woman 01

تاریخ لباس و هویت تاریخی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

woman 01

woman 01بهروز گیلک

پژوهش در عرصه تاریخ لباس در ایران موضوعی است که تاکنون ایرانیان کمتر بدان پرداخته‌اند. اگر نوشته‌های پژوهشی جلیل ضیاپور (نقاش، مردم‌شناس ۱۳۷۸- ۱۲۹۹) درباره لباس در طول تاریخ اجتماعی ایرانیان را استثناء بدانیم، به نوشته‌های پراکنده‌ای می‌رسیم که فاقد جدیت در کار پژوهش تاریخ پوشاک ایرانیان هستند.

در سه دهه اخیر فقدان چنین موضوعی در کار پزوهش ایرانیان در داخل کشور به اختلاف ایدئولوژیکی بازمی گردد که حاکمیت اسلامی با بخش مهمی از تاریخ ایران، یعنی با تاریخ باستان و به ویژه با مسئله لباس به عنوان پدیده‌ای تاریخی یا هنری، دارد و آن را به تعمد نادیده می‌گیرد. در بیرون از کشور نیز ایرانیان تاکنون چنان که تاریخ اجتماعی ایران بدان نیازمند است کاری جدی صورت نگرفته است. در این میان اما یک هنرمند ایرانی به نام مریم انتظامی بیش از یک دهه است که به طراحی و پژوهش درباره تاریخ لباس در ایران می‌پردازد. او تحصیل کرده طراحی در کشور هلند است و تاکنون در چند مرحله لباس‌های مردمان ایران زمین در تاریخ معاصر و نیز لباس دوره باستان ایرانیان را در نمایشگاه‌های نقاط مختلف جهان به معرض نمایش گذاشته است/ بهروز گیلک. 



خانم انتظامی توجه شما از کی به تاریخ لباس ایرانی جلب شد؟ 

من هنگامی که در کشور هلند، در شهر آیند هوون در رشتهٔ طراحی در دانشکده درس می‌خواندم، دیدم در بخش تاریخ لباس بین کشورهایی که دارای تاریخ باستانی هستند، بخشی به نام تاریخ لباس در ایران وجود ندارد. گویی یک هویت و تمدنی نادیده گرفته شده بود. وقتی دیدم از تاریخ باستان رم و یونان و بعضی سرزمین‌های دیگر نمونه‌های لباس در بخشی از درس ما «تاریخ لباس»، وجود دارد، اما از مردمان ما که در‌‌ همان زمان از قدرت‌ها و تمدن‌های جهانی بوده‌اند چیزی در درس تاریخ لباس جهان وجود ندارد، به طراحی لباس به عنوان یک هویت تاریخی و ایرانی توجه نشان دادم. باید اضافه کنم
از آنجایی که موضوع تاریخ درخانواده من همیشه یک مبحث جدی و پرطرفدار بوده، من نیز به تاریخ و به ویژه به تاریخ ایران علاقه‌مند بوده‌ام و بی‌گمان این علاقه‌مندی من در گرایشم به طراحی و پژوهش به موضوع لباس به عنوان یک هویت تاریخی و ایرانی به من کمک کرد. پس از آن به فکر طراحی لباس‌های ایرانی افتادم و اولین کار‌هایم را در سال ۱۹۹۷ در موزه مردم‌شناسی «لیدنگ» به نمایش گذاشتم. 

آیا در باره لباس ایرانیان در دوره‌های مختلف مثل دوره میانه و یا دوره معاصر هم کار طراحی و پژوهش انجام می‌دهید، یا تنها به دوره کهن می‌پردازید؟ 

واقعیت این است که لباس‌های ما در دوره‌های مختلف تاریخ به ویژه پس از اسلام تغییر کرده، اما در این دوره هیچ وقت نتوانسه است به یک هویت مستقل و ملی تبدیل بشود. من درباره لباس زنان حرف می‌زنم؛ وقتی لباس در فرهنگ اسلامی به یک عنصر زیبایی و یا به یک عنصر هنری تبدیل نمی‌شود به خودی خود نوع پوشش، جمعی و اونیفورمه می‌شود. بنابر این خود همین موضوع، و از طرفی یافتن منابع برای لباس‌های زنان در دوره اسلامی بخاطر حضور نداشتن زنان در اجتماع، کاری بیسیار سحت و یا نشدنی است. بر همین اساس من در کار طراحی توجه‌ام بیشتر به لباس زنان در تاریخ باستان ایران و تا حدودی هم دوره معاصر از اواخر قاجار تا پایان دوره پیشین است. 

