iraq 01

تنهایی ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

iraq 01

iraq 01چهار روز مانده به برگزاری کنفرانس بغداد، آنچه بیش از هر چیز دیگری از لابلای حرف‌ها و گزارش‌ها و اظهارنظرها به چشم می‌آید، تنهایی ایران است. تنهایی نه فقط به این دلیل که سفیر آمریکا در اسرائیل اعلام می‌کند “گزینۀ نظامی علیه ایران نه تنها مطرح بلکه آماده وبرنامه ریزی های لازم برای آماده بودن آن انجام شده است”؛ تنهایی نه فقط از آن جهت که بعد از گذشت ۳۰ سال از حملۀ تروریستی‌ای که در سال ١٩٨٣ در یک پایگاه نظامیان آمریکا در بیروت به وقوع پیوست یک دادگاه آمریکا به یک بانک بزرگ ژاپن دستور می‌دهد مبلغ ٢ میلیارد ۶٠٠ میلیون دلار از دارائی‌های جمهوری اسلامی ایران در این بانک را مسدود کند؛ بلکه تنهایی از این جهت که جنبش حماس بار دیگر بر عدم همبستگی خود با ایران تأکید می‌کند و تنهایی از این جهت که حمیدرضا مقدم‌فر معاون فرهنگی سپاه مثبت خواندن مذاکرات استانبول را جنگ روانی غرب علیه ایران می‌خواند و می‌گوید رادیو و تلویزیون دولتی و شمار دیگری از رسانه‌های داخلی به دام این توطئه افتاده‌اند.

طرح‌های دوفوریتی

شواهد از این امر حکایت دارد که طرفِ غربی مذاکرات در صدد رسیدن به یک موضع نهایی در ارتباط با توافقات یا عدم توافقات احتمالی در بغداد است. همین تلاش است که دولت اسرائیل را به تکاپوی جدی برای تحمیل موضع جنگ‌طلبانه خود به مذاکره کنندگان وادار کرده است. به گزارش روزنامه هاآرتص در روزچهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ژنرال آویو کوچاوی، رئیس اطلاعات مخفی ارتش اسرائیل دو هفته پیش سفر محرمانه‌ای به آمریکا داشته است. به‌گزارش این روزنامه این سفر با هدف گفت‌وگو با مقامات آمریکایی پیرامون برنامه اتمی ایران انجام شده است. همچنین در نخستین روزهای ماه مه یعنی اواسط اردیبهشت یاکو آمیدور، مشاور عالی امنیت ملی اسرائیل نیز با هدف گفت‌وگو پیرامون برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی به شماری از کشورهای اروپایی سفر کرده است. آخرین صحنه این تکاپو سفر اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل در روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت به واشنگتن بود. این سومین سفر وی در چند ماه اخیر به آمریکاست. به نظر می‌رسد که همه این سفرها که با سفر هفته گذشته کاترین اشتون، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا برای گفت‌وگو با مقامات اسرائیلی تکمیل گشت، بر سر چیزهایی است که اسرائیل از غربی‌ها در قِبال پذیرفتنِ حق ایران برای غنی‌سازی اورانیوم با غلظت پائین -یعنی همان ۳.۵٪ مطالبه می‌کند. حقی که پذیرش ضمنی آن از سوی گروه ۱+۵ به گشایش قفل مذاکرات ایران با این گروه و همچنین با آژانس انجامید.

سفر غیرمنتظره آمانو به ایران که برای امروز یعنی دوشنبه اول خرداد برنامه‌ریزی شده است را نیز باید در چارچوب همین شتاب جهانی برای رسیدن به توافقاتی جدی پیش از رفتن به بغداد دانست. حضور آمانو در تهران به عوض مذاکره هرمان ناکارتس، معاون مدیرکل در امور پادمان‌ها وعلی‌اصغر سلطانیه در وین در واقع معنایی جز”دوفوریتی بودن” لزوم رسیدن به یک توافق حتمی میان ایران و آژانس پیش از جلسه بغداد ندارد.

