جنایتکاران در خانه ی من

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

کریم پورماه

با گذشت سه دهه حاکمیت سیاه اسلامی بر مردم ایران و تاراج جان و مال و ناموس مردم به رهبری خامنه ای جنایتکار و رئیس ولایت مطلقه فقیه بر کشوری پهناور پوشانده شد و خاکستری از قتل گاه جنگ ،اعدام ، خفقان و زندان اسلحه و چماق تحقیر و توهین غارت و دزدی و اشاعه فرهنگ و عقب مانده زندگی مردم ایران را به سیاهی و تباهی کشاند و هر بلای که فکرشو نمی کردی بر مردم یک کشور آورد.

اشاعهء فقر و اعتیاد و بیکاری یکی از دستاوردهای حکومت اسلامی اسلامی برای مردم ایران بود. سه دهه جنایت گسترده علیه مردم ایران، سه دهه تحمیل بی حقوقی، سه دهه سرکوب وحشیانه طبقه کارگر در ایران و ممانعت از ایجاد سازمانها و تشکل های کاری، سه دهه تحمیل آپارتاید جنسی و تحمیل ارتجاعی ترین قوانین علیه زنان در ایران، کشتار زندانیان سیاسی، شکنجه وحشیانه زندانیان و اعتراف گیری و دستگیری و خانه گردی و تفتیش عقاید به شکل بسیار زمخت و نژاد پرستانه جزو دستاورد های دیگر حکومت اسلامی برای مردم ایران بود.

هیچ چیز در ایرن سرجای خود باقی نمانده است از اول مهرماه قرار است برای دختران داشجو طرح کنترل جنسیتی به اجرا گذشته شود و از نوع مانتو تا کفش و جوراب،آز ناخون تا میزان آرایش و از نوع تلا و زیورآلات تا نوع دامن تا حجاب و هر نوع پوشش دیگر تحت کنترل قرار گیرد و میخواهند با وارد کردن این فشارها از علاقه دختران به ادامه تحصیل عملا جلوگیری به عمل آورند.

این سرداران صدر اسلام می خواهند روی حافظه سیاسی مردم تاثیرات منفی بگذارند و آنها را دچار گیجی و سر درگمی کنند. ولی کور خوانده اند مردم در کمینشان نشسته اند جرقه ای که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ صورت گرفت میزان تنفر و آمادگی مردم را برای سرنگونی جمهوری اسلامی به خوبی نشان داد.با نوشتن یک مقاله کوتاه از جنایت ادواری سیاه بر سران کافی نبوده و امکان پذیر هم نیست این اشاره کوتاه فقط برای بازماندگان نسل سوخته معنای هزاران کتاب دارد کلماتی مثل تیر و ترکش، موشک و خمپاره، آژیر قرمز،آوارگی و جنگ زدگی، امتحان سه مرحله ایی، گزینش و …

بله قصه سرکوب مردم از همان روزها شروع شد و امروز همان چشم اندازی است که برای ایران رقم زدند و در جنگ بی بهانه نسل پرسشگر را بنام مکتب شهادت به قتلگاه بروند و بر پشته ای از کشته ها بیرق سبز یا حسین نشاندند و سالها در سایهء این بیرق اشک سرد و دل داغ دیدهء مادران ایران را در زیر چادری سیاه از جنس خانوادهء شهداء مدفون کردند .

آن نسل رفت و نسل پرسشگر دیگری آمد، نسل دانشجو، جوان، نگران و پرشور و شورشی، نسلی که فقط به یک اشاره میتوانست تمام سرهای سازندگی را خراب کند نسلی که فقط به یک رهبری نیاز داشت که به آنها یاد بده برای سازندگی بجز شر چه چیزهای دیگری باید ساخت اما این نسل هم به سادگی به نسل سوت و کف و روسری آبی متهم شد و از بالای ساختمان کوی دانشگاه بنام فاطمه و زینب به حیاط دانشگاه پرتاب شد و در همانجا ماند.

 

کریم پورماه

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.