esmail nooriala 01

چرا سکولار دموکراسی و نه تنها دموکراسی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

esmail nooriala 01

esmail nooriala 01اسماعیل نوری علا

مدتی است که از برخی کوشندگان سیاسی، و نیز نویسندگان «اظهار نظر» در پای مقالات سایت های مختلف، می خوانم که دربارهء رواج اصطلاح «سکولار دموکراسی»، و یا «نیروهای سکولار دموکرات»، دو گونه نظر را مطرح می سازند… یکی اینکه دموکراسی در زهدان خود سکولاریسم را حمل می کند و نیازی به ساختن ترکیبی از این دو نیست… و دو دیگر اینکه اساساً ترکیب «سکولار دموکراسی» ترکیبی جعلی و بی سابقه است و نمی توان در فرهنگ های لغت فرنگی (و بخصوص سیاسی) برای آن تعریفی یافت… لازم است در هر دو مورد توضیحاتی را بیان کنم.

مدتی است که در نوشته های برخی کوشندگان سیاسی، و نیز نویسندگان «اظهار نظر» در پای مقالات سایت های مختلف، می خوانم که دربارهء رواج اصطلاح «سکولار دموکراسی»، و یا «نیروهای سکولار دموکرات»، دو گونه نظر را مطرح می سازند:

1. دموکراسی در زهدان خود سکولاریسم را حمل می کند و نیازی به ساختن ترکیبی از این دو نیست، حال آنکه ترکیب هائی همچون «لیبرال دموکراسی» و «سوسیال دموکراسی» رسانندهء دو نوع نگاه و نزدیگشت غیر بدیهی به دموکراسی هستند. لذا تأکید بر سکولار بودن دموکراسی تأکیدی زائد و نالازم، و تکراری حشو آلوده محسوب می شود؛ چرا که «تأکید زائد» و «تکرار نالازم» (یا «حشو») هنگامی مطرح می شود که امری واضح و آشکار را به صور مختلف تکرار کنیم بی آنکه در این تکرار اطلاعات بیشتری به مخاطب بدهیم. به این چند نمونه توجه کنید: سوابق گذشته؛ آخرین مسابقه فینال؛ مدخل ورودی؛ اوج قلهء کوه؛ دست بند دست… می گویند سکولار دموکراسی هم یک چنین ترکیبی است.

2. گفته می شود که اساساً ترکیب «سکولار دموکراسی» ترکیبی جعلی و بی سابقه است و نمی توان در فرهنگ های لغت فرنگی (و بخصوص سیاسی) تعریفی برای آن یافت. و از آنجا که من (نوری علا) این ترکیب را در اغلب نوشته هایم بکار می گیرم، برخی حتی آن را اختراع من دانسته اند.

لازم است در هر دو مورد توضیحاتی را بیان کنم.

***

در ابتدا، افکندن نظری بر برخی گفته ها می تواند جالب باشد. مثلاً، مدتی پیش خواننده ای در پای یکی از مقالات منتشر شده در سایت حزب مشروطه نوشته بود: «سکولار دمکراسی مقوله ای است ناشناخته در جهان دانشی [ست] که پایه اش بر مبنای شک و نقد و بررسی است. پس آقای نوری علاء حق داشته که هرگز به این یک پرسش من که “چرا سکولار دمکراسی در ویکی پدیا یافت نمی شود؟” (پرسشی که پای یکایک نوشتارهایش در همهء این ماه ها و سال ها گذاشته ام) پاسخ نمی داده است! چنین مقوله ای در ویکی پدیا نیست و او این را خوب می داند و پاسخ دادن صریح و درست همانا و فرو ریختن کل تز/ رسالهء سکولار دمکراسی و شبکه اش همان»(1).

یکی از کنشگران سیاسی هم در گفتگوئی منتشر شده در سایت همان حزب گفته بود: «من هرچه کنکاش کردم، در رابطه با سکولار دمکراسی، به یک مبحث بزرگی نرسیدم. سکولار دمکراسی به مانند سوسیال دمکراسی یا لیبرال دمکراسی بحث به آن صورت گسترده‌ای نبوده و به آن صورت هم به آن پرداخته نشده. از این جهت که مبحثی است باز شده در مباحث دیگر و اصولاً تکیه کردن به نکته‌ای است که محض و مشخص است… اما اینکه چرا به آن می‌پردازند، خب، من فکر می‌کنم در امروز ایران آن چیزی که دوستان سکولار – دمکرات به آن می‌پردازند صرفاً از این جهت است که بهره ‌برداری بکنند از نفرت جمعی که بوجود آمده است حاصل 33 سال حکومت اسلامی، بهره ‌برداری بکنند برای به دست گیری قدرت»(2).

