در سالی که گذشت همزمان با تدوام بحران جهانی سرمایه داری، شاهد تعمیق و هر چه گسترده شدن سیاست های ریاضت اقتصادی و حمله به دستاوردهای کارگران در سراسر جهان از جمله در جهان غرب بودیم. در اتحادیه اروپا، سرمایه داری یونان برای پنجمین سال متوالی به رشد منفی خود ادامه داد.
در این کشور از اغاز بحران اقتصادی تا کنون میلیون ها نفر از کار بیکار شده اند، نرخ رسمی بیکاری به بیش از ۲۷ درصد رسیده است. یعنی از هر سه نفر واجد کار یک نفر بیکار است. در همان حال کاهش دستمزد کسانی که هنوز بر سر کارند، همچنان ادامه دارد. کاهش شدید خدمات اجتماعی و رفاهی، اکثریت بزرگی از مردم یونان را به آستانه فلاکت رانده است. در اسپانیای بحران زده نیز نرخ رسمی بیکاری به ۲۷ درصد رسیده و تعداد بیکاران از مرز ۶ میلیون نفر گذشته است. طبق آمارهای رسمی در صد بیکاری بین جوانان به بیش از ۵۰ در صد رسیده است. اقتصاد انگلستان برای چندمین سال متوالی با رکود روبرو بوده، و تعداد بیکاران این کشور به دو و نیم میلیون نفر افزایش یافته است. از آغاز بحران در اواخر سال ۲۰۰۷ تاکنون دستمزدهای واقعی در این کشور رسال سیر نزولی داشته است. در حالی که نرخ رسمی تورم از سوی بانک مرکزی ۹ /۲ درصد اعلام شده ، حداقل دستمزد، توسط دولت، تنها یک درصد افزایش یافت. اقتصاد فرانسه این دومین اقتصاد منطقه یورو زمین گیر شده و بیش از ۵/۳ میلیون نفر به بیکاری محکوم شده اند. در یک کلام اقتصاد منقطه پولی یورو و اتحادیه اروپا در رکود دست و پا می زند.
در مواجهه با رکود و بحران اقتصادی، طبقات حاکم، تقریبا در همه کشورها، با تداوم و تشدید سیاست ریاضت اقتصادی، یعنی خصوصی سازی، کاهش دستمزدها، بیکارسازیهای گسترده، و حمله به خدمات رفاهی و اجتماعی با همه توان در تلاش اند که بار بحران اقصادی سرمایه داری را بر دوش طبقه کارگر و محروم ترین لایه های اجتماعی قرار دهند. در اروپای شمالی و در اسکاندیناوی بقایای دولت رفاه و همه دستاورد رفاهی که ناشی از دهها سال مبارزه طبقه کارگر بوده، مورد هجوم قرار گرفته و در معرض نابودی است. در مواردی حتی با تصویب قوانین ضدکارگری عملا موانع جدی بر سر راه ایجاد و گسترش تشکلات کارگری قرار داده اند. از جمله میتوان به تصویب قانون ضدکارگری “حق کار” در ایالت میشیگان امریکا اشاره کرد که امکان تعمیم آن به ایالت های دیگر و نیز به کانادا وجود دارد. همه اینها به واقع به معنای اعلام جنگ آشکار طبقاتی از سوی طبقات حاکم علیه طبقه کارگر است.