به هر حال موضوع هنر و کارتان به طور عملی، هم متکی به پژوهش و آگاهی تاریخی است و هم هنری و اجرایی، و همین به خودی خود کار در این زمینه را دشوار می‌سازد. شاید یکی از دلایل کم یاب، یا نایاب بودن این رشته در میان ایرانیان به ویژه ایرانیان برون مرز همین نکته باشد. با این وجود، پرسش این است که منابع الهام شما در زمینه طراحی از کجا تامین می‌شود؟ آیا به منابع مکتوب اکتفاء می‌کنید یا هم زمان منایع موزه‌ای و دیگر منابع را هم دنبال می‌کنید؟ 

منابع الهام من برای طراحی لباس‌های باستانی ایرانیان، بیش از هر چیز مجسمه‌ها و سنگ نوشته‌ها و نقاشی‌ها و بشقاب‌ها و کنده کاری‌های بجا مانده هستند. از طاق بستان بگیرید تا تخت جمشید و نگاره‌های مانده در دل بناهای باستانی که مانده‌اند و یا به صورت عکس و نقاشی در کتاب‌ها هستند. البته از منابع و آثار اساتیدی مانند «مری هاوستن»، «جیمز لیور» و پرفسور «کخ» بیسار بهره برده و می‌برم. هم چنین موزه‌های مردم‌شناسی در دنیا و مطالعه منابع غیر مستقیم مانند شاهنامه و منابع تاریخی یونانیان درباره ایران باستان، بیش از هر چیز به من کمک می‌کنند. دراین میان بعضی کتاب‌های چاپ داخل، و آشنایی با بعضی از نوشته‌ها و یا دیدار با ایرانیان هند که به پارسیان هند مشهورند برای من بسیار سود بخش است. 

شما به لباس هم چون یک عنصر هنری نگاه می‌کنید و یا به ارزش‌های تاریخی آن توجه دارید؟ 

البته هر لباسی می‌تواند حداقل مقدار کمی از ذوق هنر ی را در خود داشته باشد؛ توجه بشر به فصول مختلف در نوع پوشش و چگونگی مقابله با گرما و سرما در جاهای مختلف دنیا درست مثل هم نیست، در هر نقطه مردمانش متناسب با محیط خود به لباس‌هایشان اهمیت می‌دهند و نسبت به تزئین، بافت و دوخت آن ذوق بکار می‌گیرند. من به این چیز‌ها توجه دارم اما در کار اجرایی من، بیش از همه دوره تاریخی پیش از اسلام یا لباس‌های کهن ایرانی اهمیت دارد و بیشتر توجه‌ام معطوف به این دوره است. به طور مثال من به طرح لباس بانوان، برگرفته از دوره ماد‌ها و پارس‌ها بیشتر توجه داشته‌ام و به تازگی روی لباس مردان توجه کرده‌ام و از بازمانده‌های تاریخی تخت جمشید برای اجرای طرح‌هایم کمک می‌گیرم. 

