norvege 01

نگاهی‌ به ثروت نفتی‌ مدیریت شده و هوشمندی نروژی ها

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

norvege 01

norvege 01علی حسینی

امروزه نروژ یکی از کشورهای ثروتمند دنیاست که عمده ثروت خود را مدیون کشف منابع سرشار نفت و گاز در دریای شمال است.این منابع عظیم انرژی که از سال ۱۹۶۹ میلادی کشف شدند و به تدریج این روند با کشف میدان های متعدد نفتی و گازی دیگر تداوم یافت،ثروت باورنکردنی ای برای جمعیت ۵ میلیونی نروژ به ارمغان آورد که شاید فکرش هم تا آن زمان برای نروژی ها کمتر از رویا نبود اما این واقعه به این معنا هم نیست که کشور نروژ از سود حاصل از فروش نفت خام یا گاز به ثروت هنگفت امروزی خود رسیده است و یا با صادرات منابع طبیعی خود به سایر کشورها در حال اداره امور کشور است!خیر.ابدا و هرگز!

شاید چاشنی اولیه آنچه نروژ را ثروتمند نمود،کشف منابع نفت و گاز باشد ولی اگر تنها نگاهی به کشور خودمان ایران و یا نگاهی کوتاه به سایر کشورهای نفت خیز دنیا داشته باشیم،به سادگی در می یابیم که منابع نفتی گویای همه واقعیت ها نیستند!

در ادامه به کالبدشکافی این موضوع می پردازیم و کمی با زوایای پنهان سیاست گذاری های دولت نروژ در صنایع نفت و گاز این کشور آشنا می شویم.

*صادرات نفت و گاز در نروژ تنها ۴۵ درصد از کل حجم صادرات این کشور را تشکیل می دهد.این در حالیست که پیش بینی می شود نروژ تنها با صادرات نفت و گاز خود می تواند تا قرن ها به حیات خود ادامه دهد ولی در عمل می بینیم که اینگونه نیست و کسی هم قرار نیست پول نفت را بر سر سفره ها بیاورد!

* ۹۸ درصد برق تولیدی در نروژ به لطف وجود منابع خدادادی از انرژی طبیعی آب و از سدهای برق آبی این کشور تامین می شود و این شاید باید بدان معنا باشد که هزینه مصرف برق در این کشور باید بسیار ارزان باشد ولی در عمل می بینیم که اینگونه نیست و هزینه برق به نسبت سایر کشورهای همسایه مثل سوئد که حتی از منابع آبی طبیعی مثل نروژ برخوردار نیست گرانتر است!

*بر اساس آمار سال ۲۰۱۱ میلادی،درآمدهای دولت نروژ از صنعت نفت کشور تنها ۲۸% بوده است.این یعنی آنکه سایر درآمدها کاملا غیرنفتی بوده و از منابع طبیعی دیگری همچون صنعت برق،شیلات،صنعت چوب و کاغذ،صنعت معدن و صادرات اسلحه تامین شده است.نروژ پس از چین دومین کشور صادرکننده ماهی و آبزیان دریایی و ششمین کشور صادرکننده اسلحه در دنیاست.اما جالب است بدانیم که عدم وابستگی صنعت این کشور به درآمدهای صرفا نفتی از اوایل دهه نود میلادی شکل واقعی بخود گرفته است و تا قبل از آن صادرات عمده نروژ بر اساس نفت و گاز بوده است.این نشان می دهد که در اوایل دهه نود میلادی،یک مدیریت درست و یک برنامه ریزی بلند مدت برای حفظ ثروت های طبیعی نروژ و ذخیره سازی آنها برای آینده مهندسی شده است…اما نروژی ها واقعا چگونه توانستند صنعت نفتی خود را به یکباره به صنعت چندگانه قدرتمندی مبدل کنند؟!پاسخها در ۶ سیاست کلی و هوشمندانه و در عین حال دوراندیشانه نهفته است:

سیاست اول : درس از گذشتهافزایش قیمت نفت در سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ میلادی درآمد زیادی را به اقتصاد نروژ وارد کرد. دولت نروژ با پیش‌بینی ادامه روند افزایش قیمت‌ها اقدام به اجرای یک سری برنامه‌های اقتصادی پرهزینه کرد اما با محقق نشدن شرایط پیش‌‌بینی شده، در سال ۱۹۷۷میلادی، نروژ با بالاترین میزان بدهی در طول تاریخ این کشور یعنی ۵۰ درصد از تولید ناخالص ملی مواجه شد.