در سال گذشته همچنین شاهد گسترش ابعاد سرکوب علیه کارگران و فعالین کارگری بودیم. یک نمونه به شدت وحشیانه و جنایت کارانه آن را در اگوست سال گذشته در آفریقای جنوبی دیدیم. پلیس تا دندان مسلح آفریقای جنوبی در برنامه ای از پیش تدارک دیده شده به دستور مقامات بالای دولتی، به کارگران اعتصابی معادن پلاتین ماریکانا هجوم برد و به روی کارگران آتش گشود. دهها معدن چی در این کشتار وحشیانه قتل عام شدند. بعد از قتل عام نیز به منظور سرپوش نهادن بر ابعاد جنایت و شکست دادن کارگران اعتصابی، شاهدان این کشتار و فعالین کارگری مورد تهدید و پیگرد قانونی قرار گرفتند. این کشتار وحشیانه نشان داد، که اگر چه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی برافتاد، اما بدلیل بقاء و حفظ سرمایه داری، کارگران همچنان و به شدت استثمار و سرکوب می شوند و آنگاه نیز که برای رسیدن به حقوق اولیه خود دست به اعتصاب و اعتراض می زنند توسط نیروهای سرکوبگر دولت سرمایه داری به قتل می رسند. قتل عام معدنچیان افریقای جنوبی یک بار دیگر نشان داد در چهارچوب مناسبات استثمارگرانه سرمایه داری، کارگران و مردم محروم جهان به آزادی و برابری واقعی و به زندگی ای که در شان انسان باشد دست نخواهند یافت.
اما جنایت سرمایه داری و دولت های حامی این نظام، فقط به سرکوب و کشتار مستقیم کارگران محدود نمی شود. سالی که گذشت باز هم شاهد تداوم کشتار کارگران از بنگلادش و پاکستان تا دیگر نقاط جهان در کوره های آدم سوزی بودیم که نامش را محیط کار گذاشته اند. سرمایه داران به ویژه در حوزه های فوق ارزان نیروی کار با دولت هایی که جان کارگران برایشان کمترین اهمیتی ندارد، در ولع کسب سود بیشتر، با زیر پا گذاشتن حقوق اولیه کارگران، و عدم رعایت حداقل استانداردهای ایمنی محیط کار، موجبات کشتار عمومی کارگران در کارخانه ها و محیط های کار را فراهم می آورند.
آمارها نشان میدهد که بطور متوسط هر سال بیش از دو میلیون زن و مرد، جان خود را به دلیل حوادث و بیماری های مرتبط با کار، از دست می دهند. کارگران جهان، بطور متوسط هر سال با بیش از ۲۷۰ میلیون حوادث ناشی از کار روبرو هستند. در هر ۱۵ ثانیه یک کارگر در جهان، و یا ۶۰۰۰ کارگر در هر روز، بر اثر کار و یا حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست می دهند. تعداد کسانی که در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند از تعداد کسانی که در جبهه های جنگ کشته می شوند، بمراتب بیشتر است.
اما جنایت های سرمایه داری جهانی و دولت ها ی آن به همین جا خلاصه نمی شود. سیاست های جنگ طلبانه و درگیری های نظامی در بخشهای مختلف جهان و از جمله در منطقه خاورمیانه، هر ساله صحنه های هولناک از کشتار عمومی می آفریند؛ صحنه هایی که در آن کودکان، سالمندان و زنان و مردان غیرنظامی سلاخی و تکه تکه می شوند؛ و همه این جنگ طلبی ها و جنگ افروزی ها از سوی قدرت های سرمایه داری و رسانه های مزدور آنان بطور بی شرمانه “نبرد برای دمکراسی” و ” آزادی” و “دخالت های پیشگیرانه و انسانی” نام می گیرد و توجیه می شود.
سرمایه داری جهانی در همان حال اصلی ترین عامل تخریب محیط زیست است. آلودگی هوا، آلودگی دریاها و رودخانه ها، تخریب جنگل ها و مراتع و گرمایش زمین، – که گفته می شود باعث خشک سالی ها در مناطقی و باران های غیر موسمی و سیلاب های بی سابقه و ویران گر در مناطق دیگر است- آینده انسان و دیگر موجودات زنده در کره زمین را در معرض خطر جدی قرار داده است.
