winter 01

زمستان هاى خاکسترى

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

winter 01

winter 01مازیار سعیدى

همه مى دانند
رنگ آبى زمستان سى سال پیش
برفى بود و پاره پاره
آذرخش بود و بى پایان و بى دخیل

همه مى دانند، خوب خوب هم مى دانند
که
آن زمستان صنارى خاکسترى فکستنى
فاتحه خوانى شد جاودانه براى آدمهاى هنوز نرفته

فاتحه خوانى با جاى پاهایى آبالوده و
گندالوده و سرد
شلخته و از هم پاشیده

با درختانى شاخوانشان
و سفید و قندیل بسته

و افسوس هایى هدیه وار
غصه نگاه و شادى لگدزن
بحر آدمیزادگانى فاتح ولى هنوز بدنیا نیامده

این روز و روزگار همه مى دانند
زمستان امروزین ما دیگر رنگى ندارد
دیکر آن خواب آلودگى هاى روزگاران سى سال پیش را ندارد
دیگر لرزانشهاى همیشگى عضلانى را ندارد

و… همه خوب مى دانند
خوب خوب مى دانند چه بى برکت و ذلیل است ارزانى
همه خوبتر از سکه هاى نقره اى تقلبى خیابان بازار مى دانند
همه خوب خوب مى دانند که غیرتها
همه فرسوده اند و آبکى اند و تاخت خورده

همه خوب خوب مى دانند
که آن زمستانهاى نکبتى تمام نشدنى
آن سایه هاى همیشه خمیده ى دوست نداشتنى
آن بى رنگ و بى بار و بى لبخندهاى آسودنى
همه رفتگانند و مردگانند و خواب گرفتگانند… صنارى!

و… و دیگر نمى شود با یک زار و دو زار و صد تومان هم
براى کسى فاتحه خوانى پیدا کرد با پول سیاه
پولى صنارى!

مازیار سعیدى/ نیویورک دسامبر ٢٠١٢

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.