esmail nooriala 01

شرط فراموش شدهء اتحاد

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

esmail nooriala 01

esmail nooriala 01اسماعیل نوری علا

این واقعیتی بدیهی است که جمهوری خواهان و مشروطه خواهان و چپ ها و مجاهدین و اصلاح طلبان و انحلال طلبان و سبزها و سرخ ها همه بخشی از «ملت» ایران محسوب می شوند و نمی توان حقوق هیچ یک از آنان را ضایع کرد اما هنگامی که از مبارزه برای برانداختن حکومت اسلامی سخن می گوئیم و در پی متحد ساختن نیروهای مخالف آن هستیم خواستاری اتحاد «همگان» امری فاقد منطق عملی و نشانهء آرزوئی در خود شکننده است، چرا که حضور حکومت اسلامی این «همگان» را بسته به نظرشان در مورد بود و نبود آن حکومت به دستجات مختلفی تقسیم می کند که گاه کاملاً در تضاد با هم قرار می گیرند.

 

دو هفته ای مانده به تشکیل «نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» در آخر هفتهء آینده، که من نیز در تهیهء مقدمات برگزاری آن شراکت داشته ام، خبر آمد که، چند روزی پس از «کنگره»، تشکلی نیز با نام «اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران» کنگرهء سالیانهء خود را در شهر شیکاگو برگزار می کند. تشابه کلمات موجود در نام این دو «کنگره» دوست تازه یافته ای که در برزیل زندگی می کند و اغلب در سایت «ایرون دات کام» می نویسد، یعنی آقای دیوید اعتباری را، که خود از اعضاء مؤسس کنگرهء ما و از مشتاقان دلسوز راه متحد ساختن نیروهای سکولار دموکرات محسوب می شود، بر آن داشت تا نامه ای که خطاب به برگزار کنندگان دو کنگره نوشته و بکوشد تا نشان دهد که بین اهداف و باورهای آنان تفاوتی وجود ندارد و این دوگانگی صوری است و باید از آن دست بردارند(۱).

بنیاد استدلالی آقای اعتباری بر مفروضاتی گذاشته شده که می توان از آن با نام «طرح هرم مثلث» یاد کرد؛ طرحی که ایشان مدت ها است پیرامون آن نوشته اند و من خود برخی از نوشته هاشان را در سایت سکولاریسم نو منتشر کرده ام(۲).

ایشان در نامهء فوق الذکر نظریهء خود را چنین خلاصه کرده اند:

«…هر چند گاه عده‌ای و گروهی از اپوزیسیون با بیانیه ای، منشوری، اساسنامه ای و پیمانی، در جایی از دنیا بدور هم جمع میشوند وپس ازچند روز و ساعتی‌ با بیانیه و منشور و اساسنامه و پیمانی نوتر جریان را به پایان می رسانند. همگان هم، چه جمهوری خواه و مشروطه خواه و چپ و مجاهد و اصلاح و انحلال طلب و سبز و سرخ و غیره، در ابتدا به این توهّم هستند که مردم پس از خواندن مواد ایشان به آنان گروه گروه می‌پیوندند. اگر چه بسیاری از سر علاقهِ به رهایی وطن از شر رژیم حاکم، وقت و انرژی خود را صرف میکنند، لیک این همنشینی‌ها تاکنون تاثیر کلی‌ در روند جریانات داخل و حتی خارج از ایران نداشته و تدوین کنندگان و سازمان دهندگان نتوانسته اند عده‌ زیادی را بر حول خود جمع کنند… تالاری مجازی، مثلث شکل و بزرگ را در نظر بگیرید که در ضلع افقی آن‌ نوشته شده حقوق بشر، در دو ضلع دیگر آن سکولاریسم و دموکراسی‌. در اطراف این تالار می‌توان اتاق‌های شیشه ای مختلفی‌ داشت که افکار و گروه‌های مختلف… در آن در حال تبادل نظر میباشند …. چند گاهی ست که این اتاق مثلث شکل را در ذهن خود به هرمی‌ تبدیل کرده ام. هرمی‌ سه بعدی متشکل از چهار سطح مثلثی مساوی: در سطح پایینی که شفاف مانند شیشه است نوشته شده: تمامیّت ارضی ایران. در مثلث دوم آن‌ که به رنگ سرخ است نوشته شده :سکولاریسم. در سطح سوم آن‌ که به رنگ سبز است نوشته است: دموکراسی‌. و در سطح چهارم آن،‌ که به رنگ سپید است، نوشته شده: رعایت اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر… ایران فردا جای همگان است حتی آنان که با عقاید ما هماهنگی‌ ندارند..، نباید شرایط محدود پذیر بسیاری که در عاقبت به پخش بودن و عدم اتحاد می‌انجامد تکیه کرد. گفتمان‌های دیگر را باید به آیندهء دموکراتیک ایران و تصمیم اکثریت ملت محول کرد».

