نگرشی بر حقوق بشر

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

sheikhehpoor 01اسو شیخه پور

حقوق بشر مفهوم تازه ای است که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمده است. برداشتهای مختلف از آن در فرهنگ های متفاوت موجب مجادله در باب حقوق بشر گردیده است. هر یک از برداشت های رایج در باب حقوق بشر به لحاظ فرهنگی و اخلاقی به سنت فلسفی و فرهنگی جوامع مختلف بستگی دارد.

سرزمین ایران با پیشینه فرهنگی غنی و تمدن ساز خود از جمله پیشروان تدوین و اجرای حقوق بشر در جهان می باشد. با بررسی در تاریخچه حقوق بشری ایران فرضیه اندیشه «حقوق بشر امروزی یک پدیده غربی است» مردود می گردد. بدین ترتیب سوال اینست که، آیا فرهنگ های مخالف با نگاه اخلاقی خود حقوق بشر را تعریف می کنند؟

تدوین اصول و مبانی حقوق بشر و فرهنگ احترام به حقوق بشر و رعایت اجرای آن برای همه دولتها امری ضروری است. از همان زمان تدوین منشـور و تشکیـل سازمـان ملل متحد برداشتهای متفاوتی از آن به وجود آمده است. زیرا حقوق بشر گرچه محصول تمدن جدید و مدرنیّت است ولی اینکه بخواهیم آن را در قالب یک تمدن خاص محدود نماییم صحیح نمی باشد. با سیر در ادبیات، عرفان ، عقاید و مذاهب مختلف می بینیم که دعوت به برابری و برادری و نوع دوستی یکی از اصول اولیه آن اندیشه ها می باشد. باید گفت، حقوق بشر نتیجه قرن ها تلاش اندیشه انسانهایی است که توانسته اند با شکل گیری های متفاوت از حق طبیعی هر انسان در روایت هایو غیر مذهبی وارد باورها  و اندیشه های انسانی بکند.

این درست نیست که گروهی یا کشورری بگوید ما اولین کسانی بودیم که حقوق بشر را در جهان بیان می کنیم. از طرفی حقوق بشر امروزی یک پدیده غربی هم نیست. امروزه بهتر است برای درک بهتر از آنچه که حقوق بشر جهان نامیده می شود ، تلاشی صورت گیرد تا آنچه در تفکرات یک ملت و مذهب درباره حقوق بشر وجود دارد آنرا جمع آوری و تدوین نمود تا این تفکر بتواند ریشه در پایه های فکری یک جامعه داشته باشد و افراد با اعتقاد و آگاهی به آن روی آورند.

در این راستا با مطالعه موردی روی منشأ پیدایش حقوق بشر  به ویژه در ایران، در رابطه با تفکر اندیشه های ایرانی با حقوق بشر امروزی به بررسی موضوع بپردازد. از اینرو هدف اصلی اینست که با روشنی و درایت بتوان اندیشه حقوق بشر که اولین و حیاتی ترین حقوق انسانی در جوامع امروزی است ، به روشنی در جهان پیاده نمود. چنانکه کمبودهایی در اندیشه متفکران این امر باشد، با پشتکار متخصصان و آگاهان حقوق بشر، موانع موجود را هم رفع نمود.

 حقوق بشر درایران و ملل باستان

گفته می شود نخستین اعلامیه حقوق بشر در جهان در روز 29 اکتبر سال 539 قبل از میلاد در ایران باستان و در زمان کوروش بزرگ هخامنشی بوده است این اعلامیه که حدود 2548 سال پیش در روز 13 اکتبر سال 539 قبل ازمیلاد زمانیکه شهربابل به تصرف کوروش درآمده بود، صادر شده است. امروزه این سند به عنوان نخستین منشور ملل وحقوق انسان شناخته شده است.

