دکتر سرفراز غزنی
نوشتاری که پیشِ روی شماست به مناسبت نشست رونمایی کتاب «اسطورهشناسی آسمان شبانه» (دکتر شروین وکیلی، نشر شورآفرین، ۱۳۹۱) نوشته شده است. دکتر سرفراز غزنی ــ استاد پیشین دانشکدهی معماری دانشگاه شهید بهشتی و دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران ــ که به خاطر آسیبدیدگی پا نتوانسته بودند در نشست یادشده حضور به هم رسانند سخنرانیشان را مکتوب کردند که چون این یادداشت به آن نشست نرسید، اینک در اینجا ارائه میشود.
دربارهی دکتر غزنی و آشنایی با وی میتوان به کوتاهی موارد زیر را برشمرد. سرفراز غزنی متولد ۱۳۰۶ در روستای قرهخان مرودشت (فتحآباد) در طایفهی بیات شیراز، یکی از چهار طایفهی بزرگ ایل قشقایی، است. او لیسانس معماریاش را در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۲) از دانشکده فنی شیفیلد و فوقلیسانس مهندسی «راه و ساختمان» و سپس دکترای «مهندسی سازههای فلزی» را از دانشگاه ریدینگ انگلستان دریافت کرد. دکتر غزنی در همان سالها دورهی آزاد فیزیک نجومی را گذراند و به عضویت انجمن تحقیقاتی انگلستان و انجمن فضایی ـ نجومی بلژیک و فرانسه درآمد. او، پس از بازگشت به ایران، سالها در کنار پدرِ راهسازی ایران، مهندس احمد حامی، به فعالیتهای راهسازی مشغول بود که طرح، نقشه و نظارت بر ساختن بلوار کشاورز تهران از جملهی این تلاشهاست.
سرفراز غزنی، در آن سالها، همچنین به فعالیتهای روزنامهنگاری نیز مشغول بود که از آن جمله میتوان به همکاریِ وی با روزنامههای «باختر امروز»، اطلاعات و در دوران انقلاب با روزنامهی ایران و هم چنین سردبیری مجلهی «مهتاب» اشاره کرد. او با برگرداندن نوشتارهای علمی و بهویژه ساده کردن تازهترین مفاهیم علمی در طی سالها کار در مجلات دانشمند و دانستنیها نقش مهمی در آشناسازی جوانان با علم روز داشت که حاصل کارهای او بیش از ۲۵۰ مقاله است که علاوه بر موضوعات علمی به پژوهشهای گسترده تاریخی و فرهنگی و بهویژه تاریخ علم در ایران نیز مربوط میشود [نام برخی از مقالههای وی چنین است: «نجوم در ایران باستان»، «زندگینامهی دانشمندان»، «اشعار مولانا و نکات ذرات بنیادی»، «منوچهری و نکات جالب ستارهشناسی او»، «دانش نجوم و دانش شطرنج فردوسی»، «عرفان آریایی»، «چگونه کشورها مسلمان شدند» (جنگهای اسلام)،…]، اما بزرگترین دستاورد وی همانا راهاندازی آموزشگاه مکاتبهای اخترشناسی در ایران ــ و برای نخستینبار در جهان ــ در سالهای نخستِ پس از انقلاب بود که با عضویت بیش از ۲۰ هزار دانشجو از سراسر جهان، طی دورهای ۱۰ ساله، شگفتی دستاندرکاران این رشته و مراکز دولتی آموزشی را به همراه داشت؛ امری که به برخی کارشکنیها انجامید و سرانجام با مرگ همسر استاد، که همراهیهایش بسیار مؤثر بود، متوقف شد.
