کارگران در ایران در حالی به استقبال روز جهانی کارگر میروند که علاوه بر اینکه از حق قانونی گردهم آیی و یا راهپیمایی برای بزرگداشت این روز محرومند با محرومیت های روز افزون دیگر ناشی از بحران سازی های نظام استبدادی نیز رو برویند. سندیکاهای کارگری به شدت تحت فشارند. با وجود اینکه کارگران ایران از اعتراض به وضع موجود و یا تقاضاهای مشروعشان که فراهم آمدن حد اقل امنیت کار و محیط سالم کاری است منع میشوند ولی مبارزه خستگی ناپذیر آنها برای احقاق حقوقشان بدون وقفه ادامه دارد.
کارگرانی که در دو محاصره قرار گرفته اند چه بکنند ؟
استبداد سرمایه داری تمام نیروهایش را جهت فشار به استبداد حاکم بر ایران بسیج کرده است . ایران را تهدید جهانی نشان گرفته است و در این امر تا بدانجا پیش رفته که ایران، در سیاستهای داخلی کشورهای اروپایی نقش مهمی را بازی می کند ، در انتخابات گوناگون در این کشورها، بخصوص نزد گرایشهای راست، از این تهدید و اینکه کدام گروه فشار بیشتری بر ایران می آورد به عنوان اهرمی برای جلب افراطی ترین گرایشها استفاده می شود و از هم سبقت می گیرند و قول فشار و تحریم های بیشتری نسبت به ایران را میدهند . اما این سیاست تحریم اقتصادی ، بیشتر، اتخاذ سیاست فشار به طبقه فقیر جامعه است تا نظام حاکم بر ایران .
کارگر ایرانی، از یک سو، تحت فشار ناشی از نبود قطعات یدکی برای صنایعی که در آنها مشغول به کار است و در نتیجه تعطیل شدن آنها و از دیگر سو سیاست غلط اقتصادی مافیاهای حاکم برایران مبنی بر واردات گسترده و عدم حمایت از تولید داخلی، هر روز با مشکلات کمبود کار و بیکاری ناشی از آن روبروست .
استبداد حاکم بر ایران دربادی امر چون دیگر حکومتهای استبدادی با جو بحران سازی توانسته است حکومت کند ، امروز بهانه های کافی جهت سرکوب بیشتر مردم و مخصوصا طبقه ستم دیده اقتصادی کشور، از طرف کشورهای سلطه گر را نیز پیدا کرده است .
کارگران ایرانی همچون دیگر اقشار فقیر جامعه ایران با آینده ای مبهم دست به گریبانند .به دلیل افزایش نرخ اقلام مصرفی، سبد هزینه خانوار کارگری، نرخ خط فقر از یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان در سال ۹۰ به یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان افزایش یافته است و با توجه به این که نرخ خط فقر شدید ۷۰۰ هزار تومان برآورد می شود ، طبق مصوبه مزدی در سال ۹۱ کارگرانی که پایه دستمزد یعنی 390 هزار تومان دریافت میکنند ،زیر خط فقر شدید در محدوده خط بقاء (خط مرگ) گذران معیشت میکنند.
60 درصد از کارگران قانونى کشور دستمزد پایه دریافت میکنند و کارگران براى فاصله گرفتن از خط بقا و رسیدن به خط فقر شدید به شغل هاى دوم و سوم روى آوردهاند.
آمار تازه منتشر شده بانک مرکزی از هزینه و درآمد خانوارهای شهری در ایران در سال ۸۹، حکایت از فقیرتر شدن خانوار ها دارد«در سال ۸۹ هزینههای خانوارهای شهری در ایران، چهار میلیون تومان بیشتر از درآمدشان» بوده است .
این فقرنه تنها دامن کارگران بلکه کارمندان و دست فروشان و جوانان بدون شغل و زنان جویای کار و … را نیز شامل می شود ودر این میان ستمی که زنان کارگر و جویای کار میرود مضاعف است.
بیکاری در ایران بی داد می کند.
