مایکل مبشری
کارخانجات آلمانی بطور سیستماتیک به کشورهای بحران زده و درگیر جنگ و نیز به جمهوری اسلامی ایران اسلحه و تجهیزات نظامی غیر قانونی فروش و ارسال می کنند.[۱] بخش بزرگی از این تجهیزات، قابلیت تولید و گسترش سلاحهای شیمیایی و اتمی را در اختیار خریداران می گذارند. این خبر که ۲۳ مارس ۲۰۱۳ در مجلۀ فوکوس منتشر شد ریشه در گزارش سالیانۀ بخش جنایی ادارۀ گمرک آلمان Zollkriminalamt دارد که آشکارا از افزایش صادرات و انجام این نوع داد و ستدها پرده برداشته است.
هولناکتر اینکه آمار و ارقام نشان می دهند که مقصد ¾ این صادرات در سال ۲۰۱۲ جمهوری اسلامی بوده است. سخنگوی ادارۀ گمرک آلمان همچنین عنوان کرده: “تکنولوژی ساخت آلمان که در بخش تولید سلاحهای اتمی نیز قابلیت مصرف دارد و نیز سیستمهای حامل[کلاهک اتمی] در ایران به ویژه طرفدار و مشتری دارند.”[۲]
انجام و پیشبرد بخشی از این معاملات کثیف که پول زیادی به جیب فروشندگان و دلالها سرازیر می کند با دخالت مستقیم شرکتهای مجازی و استتار شدۀ بازرگانی ایرانی که مأموران رژیم اسلامی هستند یا با آنها همکاری نزدیک می کنند ممکن می شود. به نظر من با توجه به اینکه بازرسی و اجرای قوانین در آلمان بسیار با دقت انجام می گیرد، انجام چنین تخلفاتی تنها می تواند با «چشم پوشی های بزرگ منشانه» اتفاق بیافد!
لازم به یادآوری است که آلمان بین کشورهای فروشنده و صادر کنندۀ سلاح در دنیا در ریف بسیار بالای جدول قرار دارد. با توجه به این امر که همکاری و فعالیت در زمینۀ صنایع دفاعی برخلاف قوانین کنترل سلاح و جنگ افزار است که صادرات سلاح را به مناطق درگیرِ جنگ و پر تنش اکیداً ممنوع می سازد، بنا بر این گزارشِ جراید آلمانی، بسیار دشوار قابل هضم است که دولت آلمان از روند این معملات اطلاعی نداشته است؛ به ویژه آنکه سابقۀ چنین معاملات و رفتاری از سوی دولت آلمان در طول جنگ ایران وعراق نیز معرف اذهان می باشد:
سال ۱۹۸۸ یکی از نمایندگان مجلس به نام نوربرت گانزِلNorbert Gansel از حزب سوسیال- دموکرات آلمانSPD با ارایۀ گزارشی به مجلس این کشوراظهار داشت:” دولت آلمان اقرار کرده است به ایران تجهیزات نظامی و وسایل صنایع دفاعی ارسال و تحویل داده است… که پس از آغاز جنگ نمی باید به آن مجوز داده می شد… به ویژه زشت است که پای یک شرکت متعلق به دولت در میان می باشد.” [۳]منظور نوربرت گانزل شرکت اسلحه سازی فریتز ورنرFritz Werner بود که در سال 1966 توسط آقای وِرنِر دولینگِرWerner Dollinger، وزیر خزانه داری وقت آلمان ملی شد و از آن پس رسماً به دولت آلمان تعلق یافت. شرکت فریتز ورنر در سالهای دهۀ هفتاد میلادی، مهمترین دلال و ارسال کنندۀ اسلحه به شاه ایران بود و در کنار آن، تعداد ۳۰۰ کارمند و تکنسین فنیِ این شرکت در ساختن کارخانجات تولید راکت، مهمات و سلاح با بُرد کوتاه در ایران مشغول به کار بودند. پس از قطع موقتِ فعالیتها و مراودات در این زمینه بر اثر بروز انقلاب در ایران، روابط دوباره از سال ۱۹۸۱ یعنی یک سال پس از شروع جنگ بین ایران و عراق از سر گرفته شد. یک سوی قراردادها، شرکت دولتی فریتز وِرنِر و سوی دیگر سازمان صنایع دفاع ایرانDefence Industries Organisation(DIO)قرار داشت.