نام برخی کتابهای او عبارت هستند از: «الحیل» [ترجمه و نگارش، که در واقع ۱۰۰ کار ابتکاری یک دانشمند ایرانی در ۸۰۰ سال پیش را در بر میگیرد] (بهنشر آستان قدس ـ ۱۳۷۲. این کتاب عیناً بهتازگی به نام فرد دیگری در مقام مترجم منتشر شده در حالی که برخی مطالب در منبع مورد نظر مترجم وجود ندارد و نوشتههای دکتر غزنی است، و پیگیریهای استاد به خاطر مقام دولتی فرد یادشده هنوز به نتیجهای نرسیده است)، «زندگینامهی عبدالرحمان صوفی رازی» (سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران ـ ۱۳۶۲)، «انسان، طبیعت و معماری»، «هزار سال علم نجوم در ایران»، «ابزار و آلات رصدخانهی مراغه»، «زندگینامهی ۸۵ نفر از دانشمندان ریاضی و نجوم ایران»، «تفسیر و تحلیل علمی از اشعار عرفانی شبستری»، «اسطرلاب یا شمارشگر نجومی» [بررسی مبانی ریاضی اسطرلاب] (وزارت علوم ـ ۲۵۳۶)، «چگونه تلسکوپ بسازیم»، «سیر اختران در دیوان حافظ» (امیرکبیر)، «کارهای مدرن و کلاسیک گل و بوته در گچکاری، گچبری، سنگتراشی و منبتکاری»، «دریچهای بر آسمان»، «شناسنامهی فضا» (ترجمهای از کارهای مسیه)،…
و در پایان، باید اشاره کرد به برخی نظریههایی که استاد در حوزههای مختلف دانش دارند که برای یکی از آنها ــ در زمینهی زلزله ــ به دعوت دانشگاه فرانکلین (فیلادلفیا) برای شرکت در جایزهی Bower مطالب خود را در سال ۱۹۹۸ به دانشگاه یادشده فرستاد که به خاطر آن، از سوی همان دانشگاه، ایشان به مراسم نوبل پیشنهاد شدند.
گفتنی است، دکتر غزنی پیشنهاددهندهی ثبتِ نام دانشمندان ستارهشناسی ایرانی بر روی کرهی ماه نیز بوده است.
***
در سی سال و اندی قبل، یعنی از سال ۱۳۵۸ که آموزشکدهی اخترشناسی تأسیس شد، جز معدودی مطلع و کارشناس نجوم و اخترشناسی نداشتیم در حالیکه امروزه شاهد صدها و بلکه هزاران و اگر بینندگان برنامهی تلویزیون را هم روی آنها اضافه کنیم میلیونها علاقهمند به این دانش در جامعهی ما وجود دارد، که هر یک در رشتهای از علم نجوم متبحر و صاحب اطلاع و صاحبنظر هستند. وقتی که آموزشکدهی اخترشناسی تأسیس شد فکر نمیکردم که صاحب ۲۰ هزار دانشجو شوم. حتی مجلهی معتبر Sky & Telescope خبری در اینباره نوشت که شاگردانی از استرالیا و آلمان و فرانسه بهما پیوستند. این یادآوری برای این است که نشان دهم این علم چقدر در کشور ما طرفدار و خواهان دارد. بزرگترین افتخار آن آموزشکده این است که اکنون تعدادی از شاگردانش به سلک استادان درآمدند و افرادی هم تحصیلات خود را ادامه دادند و به ژاپن، سوئد، فرانسه، انگلستان و آلمان رفتند یا حتی به ناسا راه یافتند که امروزه از بزرگان دانش ستارهشناسی و نجوم هستند. به هر صورت، در این سن و سال که «آرد خود را بیختهام و الک خود را آویختهام» شاید مناسبتی نداشته باشد که در این کار اظهار نظر کنم و قلم بهدست بگیرم و به نکات آنچه عزیزان نوشته و تحقیق و بررسی کردهاند نظری بیندازم، علیالخصوص دربارهی کتابی جامع و کامل، مانند «اسطورهشناسی آسمان شبانه».
امروزه دانش اخترشناسی و شعبات آن به فصولی تقسیم شده که هرچه بگویم و بنویسم باز هم کم است همان طوری که در آمریکا و اروپا کمتر ماهی است که کتابی با عنوانی جدید دربارهی ستارهشناسی چاپ و منتشر نشود. حدود ۸۰ هزار ستاره در طبقهبندی قدر ۱ تا ۲۲ شناخته شدهاند، بنابراین باید منتظر شد که ۸۰ هزار کتاب لااقل در اینباره نوشته و منتشر گردد. هرچه بگوییم و بنویسیم باز هم کم است و هرچه در این کار غور و غوص کنیم بسیار شایسته و بهجاست و به زحمات نویسندگان باید آفرین گفت و هنوز هم جای بسیاری از کتابها دربارهی علوم کیهانی و ستارهشناسی و هیئت و مخصوصاً «رادیو تلسکوپها» خالی است.
