محیط زیست ایران با تمامی گونه های نادر و منحصر به فرد در دنیا ، در حالی امروز در آستانه نابودی قرار گرفته که هنوز هم مسئولان سازمان محیط زیست به عمق فاجعه ای که در انتظار محیط زیست کشور است پی نبرده اند.
محیط زیست با تمام تنوع آن و موجودات زنده به عنوان نعمت های خداوند ، امانت در نزد ما هستند که گذشتگان برای ما به ارث گذاشته اند اما اینکه تا کنون مردم و در راس همه مسئولان مربوطه در حفظ و نگهداری این ارثیه با ارزش چگونه عمل کرده اند جای سئوال دارد.
اصل ۵۰ قانون اساسی حفاظت از محیط زیست یک پدیده عمومی تلقی کرده و تمامی فعالیت های اقتصادی که منجر به آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران می شود را ممنوع کرده است اما آیا به واقع در جهت رعایت این اصل حرکتی انجام شده است.
در روزگار امروز در حالی با افزایش روز افزون آلودگی رودخانه ها ، کاهش مساحت جنگل ها ، نابودی تالاب ها ، تشدید آلودگی هوا و کاهش ذخایر دریایی و منابع آبی مواجه هستیم که سال ها پیش از این ، در ارتباط با نابودی آنان هشدار داده شده بود.
آمارها نشان می دهد مساحت کل جنگل های ایران (طبیعی و دست کاشت) در حدود ۲/۱۴ میلیون هکتاراست که البته در گذشته نه چندان دور ، این میزان به ۱۸میلیون هکتار می رسید اما در اثر افزایش جمعیت ، توسعه شهرها و اراضی کشاورزی ، ایجاد تاسیسات و صنایع و همچنین تخریب و تجاوز و در نهایت بی توجهی مسئولان میزان آن کاهش قابل توجهی یافته است.
تخریب جنگل ها و شکار گونه های نادر وحشی در حالی ادامه دارد که سازمان حفاظت محیط زیست و دستگاه های مسئول به رغم اطلاع از چنین تخریب های وحشتناکی دست به اقدام جدی نزده اند.
از سوی دیگر معضل آلودگی هوا امروز به یک تهدید جدی در شهرهای بزرگ تبدیل شده و هر ساله جان بسیاری از انسانها را می گیرد ، به گونه ای که امروز آلودگی ناشی از گرد و غبار ، ترافیک سنگین ، وجود خودروهای قدیمی گازوئیل سوز (اتوبوس های دولتی) ، فقدان شبکه حمل و نقل عمومی مناسب و استفاده زیاد از خودروهای شخصی ، وجود پالایشگاه ها در داخل و حاشیه شهر ، استقرار کارخانهها و صنایع آلوده در حوالی شهرهای بزرگ از جمله علل اصلی افزایش آلاینده ها در هوای کلان شهرها به شمار می آید.
بررسی وضعیت محیط زیست کشور نشان می دهد که سیاست های حفاظتی از گونه های گیاهی و حیوانی به صورت منطقی تعیین و اعمال نمی شود و این امر به روند تخریب مناطق حفاظت شده سرعت بیشتری داده است.
ایران از نظر شاخصهای پایداری محیط زیست با کسب رتبه ۱۳۲در بین ۱۴۶کشور جهان ، در انتهای جدول جهانی قرار گرفته که در این جدول که ۱۴۶ کشور جهان از نظر وضعیت زیست محیطی ، اجتماعی و اقتصادی مورد ارزیابی قرار گرفته اند فنلاند ، نروژ ، اروگوئه ، سوئد ، ایسلند و کانادا به ترتیب در جایگاه اول تا ششم جهان قرار گرفتند و کشور ایران با کسب ۸/۳۹ امتیاز بعد از کشورهایی همچون آنگولا ، بورکینافاسو ، ویتنام ، لیبی ، چاد و… در مقام یک صد و سی و دوم جهان قرار گرفته است.
هشدار متخصصان محیط زیست نسبت به نابودی تالاب های کشور در حالی شدت گرفته که تغذیه آب های زیر زمینی ، مهار سیلاب های ، پیشگیری از نفوذ آب های شور ، جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ سواحل و رسوب گیری ، رونق توریسم و حفظ جمعیت های حیات وحش از جمله کارکردهای مهم تالاب ها به شمار می آید اما متاسفانه تصمیم های غلط و برخوردهای نا مناسب با مشکلات از سوی مسئولان ، به نابودی تالاب های کشور دامن زده است. تالاب هایی که به دلیل ورود پساب ها و فاضلاب ها و آلودگی های نفتی ، در معرض خشک شدن و یا نابودی قرار گرفته اند.
از سوی دیگر برخی کارشناسان محیط زیست معتقدند که طی سال های اخیر روند منقرض شدن برخی گونه ها همچون قوچ ایرانی در مناطق خوش ییلاق بسیار مشاهده شده و این امر از سوی سازمان حفاظت محیط زیست مورد توجه قرار نگرفته است.
