رضا پرچی زاده
پس از هیاهوی بسیار بر سر «مداخله بشردوستانه» غرب در سوریه در پاسخ به حمله شیمیایی احتمالی رژیم اسد به مخالفانش به مورخه ۲۱ آگوست ۲۰۱۳، ظاهرا مصلحت ابرقدرتهای جهانی و منطقه ای موقتا بر این قرار گرفته تا با تقلیل قصد غرب از حمله نظامی به سوریه به درخواستش برای پیوستن سوریه به پیمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی از کانال روسیه، کشتار در سوریه کماکان با استفاده از همان سلاحهای «متعارف» که تا به امروز جان بیش از یکصدهزار نفر از شهروندان سوری را گرفته است ادامه پیدا کند؛ چرا که پس از انعطافی که اخیرا نسبت به رژیم اسد به خرج داده شد، بمب-افکنهای نیروی هوایی ارتش سوریه دیگربار پس از حوادث ۲۱ آگوست، امروز (سه شنبه) مناطق مخالف-نشین حومه دمشق را مورد حمله گسترده قرار دادند؛ حمله ای که مخالفان اسد اعتقاد دارند به دنبال راحت شدن خیال او از موضعگیری های اخیر غرب نسبت به خود صورت گرفته است.
در همین حین، فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، با تایید آمریکا، امروز قطعنامه ای به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرد که در آن، علاوه بر درخواست پیوستن سوریه به پیمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی و تحویل سلاحهای شیمیایی موجود در سوریه به مقامات بین المللی برای نابود کردن آنها، گزینه دخالت نظامی در سوریه در صورت عدم تمکین اسد به درخواستهای جامعه جهانی نیز گنجانده شده است. این طرح که به میانجی-گری روسیه از طرف غرب ارائه شده، ابتکار عمل درباره مساله سوریه را تا به اینجای کار به دست روسیه می دهد؛ چرا که با وجودی که این پیشنهاد از سمت روسیه برخاسته و از سوی غرب پذیرفته شده، اما به دلیل وجود گزینه نظامی در قطعنامه، روسیه – و احیانا چین – ممکن است مدتی سنگ-اندازی کرده و در نهایت آن را وتو کند. بدین ترتیب، در حال حاضر معیار عمل درباره سوریه، از رای کنگره آمریکا به مداخله نظامی به رای شورای امنیت سازمان ملل به کنترل تسلیحات شیمیایی انتقال یافته است؛ که هرگونه عملی از سوی جامعه جهانی در قبال سوریه را تا زمان رای-گیری این شورا به تعلیق درمی آورد؛ امری که بیشتر حکم وقت خریدن برای رژیم اسد را دارد تا راه حلی اصولی و قطعی برای پایان بحران سوریه؛ و چنانکه ائتلاف ملی سوریه درباره آن اظهار کرده، «نه تنها رژیم اسد را بابت جنایتهایش تا به امروز مسئول و محکوم نمی داند، بلکه عملا گره ای هم از بحران سوریه نمی گشاید».
در این میان، آنچه کمتر در هیاهو بر سر سوریه به چشم آمد، تلاش غرب برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی در قبال پروژه اتمی این رژیم در سایه بحران سوریه بود. در حالی که چانه-زنی غرب با شرق بر سر سوریه به شدت در جریان بود، یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیروز (دوشنبه) خواستار همکاری «فوری و ضروری» ایران با آژانس شد. وی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی «همکاری لازم» برای «حصول اطمینان معتبر» نسبت به «فقدان مواد و فعالیتهای هستهای» به عمل نیاورده و «بنابراین، آژانس نمیتواند نتیجهگیری کند که تمام مواد هستهای ایران برای مصارف صلحآمیز هستند»، ابراز امیدواری کرد که دولت جدید ایران «سنگاندازی» در برابر بازرسان آژانس را متوقف کرده و «فورا» به نگرانیها درباره تحقیقات مشکوک خود درباره سلاحهای هستهای پاسخ دهد. وی تاکید کرد که ایران باید «بدون تاخیر بیشتر» امکان بازدید بازرسان آژانس از مرکز نظامی پارچین را فراهم کند. در همین حین، مایکل مان، سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مذاکرهکننده ارشد ۱+۵ با ایران، در تکذیب ادعای روزنامه شرق، اظهار کرد که درباره مذاکرات اتمی «هیچ پیشنهاد جدیدی برای ایران نداریم». در مقابل، حسن روحانی هم بلافاصله اعلام کرد که «جمهوری اسلامی حتی ذره ای از موضع خود در زمینه فعالیتهای هسته ای عقب نشینی نمی کند». نمایندگان جمهوری اسلامی و آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار است مذاکرات خود درباره پروژه اتمی ایران را از روز پنجم مهرماه در وین از سر گیرند.
اینک، غرب به خوبی می داند که سوریه پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است، و هرگونه تغییری در وضعیت سوریه می تواند تاثیرات عمیقی بر وضعیت و مواضع جمهوری اسلامی بگذارد. «تاکید شدید» اوباما بر اهمیت تعامل مثبت ایران در گفتوگوهای هستهای با کشورهای ۱+۵ و اعلام آمادگی آمریکا برای برقراری مذاکرات مستقیم با ایران که در نامه اخیر اوباما به خامنه ای – که روزنامه الحیات اخیرا بخشهایی از آن را منتشر کرده – که ظاهرا از طریق سلطان قابوس به خامنه ای ابلاغ شده، در همین راستا قرار می گیرد. دقیقا به همین علت است که غرب تمایل دارد مساله پروژه اتمی ایران را حتی الامکان تا قبل از یکسره شدن کار رژیم اسد روشن کند؛ چرا که با وضعیتی که اکنون پیش آمده مشخص نیست که بتواند جمهوری اسلامی را در آینده ای نزدیک هم اینچنین تحت فشار قرار دهد؛ علی الخصوص که ضدحمله روانی/تبلیغاتی جمهوری اسلامی نیز از هم اکنون آغاز شده است. برای مثال، ناصر مکارمشیرازی اخیرا «اقدامات خودسرانه» باراک اوباما در تهدید دولت سوریه به جنگ از سوى آمریکا را محکوم کرد و خواستار محاکمه وی شد. در این میان، برخی مقامات نظامی روسی هم اخیرا ادعا کرده اند که محموله ای از موشکهای اس-300 را که قبلا به رژیم اسد وعده داده بودند به سوی سوریه گسیل کرده اند. در چنین وضعیتی، هیچ بعید نیست که حسین شریعتمداری هم در کیهان تیتر بزند و از «مشت محکم نظام مقدس اسلامی بر دهان آمریکای جهانخوار» داد سخن دهد.
بدین ترتیب، در عین اینکه «بُزکِشیِ» شرق و غرب بر سر سوریه همچنان ادامه خواهد یافت، آنچه که در چند هفته اخیر در جریان سوریه به موضع «تهاجمی» بلوک غرب در برابر بلوک شرق تعبیر می شد، ظاهرا به حالتی کنایه-آمیز حداقل تا مدتی کارکرد معکوس پیدا خواهد کرد. در نهایت، شرایط موجود کماکان به معنای ادامه بحران سیاسی/مدنی و فاجعه انسانی در سوریه خواهد بود؛ چرا که آپوزیسیون رژیم اسد زیر بار بی-عملی نخواهد رفت، عربستان و قطر و متحدانشان به احتمال زیاد بر تلاشهای خود برای سرنگونی رژیم اسد خواهند افزود، و دست رژیم اسد و متحدش جمهوری اسلامی نیز همچنان برای کشتار انقلابیون باز خواهد ماند.