[۴]سال ۱۹۸۷ مجلۀ شپیگل Spiegelدر مقاله ای که در این باب منتشر کرد، اظهار داشت:” …چرخهای ساخت و تولید قطعات یدکی، وسایل و ادوات ضمیمۀ سلاح[در ایران] به گردش درآمده و سیل ماشین آلات جدید و مدرن، ماشین آلات تراشکاری مختلف و مخصوص، ابزار آلات، دستگاه های کنترل و لوازم سنجش و اندازه گیریهای گوناگون و همچنین مواد خام اولیه و هر آنچه«سازمانهای پشتیبانی و تدارکاتی سلاحِ رژیم اسلامی خمینی» جهت تجهیز و آمادگی برای جنگ نیاز دارند، به سرزمین ملایان سرازیر گردیده است.”[۵]
باید دید این باردولت آلمان چه بهانه ای برای توجیه فعالیت دلالهای خرده پا و فرصت طلبی کارخانجات اسلحه سازی آلمانی و قصور خود از کنترل معاملات این چنینی که همزمان تخلفی بارز برعلیه پیمانهای بین المللی نیز هست، دست و پا خواهد کرد!؟ نباید تعجب کرد اگر آلمانیها بگویند«پول بوی بد نمی دهد، به ویژه اینکه خواستگاه آن، کشورهای جهان سوم و مشتریان، دیکتاتورهایی چون ملایان خون آشام جمهوری اسلامی ایران باشند که جنایت، قتل و سرکوب انسانها یکی از پایه های اصلی برقراری قدرتشان است و البته از قدیم جزو مشتریان ویژۀ ما نیز بوده اند…»؛ سال ۲۰۱۲ هنگامی که آلمان به کشور اسراییل از راه مشروع و قانونی یک دستگاه زیردریایی فروخت، افراد زیادی از جمله گونتر گراسGuenter Grass، شاعر و نویسندۀ خرفت آلمانی که در ایام جوانی یک جوجه نازی و جزو تبهکاران دلیر و غیور قوم ژرمن بوده است، با سرودن شعری خنک، سبک و فرومایه که عمق ذهن علیلِ یهودستیز و نژادپرست ژرمن خودش را بیش از هر چیز دیگر برملا کرد، آلمان را به دلیل انجام این معامله به شدت نکوهش کرد[۶]؛ ولی در مورد معاملات غیر قانونی تسلیحات با جمهوری اسلامی و جنایات ملایان علیه بشریت در ایران حتا پس از برملا شدن چنین جرایمی در این مملکت کسی تمایل ندارد چیزی به روی مبارک بیاورد، چرا که سگ زرد برادر شغال است!
نتیجه: با اینکه در گزارش منتشره در مجلۀ فوکوس و یا سایر جراید آلمانی نامی از شرکت فریتز ورنر به میان نیامده است، با چنین سابقه ای از دولت آلمان و نیز انگشت شمار بودن تولیدکنندگان و فروشندگان تسلیحات در آلمان،غیر منطقی نیست از دولت این کشور انتظار داشت بجای اشک تمساح ریختن، قدری مراقب گرگهای گرسنۀ دست آموز خود در بخش صنایع دفاع، تولید وفروش تسلیحات و به ویژه دلالهای خرده پایش باشد که رد پا و اثر انگشتش را در این مراودات خبیثانه نه تنها پاک نمی کنند، بلکه برایش جرم مضاعف نیز می تراشند!
به نقل از مجلۀ آلمانی فوکوس Focus– شماره ۱۳ – سال ۲۰۱۳
لیست منابع مرجع
[1] Waffenhandel: „illigaler Waffendeal mitdem Iran“, Focus, Nr.13-2013 von 23.März 2013.
[2]همان نشریه
[3] Deutscher Bundestag, Plenarprotokoll 11/80, 19. Mai 1988, Page 5419.
[4]Matthias Küntzel, Die Deutschen und der Iran-Geschichte und Gegenwart einer verhängnisvollen Freundschaft, WJS-Verlag-Berlin.2009, Page174.
[5] Waffenhandel: „Abkommen gilt als geheim“, Spiegel Nr.19-1987, 4. Mai 1987, Page 49.
[6]Guenter Grass- Was gesagt werden muss. 10 Apri 2012.