امین موحدی
نمیدانم چرا اینروزها هر چه مینویسم طنز از آب در میآید. شاید این تقصیر من نباشد و جو سیاسی جامعه خارج کشور خود طنز تلخی هست که انگشت بر هر نکتهای از آن که بگذاری با یک چشم می خندی و با یک چشم میگریی!
ماههاست که در افق این جو کمدی تراژیک کسانی پیدا شدهاند که قبلا با تلسکوپ گالیله هم نمیتوانستید اثری از آنها ببینید.
رژیم در داخل سرکوب میکند و جمعی به نام اپوزیسیون ملی در خارج، سرکوفت میزند.
سرکوبگران رژیم در داخل میکشند و میدرند و سرکوفتگران خارج، مدام فریاد و نعره میکشند که ای جماعت مفلوک چون شما نمیتوانید در داخل کشور نفس بکشید و رهبری کنید لذا ما که میتوانیم کنار استخر منزلمان در وگاس و لس آنجلس و…بهراحتی نفس عمیق بکشیم پس ما سزاوار رهبری هستیم و فقط ما میتوانیم با آسودگی خاطر به امر خطیر «رهبری از راه دور» بپردازیم.
ما هر نفسمان ممّد حیات هست و هِن هِنِمان مفرّح ذات اما ممّد کدام حیات و کدام ذات؟! اینرا فعلا به شما نمیگوئیم و بماند برای بعد از سرنگونی نظام اسلامی.
بدون تعارف عرض میفرماییم؛ شما هیچکارهاید فقط حق دارید بر اساس فرمایشات ما کلیک و لایک و امضا بزنید، شما وظیفه دارید تا جاییکه میتوانید لینکهای ما را داغ کنید.
دنیا برای شما هیچ ارزش و شخصیتی قائل نیست و همه فقط، ما را به عنوان شخصیّتهای برجسته سیاسی به رسمیت میشناسند.
شما یک مشت انقلابی هستید که حتی بلد نیستید خوب حرف بزنید، نمیتوانید یک جمله انگلیسی صحبت کنید حتا معنی «دتس ایت» را هم نمیدانید، یک دست لباس شیک ندارید که بپوشید و با آن مبارزه کنید، سی و سه سال پیش انقلاب کردید و وضع را بدتر،حالا بهتر است ساکت و آرام همانجا که هستید بمانید و کاری نکنید که وضع از این هم بدتر شود و بگذارید خودمان تشریف میآوریم و نجاتتان میدهیم تا شما باشید و از این غلطهای اضافی نظیر انقلاب ۵۷ نکنید.
ای جماعت مظلوم و بد بخت هرچه میکشید حقّتان است.
یک وقت فکر نکنید ما با این حرفها میخواهیم کسی را سرکوب کنیم، اینها سرکوفت هستند نه سرکوب، اما اگر از اینهمه بدبختی درس نگیرید و در آینده دوباره فیلتان یاد هندستان کند آنگاه دیگر هیچ کوفتی را بر سرتان نخواهیم کوبید جز چماق که در فرهنگستان لغات به آن سرکوب میگویند.
بگذارید ما خودمان بیاییم تا میزان ظلم و استبداد و اعدام و شکنجه و زندان و فقر و دزدی را به حالت قبل از انقلاب ننگینتان برگردانیم.
اصلا باید استبداد را به انتخاب مردم گذاشت تا مردم خودشان نوع نظام استبدادی آینده کشورخود و میزان استبداد را مشخص کنند.
اینک زمان انتخاب است و تعیین نوع نظام استبدادی حق مردم است.
ما سزوارتریم چون بد بودیم اما بدتر از حالا نبودیم! یا ما را انتخاب کنید یا به جمهوری اسلامی راضی باشید، راه سومی وجود ندارد و اگر مارا انتخاب نکنید خودتان ضرر میکنید ما که فرقی برایمان نمیکند «دتس ایت».
