drugs 01

دوزخیان حتی از محبت می ترسند

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

drugs 01

drugs 01از دهه های گذشته تاکنون، یکی از موفق ترین و پولسازترین تجارت های غیرقانونی، مواد مخدر بوده و هست و دولت های گوناگونی مدعای پیگیری جدی روند نابودسازی این تجارت را دارند. برای پشتیبانی از فعالیت این کشورها نیز هزاران قانون نوشته و اعمال می شوند. اما اکنون بحث بر سر نگاهی دیگر به این پروسه است.

اگر باور کنیم که این دول خود درگیر تجارت سیاه نیستند و باز اگر باور کنیم که این هم پیمانی بین المللی زاییده ترس از زیاد شدن رقیب برای دولت ها نیست، آنچه به میان می آید روند مبارزه برای پاکسازی کشورها از انواع افیون هاست.

همه به خوبی می دانند که روند تهیه مواد اولیه، پخت و پخش مواد مخدر صنعتی و روانگردان ها نمی تواند مراحل ساده ای داشته باشد. طی تمامی این مراحل نیازمند داشتن سرمایه ای درخور و از آن مهم تر نیروی انسانی قابل اعتماد است. از بحث اعدامهای فله ای در ایران که بگذریم در کشوری واقع در آسیای شرقی چندسالیست که گروهی از ایرانیان درگیر پروسه ای بسیار عجیب شده اند.

از اوایل قرن 21 متامفتامین (شیشه) ماده ای بود که از کشور مالزی به ایران وارد می¬شد. در طی این سالها هیچ گزارش مستندی دال بر دستگیری متهمینی حامل این مواد در فرودگاه های دو کشور وجود ندارد. از سویی این روند از سال های 2006-2007 به بعد روبه ای معکوس به خود گرفت. مواد اولیه ارزانتر و امکان تولیدی ساده¬تر باعث شد تا کشور مالزی به جای ارزآوری حاصل از تولید این ماده، تبدیل به کشوری پرداخت کننده ارز شود. روندی که موجب شد تا آغاز دستگیری متهمینی ایرانی باشد که در فرودگاه های این کشور هر روزه تاکنون، دستگیر و مجازات شوند.

اما برای نگارنده آغاز ماجرا آنجاست که این متهمین چه کسانی هستند و چگونه می گذرانند؟ حدود 400 ایرانی درگیر در پرونده های مرتبط به جرائم مواد مخدر (تهیه، توزیع و ترانزیت) در کشور مالزی دقیقن به دودسته تقسیم می شوند. دسته اول کسانی هستند که ندانسته وارد بازی شده اند و در اثر یک سهل انگاری حامل این ماده بوده اند. مانند شخصی که در فرودگاه ایران از سر دلسوزی برای هموطن مجسمه ای قابل رویت و گچی را حمل کرده تا ناظم مدرسه ای که از سوی شاگردان اسبق اش مهمان به استوا شده و هزینه های بلیط هواپیما و هتل و چمدان هدایا را پذبرفته و در فرودگاه کوالالامپور به جرم حمل چند کیلو متامفتامین جاساز در چمدان اش دستگیر شده است.

اما دسته دوم که تنها قربانی ساده انگاری خودشان نیستند و به نوعی بودنشان کارنامه دولتمردان کنونی ما را به وضوح به رخ می کشد، جوانانی گاهن تازه بالغ هستند که برای کشوری که در اختیار داشتن تنها 50 گرم متامفتامین حکم اعدام را درپی دارد، در ازای دریافت 1 میلیون تومان در قبال حمل یک کیلو شیشه تن به این اقدام داده اند.

حال پس از سالها انکار وجود این افراد از سوی ایرانیان هموطن، این زخم کهنه دهان بازکرده است. ما اکنون با گروهی از بیماران اتمسفر استوا روبه رو هستیم که دارای زخم های روباز بر روی پوستشان و بدنهایی پر از عفونت هستند.
این افراد شاید بیش از 3 سال در انتظار روند پرونده هایشان در بازداشتگاه هایی غیرقابل توصیف از کثیفی نگهداری شده و سپس یا به اعدام محکوم می شوند و یا به جایی به مراتب بدتر برای گذراندن محکومیت های طولانی مدت خود منتقل می شوند.

این افراد به شدت فقیر حتی قادر به خرید هزینه تلفن برای اطلاع رسانی به اقوامشان نیز نیستند، پس طبعن نمی توانند به وکیلی غیر از وکلای تسخیری ناکارآمد متوسل شوند، که این خود، حدیثی است طولانی.
گاهی داشتن نام شخص تحویل گیرنده جنس یا شماره تلفنی از قاچاقچیان واقعی باعث شده که با این افراد در ازای گرفتن هزینه وکیل توافقاتی انجام گیرد. کارتل های بزرگی که در سطح شهر با اتومیبل های گران قیمت خود تردد کرده و هرگز دستشان به مواد یا پول آن آلوده نیست و رنگ بازداشت را نیز نمی بینند. مگر بدبیاری خاصی اتفاق بیافتد.

محکومین به اعدام از روزی که برای اولین بار حکم دریافت می کنند تا روزی که تمامی مراحل تجدید نظر گذرانده شود. که گاهی به بیش از 15 ماه می رسد در سلول انفرادی نگهداری می شوند. سلولی که خود به آن قفس می گویند. 23 ساعت در سلول و دو نیم ساعت در صبح و بعداز ظهر با پابند در کریدور زندان برای هواخوری تمام زندگی آنهاست.

تنها نگریستن به این افراد نمایانگر نقض کامل حقوق بشر آنهم به صورت بدوی است. افرادی که از کوچکترین حمایتی از سوی دولت نفتی خود برخوردار نیستند. دولتی که عید نوروز و عید فطر برای زندانیان کشورش جلسه می گذارد و از مشکلاتشان می شنود و روند حل معضلات آنان در عید بعدی دوباره واگویه می شود.

حال وکلای ایرانی و متمولین هموطن می توانند این افراد را دوباره نادیده بگیرند و یا آنها را به خاطر بسپارند. به یاد داشته باشید اینجا جایی است که شاید شهرت و پز سیاسی نباشد، اما چون انسانیت به گونه ای باورنکردنی به سخره گرفته شده، بد نیست تا برای مرور آن دوباره با هم همصدا شویم. در مالزی کسانی منتظرند که در ازای دریافت اندکی پول و دارو از طریق هدایای مردمی ناباورانه و مظنون تنها نگاه می کنند و پس از بارها و بارها رفت و آمد اعتماد کرده و لبخند می زنند، این دوزخیان از یاد رفته حتی از محبت می ترسند.

منبع : save victims

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.