اما من در این فرضیهء مبتنی بر مثلثی که به هرم تبدیل شده یک خط مهم و تعیین کننده را مفقود می یابم و آن خط ارتفاعی است که از نوک هرم به مرکز قاعده اش عمود می شود و می توان آن را همچون دیرک چادری مجسم کرد که کل مجموعهء اضلاع و سطوح را به گرد خود آورده و وزن آنها، و رابطهء آنها با هم، را «تعریف» می کند. از نظر من، بی توجهی به این «خط ارتفاع» است که این توهم را برای دوست مان ایجاد می کند که «همگان» (اعم از جمهوری خواه و مشروطه خواه و چپ و مجاهد و اصلاح طلب و انحلال طلب و سبز و سرخ و غیره) می توانند در اطراف هرمی که ایشان طرح کرده است دور هم نشسته و دست به اتحاد عمل زنند.

من در مطلب این هفته می خواهم نشان دهم که اگرچه آنچه آقای اعتباری بیان می کند نشان از علاقهء مفرط ایشان به وطن مشترک مان داشته و خبر از کوشش ذهنی شان برای یافتن راه حلی در راستای برون رفت از بن بستی می دهد که در حال حاضر اپوزیسیون حکومت اسلامی به آن دچار شده است اما، تا آن «خط ارتفاع» و آن «دیرک چادر اپوزیسیون» مشخص نشود حاصلی عملی از اجرای پیشنهادات ایشان به دست نخواهد آمد.

من علت اشتباه برداشت آقای اعتباری را در اینکه دو کنگره را با هم یکی می گیرند (چرا که هر دو خواهان استقرار سکولار در دموکراسی در ایران اند) در این می بینم که توجه به «مانع استقرار سکولار دموکراسی»، که همان «حکومت اسلامی» باشد، در نظریهء ایشان مفقود است، در حالیکه «نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» (واشنگتن) اقدام برای منحل ساختن حکومت اسلامی را شرط اصلی پیدایش اپوزیسیون متحدی می داند که مآلاً، در قامت آلترناتیو اصلی حکومت اسلامی، به مدد خواست و اقدام مردم به جان آمدهء ایران، جانشین این حکومت تبعیض آفرین و سرکوبگر می شود داند و این امر مورد تأیید دوستان آن کنگرهء دیگر نیست (شیکاگو) (۲). در واقع، آن دیرک خیمه که می گویم همین «انحلال طلبی» است که در برابر «اصلاح طلبی» (به معنی کوشش برای سلمانی بردن و بزک کردن حکومت فعلی) می نشیند و اصلاح طلبان را جزو نیروهای سکولار دموکرات به حساب نمی آورد. در نتیجه، این آرزو که «همگان» (اعم از جمهوری خواه و مشروطه خواه و چپ و مجاهد و اصلاح طلب و انحلال طلب و سبز و سرخ و غیره) در اطراف هرم ایشان بنشینند آرزوی محالی است.

در واقع، از دید من، در تصور آقای اعتباری از «همگان» نیز مشکلی اساسی وجود دارد. این واقعیتی بدیهی است که جمهوری خواهان و مشروطه خواهان و چپ ها و مجاهدین و اصلاح طلبان و انحلال طلبان و سبزها و سرخ ها همه بخشی از «ملت» ایران محسوب می شوند و نمی توان حقوق هیچ یک از آنان را ضایع کرد اما هنگامی که از مبارزه برای برانداختن حکومت اسلامی سخن می گوئیم و در پی متحد ساختن نیروهای مخالف آن هستیم خواستاری اتحاد «همگان» امری فاقد منطق عملی و نشانهء آرزوئی در خود شکننده است، چرا که حضور حکومت اسلامی این «همگان» را بسته به نظرشان در مورد بود و نبود آن حکومت به دستجات مختلفی تقسیم می کند که گاه کاملاً در تضاد با هم قرار می گیرند.

اگر در ایران بودیم، و اگر حکومتی سکولار و دموکرات بر وطن مان حاکم بود مسلماً آرزوی آقای اعتباری آرزوئی شریف، انسانی، ملت مدار و حقوق بشری بود. اما در حال حاضر ما در آن شرایط قرار نداریم و بدون فروپاشی حکومت اسلامی در همهء اشکال خود نیز رسیدن به آن وضعیت آرزوئی را به امری محال تبدیل می کند.