کارشناسان کمبود امکانات و تجهیزات محیط بانان در مناطق حفاظت شده را یکی از علل ناتوانایی محیط بانان در مقابله با شکارچیان غیر مجاز می دانند و معتقدند در اغلب مناطق حفاظت شده محیط بانان تجهیزات لازم برخورد با شکارچیان غیر مجاز را ندارند ، لذا برای مقابله با آنان همواره با مشکلات عدیده ای مواجه هستند و این امر حتی انگیزه آنان را برای مقابله با شکارچیان از دست داده است .
روند تخریب مناطق حفاظت شده و انقراض گونه های نادر حیات وحش به سرعت در حال انجام است و این در حالی است که در ارتباط با این موضوع تا کنون برنامه جدی و سیاست خاصی در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان مسئول اصلی در این امر قرار نگرفته است.
با وجود اینکه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از ابتدای تصدی مسئولیت در این سازمان بر رفع مشکلات محیط بانان تاکید کرده بود و وعده تامین تجهیزات و امکانات آنان را داده بود اما کماکان محیط بانان از وضعیت معیشتی و تجهیزات خود گله مند هستند و مرگ چند تن از آنان در مناطق حفاظت شده ، گواه این امر است.
تجهیزات در اختیار محیط بانان ، حتی جوابگوی حفاظت از خودشان هم نیست و این امر باعث شده تا هر از چند گاهی از کشته شدن آنان به دست قاچاقچیان باشیم. محیط بانانی که به رغم نداشتن تجهیزات دفاعی مجبورند حتی مدت زمان طولانی در مناطق حفاظت شده بسر برند و این در حالی است که هیچ گاه اعتراض آنان به جایی نرسیده است.
سازمان حفاظت محیط زیست در حالی نام حفاظت را به دنبال خود یدک می کشد که کمبود امکانات محیط بانان به جایی رسیده که نیروهای حفاظتی خود سازمان نیز در طی سال جاری مجبور شده اند چندین بار به کشتار گونه های وحشی مبادرت کنند.
کشته شدن خرس قهوه ای در دانشگاه و کشته شدن تعدادی گراز در مرکز رادیویی خلخلال به دست محیط بانان محیط زیست گواه این امر است که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در برابر علت وقوع چنین حوادثی فقط به این نکته اشاره کرده که کسانی که این حیوانات را کشته اند باید خودشان پاسخگو باشند.
مسئولانی که حفاظت از محیط زیست کشور وظیفه اصلی آنان است ، چرا در مقابل چنین حوادثی که خود مسبب اصلی آن هستند سکوت می کنند و به کاستی ها و بی توجهی های خود اعتراف نمی کنند.
فاطمه واعظ جوادی ، بارها به این نکته تاکید کرده است که عمده ترین منشاء آلودگی و تخریب محیط زیست صنایع به شمار می آیند اما اینکه چرا با وجود اینکه این خطر به خوبی احساس می شود از ۴۰۰ شهرک صنعتی در کشور فقط ۴۰ شهرک مجهز به سیستم تصفیه خانه فاضلاب است.
وی گفته ، صنایع آلاینده ای که داخل شهرها فعالیت می کنند ، موظف هستند بر اساس استانداردهای زیست محیطی به کار خود ادامه دهند و در صورتی که قادر به انتقال به خارج شهر نیستند برای ادامه فعالیت در محدوده شهرها باید نسبت به رعایت قوانین محیط زیست اهتمام بیشتری داشته باشند و هر گونه تخلف آنها غیر قابل اغماض است اما اینکه چرا هنوز درصد بالایی از آلودگی ها به این صنایع بر می گردد جای سئوال دارد.
از سوی دیگر رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هشدار داده است ، لیست مربوط به صنایع آلوده را تا پایان امسال اعلام می کنیم اما آنچه مسلم است اعلام اسامی صنایع آلوده همچون اعلام اسامی مفسدان اقتصادی می ماند که در صورتی که حتی اعلام نیز شود هیچ تاثیری در روند کار ندارد چرا که جدیتی در سازمان محیط زیست برای ممانعت از فعالیت چنین صنایعی احساس نمی شود.
حفاظت از محیط زیست در حالی مورد بی توجهی مسئولان قرار گرفته که طی ۹ ماه که از فعالیت دکتر فاطمه واعظ جوادی در سازمان حفاظت محیط زیست می گذرد تنها اتفاقاتی که در این سازمان رخ داده عزل و نصب های پی در پی مدیران بخش های مختلف بوده است. تغییرات مدیریتی که نه تنها تاثیری در روند عملکرد سازمان نداشته بلکه فقط باعث ترک مدیران لایق و دلسوز از این سازمان شده است .
یادمان باشد که موهبت الهی طبیعت به عنوان امانتی در نزد ما سپرده شده و در سایه حفاظت از آن است که می توان آن را به نسل آینده واگذار کرد و علاوه بر مردم که همواره باید نسبت به حفاظت از محیط زیست احساس مسئولیت کنند، سازمان حفاظت محیط زیست نیز موظف است بر اساس قانون به رسالت خود در حفظ و حراست از محیط زیست همت گمارد تا این نعمات اللهی را تقدیم نسل آینده کند.