ایرج افشار و نیم قرن تلاش برای ادب ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

ایرج افشار و نیم قرن تلاش برای ادب ایران

(۱۳۰۴ -۱۳۸۹)

ایرج افشار دیگر نیست. خواندن، دیدن، جستن، نوشتن و باز هم و همواره جستن و نوشتن، زیستن او بود.

افشار بیش از نیم قرنی تلاش و کوشش و حضور فعال در ادب و فرهنگ ایران بود. به یمن کوشش و پشتکار او “تحقیقات و مطالعات ایرانی ” رونقی تازه یافت.

هر جا که بود، در هر زمان به گردآوری اسناد و متون و نوشته ها و مانده های ایام دیرینه همت گماشت . این چنین بود که درین و آن کتابخانه و مرکز اسناد به همت او، انبوه بیشماری از دستنوشتها، فرمانها، نامه ها، متنها، عکسها ، نقشه ها و نشریه ها و کتابها و روزنامه ها گردآوری شد . چند صد کتاب و مقاله و رساله و دستنوشته و مجموعه و بررسی و پژوهش که از او، به قلم و پژوهش او، و یا به همت و نظر او طبع و نشر یافت، این و آن زمان و دوران فرهنگ و تاریخ ایران را از تاریکی، فراموشی و جهل و ابهام به دور کرد و گسترۀ دانش به گذشته ها و گذشتگان را وسعت بخشید . نسلهایی از پژوهندگان در جست و جوی پاسخی به پرسشهای خود ، همچنان و همچنان، و تا زمانهای بسیار، ناگزیر به مراجعه، مطالعه و بهره گیری از آثار او خواهند ماند.

 

تفحص و تحقیق در پست و بلند روند تجدد و تجددخواهی در ایران و در تغییراتی که به انقلاب مشروطه انجامید یکی از زمینه های اصلی و مهم پژوهش ها و بررسیهای ایرج افشار بود که با نوشته های خود جلوه ها و برهه های کم شناخته و یا ناشناخته ای از عصر مشروطیت ر ا به روشنائی آورد و باز شناساند . این چنین بود که هم از عکس و عکاسی، طبع و چا پ و روزنامه تا دگرگونی در پوشاک و نوآوری درخوراک و آشپزی سخن نوشت و هم چهره و کار و کارنامۀ مردمان و بزرگانی از آن عصر، از اعتمادالسلطنه تا عین السلطنه، از سید جمال الدین اسدآبادی تا محمد قزوینی، از سید حسن تقی زاده تا محمدعلی فروغی و از علی اکبر دهخدا تا محمد مصدق …، را بهتر و بیشتر شناساند.
افشار از نخستینها بود . از نخستینهای کتابداری . از نخستینهای کتابشناسی . از نخستینهای کتابنامه نویسی. از نخستینهای چاپ و بازچاپ متون کهن و اسناد نایاب و کمیاب.
افشار در جدال گنگ “غرب ” و “شرق “، “تقلید ا مروز ” و “اصالت دیروز “، “معنویت این ” و”مادیت” آن دیگر ، گر فتار نیامد. ایران بود و جهانی . جهان بود و ایرانی. ذره ذرۀ جهان را در جست و جوی ایران می پیمود و در ذره ذر ۀ ایران خبر از جهان می جست. و می جست و مییافت و مینوشت. و همواره با آزادگی و شکیبائی و گشاده روئی و بر کنار از هر آنچه رنگ تعلق پذیرد.
افشار حرمت گذشته و گذشته ها بود و در گردبادهای حوادث و رویدادهای زمانه ، و در پی مصلحت روز، قلم به پلیدیها نیالود . پاس اندیشه و علم، کلام و کلمه را رها نکرد. در قلم او، زبان فارسی روانی، روشنی ، صحت و دقت دیگری یافت . افشار حرمت دانش و فرهنگ بود.
افشار ” راهنمای کتاب ” بود ، ” فرهنگ ایران زمین ” بود . افشار، ” جهان نو ” بود ، ” آینده” بود. گریزان از تاریکیها و دلنگران روشنائیها.
افشار، از روشندلان بود. افشار، از بیدار یادان است.
۲۴ اسفند ۱۳۸۹  ۱۵ مارس ۲۰۱۱
سیروس آریانپور – نعمت آزرم – تورج اتابکی – کامبیز اسلامی – آذر اشرف – احمد اشرف – رضا براهنی – علی بنوعزیزی-  سهراب بهداد – شهرنوش پارسی پور – ناصر پاکدامن – ایرج پزشکزاد – محمد جلالی (م. سحر) –  علی اصغر حاج سیدجوادی – سروش حبیبی – نسیم خاکسار – هادی خرسندی – اسماعیل خویی – مهدی دانش پژوه – جلیل دوستخواه – مجید روشنگر – علی رهنما – بتول عزیزپور – آنا عنایت – محمود عنایت – فرهنگ قاسمی – شهرام قنبری – کیان کاتوزیا ن (حاج سیدجوادی) – داریوش کارگر – احمد کریمی حکاک – هوشنگ کشاورز صدر – جان گرنی – مریم متین دفتری – هدایت متین دفتری – رضا مرزبان – باقر مؤمنی – فرهاد نعمانی – مجید نفیسی – وحید نوشیروانی – محسن یلفانی

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.