بدین لحاظ است که معتقدم شرط مبارزه برای استقرار سکولار دموکراسی در ایران با شرط خواستاری انحلال کامل حکومت اسلامی و لغو قانون اساسی آن دو روی یک سکه محسوب می شوند و هر کجا که این دو شرط تنگاتنگ با یکدیگر بیان نشوند ادعای سکولار و دموکرات بودن فقط یک ادعای فریبنده است و راه بجائی نخواهد برد.

اصلاح طلبی، بنا بر معنای ظاهری و باطنی خود، نیازمند وجود و بقای آن چیزی است که می خواهد اصلاح اش کند. اصلاح طلبی روی دیگر «محافظه کاری» (به معنای «حفظ وضع موجود» است) و به محض اینکه «موضوع اصلاح» منتفی شود خود اصلاح طلبی هم منتفی می شود. بقای یکی به بقای دیگری بستگی دارد. لذا نمی توان هم انحلال طلب بود و هم اصلاح طلب، چرا که هنوز کسی نشان نداده است که اعمال روش های اصلاح طلبانه به از میان برافتادن حکومت اسلامی منتهی خواهد شد. در واقع و در عمل نیز دیده ایم که هر کجا کل رژیم اسلامی به خطر افتاده است اصلاح طلبان (از خاتمی و هاشمی گرفته تا روحانی) قدم پیش نهاده اند که حکومت را از خطر دور سازند و به آن جان تازه ای ببخشند.

هرمی که آقای اعتباری خواستار تصور و تحقق آن هستند در واقع هرم سکولار دموکراسی است و نه هرم اپوزیسیون رزمنده علیه حکومت اسلامی و تنها در داخل ایران و پس از فروپاشی حکومت اسلامی ساخته خواهد شد. در خارج کشور همهء نیروهای جمهوری خواه و مشروطه خواه و چپ و مجاهد و سبز و سرخ و غیره، به ناگزیر به دو گروه اصلاح طلب و انحلال طلب تقسیم می شوند و امکانی برای متحد ساختن آنان وجود ندارد چرا که هر یک علیه آرزوها و منافع دیگری عمل می کند و بدین لحاظ آنها را باید بصورت دو نیروی مانعی الجمع تلقی کرد.

«نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» (واشنگتن) مجمعی برای رایزنی و هم اندیشی در میان انحلال طلبان محسوب می شود و، در نتیجه، نشانهء سایهء دستی از اصلاح طلبان در حول و حوش آن یافت نمی شود. «اتحاد برای گسترش سکولار دموکراسی»، اما از نخستین قدم، دو موضوع را از دستور کار خود خارج کرده است: انحلال طلبی و آلترناتیوسازی را. و من، بعنوان کسی که خود را بصورت «سکولار دموکرات انحلال طلب» معرفی می کنم اعتقاد دارم در سکولار دموکرات بودن دوستانی که زیر پرچم «اتحاد برای گسترش سکولار دموکراسی در ایران» گرد هم آمده و می آیند نیز باید شک کرد. یک سکولار نمی تواند با حکومت مذهبی مماشات داشته و در فکر تقویت اصلاح طلبان حکومتی آن باشد. یک دموکرات نیز نمی تواند تصور کند که با وجود قانون اساسی متکی بر شریعت فرقهء اثنی عشریه می توان حتی به ادعاهای اصلاح طلبان حکومتی رسید. از ین لحاظ چگونه می توان اصلاح طلبی را به رسمیت شناخت و در جستجوی رسیدن به دموکراسی در ظل قانون اساسی مورد علاقهء اصلاح طلبان بود و، در همان حال، خود را سکولار دموکرات دانست و در راه گسترش آن در ایران دست به اتحاد زد؟

در واقع می توان از خود دوستان این «اتحاد» پرسید که چرا آنان از پیوستن به سکولار دموکرات های انحلال طلب پرهیز می کنند اما، در همان حال، با «اتحاد جمهویخواهان ایران» که همواره بصورت آپاندیسیت اصلاح طلبی حکومتی در ایران عمل می کنند به توافق و اتحاد عمل می رسند ۳)

از نظر من در سپهر سیاسی اپوزیسیون (چه در داخل و چه در خارج کشور) مهم ترین عوامل تمیز دادن نیروها از هم و تأیید سکولار دموکرات بودن یا نبودن آنها اعتقادشان به ضرورت انحلال حکومت اسلامی است و، برای انجام این هدف، دست زدن به آفرینش یک آلترناتیو سکولار دموکرات در همین خارج کشور می باشد. هر بهانه ای در عدول از این دو اصل نشانهء وجود ریگی در کفش اعضاء اپوزیسیون است. و یکی از درشت ترین این ریگ ها مطرح ساختن این نظریه است که اگر راه اصلاح طلبی را در پیش نگیریم ناچاریم به انقلاب فکر کنیم و تاریخ نشان داده است که انقلاب ها خونین و مخرب و استبداد آفرین اند.