اینگونه اظهارات موجب شد که کنجکاوانه سری به «ویکی پدیا» بزنم، یعنی همان فرهنگ دیجیتالی جدیدی که از نظر برخی از هموطنانمان تنها مطالبی واقعیت دارند که در آن مرجع بوجودشان اشاره شده باشد! و دیدم که براستی هم هنوز کسی مقاله ای در این باب در آن مرجع ننوشته ولی دربارهء «دموکراسی» و «سکولاریسم»، و در عین حال رابطهء تنگاتنگ آنها، دو مقالهء مفصل مجزا از هم وجود دارد. پس، اگر «ویکی پدیا» را ملاک کار قرار دهیم، این دوستان درست می گویند و چیزی به نام «سکولار دموکراسی» در جهان اندیشه وجود ندارد. اما اگر همین ترکیب را حتی در ماشین اینترنتی «گوگل» جستجو کنیم به ده ها کتاب و مقاله در این باره بر خواهیم خورد و درخواهیم یافت که، بر خلاف نظر برخی از اظهار نظر کنندگان، ترکیب «سکولار دموکراسی» نه ساختهء من است و نه ترکیب جدید و بی سابقه ای محسوب می شود. 

          در این مقالات، و نیز در کتاب های متعددی که در مورد سکولار دموکراسی منتشر شده، عموماً، صاحب نظران از وجود دولت های «سکولار دموکرات» در کشورهائی همچون هندوستان، اندونزی، ترکیه و حتی اسرائیل خبر می دهند؛ یعنی به کشورهائی اشاره می کنند که در آنها:

1. یا تنوع گستردهء مذاهب وجود دارد و دموکراسی تنها در صورتی متحقق می شود که هیچ یک از این مذاهب قدرت را در دست نگیرد (مثل مورد هند و اندونزی). در مورد سکولار دموکراسی در هندوستان می توان رجوع کرد به مقالهء «وعدهء سکولار دموکراسی برای هند» از «رجیو بارگاوا»، یکی از خوشفکرترین نویسندگان پیرامون فلسفه و تاریخچهء سکولاریسم(3)؛ و در مورد اندونزی، از جمله می توان به مقالهء «جو کوچران» با عنوان «یک سکولار دموکراسی: داستان موفقیت آمیز اندونزی کثیرالمذهب»، و نیز به «سکولار دموکراسی در اندونزی مسلمان» نوشتهء سیفور موجانی و ویلیام لیدل، از انتشارات دانشگاه کالیفرنیا(5) مراجعه کرد.

2. و یا یک مذهب بر دیگر مذاهب غلبهء عددی داشته باشد و بقیه را در اقلیت قرار دهد و خطر آن باشد که «مذهب اکثریت» به «مذهب رسمی» تبدیل شده و تبعیض مذهبی را قانونی سازد (مثل مورد ترکیه و اسرائیل). در مورد سکولار دموکراسی در ترکیه، می توان به مطلب جالب «ترکیهء مدرن، نمونهء درخشانی از سکولار دموکراسی؟» به قلم نفیذ مصدق احمد رجوع کرد(6) و در مورد اسرائیل هم خواندن کتاب متخصص مشهور اقتصاد سیاسی، برنارد آویشائی، با عنوان اصلی «جمهوری یهودی» و عنوان فرعی «چگونه سکولار دموکراسی و تجارت بین المللی عاقبت برای اسرائیل صلح را به ارمغان خواهند آورد» را توصیه می کنم(7).

توجه کنیم که در هر دوی این موارد، تأکید بر «سکولار دموکراسی» بعنوان راه حلی عملی برای جلوگیری از فاجعهء پیدایش حکومت های مذهبی مطرح شده اند، با این «پیام» که «دموکراسی در صورتی می تواند در این جوامع متحقق شود که عمیقاً بر گوهر سکولار آن “نأکید” شده باشد!»

