دکتر نصرت واحدی
ملت شریف ایران ,امروز صانحهء "چرنوبیل" و فاجعهء "فوکوشیما" صحنه های مصیبتی بزرگ درتاریخ زیست موجودات زندهء روی زمین است. این وقایع ناگوار، آنهم در دو کشور بسیار پیشرفتهء علمی – فنی دنیا، چون شوروی پیشین و ژاپن، معلوم میکنند که به هیچ تکنولوژی و ابزارفنی نمیتوان به یقین مطمئن بود. هردستگاهومجموعهء ماشین آالت مرتبط بهم دارای یک "ریسک باقیمانده"، یک خطر غیرقابل محاسبه است. این خطرمادامیکه پایه های خانه و زندگی آدمی را که محیط زیست را نیز شامل میشود نابود نکند قابل تحمل است.
درغیر این صورت یک حادثه جوئی است؛ قمار مرگ و زندگی است؛ شیطنت و جنایتی آگاهانه به عالم حیات است.
امروز، در دورانی که انسان میرود تا خالقانه و مصمم ساالر زندگی خود باشد، با علم و فن خویش دستگاه پیچیده ای
را طراحی میکند تا با آن نیروی اتمی را مهارنماید و از آن به نفع رفاه خویش نیز بهره برداری کند. اما همین موجود
برتر، همین خالق دنیای تکنولوژی، همین مغرور اندیشه های حیرت انگیزخود، همین انسانی که هیچ مرز و حدّی را
نمی شناسد، ناگهان در مقابل ساختهء خود دیگر سازنده نیست، بلکه یک شئی، یک ابژکت میشود. او اسبابی در برابر
هیوالئی میشود که خود مولد آن بوده است. عجبا که دراین معامله او ابزاری میشود که با خالقش فرق دارد. از این رو
نیز آینده ای که در این فرایافت شکل میگیرد و متظاهر میشود، دیگر آیندهء منتظرهء آن انسان سازنده نیست.
با این مختصرمالحظه میشود که بشریت بوسیلهء نیروگاههای اتمی که دارای "ریسک باقیمانده" اند، بشدت تهدید
میشود. از این رو آنها که از دید "چشم و هم چشمی" به این مسئله مینگرند یا ژرفای این خطر را نمی بینند و یا جنون
خودکشی روحشان را تسخیر نموده است.
ملت شریف ایران
درآغاز اتمی شدن کشور، که به هرحال با عالقه های بعضی از ممالک اروپائی گره خورده بود، بسیاری از تحصیل
کرده ها و فرهیختگان جامعه با آن موافق بودند. بدون اینکه به چون و چند آن آگاه باشند. زیرا تنها راه مسالمت آمیز
رسیدن به مردم ساالری را تجدد، رفاه، نوآوری و دانش اندوزی میدانستند. الزم به توضیح است که عالقه های
اروپائیها در آن هنگام که براثر جنگ با ویرانی های غیرقابل توصیف شهرها و خانه هایشان دست به گریبان بودند
همانا بدست آوردن مواد نفتی، تولید کاالهای صنعتی و یافتن بازار فروش برای آنها بود.
اما اکنون که ما تجربه های تلخی از استعمار و جهانی شدن اقتصاد و عالقه های کشورهای قدرتمند بدست آورده ایم،
اکنون که به معایب تکنولوژی اتمی و بی بند و باری تجارت گلبال آگاهی یافته ایم، آشکارا به اشتباه گذشتهء خویش پی
برده و در نتیجه بنابر اصل آزمون و خطای کارل پوپر و پند پدرانمان گه گفتند " هرجای ضرر را اگر بگیری سود
است" میخواهیم فورأ به ساختن و راه اندازی رآکتور بوشهر و نظایر آن پایان داده شود.