آخرین نشانه این شتابزدگی تصویب تصویب قطعنامه ای است در روز ۵ شنبه ۲۸ اردیبهشت توسط مجلس نمایندگان آمریکا که با تشدید فشار به باراک اوباما، ضمن هشدار در خصوص خطر دستیابی ایران به سلاح هسته ای از وی خواسته اند تا فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی را برای پایان بخشیدن به برنامۀ هسته ای ایران را افزایش دهد .متن این قطعنامه که از سوی لابی هواداران اسرائیل موسوم به آیپک مورد حمایت قرار گرفته بود، با اکثریت آرأ، ۴۰۱ رأی موافق و ۱۱ رأی مخالف به تصویب رسید. در این قطعنامه نمایندگان کنگره هشدار داده اند که زمان برای جلوگیری از دستیابی ایران به ظرفیت و توانایی لازمه برای تولید سلاح هسته ای بسیار محدود است، و از باراک اوباما خواستند تا زمان دستیابی به توافقی با دولت جمهوری اسلامی افزایش فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک علیه ایران را ادامه دهد

صاحبنظران بر این عقیده‌اند که تصویب بودجه سالانۀ وزارت دفاع ایالات متحده در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت را باید موافقت تلویحی مجلس نمایندگان آمریکا با استفادۀ احتمالی این کشور از ابزار نظامی علیه رژیم ایران به شمار آورد. در واقع هر چند نمایندگان مجلس در قطعنامۀ خود به استفاده ازقدرت نظامی اشاره ای نکرده اند، اما به وضوح تأکید کرده اند که سیاست آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی مقابله با آن است و نه تلاش برای مهار این عملکرد. تحلیل‌گران میزان بودجه تصویب شده که ۴ میلیارد دلار بیشتر از بودجۀ درخواست شده از سوی رییس جمهوری آمریکا و ۸ میلیارد دلار بیش از توافق صورت گرفته میان دو حزب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا در تابستان گذشته است را مهمترین دلیل برای ارتباط تصویب این بودجه با “مجوز کنگره” برای تهاجم نظامی به ایران در صورت لزوم می‌دانند.

مخالفان شتابزدگی

مقابله با طرح‌های دوفوریتی‌ای که در خطوط بالا به آن اشاره شد نیز به اندازه همان شتابزدگی‌ها آشکار و شفاف هستند. از سویی در درون هیئت حاکمه اسرائیل عده‌ای به روشنی مخالفت خود را با سیاست اهود باراک اعلام کرده‌اند و از سوی دیگر نیز جمهوری‌خواهان سنای آمریکا از تصویب طرحی جلوگیری کردند که بر اساس آن قرار بود حلقه تحریم‌ها علیه ایران تنگ‌تر شود.

دن مریدور معاون نخست‌وزیر اسرائیل وپسر پایه‌گذار حزب هروت با اعلام اینکه موافق گسترش تحریم‌ها علیه ایران است یادآوری کرده که حمله به ایران را احمقانه می‌داند. او که سابقه عضویت در حزب لیکود، بزرگ‌ترین جناح محافظه‌کار در اسرائیل را نیز دارد و پیش از این نیز عضو پارلمان اسرائیل (کنست) بوده است گفته که “فکر می‌کنم این اقدام به ما آسیب می‌رساند. به نظر من این یک اشتباه است”. او که خطر برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی علیه اسرائیل را بسیار جدی ارزیابی می‌کند، یادآور شده است که ” برنامه هسته‌ای ایران در پی تحریم‌ها کاهش شدید سرعت پیدا کرده است”.

در فهرست کسانی که در مقابل این شتابزدگی ایستادگی می‌کنند مسلماً باید سناتورهای آمریکایی را که روز پنج‌شنبه ۲۸ اردیبهشت از تصویب طرحی جلوگیری کردند که هدف اصلی آن سخت‌تر کردن تحریم‌ها در حوزه نفت ایران بود قرار داد. بسته‌ی تحریمی جدید در پی آن است تا هر گونه مبادلات تجاری با ایران را قطع کند. بر اساس مفاد این طرح شرکت‌های ماهواره‌ای اروپایی که به شبکه‌های دولتی جمهوری اسلامی خدمات ارائه می‌کنند، تحریم می‌شوند. همچنین بانک‌های خارجی‌ای که به داد و ستدهای مالی صنایع نفت و شرکت‌های فعال در زمینه نقل و انتقال نفت ایران نیز در کانون توجه این تحریم‌ها قرار داشته‌اند. هر چند برخی از صاحبنطران عدم تصویب این طرح را در چارچوب رقابت ریاست جمهوری آمریکا می‌دانند اما پاسخ سناتور میچ مک‌کونل، رئیس فراکسیون جمهوری‌خواهان سنا به روشنی از عدم علاقه این سناتورها به غلطیدن در شتابزدگی حاصل از قرار روز سه خرداد حکایت می‌کند. سناتور مک‌کونل به خبرنگاران گفت که “آن‌ها پیش‌نویس طرح را در آخرین ساعات از وقت کاری چهارشنبه دریافت کرده‌اند و برای بررسی آن […] به زمان نیاز دارند”.

