ائلچین حاتمی
“به مناسبت ۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام”
کودکی ۴ ساله بودم، در یک از روستاهای محروم آذربایجان. همیشه چشم به راه بودم پسر عمویم از شهر بیاید و برای من و دوستانم شکلات، لباس، نوشت افزارو… بیاورد. از همه بیشتر آبنبات های چوبی کارامل دار قهوه ای رنگ را که برایم می آورد خیلی دوست داشتم. اسم او عباس حاتمی بود. جوان ۱۸ ساله خوش تیپ و بیشتر مواقع عینک دودی می زد. فردی روشنفکر و اهل مطالعه بود. تابستان سال ۱۳۶۲ خورشیدی بود، خبر رسید دستگیر و زندانی شده است و او را به تهران برده اند. بنا به گفته اعضای خانواده او بیش از ۸ ماه در بند ۲۰۹ اوین تحت شکنجه و بازجوهای مکرر ماموران سپاه پاسداران بود.
اتهام عباس عضویت و همکاری با گروه های مخالف حکومت ایران بود که به حکم محاربه با خداوند شیعیان به اعدام محکوم شده بود. چند روز قبل از اعدام با مادرش در زندان اوین تلفنی ملاقات کرده و با صورتی خندان به او توصیه کرده بود اگر یک روزی او را کشتند، ناراحت نشود.
تاریخ ۱ می سال ۱۹۸۴ روز جهانی کارگر بود که عباس را گلوله باران کرده بودند. چند روز بعد به اعضای خانواده پسر عمویم اطلاع داده بودند که در زندان اوین حاضر شوند. به مادرش گفته بودند یک قوطی شیرینی و ۶۰۰ تومان پول بیاورد جسد فرزند خود را تحویل بگیرند. عباس در یک خانواده فقیری بزرگ شده بود و خانواده اش توان مالی لازم را برای پرداخت این مقدار پول را که مبلغ قابل توجهی در آن زمان بود نداشت. با توجه به این مجبور شدند از اطرافیان قرض بگیرند و پول ۸ تا گلوله را به دولت جمهوری اسلامی از آن ها برای کشتن یک مخالف جوان ۱۸ ساله خود استفاده کرده بود، بپردازند.
بعد از پرداخت هزینه گلوله ها برای گرفتن جسد به مقامات قضایی آن زمان مراجعه کردند، ولی آنها از تحویل جسد امتناع کرده به جای آن لباس های خون آلود که موقع اعدام به بر تن این فعال سیاسی بوده تحویل خانواده اش داده بودند.
مکان دقیق مزار عباس حاتمی مانند اکثر زندانیان سیاسی که در دهه ۱۹۸۰ میلادی اعدام شدند مشخص نیست. آنها را بطور دسته جمعی در قبرستان خاوران تهران دفن کرده بودند.
ارگان های نظامی و امنیتی حکومت توتالیتر ایران حتی اجازه عزاداری را به خانواده این زندانی سیاسی ندادند. کسانی که برای گفتن تسلیت و دلداری به روستای ساریجالو زادگاه عباس حاتمی، واقع در منطقه خداآفرین آذربایجان آمده بودند ماموران سپاه پاسداران و ژاندرمری آن زمان، با توسل به زور اسلحه، از ورود آنان به خانه پدری این فعال سیاسی اعدامی ممانعت بعمل آوردند و دیگ های غذا را که برای مهمانان پخته بودند، به زمین ریختند.
در حال حاضر خانواده و نزدیکان عباس حاتمی در انتظار اجرای عدالت بر روی عاملان این جنایت و عاملان اعدام هزاران زندانی سیاسی که در دهه ۸۰ میلادی در زندان های حکومت ایران به جوخه های مرگ سپرده شدند هستند.
حاکمان جمهوری اسلامی ایران با اعدام ده ها هزار فعال سیاسی مخالف حکومت خود یکی از بزرگترین جنایت علیه بشریت را در قرن بیستم مرتکب شدند.
طبق ماده ششم میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است، این حق باید به موجب قانون حمایت بشود و هیچ فردی را نمیتوان خودسرانه از زندگی محروم کرد. این ماده صدور حکم اعدام برای افراد را حتی در کشورهایی که مجازات اعدام را لغو نکرده اند، مجاز ندانسته و صدور حکم اعدام برای افراد زیر ۱۸ سال را ممنوع کرده است. در دهه ۸۰ خیلی از اعدام شدگان کمتر از ۱۸ سال داشتند که این اقدام ضدبشری نقض آشکار قوانین بین المللی توسط حکومت ایران بود.
اجرای عدالت در مورد قربانیان دهه هشتاد میلادی که هزاران نفر را شامل می شوند، می تواند با تغییر سیستم حکومتی توتالیتر فعلی ایران به یک حکومت دموکراتیک بوقوع پیوندند. در چنین شرایطی تشکیل دادگاه های صالحه و تطبیق قوانین حقوقی و جزایی آن با قوانین، معاهدات و میثاق های دموکراتیک بین المللی می تواند عاملان این جنایات علیه بشریت را به دست قانون سپرده و مجازات هایی که اجرای آنها در قوانین بین المللی مجاز دانسته شده است، روی آنان اعمال کند که تشخیص نوع و نحوه اعمال چنین مجازات ها بر عهده دادگاه خواهد بود.
اجرای عدالت در آینده در مورد اعدام های دهه ۸۰ میلادی می تواند آنها را به عنوان لکه ننگی برای حکومت جمهوری اسلامی ایران و جنایت علیه بشریت، به شکل مستند وحقوقی در تاریخ ثبت کند.