مهدی رود
به نظر می رسد با نزدیک شدن به زمان انتخابات خرداد ۹۲ , البته به سبک نظام ولایت فقیه , جنجال ها و کشمکش ها هر لحظه تشدید می شود تا جایی که هر کدام از شخصیتها و طیف های داخل قدرت , مواضع و نطق های یکدیگر را بی جواب نمی گذارند .
این جریانات وقتی نمود بیشتری می یابد که سید علی خامنه ای , در آخرین سخنرانی اش از جایگاه موعظه و نصیحت بیرون آمده و حالت هجومی و تهدید را پیش می گیرد . کدهای فراوانی وجود دارد که نشان می دهد اوضاع متشنج سیاسی نظام برای رهبر منفعل آن در شرایط امروز بسی سخت تر و پیچیده تر از حتی حوادث بحث برانگیز بعد از انتخابات مهندسی شده سال ۸۸ خواهد بود . اگر جریان امنیتی – نظامی – رانتی حاکم , در انتخابات گذشته بزرگترین چالش را تبلور جنبش مردمی در نتیجه اعتراض به تقلب صورت گرفته در نمایش انتخابات می دید , اکنون با دشواری های دیگری رو به روست .
علی خامنه ای در آخرین سخنرانی خود نتوانست خشم خود از کاربرد واژه « انتخابات آزاد » را پنهان کند , وی درحالی شبهه عدم آزادی وشرایط انتخابات آزاد را خواسته دشمن دانست که پیش از آن افرادی همچون محمد خاتمی , هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد خواستار ایجاد بستری برای انتخابات آزاد در رای گیری آینده شده بودند .
خاتمی به عنوان جلودار جریان اصلاحات در این چند ساله همواره عملی شدن انتخابات آزاد ( در چار چوب نظام ) و رفع حصر از زندانیان سیاسی را پیش شرطی برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مطرح کرده است که با توجه به تصمیم سردمداران نظام به خصوص بخش امنیتی آن بر برگزاری انتخابات کنترل شده بعید به نظر می رسد خواسته های رئیس دولت اصلاحات محقق شود , باید توجه داشت از شرایط قرار گرفتن در دایره تایید و تحسین ولی فقیه , داشتن مرزبندی مشخص با جریانی ست که به تعبیر اقتدارگرایان از آنها به عنوان « اهل فتنه » یاد می شود . این مرزبندی آنجایی مشخص تر می گردد که حتی افرادی چون عسگراولادی و علم الهدی وقتی در موضع خود با چرخشی تعجب آمیز ( از منظر سران حاکمیت ) آقان موسوی و کروبی را فتنه گر نمی دانند ! برای قرار نگرفتن در تیررأس تئورسین های بیت رهبری , مجبور می شوند به سرعت بیانات خود را تغییر مسیر داده و به نوعی این دو شخصیت معترض نظام را به فتنه پیوند کنند .
در ادامه مبحث قبلی از هاشمی می توان یاد کرد که پس از انتخابات ۸۸ رسما در جایگاه اپوزسیون جریان اصول گرا قرار گرقته , رفسنجانی که در دوسال گذشته با نظر علی خامنه ای و اطرافیانش به گوشه رانده شده بود , اخیرا با طرح دولت « وحدت ملی » خواستار زمینه سازی برای شرکت همه جریان ها در انتخابات پیش رو اما به صورت « آزاد » شده بود که با واکنش شدید علی خامنه ای رو به رو گردید . هاشمی اما با وجود هشدار رهبر جمهوری اسلامی و اینکه به صراحت گفته است :« دائم نگویید انتخابات باید آزاد باشد » بار دیگر در سایت خود به آن واکنش نشان داده و بی توجه به تذکرات شخص اول نظام , از سران نظام خواسته مسیر انتخابات آزاد را هموار کنند . هاشمی در جایی از تارنمای خود می نویسد « اگر هفت هزار میلیارد دلار هم داشته باشید بدون حضور مردم نتیجه می شود ریاضت اقتصادی که گویای وضع امروز است . » در این گفته هاشمی یک نکته دیگر نیز کاملا مشهود است , آنچه که علی خامنه ای از آن برای عبور از بحران اقتصادی به عنوان « اقتصاد مقاومتی » مطرح کرده به صراحت از سوی رئیس مجمع مصلحت نظام , ریاضت اقتصادی خوانده می شود که می تواند کنایه ای دیگر به راهبرد نظریات یار دیرینه اش باشد .
