بهار یادآور سنتی خجسته در میان آدمیان است. برونرفت از رخوت و نومیدی و سرمای ملالانگیزِ درخودفروبرنده، و خوشامد به گرما و جوش و خروش شادیبخشِ زندگی. ما این سنت مبارک و همزمانی آن با آغاز سال نو را همواره پاس داشتهایم و چنین بود که سال پیش در چنین روزی امید بستیم که سالِ پیشِرو به از سالیان گذشته باشد. اکنون که این سال را واپس نهادهایم، رواست اگر به این گذشته بنگریم و بپرسیم آیا آن امید واهی نبود؟ بیگمان نه!
سال گذشته البته سال تشدید سانسور و محدودیت بیش از پیشِ آزادی بیان، سال تداوم بازداشت فعالان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و کارگری و صدور احکام سنگین زندان برای آنان و حتی برای وکلا و سینماگران بود، سال وفور اعدام برای ایجاد رعب و وحشت، سال ممانعت از فعالیت برخی از ناشران، سال رکود فرهنگی و تعطیل شدن بعضی از کتابفروشیها، سال تکرار جلوگیری از برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران و باز هم جلوگیری از مراسم بزرگداشت جانباختگان راه آزادی، و سرانجام سال بازداشت برخی از اعضای کانون و بازجویی و تشکیل پرونده برای برخی دیگر، و همه با هدف فَشَل کردنِ این نهاد دیرینهسال نویسندگان آزادیخواه ایران. با این همه، نفْسِ تشدید سانسور و محدودیت آزادی بیان چه چیزی را نشان میدهد جز رساتر شدنِ فریاد مخالفت با سانسور و مبارزه برای آزادی بیان؟ هر جا فشار هست، مقاومت هم هست. لابد زنان و دانشجویان و کارگران و روشنفکرانِ آزادیخواه در زمینههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای آزادی و در گامِ نخست برای حقوق انسانی خود مبارزه میکردهاند که بازداشت و به زندان محکوم شدهاند. نفْسِ سرکوب، بیانگر گرایش انسان به آزادی است و همین گرایشِ فرخنده است که انسان را به آینده امیدوار میکند، بهویژه اکنون که بر بسترِ برآمدِ زیبا و بالابلندِ مبارزات آزادیخواهانهی مردم کشورهای دور و نزدیک اعتلای آن را در جاهای دیگر نیز میتوان دید.
کانون نویسندگان ایران فرارسیدن بهار و نوروز را شادباش میگوید و امیدوار است که سال آینده سال حرکت بیش از پیشِ مردم به سوی شادی و آزادی و بهروزی باشد.
کانون نویسندگان ایران
۲۸ اسفند ۱۳۸۹
جامعه رنگین کمان