هر کس بگوید راه سومی هست، موازی سازی میکند که کاربسیار زشتی است، معنا ندارد مردم را بیخود بپیچانیم و گیجشان کنیم، همین که باید از بین ما و رژیم اسلامی یکی را انتخاب کنند خودش کلی سخت و گیج کننده است چه برسد به اینکه گزینه دیگری هم به این دو گزینه بیافزاییم.
مردم ماندهاند بین دو چیز مشابه، کدامشان را انتخاب کنند که با صرفهتر باشد حال دراین بین یک عده هم میآیند موازی کاری میکنند و وسط دعوا نرخ تعیین میفرمایند؟!
مگر ما بد مستبدی بودیم که رفتید بدتر از ما را آوردید همه بلاها را که الان بر سرتان میآید ما خودمان بر سرتان میآوردیم اما خب کمتر از حالا بود و اعتراف میکنیم که در حق شما بسیار ظلم فرمودیم که ظلم را بیشتر نکردیم! اما قول میدهیم وقتی که دوباره برگشتیم، در یک فضای دموکراتیک همه آن کمبودهای سابق را جبران کنیم.
دوباره میسازمت وطن، قول شرف میدهیم دوباره بسازیم ،البته از همین حالا سازندگی را آغاز کرده ایم بروید ببینید در این مدت کم چقدر لینک فیلتر کرده ایم ،چقدر وب سایت و نویسنده که فقط آنچه ما میخواهیم مینویسند و فقط آنچه که ما مینویسیم را چاپ میکنند، چقدر سانسور در تلوزیونهای خودمان اعمال کرده ایم که حتا آمریکاییها می آیند راه فیلتر و سانسور و دروغ دموکراتیک را از تلوزیونها و مجریان ما فرا میگیرند.
ما مثل گاندی بلدیم چکار کنیم و شما چیزی از سیاست و مقاومت و مبارزه نمیدانید شما از مبارزه فقط زندان رفتن و اعدام و شکنجه شدن را بلدید اما ما به عنوان سرمایههای ملی در خارج کشور، دوستان زیادی در میان سیاستمداران خارجی داریم ، کسی که شما را نمیشناسد چون شماحتا حق ملاقات با خانواده خود را هم ندارید.
چرا باید کسی شما را به یاد آورد وقتیکه حتی خانواده شما، قیافه شما را به خاطر نمیآورند؟
توی خارج و اینجایی که ما هستیم، کسی روی اسب مرده …ببخشید قهرمان زنده ،شرط بندی نمیکند اینجا قهرمان مرده را عشق است که پشت سر هم عکس و فیلماش کنیم و جذب کمک بنمائیم برای پیشبرد دموکراسی در ایران.
فرصت را از دست ندهید هر چه زودتر انتخاب کنیدو به دنبال راههای دیگر نروید که هر چند نجستهایم اما میدانیم که یافت می نشود راه سومی، چون خودمان آن راهها را بسته و گم و گور کرده ایم و یکجوری اینکار را کرده ایم که حتا اگر خودمان هم بخواهیم نتوانیمجُست آنچه را که خود پنهان کرده ایم.
توضیح نویسنده:
آنچه که در بالا خواندید اصلا شوخی نبود و عین حقیقت است اما اگر خواستید بخندید مانعی ندارد بخندید چون میدانم کارتان از گریه گذشته است بدان میخندید، من نیز احساس شما را دارم اما هنوز مطمئن نیستم که باید به ادبیات سرکوفتگران خارج نشین بخندم یا گریه کنم، کلا استفاده از این متن چه برای چه خنده وچه برای گریه باذکر مصیبت نویسنده… ببخشید با ذکر منبع آزاد است، اصلا بی خیال منبع! هر طور که راحتید عمل کنید،انتخاب حق شماست وهدف ما نیز جلب آرا …ببخشید…جلب رضایت شماست.