اما ضلع سوم از مثلثی که بر ضرورت انتخابات تاکید دارند , کسی نیست جز محمود احمدی نژاد , وی که خود حاصل انتخابات مهندسی شده ۸۸ است به عنوان اصلی ترین چالش مقابل جریان بیت رهبری و اصول گرایان حامی رهبر محسوب می شود . اختلافات عمیق رئیس دولت با علی لاریجانی از یک سو وچالشی که در نامه نگاری با رئیس دستگاه قضاء با وی نمایان گردید از طرف دیگر نشان می دهد که این احمدی نژاد از منظر اصول گرایانی که خط رهبر را دنبال می کنند به هیچ صراطی مستقیم نیست . مواضع و اقدامات غیرقابل پیش بینی رئیس دولت همواره برای قوای دیگر و جریان های غیر همسو با او مشکل ساز بوده , رئیس جمهور منتصب رهبر تمامیت خواه , چندی پیش در سخنان خود به صراحت گفته بود که : « هیچ کس در نظام بالاتر از مردم نیست , بعضی فکر می کنند باید جای مردم تصمیم بگیرند » پایان نقل قول , این در حالی ست که جریان تند رو حامی خامنه ای , بر این نکته تاکید دارند که کلام رهبر فصل الخطاب است حتی اگر مصلحتی بالاتر از اراده مردم باشد . احمدی نژاد در جایی دیگر در واکنش به علی سعیدی , نماینده ولی فقیه در سپاه , که از تدابیر سپاه برای مهندسی منطقی انتخابات آینده سخن گفته بود , بیان داشته که « هر کس بخواهد مردم را مدیریت کند , مردم او را مدیریت خواهند کرد » گرچه باز هم مقامات سپاه در واکنش به این موضع احمدی نژاد( در قرار گرفتن مقابل نماینده رهبر و سپاه ) سعی داشته اند طوری نشان دهند که این سیاست رسانه های ضد انقلاب است که رئیس دولت را مقابل سپاه قرار می دهند اما مجموعه مواضع احمدی نژاد نشان می دهد که وی قصد آن را دارد که از شکاف عمیق بین مردم و نظام بهره جوید . تاجایی به زعم برخی اصول گرایان وی بنا دارد همچنان در پایان ریاستش بر دولت به نوعی در قدرت باقی بماند . بر اساس قانون اساسی او نمی تواند برای بار سوم به عنوان کاندیدا مطرح گردد , اما اقدامات اخیر او نظیر فرمان استخدام نزدیک به پانصد هزار نفر در دستگاههای دولتی و تاکید بر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها با افزایش چند برابری آن , نشان می دهد او در سال آخر عمر دولت هدفی جز جذب آرای آن بخشی از مردم که بین شرکت کردن و نکردن در انتخابات ۹۲ مردد هستند را جذب کند . و از سوی دیگر از میان نزدیکانش فردی را ساخته و پرداخته کند که بتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند , اینکه چگونه شخص مورد نظر جریان موسوم به انحرافی می تواند تاییدیه شورای نگهبان را برای کاندید شدن دریافت کند احتمالا جدی ترین چالش پیش روی احمدی نژاد در ماههای آینده باشد که با توجه به رفتار غیر قابل پیش بینی او شاید لازم باشد بار دیگر از راهبرد « تهدید به گفتن ناگفته ها » بهره جوید .
اما مجموعه این کنش ها, طیف حامی رهبر نظام مخصوصا مقامات سپاه را به این نکته وا می دارد که شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه را به سمتی هدایت کنند که انتخاباتی کنترل شده , حداقلی و بدون فضای باز سیاسی و انچه که در انتخابات ۸۸ شاهد بودیم را نداشته باشیم تا حدالمقدور نامزدی از میان اصول گرایان و مورد تایید رهبر از دل صندوق ها بیرون آید , ولواینکه تعداد مشارکت پایین مردم با عدد سازی پوشش داده شود , چراکه قصد صحنه پردازان بیت رهبری در مواجهه با انتخابات خرداد ۹۲ تنها به زعم علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه , مهندسی و کنترل انتخابات است نه فراتر از آن
آنچه که به عنوان کلام آخر نگارنده بنا دارد به آن بپردازد این است که با تفاسیر بالا پرواضح است که حاکمیت در داخل وقتی با درخواست نیروهای وفادار به نظام حاضر نیست بر سر انتخاباتی که حداقل معیارهای انتخابات آزاد را داشته باشد کوچکترین نرمشی از خود نشان دهد , چگونه است که در این شرایط آشفته آن بخش از اپوزسیون خارج نشین که به دنبال معامله و چانه زنی با حاکمیت در تن دادن به انتخابات آزاد , به برگزاری کنفرانس در این مسیر می پردارند ؟ آیا تا کنون به عدم اثر بخشی این راه و استراتژی نرسیده اند ؟
به نظر می رسد در این مسیر اگر روزی گردانندگان نظام برای فرار از بحران قصد آن را داشته باشند که نرمشی از خود نشان دهند برای آنها کم هزینه ترین راه معامله با اصلاح طلبان می باشد تا هم تداوم نظام بیانجامد و هم برای مردم آن انتخابات آزادی که اصلاح طلبان به عموم تعمیم می دهند را متصور سازند که در قدرت باقی مانند و بس
یادمان باشد از زمان مطرح شدن مفهوم انتخابات آزاد از سوی اپوزسیون خارج نشین , این مثلث مذکور در نوشته های بالا بوده اند که از آن به تفسیر خود استفاده کرده اند , اینجاست که کاملا نمایان می شود استراتژی انتخابات آزاد دیگر رنگ باخته است و کارکرد خود را از دست می هد به خصوص که اگر برای عامه مردم انتخابات آزاد اصلاح طلبان و یا مدل احمدی نژاد و هاشمی مورد قبول و خورانده شود .
به قلم مهدی رود