نخست اینکه چرا عنوان «آسمان شبانه»؟! است بهتر بود یک عمومیتی داده میشد بهنام «اسطورهشناسی ستارگان دور و نزدیک آسمان» که شامل همهی پدیدههای آسمانی میشد. استاد دکتر شروین وکیلی در این کتاب ــ که دربارهی افسانهها و اسطورههای ستارگان و منطقهالبروج از ۶-۷ هزار سال قبل است و مملو از گویشهای بینالنهرین و آشور و کلده و ایلام، مصر، چین و هند و ایرانی است ــ با توجه به ذخائر اطلاعاتی که در مورد افسانهها و اسطورهها در حافظه دارند و در کتابهای «اسطوره معجزه یونانی»، «داریوش دادگر»، «تاریخ کوروش هخامنشی»، «گاهان و زند گاهان»، «مدلسازی تحولات فرهنگی» و «هفت مقدس» آوردهاند غنای پوشیدهی بسیار جالبی را به فرهنگ ایرانزمین دادهاند که شاید کمتر نویسندهای از چنان زوایا و گوشههای تاریخ آنها را جمعآوری کرده باشد و بخواهد نوشتههای بندهش و اوستا و سایر کتابهای سوختهشدهی گذشتهی ایران را، با توجه به منابع گوناگون شاهد و ناظر، بیاورد و همهی اطلاعات گوناگون دنیای قدیم را در مقابل دادگاه افکار عمومی حاضر کند و بگوید:
از بس کتاب در گرو باده دادهایم که خشت درِ میکدهها از کتاب ماست
در صفحات آخر کتاب (از صفحه ۴۳۵ الی ۴۸۲) دربارهی منابع و کتابنامهها، نمایه و تصاویر بهفارسی و بهزبان خارجی، نام افراد و نام پارسی کتابها، واقعاً کم و کوتاهی نشده و نویسندهی ارجمند و دانشمند دقیقاً نظر صائب را بهکار بسته اند که:
یا سبو یا خم می یا قدح باده کنند یک کف خاک در این میکده ضایع نشود
بله، آقای دکتر شروین وکیلی با زحمت ارجمند خود یک کف خاک این میکده علم و تمدن را، که سرنوشت روزگار آن را داغان کرده، جمعآوری کرده یا سبو یا خم می یا قدح باده کردهاند و هر چه در توان داشتند نگذاشتند یک کف خاک میکده علم و افتخار این کشور به هدر برود، خدا خیرشان بدهد.
دانستن افسانهها و اساطیر دانشی است که دقیقاً ریشه و سابقه و تاریخ علوم تجربی را روشن میکند. بنابراین برای اینکه ریشه علوم را دریابیم که چگونه طب، شیمی، فیزیک، گیاهشناسی و نجوم و سایر علوم پیشرفت کرده باشند باید به اساطیر و افسانههای قدیمی آنها بپردازیم، که استاد شروین وکیلی با امانتی صادقانه و کنجکاوانه و عمیق به ریشهی آنها پرداخته و اگر میخواست بیشتر از این پردازش کند مثنوی ۷۰ من کاغذ میشد. این است که فقط به اسطورهشناسی آسمان شب پرداختهاند و اولین اثری است که دقیقاً از یک منبع ۶-۷ هزار ساله مدبرانه کاوشگری کرده و به زمان حال وصلش دادهاند و حتی در بعضی موارد استرولوژی را با استرونومی مخلوط نمودهاند که ایرادی بر آن مترتب نیست و بهجایی رسیدهاند که نشان دهند کما کیف و ریزهکارهای تصورات گذشتگان چگونه بوده و رمزهای پیدایش صورت فلکیها چگونه بوده است و از همه مهمتر آنکه این رمزها در کشورهای بابل، اکد، فینیقیه، مصر، چین، یونان، هند و ایران چگونه بودهاند و چگونه در افکار ساکنان آن دیار نفوذ و رسوخ پیدا کردهاند.