***

حال لازم است که در باب حشو کلامی، که همان «تأکید نالازم» است نیز توضیح دهم. براستی چرا عبارت «سوسیال دموکراسی» جنبهء تأکید نالازم را ندارد و امری «تشریحی» محسوب می شود اما، در نظر برخی، «سکولار دموکراسی» فاقد جنبهء تشریحی است و حکم تکرار نالازم را پیدا می کند؟

توجه کنیم که در این اظهار نظر، خود امر «تکرار» و «تأکید» مورد انتقاد نیست، بلکه تشخیص اینکه این تکرار و تأکید فاقد «کارکرد و فایده» ای در زمینهء رسانائی اطلاعات اضافی به مخاطب است موجب بروز انتقاد می شود.

به عبارت دیگر، مواردی را هم می توان یافت که «تکرار» و «تأکید» دارای کارکرد و فایده ای می شوند و لذا، در عین حالی که نمی توان به کارکرد مفید آنها انتقادی وارد ساخت، می توان پذیرفت که، از نظر اصول ادبی، نوعی «حشو» به شمار می روند..

این «تأکید مفید» بخصوص در جائی پیش می آید که لازم شود به مقابله با ترکیبی ساختگی برخیزیم. مثلاً، در بیست سالهء اخیر از اصلاح طلبان حکومتی ایران شنیده ایم که از «دموکراسی اسلامی» سخن می گویند و، از محمد خاتمی گرفته تا شیرین عبادی، همگی بر عدم تنافر آموزه های اسلامی و دموکراسی یاد می کنند. حال، در برابر این ترکیب ساختگی که ـ در معنا ـ سکولار بودن دموکراسی را نفی می کند، معتقدان به این نکته که دموکراسی لزوماً در یک حکومت سکولار بوجود می آید و رشد می کند و، متقابلاً، حکومت هر مذهب و ایدئولوژی، بصورتی کارکردی، زائل کنندهء سکولار بودن دموکراسی است، ناچار می شوند در برابر اصطلاح «دموکراسی اسلامی» ترکیب «دموکراسی سکولار»، و در اصطلاح امروز «سکولار دموکراسی»، را بکار گیرند.

در این «تأکید مفید» تذکاری اساسی وجود دارد که نمی توان در مبارزهء سیاسی از آن چشم پوشی کرد.

مطلب را اینگونه نیز می توان بیان کرد: دموکراسی، نمی تواند به تنهائی وبدون به نمایش گذاشتن اجزاء ضروری اش، در برابر «دموکراسی اسلامی» یا «دموکراسی دینی» قد علم کند و ابطال آنها را به نمایش بگذارد اما، با تأکید بر گوهر سکولار دموکراسی، علاوه بر اشاره به پیوند ارگانیک و ضروری دموکراسی و سکولاریسم، می توان راه را به کلی بر خلیدن هر گونه نگاه ایدئولوژیک ـ مذهبی به درون مفهوم دموکراسی بست.

سکولار دموکراسی، در واقع، یک «نه»ی بزرگ و ضروری از جانب دموکراسی خواهان جهان به بنیادگرائی های ایدئولوژیک و، بخصوص، اسلامیسم خطرناکی است که اکنون خود و دنیا را به آتش می کشد.

———————————————————————————————-

1. http://www.irancpi.net/nezar/nazhrhaa_4_1.html

2. http://www.seculargreens.com/Articles/121711-Difference-of-secular-democracy-and-liberal-democracy.htm

3. Rajeev Bhargava. The Promise of India‘s Secular Democracy. Oxford University Press. March 2010

4. Joe Cocherane. “A Secular Democracy: Indonesia‘s multi-faith success story”.

http://www.thedailybeast.com/newsweek/2009/07/10/a-secular-democracy.html

5. http://www.jstor.org/discover/10.1525/as.2009.49.4.575?uid=3739568&uid=2&uid=4&uid=3739256&sid=21101079673853

6. Nafeez Mosaddeq Ahmed. Modern Turkey – A Shining Example of Secular Democracy?

http://www.mediamonitors.net/mosaddeq26.html

7. Bernard Avishai. The Hebrew Republic, How Secular Democracy and global enterprise Will Bring Israei Peace At Last. Harcourt Books. 2008.

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.