کوروش ذوالقرنین  دراین منشور تاریخی برده داری را ممنوع کرده و به بازگرداندن همه اسیران و بردگان به سرزمین های متبوعشان ، دستور داده است . او در این منشور ادیان بومی را آزاد گذاشت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت و همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد و خانه های ویران شده آنان را از نو ساخته ساخت و … آنطوریکه خود می گوید: من برای همه مردم، جامعه ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم ، بشود که دل ها شاد گردد.  این روند حقوقی و تاریخی زمانی واقع می شود که معمولاً قدرت های غالب بدون رحم وشفقت، مردم مغلوب را قتل عام می کردند و هیچگونه حقوقی برای آنها قائل نبودند وآراء و نظرات خود را به آنان تحمیل می کردند. در تحولات سیاسی یونان و روم قدیم هم می خوانیم که: رواقیان بیش از گروه های دیگر در امر حقوق بشر مؤثر بودند و برای اولین بار آئین قانون و حقوق طبیعی را را بنیاد نهادند و رومیان هم بعدها بر همین اساس  حقوق خاص بیگانگان یا به زبان امروزی حقوق بین الملل را معتبر شناختند.

این سؤال همواره می تواند قابل طرح باشد که تاریخ حقوق بشر در ایران از چه زمانی آغاز شده است. پاسخ به این سؤال نمی تواند چندان دقیق باشد، همچنان که برخی از نویسندگان آنرا به دو هزار سال قبل از میلاد نسبت می دهند، در حالی که برخی دیگر حقوق بشر را در قرن بیستم یعنی چهار هزار سال بعد در قرن بیستم قابل درک می دانند. بدین لحاظ با جمع این دو دیدگاه

زمینه های تاریخی حقوق بشر ایران را در دو دوره می توان بررسی کرد:  

اول: تاریخ باستانی حقوق بشر در ایران 

– قانون حمورابی: قانون حمورابی که حدود 1730 قبل از میلاد تدوین شده نخستین متن حقوقی نوشته ای است که با بیان قواعد متنوع حاکم بر روابط انسانی، می توان آن را کم و بیش مرتبط با حقوق بشر امروزی دانست. ( هاشمی، 84 : 113 )

این قانون که مشهور به ده فرمان می باشد بر روی ستونی از سنگ به صورت زیبایی نوشته شده که در سال 1902، از میان کاوش های باستان شناسی در جنوب غربی ایران در شهر شوش به دست آمده و هم اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری می شود، گفته می شود مانند شریعت موسی از آسمان نازل شده است. ( دورانت، 65 : 260 )

در قسمتی از مقدمه این قانون آمده است: « آنو  و بل   به من، که حمورابی و شاهزاده والامقام و پرستنده خدایانم، فرمان دادند تا چنان کنم که عدالت بر زمین فرمانروا باشد، گناهکاران و بدان را براندازم، از ستم کردن توانان بر ناتوان جلوگیرم. منم حمورابی که هنگام سختی، دست کمک به جانب ملتم دراز کرده ام و مردم را بر آنچه در بابل دارند ایمن ساخته ام، من حاکم ملت و خدمتگزاری هستم که کارهای او مایه خشنودی آنو است.» ( همان، 261 ) در این قانون، آزادی نشانه ترین حقوق در کنار سخت ترین و وحشیانه ترین کیفرها قرار می گیرد. قانون احکام جان در برابر جان، چشم در مقابل چشم ( ماده 196 ) استخوان در برابر استخوان ( ماده 197 ) و دندان در برابر دندان ( ماده 201 ) و داوری به روش آزمایشی ( اوردالی )   از یک سو و در کنار آن

روش های قضائی دقیق و حکیمانه ای که از سختی و استبداد مرد نسبت به همسرش جلوگیری می کند از سوی دیگر، جالب توجه می باشد. در مجوع 282 ماده این قانون قواعد و حقوق و کیفرهای مربوط به اصول منقول و غیرمنقول، بازرگانی، صنعت، کار و خانواده و آزارهای بدنی به تفکیک بیان شده که به نظر می رسد در آن زمان بسیار مترقی و چراغ راهنمای قافله تمدن بوده باشد. ( همان، 261 )