یادآوری ۳۸ آیه از قرآن به عنوان شاهد و دلیل استفاده از کتب مقدس ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی، بحث دربارهی تقاویم ملل مختلف و تعاریفی از تقاویم اروپایی، اسکندرانی، اشکانیان، آشوری ، اوستایی، اویغوری، ایرانی، ایلامی، بابلی، پارسی، پنجاهه، ترکی، جلالی، چینی، ختنی، خورشیدی، شمسی، زرتشتی، سغدی، سکاها، عبری، قمری، کاپادوکیه، مانوی، متولی، مسیحیان، مصری، مورب، میانرودان، هندی، یهودی و یولیائی خود حدیث مفصلی است که از این مجمل باید خواند.
باید اعتراف کرد که حتی در فرهنگنامههای علمی چنین تفسیر و تعبیر و تجربه تحلیلی نشده است. این است که باید واقعاً آفرین به نویسندهی آن گفت که از هیچ توضیح و تفسیری کوتاهی نکرده است، همانطوری که در فصول اساطیر از کشور اکدی گرفته به اساطیر یونانی کشانده است که ۱۶ شرح بر آنها جمعآوری و آورده است. حتی از تأثیر اختران بر رخدادهای روی زمین بحث کرده و در گفتارهای مختلف که در بخشهای گوناگون آورده شده در هر گفتاری سنگ تمام گذاشته شده است. چون من در سال ۱۳۶۱ کتابی بهنام «اسطرلاب» را نوشتم و تصور کردم که با مراجعه به موزههای مختلف دنیا ــ بهویژه در اروپا ــ اطلاعات جامع و کاملی دربارهی این ابزار بهدست آوردهام وقتی گفتار دوم کتاب (میانرودان و زایش اخترشناسی باستانی) را خواندم به سهم خود متوجه شدم که زحمت طاقتفرسایی را استاد دکتر شروین وکیلی متحمل شدهاند که برای تدوین یک فصل چه اسناد و چه منابع و اطلاعات مختلف و گرانقدری را پیگیری و جستوجو کردهاند تا گفتار دوم کتاب خود را ( صفحه ۳۵) کامل کنند و از کوچکترین اشارهای نگذرند.
«اسطورهشناسی آسمان شبانه» کتابی است بسیار ارزنده و دقیق و جا دارد بهعنوان کتاب «مدافع زحمات ایرانیان در نجوم» در دادگاهای وجدان بینالمللی ارائه گردد و بهتر است که نویسندهی محترم کتاب خود را به رسانههای عمومی مملکت در همهی شهرستانها برسانند و از آنها بخواهند که اظهار نظر کنند.
هر صفحه از این کتاب متضمن اطلاعات جالب و ارزشمندی است که توسط استاد دکتر شروین وکیلی جمعآوری شده و بسیار بهجاست که چندین روزنامه و مجله و حتی رادیو و تلویزیون دربارهی آن به بحث بپردازند و بدانند که در زمان گذشته ریشهی علوم و دانشهای ما از کجا آمده است و چگونه توسعه یافته و چگونه مدفون شدهاند. هستند کسانی که از روی عناد و غرض مدعیاند که ایران در گذشته علم و دانشی نداشته است، اما نمیگویند که دانشگاه جندیشاپور با ۱۵۰-۲۰۰ استاد خود، که آنان را از روم و یونان و فینیقیه و هند و سایر نقاط جمعآوری کرده بودند، چه درسهایی را میداده و چه میکرده است. نباید از این کتاب گذشت، باید همهجا بدرخشد و در کتابخانههای همهی شهرها جای بگیرد و دربارهی آن باید تبلیغ شایسته و بایستهای انجام گیرد.
مطالب کتاب باید در بین جوانان اشاعه یابد و از همهی اقشار بخواهند که آن را بخوانند و نکات هر گفتار و هر فصلی که برای آنها جالب توجه است خلاصهنویسی شود و سپس جایزهای بسیار ارزنده به آن جوان بدهند که فصل مورد توجهش را خلاصهنویسی کرده و به آدرس ناشر یا مؤلف بفرستند و جایزهای بسیار ارزنده به او تعلق بگیرد.
شما اگر دربارهی تبلیغ و ترویج این کتاب خودداری بفرمایید مسلم بدانید که گناهکارید و آب در آسیاب دشمن میریزید.
ضمناً بهتر است قیمت آن را تقلیل بدهید و امتیازی برای دانشجویان دانشگاه در هر رشتهای در نظر بگیرید که جوابگوی زحمات شما گردد.