در سالی که گذشت در ایران نیز شاهد تشدید مصائب فوق به اشکال گوناگون بودیم. سرکوب علیه طبقه کارگر ایران و حمله به سطح زندگی و معیشت کارگران تشدید شد. با وجود بی حقوقی مطلق طبقه کارگر ایران، از جمله عدم حق ایجاد تشکل مستقل و اعتصاب، رژیم جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که همان قوانین نیم بند خودش را نیز به زیان کارگران و برای تحمیل بی حقوقی بیشتر تغییر دهد. نمونه بارز آن پیشنهاد تغییر لایحه قانون کار است که امنیت شغلی کارگران را باز هم بیشتر مورد هجوم قرار می دهد و به کارفرمایان در استثمار بیشتر کارگران و اخراج دل بخواهی آنان قدرت به مراتب بیشتری می بخشد.
فعالین کارگری همچنان در زندان بسر می برند و در سال گذشته تعداد دیگری از فعالین کارگری به جمع کارگران زندانی اضافه شد ند. تجمع ها و تشکل های کارگری مورد سرکوب بیشتری قرار گرفتند. مجمع عمومی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در ماه ژوثن در کرج مورد هجوم وحشیانه قرار گرفت. در هفته های اخیر تعدادی دیگر از فعالین کارگری در کردستان دستگیر و زندانی شدند و بطور کلی صد ها کارگر مورد تعقیب، اذیت و آزار و نیز شکنجه واقع شده ا ند.
عدم پرداخت دستمزد ها توسط کارفرمایان همچنان ادامه و گسترش یافت. کارفرمایان به سادگی دستمزد دزدی کردند. تعداد قابل توجهی از کارگران ماهها و در پاره ای موارد بین یک تا دو سال است که دستمزد و مزایای شان را دریافت نکرده اند.
بحران اقتصادی در کشور و رکود در اکثر واحد های تولیدی تشدید شده و بسیاری از مراکز تولیدی پایین تر از ظرفیت تولیدی خود فعالیت می کنند. امنیت شغلی میلیون ها کارگر در معرض خطر جدی قرار دارد. این در شرایطی است که ۸۰ تا ۹۰ درصد کارگران با قرار داد موقت به کار مشغولند و از امنیت شغلی واقعی بر خوردار نیستند. بیکاری گسترده و میلیونی نهادینه شده وبه یک بلای مزمن اجتماعی تبدیل شده است . طبق آمارهای دولتی سه میلیون نفر در ایران بیکارند و نرخ بیکاری در میان جمعیت بین ۱۵ تا ۲۴ سال به ۲۵ درصد رسیده است . آمار و ارقام واقعی اما بسیار گسترده تر از آمار رسمی است.
فقر و فلاکت تحمیل شده به کارگران و بطور کلی اکثریت مردم ایران و شکاف بین اقلیت ثروتمند و اکثریت مردم به حدی است که در تاریخ سی و چند سال اخیر سابقه نداشته است. میلیون ها خانواده به زیر خط فقر مطلق کشیده شده اند و از عهده تامین ابتدایی ترین نیازهای خود بر نمی آیند. در حالی که آمار دولتی، تورم سال گذشته را ۳۲ در صدی اعلام کرده ، تورم واقعی بسیار بیش از ۵۰ درصد است. در همین شرایط شورای عالی کار مرکب از نمایندگان کارفرماها، دولت و نمایندگان کانون شورای ها اسلامی کار – این تشکل دولتی ضد کارگر و وابسته به رژیم – در اسفند سال گذشته حداقل دستمزد سال ۹۲ را بی شرمانه ۴۸۷ هزار تومان تعیین کرد در حالی که خط فقر حداقل یک و نیم میلیون تومان در ماه می باشد.
تشدید سرکوب سیاسی و جو خفقان از یک طرف و تداوم سیاست های ریاضت کشی اقتصادی و در نتیجه گسترش بیشتر فقر و فلاکت و شیوع انواع ناهنجاری های اجتماعی از طرف دیگر، و در همان حال وجود انواع باند های مافیایی اقتصادی و فساد گسترده مالی و اداری، عملا شرایط زندگی را برای اکثریت مردم طاقت فرسا و تحمل ناپذیر کرده است .