2- فرمان کوروش کبیر: کوروش کبیر مؤسس سلسله هخامنشی ( 559- 529 ق. م ) از جمله پادشاهانی به شمار می رود که نام او در مقابله با بدی ها و اصلاح امور، در تاریخ به نیکی یاد شده و رفتار او را پیامبر گونه می دانند. ( هاشمی، 84 : 116 ) برخی معتقدند و تأیید می کنند، کوروش همان ذوالقرنین مذکور در قرآن می باشد و خداوند به او در روی زمین قدرت بخشید و همه امکانات را در اختیارش قرار داد تا برای دادگستری گام بردارد. ( طباطبائی، ج 13 : 658- 664 ) کوروش کبیر، با تصرف بابل (538 یا 539 ق. م ) قوم یهود را که بخت النصر به اسارت برده بود و تعداد آن بالغ بر چهل هزار می شد، آزاد ساخت و آنچه را از ایشان ربوده شده بود، بازگردانید. دادگری و خوش رفتاری با اقوام و ملل مغلوب و آزادی ادیان آیین جهانداری کوروش بود.

 علاوه بر رفتارهای پسندیده زمامداری، کوروش اعلامیه ای صادر کرد و فرمان داد آنرا بر استوانه ای سفالی نقش کنند تا همگان با مشاهده آن بدانند، او اراده کرده است به مللی که تاکنون تحت ستم پادشاهان جبار بوده اند، از آن پس می توانند با امنیت خاطر به زندگی خویش ادامه دهند. متن این فرمان که از آن به عنوان نخستین اعلامیه حقوق بشر در تاریخ یاد

می کنند به شرح ذیل است:

« من، کوروش، پادشاه جهان، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و آکد، شاه چهارگوشه جهان، پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه ( شهر ) انشان، نبیره چیش پیش، شاه بزرگ، ….. از تخمه پادشاهی جاودانه، کن که پادشاهیش را خداوند ( مردوک ) و نبو دوست می دارند و از بهر شادی دل خویش پادشاهی او را خواهانند، آنگاه که سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام بر می داشتند، من نگذاشتم کسی در تمامی سرزمین های سومر و آکد ترساننده باشد. من بابل و همه شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم… درماندگی هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیکاری برهانیدم. ( ارفعی، 56 : 18- 17 ) من نیازمندیهای بابل و همه پرستشگاه های آن را در نظر گرفتم و در بهبود وضعشان کوشیدم شهرهای مقدس آنسوی دجله را که مدتی دراز پرستشگاه هایشان دستخوش ویرانی بود تعمیر نمودم و پیکر خدایانی را که جایگاه آنها در میان آنان بود به جای خودشان بازگرداندم و در منزلگاهی پایدار جای دادم. من همه ساکنان آنها را گرد آوردم و خانه هایشان را به آنان باز پس دادم، باشد که تمام خدایانی که من در پرستشگاه هایشان جای داده ام روزانه مرا در پیشگاه بعل و نبو دعا کند. باشد که زندگانی من دراز گردد…» ( آزاد، 82 : 55- 54 ).

دوم: سیر تحول حقوق بشر ایران در قرون اخیر

کشور ایران، به دلیل پاره ای موضع گیری های تاریخی انسان دوستانه و فراگیر، همچون فرمان به یاد ماندنی کوروش کبیر که اشاره شده است و نیز تعالیم ارزشمند ادیان الهی، به ویژه زرتشت و اسلام، با مفهوم کرامت انسانی که زینت بخش « حقوق بشر » امروزی است، آشنایی دیرین دارد. درک این مراتب در دیوان اشعار شعرای گرانقدری چون مولوی  و سعدی  نشان دهنده تداول مضمون ارزشمند « حقوق بشر » در فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان می باشد.

اما تاریخ سیاه استبداد حکمرانان در این سرزمین (ایران) ، همانند دیگر نقاط دنیا، حکایت از تضییع حقوق مردم دارد. البته، در این میان نهضت های آزادیخواهانه از جمله دو انقلاب مشروطه (1324 قمری ) و اسلامی ( 1357 شمسی ) را نمی توان نادیده گرفت.

ره آوردهای سیاسی و قانونی آنها را می توان از نقاط عطف تاریخ ایران به شمار آورد:

1- انقلاب مشروطیت و نهضت آزادیخواهی: انقلاب مشروطیت را می توان فرآیند برخورد اندیشه های بیرونی و درونی دانست که روشنگری و توسعه فکری را در فضای سنتی ایران که تا آن زمان در بند سلطنت مطلقه شاهنشاهی  بود، به جریان بیندازد.