دستپاچگی و ندانم‌کاری

در مقایسه با روشنی مواضع طرف‌های غربی و اسرائیلیِ ماجرا، جمهوری اسلامی مدام به کارهایی دست می‌زند که از دستپاچگی و ندانم‌کاری حکایت می‌کند. به اظهارات حمیدرضا مقدم‌فر در مقدمه نوشته اشاره کردم. او که روز پنجشنبه، ۲۰ اردیبهشت در مراسم “سرگروه‌های حلقه‌های صالحین” در یزد، سخنرانی می‌کرد به ناگاه به آنچه به طور روشن و مشخص خط اصلی سیاست خارجی کشور را تشکیل می‌دهد یعنی مثبت خواندن مذاکرات حمله کرد و گفت که انتشار خبر مبنی بر موفقیت مذاکرات و احتمال دست یافتن به توافق با غرب “نگران کننده است و زخم به افکار عمومی ما وارد شد.” چرا؟ به دلیل اینکه انتشار مسرت‌بخش این خبرها گویا این معنا را می‌دهد که ما از تحریم‌ها ناراحتیم و نیازمند غرب. حال آنکه مقام رهبری بارها “در خصوص پیروزی ما در تحریم‌ها” گفته‌اند. آقای مقدم‌فر یا نمی‌داند که اخبار مربوط به مذاکرات هسته‌ای پس از چک شدن در دو الی سه “محل” مختلف به مطبوعات می‌رسد و مطبوعات جز انتشار همین اخبار “واصله” حق انتشار اخبار دیگری را ندارند؛ یا نمی‌داند. اگر می‌داند و این حرف‌ها را زده که لابد باید حرف‌هایش را به حساب مخالفت با خط رسمی سیاست خارجی که همه می‌دانند متولی‌اش خود رهبری است گذاشت؛ و اگر نمی‌داند که باید به حال سپاهی که معاون فرهنگی‌اش تا این حد از واقعیت‌های مملکت بی‌اطلاع است نگران شد.

اینکه معاون “فرهنگی” سپاه از این ندانم‌کاری‌ها بکند شاید اشکالی نداشته باشد. مشکل اصلی در ندانم‌کاری‌ای است که منشاء آن یکی از نفرات اول تیم مذاکره کننده‌ی ایران یعنی سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی است. خبرگزاری‌های رسمی کشور در روز ۵ شنبه ۲۸ اردیبهشت خبری را منتشر کردند مبنی بر اینکه جلیلی گفته است که فردا (یعنی یا همان ۵ شنبه یا جمعه) درباره تحریم‌ها و پرونده هسته‌ای “مسائل مهمی” به اطلاع مردم خواهد رسید. گویا قرار بوده که این اظهارات مهم در سخنرانی جلیلی در دانشگاه علم و صنعت در اولین “همایش ملی اقتصاد مقاومتی” درموضوع “تحریم ها و ارتباط آن با پرونده هسته ای و مذاکرات بغداد” گفته شوند. مطبوعات کشور نه فقط بازتابی از این سخنان مهم در روزهای شنبه و یکشنبه منتشر نکردند، بلکه اصلاً صحبتی هم از آن کنفرانس به میان نیامد.

در عوض تنها کسی که از یک تریبون رسمی در این زمینه صحبت کرد آیت‌الله امامی کاشانی بود که از تریبون نماز جمعه گفت: “جمهوری اسلامی نظامی باوفا و راستگو است ” و از کشورهای غربی خواست اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای را در مورد حرام بودن سلاح اتمی را جدی بگیرند و “به این مسئله توجه کنند.” وی همچنین خطاب به طرف‌های غربی مذاکره گفت که “شما که خود را معیار می‌دانید به سراغ انصاف بروید و در مذاکرات بغداد صداقت ایران را مورد توجه قرار دهید”. آیت‌الله امامی کاشانی همچنین به غربی‌ها گفت شد که “استادان دانشگاه‌های شما بعد از اجلاس استانبول گفتند که آمریکا باید تحریم‌های ایران را لغو کند و اذعان کردند که لغو نکردن این تحریم‌ها نشانه لجاجت و بی‌صداقتی امریکاست.”