با نزول قیمت‌ها در اواخر دهه ۸۰ میلادی،دولت نروژ تصمیم‌ گرفت برای کاهش وابستگی اقتصاد خود به نوسانات قیمت نفت محدودیت‌هایی را در نحوه هزینه درآمدهای نفتی وضع کند. این امر موجب شد تا پارلمان نروژ در سال ۱۹۹۰ میلادی تشکیل “صندوق ذخیره ارزی” را به تصویب برساند. این صندوق به طور رسمی در سال ۱۹۹۶ میلادی، کارخود را آغاز کرد و از آن زمان تاکنون توانسته موجب تحول بزرگی در اقتصاد نروژ شود.اما این صندوق ذخیره ارزی چگونه مدیریت می شود؟!

سیاست دوم : شفاف سازیاز لحاظ قانونی این صندوق یک حساب کرونی واحد پول نروژ در بانک مرکزی نروژ Norges Bank است که به نام “صندوق دولتی نفت” نامگذاری شده است. مدیریت صندوق در ابتدا بر عهده وزارت دارایی قرار گرفت اما از اکتبر ۱۹۹۷ میلادی،وزارت دارایی نروژ مسئولیت مدیریت عملیاتی صندوق دولتی نفت را به “بانک مرکزی نروژ” واگذار کرد.بر اساس قانون، وجوه صندوق در اسناد مالی خارجی اوراق قرضه،سهام شرکت ها،اسناد بازار مالی، اوراق بهادار سرمایه‌گذاری می‌شود و اعمال تغییرات اساسی در صندوق باید در پارلمان کشور به بحث بررسی گذاشته شود.شفافیت عملکرد صندوق هزینه‌های صندوق و درجه ریسک‌پذیری، هر سه ماه یک بار توسط بانک مرکزی نروژ به اطلاع عموم رسانده می‌شود! همچنین گزارش‌های فصلی صندوق به طور مرتب بر روی وبسایت آن قرار می‌گیرد.به موازات به طور مرتب بعد از تشکیل جلسات اعضای صندوق با مسئولان وزارت دارایی یک کنفرانس خبری در مورد عملکرد فعلی صندوق ترتیب داده می‌شود. بعلاوه در گزارش سالانه صندوق،فهرست تمامی سرمایه‌گذاری‌ها،درصد مالیکت‌ها و درآمدها نیز بسیار شفاف اعلام می‌شود.

سیاست سوم : سرمایه گذاری در دیگر کشورهاتمامی موجودی صندوق مازاد درآمد نفت نروژ صرفا در دیگر کشورها سرمایه‌گذاری می‌شود و این کشور در سال ۲۰۰۵ میلادی بیشترین و بزرگترین سرمایه‌‌گذاری ها در مورد صنعت نفت و گاز را داشته است.شاید شما نام شرکت دولتی Statoil نروژ که اصلی ترین شرکت استخراج نفت و گاز در نروژ است را بیشتر در کشورهایی بغیر از نروژ شنیده باشید! جالب است بدانیم که یکی از اصلی ترین شرکتهایی که حتی نفت ایران را استخراج می کند همین شرکت نروژی است!جنبه مهم دیگر این سیاست،استفاده از صندوق ذخیره ارزی به منظور ایجاد انگیزه برای سرمایه‌گذارانی است که در توسعه میادین نفتی فعالیت می‌کنند.نروژ توانسته با تشویق این گونه سرمایه‌گذاران تلاش آنها را برای به کار بردن آخرین تکنولوژی روز دنیا و ابداع روش‌های جدید جهت افزایش هر چه بیشتر ضریب بازیافت میادین نفتی دو چندان کند.از این طریق بازیافت نفت در برخی از میادین نروژ به حدود ۷۰ درصد رسیده است،در حالی که این رقم برای اکثر مخازن ما در ایران حداکثر ۳۰ درصد است! به عبارت دیگر نروژی‌ها توانسته‌اند از یک میدان نفتی بیش از دو برابر نفتی که در سایر مناطق دنیا استخراج می‌شود برداشت کنند!