در جلوه بیرونی، روابط اجتناب ناپذیر و روزافزون صنعتی، تجاری، سیاسی و فرهنگی ایران با دیگر کشورها که اثرات انتقالی سنت شکنی را به همراه آورد و مردم ایران را با مفاهیمی همچون آزادی، برابری و دمکراسی آشنا ساخت. در این میان فکر اندیشمندان ایرانی و آشنا با اندیشه های سیاسی و اجتماعی غرب در پی ریشه کن کردن استبداد و تشکیل یک نظام مشروطه با مشارکت مردم آنگونه که در غرب رواج دارد، می باشد.

– انقلاب اسلامی و دستاوردهای حقوق بشری آن:

 کشور ایران، با پشت سر گذاشتن تجربه مشروطیت و ناکامی های آن، به علت استبداد شاهنشاهی، سرکوب آزادی خواهان و تلاش حکومت برای غیرمذهبی کردن نظام سیاسی کشور، به تدریج بار دیگر مخالفت های مردم ، رهبران دینی و نیز روشنفکران را به دنبال داشت. از طرفی آمادگی فکری جامعه، زمینه حرکت گسترده مردمی را فراهم ساخت. در این میان نقش خمینی به عنوان مرجع دینی و در عین حال آشنا به ترفندهای سیاسی مردم گرایانه و ضد استبدادی تعیین کننده بود. بر این اساس انقلاب اسلامی و نهایتاً جمهوری اسلامی را باید مبتنی بر اعتقادات اسلامی اکثریت مردم دانست.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان سند حقوقی نظام سیاسی کنونی کشور ایران، در اصول متعدد فصل سوم ( اصول 19 تا 42 ) و پاره ای از اصول دیگر، جایگاه ویژه ای را برای حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم قائل شده و در اصل نهم، آزادی را یکی از محورهای اصلی و غیرقابل سلب نظام سیاسی کشور قرار داده است. این حقوق و آزادی ها که در بندهای مختلف این فصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت ********، در عناوین ذیل قابل دسته بندی می باشد:

1- امنیت عمومی حیثیت، جان، مال، شغل و حقوق ( اصل 22 و 25 ) و امنیت خصوصی مسکن، خلوت و اقامت ( اصل 25 و 33 )

2- امنیت قضایی در اصول برائت ( اصل 37 )، تعقیب قانونی ( اصل 32 ) محاکمه عادلانه با حق انتخاب وکیل ( اصل 35 ) و محاکمه علنی ( اصل 165 )، قانونی بودن جرائم و مجازات ها ( اصل 36 و 169 ) و امنیت متهمین و محکومین ( اصل 38 و 39 ).

3- آزادی های عقیده ( اصل 23 )، بیان ( اصل 24 )، احزاب ( اصل 26) و اجتماعات (اصل 27 ).

4- حقوق و آزادی های افراد در اداره کشور و اشتغال به مشاغل عمومی ( اصول 6، 7، 56، 62، 100، 107، 114 و دیگر اصول آن ).

5- حقوق اقتصادی، اجتماعی ( اصول 21، 28، 29 و 43 ) و فرهنگی ( بندهای 2 تا 4 اصل 3 و اصل 30 ).

6- حقوق زنان و کودکان ( اصل 21 و دیگر اصول )، اقلیت ها ( اصول 12 تا 14 ) و پناهندگان( اصل 155 ). 

باقبول و درک توسعه فرهنگ دمکراسی ، روابط گوناگون فردی، اجتماعی و سیاسی،

شیوه های متنوعی را طلب می کنند که در نظام حقوقی داخلی هر کشور و بین المللی مورد توجه قرار می گیرد. در این راستا در حقوق داخلی ایران، موضوع حقوق بشر و حمایت از آن در نظام بین المللی، در مفاهیم حکومتی و مردمی به ترتیب ذیل قابل بررسی می باشد:

2-1) حقوق بشر در اصول قانون اساسی ایران

با شروع نهضت اسلامی در سال 1356 ، رژیم پهلوی به سفارش امریکا، فضای باز سیاسی اعلام کرد. در این راستا، احزاب آزادی های نسبی بدست آوردند، ولی رژیم نسبت به تقاضاهای حقوق بشری مردم در تظاهرات با گلوله جواب داد. عاقبت نظام پهلوی بهمن 1357 سقوط کرد.