از سوی دیگر تحریم اقتصادی ایران توسط دولت آمریکا و متحدین آن، بر وخامت اوضاع افزوده است. افزایش سرسام آور دارو و مواد غذایی یکی از عوارض این سیاست اقتصادی ضد انسانی است.
اما همه اینها را که بر شمردیم تمام واقعیت جهان امروز نیست. در مقابل این هجوم گسترده به سطع معیشت و زندگی کارگران و مردم محروم ، همه جا مقاومت و مبارزه در اشکال گوناگون وجود داشته است. در اروپا، اعتصاب ها ی عمومی، و تظاهرات های بزرگ کارگری در یونان و اسپانیا، نمونه های برجسته واکنش طبقه کارگر و مردم به هجوم بوژوازی بوده است. کشتار معدنچیان اعتصابی توسط رژیم آدمکش آفریقای جنونی، باعث اعتراضات وسیع در آفریقای جنوبی و نیز در اقصی نقاط جهان شد. دولت افریقای جنوبی و صاحبان معادن، اعتصاب معدنچیان را با اتش و خون پاسخ دادند، اما تداوم اعتصاب و همبستگی جهانی با معدنچیان اعتصابی باعث شد که آنان به بخشی از خواسته های خود دست یابند و کارفرما ها مجبور به افزایش ۲۰ درصدی دستمزد ها شدند.
کشتار کارگران در آتش سوزی کارگاه نساجی در بنگلادش اعتراضات اجتماعی و فشار گسترده برای اقدامات قانونی را به دنبال داشت و کماکان کارزارهای بین المللی علیه وضعیت فاجعه بار کارگران در بنگلادش فعال می باشند. در تقابل با سیاست ریاضت اقتصادی انواع گوناگون جنبش های اجتماعی و تحرکات رادیکال در خیابانهای جهان ودرمحیط های کار صورت گرفت. کارگران و تشکلات کارگری، سازمانها و نیروهای مترقی و معترض، توحش شرکت ها و دولت های سرمایه داری و سیاست های جنگ طلبانه آنها را به چالش کشیدند.
در ایران با وجود تمام سرکوب ها، کارگران و فعال کارگری کماکان مقاومت کردند. اعتراضات و مبارزه کارگران به شیوه و اشکال مختلف، از اعتصاب گرفته تا تجمع و تظاهرات در مقابل نهادهای دولتی تا تهیه طومار برای افزایش دستمزد ها ادامه یافت. دستگیری، پیگرد قانونی و حبس فعالین کارگری توسط رژیم، نه تنها باعث مرعوب شدن انان نشده بلکه بیان، نقد، و اعتراض انها تیز و تند تر شده است.
با این وجود می دانیم که طبقه ما هنوز و کماکان غول خفته ای است که سرمایه داری تمام هم و غمش آن است که این غول از جا بر نخیزد و توفان به پا نکند؛ و میدانیم که جنبش کارگری جهانی با انواع و اقسام موانع عملی و نظری از درون و بیرون روبروست که بدون پرداختن به انها نمی تواند هجوم گسترده سرمایه داری را خنثی کند و به سوی اهداف خویش گام بر دارد.
اتحاد بین المللی به عنوان یک کارزار همبستگی بین المللی کارگری، در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر، با اعتماد و اطمینان به درستی اهداف خود در حمایت از طبقه کارگر ایران و نیز در تقویت همبستگی جهانی کارگری، در سال پیش رو کماکان با تمام توان تلاش خواهد کرد. جنبش کارگری علیرغم نشیب و فرازهایش همچنان بزرگترین و عظیم ترین جنبش اجتماعی در جهان است. ما خود را بخش کوچکی از این جنبش می دانیم و در پیشروی آن به سوی اهداف اش که به چالش کشیدن و سرنگونی سرمایه داری جهانی است، ادای سهم خواهیم کرد.
زنده باد روز جهانی کارگر
زنده باد اتحاد و همبستگی جهانی طبقه کارگر
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۲۷ آوریل ۲۰۱۳