آیا نگاه شما به لباس و تاریخ آن بی‌طرفانه است و به مثال شما تاریخ لباس را در میان مردم عادی یا عوام هم دنبال می‌کنید یا لباس‌های فاخر و اشرافی توجه شما برمی انگیزد؟ 

من در امر پژوهش و مطالعه تاریخ لباس به همه لباس‌ها توجه دارم. در نگاه من لباس مردم از هر قشری مهم و دارای ارزش تاریخی و هنری است. این توجه را می‌توان در کار پژوهش شناخت لباس از نگاه مردم‌شناسی انجام داد که البته من در نمایشگاه جمعی در موزه مردم‌شناسی هلند انجام داده و لباس مردم نقاط مختلف ایران مانند لباس مازندرانی، کردی، بلوچی، آذری، قشقایی، ترکمنی… را به نمایش گذاشتم. اما واقعیت این است در کار طراحی، من نتوانسته‌ام منابعی به طور مثال از طبقه متوسط شهرنشین و یا کشاورزان و دیگر اقشار دوره باستان که لباسشان با طبقه اشراف فرق داشته، بیابم. از این جهت کار در این زمینه کار دشواری است. گذشته از این، طراحی لباس به بازار و استقبال خریدار توجه دارد؛ طرح‌های لباس یا کیف با نماد‌های باستانی ایران امروز توجه برانگیز است و منابع ما هرچند تنها به پوشاک طبقه اشراف تاریخ توجه داشته، ولی نباید از یاد ببریم که خود همین کار از هویتی برخوردار است که پیش از این بدان توجه نداشته‌ایم و حالا باید برای معرفی جهانی بازمانده‌های تاریخی خودمان بکوشیم

زنده یاد جلیل ضیاء‌پور از معدود کسانی است که به طور جدی به موضوع لباس در میان ایرانیان باستان تا دوره‌های اخیر توجه کرده. از او نوشته‌های فراوانی باقی است که‌گاه با طرح‌های از او که نقاش شناخته شده‌ای هم بوده، همراه است. آیا شما با کار‌های ایشان که روی لباس مردم ایران به طور عام کار کرده آشنا هستید و از کارهای او بهره می‌برید؟ 

آری من با نوشته‌های زنده یاد ضیاء‌پور آشنایی دارم، اما موضوع این است که ایشان در مورد لباس ایرانیان بیشتر کار پژوهشی مکتوب کرده و مقداری هم از طریق نقاشی و تابلو آثار مردم شناسناسانه بوجود آورده‌اند. کارهای ایشان برای دانستن تاریخ لباس ایرانیان بسیار دارای اهمیت است اما کار طراحی من به منابع دیگری که پیش‌تر گفته‌ام متکی هستم

چنان که می‌دانید در فیلم‌های تاریخی هالیوود در درباره پوشاک مردمان ایران باستان یا دوره‌های دیگر، به طراحی لباس بر اساس داده‌های تاریخی دقت نمی‌شود و گاهی لباس‌های عربی به تن ایرانیان دیده می‌شود؛ آخرین پرسش اینکه برنامه تازه شما چیست و اینکه آیا تاکنون از شما به عنوان بک طراح لباس‌های باستانی ایران برای نظارت یا طراحی لباس برای فیلم دعوت شده است؟ 

ابتدا بگویم که ایده آل من در طراحی بیش از هر چیز طراحی لباس در سینما و تئا‌تر و تلویزیون است. اما من اولویت‌های دیگری دارم. امیدوارم نمایشگاه طراحی لباس‌هایم را بتوانم در نقاط مختلف دنیا به نمایش بگذارم و در عین حال قصد دارم به علاقه‌ام در مورد فیلم، با ساختن یک فیلم مستند از تاریخ لباس ایرانیان پاسخ دهم. البته این کار جمعی خواهد بود و متلق به همهٔ ایرانیان. یکی دیگر از برنامه‌های تازه من در امور طراحی، ساخت کیف‌هایی با نمادهای ایران باستان است که نخستین نمونه‌هایش مورد استقبال قرار گرفته است. در مورد طراحی لباس در سینما باید بگویم حق با شماست، متاسفانه در فیلم‌های تاریخی دقت چندانی روی لباس‌های ایرانیان انجام نمی‌شود. البته در دوره‌های پیش‌تر سینما، وضع از این هم بد‌تر بوده. در مورد در خواست از من برای طراحی لباس در فیلم باید بگویم خیر، من تاکنون برای کار طراحی لباس هیچ فیلمی حضور نداشته‌ام. 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.