نظام حکومتی فعلی حاکم بر ایران، حکومت جمهوری اسلامی است که با قیام و انقلاب عموم مردم ایران که خواهان سرنگونی نظام سلطنتی و استقرار نظامی براساس موازین اسلامی بودند، در بهمن ماه 1357، فوریه (1979) پدید آمد.

قانون اساسی ایران در مدت زمانی حدود 9 ماه پس از پیروزی تدوین شد و در 24 آبان ماه 1358 از تصویب مجلس بررسی نهایی قانون اساسی گذشت  و این قانون مجدداً در تاریخ دوازدهم آذرماه  1358در یک همه پرسی به تصویب ملت ایران رسید. (مهرپور، 77 : 363)

بر مبنای قانون اساسی ایران، حکومت ، نظامی است مذهبی (اصل دوم قانون اساسی) و کلیه قوانین و مقررات آن باید براساس موازین اسلامی باشد (اصل 4 قانون اساسی) دین رسمی ایران طبق اصل دوازدهم ، اسلام و مذهب جعفری اثنی جعفری است که البته مذاهب دیگر اسلامی نیز مورد احترام هستند و ادیان مسیحی ، یهودی و زرتشتی نیز به عنوان اقلیتهای مذهبی رسمی به رسمیت شناخته شده اند.

2-2) کنوانسیون های بین المللی حقوق بشری مورد تصویب ایران

دولت ایران که از 22 بهمن ماه 1357 با نظام جمهوری اسلامی اداره می شود، عضو تعدادی از کنوانسیون ها و قراردادهای بین المللی حقوق بشر است و طبعاً از لحاظ تعهد قراردادی ملتزم به رعایت و اجرای مفاد آنهاست.

دولت ایران در جریان تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل نیز در سال 1948 حضور داشته و جزء رأی دهندگان مثبت بوده است اگرچه اعلامیه از لحاظ حقوقی جنبه الزامی قراردادی ندارد ولی جزء موازین بین المللی عرفی حقوق بشری درآمده و جهانی شده است. کنوانسیون های ژنو در مورد حقوق بشر دوستانه یا حقوق بشر مربوط به جنگ نیز مورد تصویب دولت ایران قرار گرفته است.

نتیجه گیری

هر چند که حقوق بشر به نحو مطلوب محصول بشر امروز است، ولی کدام بشر؟بشری که بشرتر از دیروز است؟ اینکه می گوییم حقوق بشر بین المللی محصول آدمی ، مسلّم و غیرقابل انکار است، معنا و مفهوم آن چیست» سوالاتی از این نوع، نشان می دهد که امروزه حقوق مدوّن بشری زایده افکار غربی می باشد  اما در این مقاله به روشنی با بررسی یکی از تمدن های پا بر جا و قدیمی جهان یعنی ایران، می توان گفت بحث حقوق بشر قبلاً در تمام و یا اکثر تمدن های جهان وجود داشته است.

لذا امروزه برای توجیح مسأله حقوق بشر فراتر از یک ضرورت و دیدگاه فایده گرا باید مشروعیت نظری، عقلی و اخلاقی در جوامع مختلف هم داشته باشد.

بعنوان مثال این نکته را ضروری می دانم که هر چند حقوق بشر «قاعده» شده است، اما ریشه این مفهوم حداقل در سرزمین ایران تاریخ 2500 ساله دارد.

در این صورت ریشه مفهوم حقوق بشر به مانند بسیاری از ارزش های بشری دیگر به ادیان، تاریخ و معنویت بشر بستگی دارد.

بنابراین، باید همه تعاریق و تفاسیر معتبر از انسان و مقوله حق از کنار هم گذاشت تا به کمک آن¬ها به سراغ حقوق بشر که بزرگترین موضوع سده بیست و یکم است رفت. در این راه، نه تنها به وسیله حقوق بشر مدرنیته، بلکه با مطالعه روی حقوق بشر فرهنگ¬های متفاوت مانند ایران، می¬توان با اجرای صحیح آن به اولین و حیاتی ترین حقوق انسانی در جوامع مختلف راحت تر پرداخت.

اسو شیخه پور

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.