «مسئولیت تاریخی» بر ایرانیان واجباست تادر عین تلاش برای محقق کردنِخواسته‌های معقول و مشروعِاقوامِ ایرانی و به همچنین کوشش برای برقراری صلح و دموکراسی در عراق، سوریه، و لبنان،به طور فعال در راستایانعقادِصلحِپایدارِحتی‌الامکان عادلانه میاناعرابو اسرائیلایفای نقش کنند.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.