خر بابا بزرگم!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

داوود آزادفر

در چند روزگذشته  مصاحبه روز انلاین  با رجب علی مزروعی نماینده دور ششم مجلس و عضو شورای مرکزی جبهه منحله  مشارکت ،که به تازگی عنوان سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خارج از کشور را نیز به دنبال خود یدک میکشد بحث و جدلهای فراوان به دنبال داشته است. بازی با کلمات، کم رنگ کردن نقش مهدی کروبی  و بهره گیری از ادبیات مضحکه آمیز چاله میدانی در جوابهای ایشان به وفور یافت میشود.

علیرغم سرکوب ، کشتارو جنایت های حاکمیت  جمهوری اسلامی چرخش و به رقص درامدن آقای مزروعی و  دوستان ادوار خود به حول محور صفر  گرچه تازگی ندارد اما حائز اهمیت است.از همان ابتدا تشکیل شورای هماهنگی راه سبز ،به دلیل عدم شفافیت این شورا، نقد و گمانه زنیهای فراوانی از سوی سیاسیون و اهل اقلم به رشته تحریر درامد.اما رجب علی مزروعی در این مصاحبه در نبود اندیشه دمکراسی و فقدان شعور اجتماعی  نه تنها به صورت کاملا اپرتنیسمی میخواهد تفکر نادمکراتیک خود را به جامعه القا کند بلکه کلیه منتقدان را  لمپن یا نادان نیز توصیف مینماید.
از همان ابتدا میخواستم متنی در نقد گفته هایش به نگارش دراورم. اما هرگاه به ادبیات نگارشی وعقلیت مصاحبه شونده روزآنلاین  مینگرم ،به هیچ وجه نمیتوانم ایشان را در شان و جایگاهی برای نقد بگنجانم . اما  درجواب چنین عقلانیتی تنها به تعریف  خاطره ای اکتفا میکنم.  
در شهر نسل قدیم و میان سال  همه پدر بزرگم را میشناختند. خواندن و نوشتن را در مکتب یاد گرفته بود.ثمره ۸ بار ازدواج ۲  بچه از دو زن اول و۶ بچه از همسر آخرش بود.با هم سفر زیاد میکردیم. یک بار در همان سفرهای شهرستانی خاطره  جالبی تعریف کرد که تا آن وقت هرگز نشنیده بودم .
 بعد از فوت پدر بابابزرگ، دورگردی با اسب به پدر بزرگم به ارث میرسد. چندماهی بساط دورگردی اندکی کاستی به خود میبیند…  در یکی از همان روزها پدر بزرگ دوره گرد شبی در یکی از روستاها مهمان خانه ای میشود. شب هنگامی که صاحبخانه از بابابزرگ وضعیت کسب و کار را میپرسد، در جواب هزار و یک علت میشنود.صاجبخانه در جواب میگوید اجناست قدیمیست. اقلام جدید بیارو تقصیر را از گردن اسب پیرت بردار.
گفتگو و انتقادات صاحب خانه به هیچ وجه بابا بزرگ را به قناعت نمیرساند، تا اینکه پیشنهاد معامله ای مطرح میکند. بابابزرگ زیر چراغ فتیله ای به قول خودش به نادانی صاحب خانه خنده اش میگیرد. صبح اسب پیر را به ازای گاری و خر و کره خر صاحب خانه معامله میکند……
چند ماهی سپری میشود و هر روز کسب و کار بیشتر برای بابا بزرگ کساد میگردد. مشتریهایی که  تا ان وقت به احترام پدر دورگرد مرحومش از او خرید میکردند  کم کم میپرند.
درآمدی که از فروش بدست می آمد تنها کفاف خرید یونجه  برای خر و کوره اش میکرد . بطوری که  هنگامی که چرخ گاری میشکند  کل گاری از کار می افتد…
کره خر بار حمل نمیکرد و خر هم به میل خود راه میرفت. تعداد روستاهایی که تا حدودی مشتری در انجا موجود بود هر روز کم تر و کم تر میشد.
بعد از شش ماه خر مرد وکره خر و خانه پدریش برای تامین قرض هایی که بالا امده بود فروخته شدند…
بابا بزرگ برای انکه راهکاری برای حل بحران بجوید، به همان روستایی که صاحب خرها و گاری درانجا بود راهی میشود…
هنگام رسیدن به خانه مردی که نادان میپنداشت ، گاری تازه و بغیر از اسب خود یک اسب دیگر نیز در انجا میبیند. شب صاحب خانه بعد از مهمانداری از او جویا احوال میشود و بابا بزرگ نیزکل ماجرا را تعریف میکند.
صاحب خانه بعد از شنیدن وضعیت تاسف بار بابابزرگ میگوید : انشب به هر دری زدم که به تو بقبولانم  راهت اشتباه است و مطمئن بودم بعد از شنیدن پیشنهادم من را نادان و از خرهایم خرتر پنداشتی. ….
من نیز همچون تو به دوره گردی مشغول بودم . ابتدا کوله بار به روستاها میرفتم. تا انکه با درامد کمی  که پیدا میکردم آن خر را از یک روستایی خریدم  و بعد…..
حال که وضعیتت را میبینم بسیار ناراحتم و خوشحال میشوم که نقدهای همان شب را در خود و کارت بر طرف کنی.
صاحبخانه فردای همان روز یکی از اسب هارا به بابا بزرگ هدیه میکند. بابا بزرگ به نصیحت های مرد گوش داد و در عرض یک سال توانست خانه ای  چند صد متری در شهر  خریداری کند…..
بابا بزرگ خاطره اش را تمام کرد و گفت تا حال بعد از گذشت بیش از شصت و هفت سال از آن ماجرا ، هیچ کس منتقدی  به هر عملکردی را نادان توصیف نکرده ام. چون این تفکر این ترس را در من بوجود آورد که اینار  به جای خر، خودم مرحوم شوم …..

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.