صرف نظر از اینکه چنین استدلالی ما را یک سره در اردوگاه اصلاح طلبی برای حفظ حکومت اسلامی می نشاند، از این واقعیت نیز با خبرمان می سازد که تصور امروز ما از انقلاب با تصور صد سال پیش تصور اساسی کرده و همین تفاوت مجموعهء مفروضات علوم سیاسی را دستخوش تغییر ساخته است. انقلاب اکنون با روشی که برای پیروزی آن در نظر گرفته می شود فرق دارد و به معنای لغو قانون اساسی قبلی و نوشتن و به تصویب رساندن قانون اساسی جدیدی برای یک کشور است. آن همه ژست« ژ. سه» به دست گرفتن و سربند سرخ یا سبز بستن و دو انگشت را به علامت پیروزی در هوا بلند کردن، اگر به لغو قوانین اساسی ایدئولژیک و استقرار قوانین سکولار مبتنی بر اعلامیه حقوق بشر نیانجامد دارای هیچگونه ارزشی برای هواخواهان آزادی و دموکراسی نیست.

از نظر یک سکولار دموکرات [که صفات و شناسه هایش در «پیمان نامهء عصر نو»(۴) تعریف شده است] نمی توان با همزیستی با، و کوشش برای، اصلاح یک رژیم ایدئولوژیک مذهبی، به اهداف خود که همانا استقرار سکولار دموکراسی در جامعه است رسید. هنگامی که رژیم ایدئولوژیک فروپاشید و حکومت سکولار دموکرات مستقر شد و قانون اساسی سکولار دموکرات تنظیم روابط اقشار مختلف اجتماعی را بر عهده گرفت آنگاه می توان باور داشت که جامعهء مورد نظر ما به این گفتهء پر مغز شاعر کهن رسیده است که: «بهشت آن جاست کآزرای نباشد / کسی را با کسی کاری نباشد». یعنی تنها در یک حکومت سکولار دموکرات جانشین حکومت ایدئولوژیک شده است که «همگان» (اعم از جمهوری خواه و مشروطه خواه و اصلاح طلب و چپ و مجاهد و سبز و سرخ و غیره) می توانند در کنار هم به آرامش زندگی کنند.

و توجه داشته باشیم که من، از عبارت آقای اعتباری که هم اکنون باز گفته شد، به عمد عبارت «انحلال طلب» را حذف کرده ام؛ چرا که در یک حکومت سکولار دموکرات (ضد استبداد و ضد استقرار ایدئولوژی و مذهب رسمی) انحلال طلبی معنائی جز ماجراجوئی ضد حقوق بشری نخواهد داشت؛ حال آنکه اصلاح طلبی نام روند انسانی، معقول، منطقی و دموکراتیک به روز سازی و تکمیل پایان ناپذیر قوانین و مقررات سکولار دموکرات حاکم بر جامعه خواهد بود.

من یکی، فقط تا زمانی که حکومت کشورم ایدئولوژیک و مذهبی باشد انحلال طلبم و انحلال طلبی را شامل همه گونه اقدام تدافعی در مبارزه با چنان حکومتی می دانم. اما اگر عمرم کفاف دهد و شاهد استقرار حکومتی سکولار دموکرات بر کشورم باشم، جایگاه من مسلماً در اردوگاه اصلاح طلبان خواهد بود؛ چرا که در زیر سقف آسمان سکولار دموکراسی هر روشنفکر یک منتقد اصلاح طلب و یک نگهبان حقوق بشر است.

***

1.  http://iranian.com/posts/view/post/17878

2.آیا خواندن این پاراگراف از فراخوان کنگرهء شیکاگوی این دوستان حیرت انگیز نیست؟: «شرکت بخشی از مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و انتخاب دورترین فرد به ولی فقیه و جشن پیروزی روز بعد از انتخابات، که برآمد ملی شعارهای جنبش سبز را با خود داشت، نمایانگر نهادینه شدن انتخابات در چهارچوب بسیار تنگ خودی های درون نظام که همیشه با حذف بخشی از نیروهای درون نظام از طریق نظارت ضد دمکراتیک استصوابی همراه بوده است می باشد. مردم کماکان از سنگر جمهوریت در مقابل نهاد ولایت در حد امکان پاسداری می کنند تا جایی حتی در بستر تنگتر شدن حلقه خودیهای درون نظام نامزدی که سیاست های معقول تری را که با     سیاست های کلان نظام در تقابل است بر می گزینند.

 http://iranma.us/hello-to-hamyesh-page

3.  http://www.seculargreens.com/Declarations/063012-Message-to-UASDI-Conference.htm

4.  http://www.isdcongress.com

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.