jedari hassan 01

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

jedari hassan 01

jedari hassan 01حسن جداری

 این قطعه را در نخستین سال اقامتم در انگلستان، در بهارسال ۱۳۴۱ شمسی، ساخته ام. در این منظومه که درست ۵۱ سال از سرودن آن میگذرد ، فاجعه دردناک کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بازگو شده است.

آن روزها بیاد که در آن زمین گرم

هر بامداد، روشنی آفتاب بود

صحرا و دشت، رنگ سپید امید داشت

در کام خلق، لذت عشق و شراب بود

               *****

آن روزها بیاد که شاهین تیز چنگ

گسترده بود سایه، در آن سرزمین نور

در آن دیار،روشنی جاودانه بود

نور امید بود در آن آسمان دور

               *****

هر کس بدل، نشاط و سروری عمیق داشت

این درد بیکرانه درمان شکن نبود

بلبل بباغ، نغمه امید میسرود

آوای بوم وناله شوم زغن، نبود

               *****

تا آشیان شور ومحبت بهم زند

دیو پلید، روی بدان سرزمین نهاد

یزدان، بجنگ رفت و دراین جنگ خانه سوز

عفریت بد سرشت، به یزدان ، شکست داد

               *****

خورشید، ناپدید شد اندر ستیغ ابر

تاریک گشت شهر و زمینهای دور دست

بر دشتهای خرم آن سرزمین نور

خاکستر سیاهی و اندوه و غم ،نشست

                *****

سرمای سخت بود در آن جلگه های گرم

عفریت، دست جور و تطاول گشوده بود

یزدان پاکباز، به زندان اهرمن

با فکر انتقام مقدس، غنوده بود

                 *****

بس سالهای سال که با درد و غم گذشت

اینک، بهار میرسد از راههای دور

در این بهار تازه، بیاد آرم آن دیار

وآن خاطرات دلکش و آن روزهای شور

                 *****

آن روزهای شور که درآن زمین گرم

هر بامداد، روشنی آفتاب بود

صحرا و دشت، رنگ سپید امید داشت

در کام خلق، لذت عشق و شراب،بود

                 *****

ای آفتاب روشن امید و آرزو

بر دشتهای مرده آن سرزمین، بتاب

ای جلوه امید، تو هم روشنی به بخش

بر آسمان تیره آن شهر آفتاب

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.