ملت نجیب ایران، نیروگاه اتمی بوشهر، نیروگاه تمام ناشدنی ایکه ۲۵ سال آزگارمدام برآن خشت قدرت و ثروت و
نکبت و وابستگی زده میشود، با ضریب ناایمنی خود که باال تراز "ریسک باقیمانده" است، خطری جدی و قابل
محاسبه برای سرزمین آبا و اجدادی ماست. این خطر را میشماریم :
ساختمان قدیمی فرسوده ( (corrisionو ماشین آالت سرهم بندی شده
ضعف ایمنی و تعشع زیادتر به محیط بیرون نسبت به رآکتورهای غربی
نداشتن ایمنی های الزم و مدرن کنونی چون "تابوت برای میله های سوخت" Core catcherو
سوپاپ اطمینان والمن Wallmann-Ventil
قرار داشتن محل کارخانه روی رگهء زلزله
خلیج فارس درصورت بروز صانحه به شدت صدمه خواهد دید و آب زیان آلوده و ماهیگیران بیکارمیشوند
نداشتن راه اندازان و مهارگران دانا و توانا به کار رآکتور(دارای تجربهء کافی اقأل ده ساله)
نامعلوم بودن وضع زباله های اتمی که به هرحال مبالغ هنگفتی را خوهد بلعید
هم اکنون در حاشیهء کویر(در اردکان) تفاله های سنگهای اورانیوم استخراج شده رویهم انباشته میشوند. این
زباله ها خطری جدی برای آبهای زیر زمینی و قنوات، یعنی زندگی کویری اند.
کمبود متخصص و کارگر فنی و در نتیجه سالها وابستگی و نیازمندی
افزون براین امروز شتاب حیرت انگیزدگرگونی های علمی – فنی وضعیتی را دردنیا بوجود آورده است که با دیروز
فرق دارد. دیروز تکنولوژی تابع زمان نبود. درحالیکه امروز هر روز میتوان شاهد اختراعات و نوآوریهائی بود که
راه حل دشواریها را به مراتب ساده تر و ارزان تر و با دوام تر میسازند. از این رو در سرمایه گذاریهای بزرگ الزم
است بسیار محتاط بود. یعنی تنها هنگامی باید بکاری بزرگ دست زد که آن کار دارای بازدهی مناسب، دوام کافی،
حافظ مصالح ملی و از همه مهم تر ضامن رفاه و ایمنی عمومی باشد.
سرمایه گذاری هنگفتی که روی صنایع اتمی درایران شده است با هیچیک ازمعیار های باال مطابقت ندارد. به ویژه
چون سرزمین ایران عالوه بر داشتن منابع نفت و گاز و ذغال سنگ کافی، صاحب آفتاب بسیار، باد فراوان، رگه های
گرما ده زمینی، امواج دریا و امالح و معادنی مهم برای تهیهء باطری و ذخیرسازی انرژی در سطح وسیع است،
دیگر نیازی به انرژی اتمی ندارد. از این رو مصالح ملی کشور ایجاب میکند با این ثروتها ونیروی انسانی تربیت شده
خود مملکتی تولید کننده بوجودآوریم نه اینکه آنچه داریم و نداریم برای کسب لقمه نانی بفروشیم و عمری را به بطالت
و الابالی گری سپری نمائیم.
به این دالیل شایسته است دولت فعلی ایران از فرصتی که واقعهء فوکوشیما به او داده است استفاده نموده و از راه
اندازی رآکتور بوشهر صرفنظر کند. فرصتی که خود هشداری بزرگ به حاکمان جمهوری اسالمی است. همآنها که
در برابر ملت شریف و به ویژه مردم شهر بوشهر مسئول و به هرحال بهنگام هرحادثه ای مورد باز و خواست قرار
خواهند گرفت. فراموش نکنیم که دولت برای مواقع خطر و اتفاقاتی نظیر چرنوبیل و فوکوشیما سازمانهای مقابله
کنندهء مجهز، با طرحهای امتحان شده و نیروی انسانی باتجربه، ندارد. این موضوع را مردم در زلزلهء شهر بم و
انفجار قطار نیشابور بخوبی با گوشت و استخوان خودشان تجربه کرده اند.
به امید پشتیبانی همهء ایرانیان از این پیام و پیروزی ملت در راه بدست آوردن آزادی خود
مونیخ : دکتر نصرت واحدی