سیاست چهارم : حق برداشت ممنوع!کل درآمد ناشی از فروش نفت به عنوان منبع طبیعی خدادادی که متعلق به همه نسل‌های مردم نروژ است باید برای مردم همه نسلها باقی بماند و همه از مزایای آن بهره‌مند شوند.”ادسوور هارالسن” مدیر کل فناوری و صنعت وزارت نفت و انرژی نروژ می گوید: “موجودی این صندوق به اقتصاد عمومی کشور وارد نخواهد شد چرا که اگر این صندوق را خرج امور داخلی نروژ می‌کردیم به افرادی چاق و تنبل تبدیل می‌شدیم!” جالب است نه؟!این امر موجب می شود که کلیه فعالیت‌های دولت اعم از عمرانی و جاری عمدتا از محل درآمدهای مالیاتی تامین می‌شود و منابع حاصل از فروش ثروت کشور در دست دولت قرار نمی‌گیرد از همین رو به دلیل نیاز دولت به مردم جهت تامین هزینه‌ها دولت در مقابل اعمال خود باید پاسخگو باشد.بهمین ترتیب چون اداره جامعه عمدتا از طریق مالیات‌ها انجام می‌گیرد، مردم برای ایجاد رفاه بیشتر در جامعه بیشتر کار می‌کنند تا درآمد بیشتری به دست آورند و در پی آن مالیات بیشتری نیز می‌پردازند و از مالیات پرداختی خود بخاطر داشتن رفاه عمومی نسبی کاملا اظهار رضایت می کنند.شاید بیشتر از هر چیزی مطالب ذکر شده در بالا در مورد صندوق ذخیره ارزی نروژ بیانگر تفاوت فاحش میان نقش این صندوق در این کشور و نقش آن در کشور ما ایران است!به عنوان نمونه نروژی‌ها تمامی درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز خود را به حساب مزبور واریز می‌کنند و به هیچ وجه حق برداشت از اصل آن را ندارند و برداشت از آن فقط جهت سرمایه‌گذاری در خارج از نروژ مجاز است،در حالی که در ایران درآمدهای احتمالی مازاد بر سقف درآمدهای پیش‌بینی شده در بودجه سالانه به این حساب واریز می‌شود و هرگاه درآمدهای دولت از محل فروش نفت از مقدار پیش‌بینی شده در بودجه کمتر شود، دولت حق دارد مابه التفاوت را از صندوق مزبور برداشت کند!

سیاست پنجم: کارآفرینی و سودآوری بلندمدترونق صنعت نفت در نروژ باعث شده فرصت‌های شغلی زیادی به طور مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شوند.تعداد زیادی متخصص و تکنسین در رشته‌های نفت و گاز در نروژ تربیت شده‌اند که حتی با پایان مخازن نفتی می‌توانند با کار در سایر کشورها برای نروژ درآمد ایجاد کنند و سرمایه بیاورند.

سیاست ششم: تامین صندوق بازنشستگییکی از ویژگی‌های مهم صندوق ذخیره ارزی نروژ نقش آن در صندوق بازنشستگی این کشور است.سود حاصل از سرمایه‌گذاری‌های صندوق ذخیره ارزی برای تامین تعهدات بلندمدت دولت در صندوق بازنشستگی نروژ به کار می‌رود و عملکرد مناسب آن طی سال‌های اخیر این صندوق بازنشستگی را به کارآمدترین صندوق در دنیا تبدیل کرده است.مشاهده کردیم که برنامه‌های دولت نروژ برای مدیریت درآمدهای نفتی چگونه می تواند بهترین الگو برای کشورهای صادرکننده نفت در دنیا باشد.الگویی که دیر یا زود باید به دست من و شما برای آینده کشورمان پیاده شود.

– تغییر با تقسیم کار و انجام کار های تقسیم شده حاصل خواهد شد

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.