آخرین ورود کننده‌ی دستپاچه به موضوع مذاکرات هسته‌ای سایت منتسب به محسن رضایی بود که در نوبت‌های مختلف در مقام منتقد و مشاور دولت حرف‌هایی را زد که از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دور از انتظار بود. سایت خبری تابناک روز ۲۱ اردیبهشت با اشاره به بیانیه‌ی ۲۷ کشور اروپایی که خواستار توقف غنی‌سازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی شده‌اند مقاله‌ای نوشت با عنوان “چه کسی اروپای پیر را علیه ایران جسور کرد؟”. تابناک ابتدا به توصیف جو نشست استانبول اشاره می‌کند و می‌نویسد: “جو کلی حاکم بر پرونده هسته‌ای ایران پس از نشست استانبول، حاکی از مناسب بودن فضا برای رسیدن دو طرف به توافق، با رعایت حق ایران در پیشبرد برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای بود”. تابناک بر این نظر است که “با این حال، این جو دیری نپایید و روند رخدادها در چند روز گذشته، فضای جهانی را به کلی تغییر داده است”. نگاهی به فهرست کسانی که مسئول این تغییر وضعیت هستند حقیقتاً خواننده را نگران می‌کند. تابناک می‌نویسد “در کنار تلاش‌های اسرائیل، اظهارات برخی مقام‌های ارشد ایران، از جمله سخنان سفیر جمهوری اسلامی در مسکو و وزیر خارجه علی‌اکبر صالحی در مورد امکان توقف غنی‌سازی، در این وضعیت موثر بوده است”.

درخشش سایت تابناک در مقام مشاور دولت، دستِ کمی از اظهارات درخشان این سایت در مقام منتقد ندارد.روز ۲۷ اردیبهشت تابناک یادداشت دیگری را منتشر کرد با عنوان “راهبرد جدی آمریکا در قبال مذاکرات هسته‌ای ایران”. در این یادداشت به تلاش‌هاتی آمریکا برای متقاعد کردن خریداران نفت ایران برای کاهش خرید خود به عنوان اهرم فشار در مذاکرات اشاره شده است. اشاراتی که مسلماً درست هستند. اما در پایان این یادداشت آمده است “مهمترین جنبه از این سیاست یکپارچه اما چندبعدی آمریکا، در مطرح شدن دوباره موضوع خروج نام گروهک منافقین از لیست گروه‌های تروریستی آمریکا نمود پیدا کرده است”. البته توضیح داده شده که این استنباط تابناک است از اینکه مطبوعات غربی یکی از بخش‌های مهم خبری و تحلیلی خود را در روزهای گذشته به ” بررسی احتمال انجام چنین کاری از سوی آمریکا” اختصاص داده‌اند.

تابناک بر این نظر است “که دولت آمریکا می‌کوشد با بازی با کارت این گروهک، به زعم خود هشداری را متوجه ایران کند که در صورت همراهی نکردن ایران با غرب در مذاکرات، با به رسمیت شناختن دشمن شماره یک جمهوری اسلامی ایران، به این امر واکنش نشان خواهد داد”. و سپس هشدار به “مذاکره کنندگان هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران که با آگاهی تمام از این جنگ سرد، در راستای حداکثر کردن منافع کشورمان وارد مذاکرات شوند”. کسی نیست به سایت دبیر مصلحت نظام توضیح دهد که اولا نامیدن سازمان منافقین به عنوان دشمن شماره یک جمهوری اسلامی ایران خبط بزرگی است. دوم اینکه “مطبوعات غرب” در این نامگذاری کلی چه ارتباطی به نیت دولت آمریکا دارند. سوم اینکه طرح این نوع هشدارها به صورت عمومی فقط می‌تواند به نفع طرف دیگر مذاکره باشد.

تنهایی ایران

مذاکره کنندگان هسته‌ای ایران در شرایطی به پای شاید حیاتی‌ترین مذاکره بین‌المللی کشور می‌روند که معاون فرهنگی سپاه آنان را افتاده در دام غرب می‌داند؛ حرف‌های مهم دبیر شورای امنیت‌ملی را در رابطه با “تحریم ها و ارتباط آن با پرونده هسته ای و مذاکرات بغداد” کسی بازتاب نمی‌دهد (شاید هم نمی‌گذارند که گفته شود)؛ برای جدی گرفتن اظهارات شخص اول مملکت نیاز به قسم و آیه از تریبون نماز جمعه است و دبیر شورای مصلحت نظام نیز سفیر ایران در روسیه و وزیر امور خارجه را همسو با اسرائیل می‌شمارد و به آمریکا در مورد “اهمیت” سازمان منافقین مشاوره می‌دهد. تمام اینها در شرایطی که طرف‌های دیگر مذاکره، هم برنامه‌های دوفوریتی و هم مخالفت‌های‌شان با شتابزدگی را در نظمی هماهنگ به پیش می‌برند. تنهایی ایران حقیقتاً حد و مرزی ندارد.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.