تعداد بیکاران در 7 سال اخیر تقریبا دو برابر شده است و نرخ بیکاری علیرغم ادعای دولت نه تنها به 3/12 درصد کاهش نیافته ، بلکه نرخ بیکاری فارغ التحصیلان زنان 50 و مردان 30 درصد برآورد می شود. نرخ واقعی بیکاری هم اکنون بیش از 23 درصد است .
هیچگاه تا این اندازه زنان جویای کار نبوده اند . البته با کمترین امکانات اشتغالی نیز روبرو هستند .
نرخ بیکاری زنان در کشور بسیار بالاست . بر اساس آمارهای رسمی مرکز آمار ایران، پانزده استان کشور با نرخ بیکاری بالای ۵۰ درصد زنان زیر ۲۹ سال مواجه هستند. همچنین ۱۰ استان کشور نیز نرخ بیکاری بالای ۶۰ درصدی را برای زنان همین گروه سنی دارند. کرمانشاه ۷۷ درصد، کهکیلویه و بویراحمد ۷۶ درصد، کرمان ۷۴ درصد، ایلام ۷۱ درصد، لرستان ۷۰ درصد، سمنان ۶۸ درصد، اردبیل ۶۶ درصد، فارس ۶۵ درصد، چهارمحال و بختیاری و کردستان هریک ۶۴ درصد.
این زنان جویای کار در پی فراهم کردن لقمه نانی برای فرزندان خود هستند که با نبود امکانات اشتغال روبرو گردیده اند .
دولت احمدی نژاد در چند سال گذشته نهال تولید را خشکانده و واردات را محور اقتصاد کشور کرده است . واردات 64 میلیارد دلاری در سال گذشته و قاچاق 25 میلیارد دلاری فرصت و توان تولید را از بسیاری از تولید کنندگان داخلی گرفته و پولهای میلیون دلاری به جیب سلطانهای وارد کننده کالا ریخته است . سیاستهای ضد استقلال طلبی در زمینه اقتصاد ، آینده بسیار تاریکی را برای نسل جوان ایران ترسیم نموده است . فقر بیش از حد و بیکاری جامعه را به بیماریهای افسردگی و ندانم کاری مبتلا نموده است .
کارگران ایران با وجود خفقان بیش از حد نظام ولایت فقیه ، در سال گذشته توانستند 75 مورد اعتصاب و اعتراض داشته باشند . بازداشت ۴۵ فعال کارگری و احضار ۴۳ تن دیگر از ایشان در سال ۹۰ نیز از دیگر موارد ایستادگی کارگران را جهت محقق شدن حقوق اولیه آنها می باشد .
هر کس حق دارد مالک بر سعی و عمل خویش و آنچه از آن بدست می آورد باشد . هیچ انسانی را نمی شود از این حق محروم کرد . هر کس حق دارد کارى را که دلخواه اوست انتخاب کند بشرط آنکه کارش ناقض حقوق انسانها و طبیعت در نتیجه مایه خرابى طبیعت و زیان جامعه نباشد. حق فرد است که به کاری مجبور نگردد که دلخواه او نیست .در نظامی که ولی فقیه خود را مالک بر جان و مال و ناموس مردم می داند و حقی برای کسی از کارگر و غیر کارگر قائل نیستند مقاومت کارگران ایرانی نشان و نمود مقاومت ملتی است برای احقاق حق حاکمیت خود.
بدین خاطر این مقاومتها ،اعتصابها ، تظاهرات کارگران ایران از اهمیت بسیاری در تاریخ مبارزاتی کشور برخوردارند و وجدان ملی را به مقاومت برای احقاق حقوق و استقرار نظامی درخور ایران و ایرانی بیدار نگاه می دارند.
از اینرو بایستی مانع اصلی بهره مند شدن آحاد ملت از حقوق خود و حق حاکمیت ملی را که همان استبداد و نظام حاکم بر ایران است ،را با اراده استوار از پیش پا برداشت و شالوده های حکومتی مردم سالار که مدافع حقوق همگان است را استوار نمود .
روز جهانی کار گر بر تمامی کار گران بویژه کارگران ایران مبارک باد
مجامع اسلامی ایرانیان
12 اردیبهشت 1391برابر با اول ماه مه2012