آزادی زن ایرانی نهفته در پایان بخشیدن به نگرش اسلامی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

علی اوغازیان

هشتم مارس, روز جهانی زن است و به این بهانه در خبرگزاری ها و وبسایت ها و جوامع مجازی, مطالب و ویدئوهای بسیاری در این رابطه منتشر می شود. از میان آنها امروز با نوشته ایی در وبسایت تغییر برخورد کردم که فتوای چند تن از مراجع شیعه در ارتباط با “حرام بودن نذر زن بدون اجازه شوهرش” را بدون درج مطلبی بیشتر منتشر کرده و قضاوت درباره این مساله را بر عهده خواننده اش گذاشته بود.

این فتوا ها از دید من اظهار نظرها و دیدگاه هائی دم دستی و کوچک و فاقد ذره ایی ارزش فکری هستند که فقط در جهت تحقیر هرچه بیشتر زن در جامعه می توانم تفسیرشان کنم.

هنوز از خواندن این مطلب زمانی نگذشته بود که در فیس بوک ویدئویی قدیمی از داخل یکی از دادگاه های خانواده جمهوری اسلامی را دیدم و برای چندمین بار پس از دیدن این ویدئو, حالم دگرگون شد. ویدئو بسیار تاثر برانگیز است و در آن زنی چادری را می بینیم که برای گرفتن حق نگهداری از کودکش به آخوندی که بر مسند قضاوت نشسته التماس می کند و زجه می زند, اما بر طبق قوانین شرعی اسلام کودک متعلق به پدر است.

این ویدئو را در ادامه خواهم آورد و خودتان می توانید آن را ببینید و قضاوت کنید.

به راستی که روزی صد بار باید از خود بپرسیم چرا باید کار زن ایرانی به اینجا بکشد و تا این حد حقیر جنس مخالفش گردد؟ به نظر من این سوالی است که پیش از هر چیز زن ایرانی باید از خودش بپرسد و پاسخش را بیابد.

زن ایرانی باید همواره در برابر این پرسش ها قرار بگیرد که چه شد کار من به اینجا کشید؟ چه شد که من خودم هم پذیرفتم فرمانبردار مرد باشم؟ چه شد که پذیرفتم ضعیفم؟

و از همه مهتر چه شد که به این وضعیت عادت کردم!؟

باور کنید کمتر کسی است که از فرمانروائی بدش بیاید و کم پیدا می شوند انسان هایی که به آنها قدرت را تقدیم کنند و شلاق را در دستانشان قرار دهند و بگویند فرمانروائی و تازیانه زدن حق توست و او خودش را حفظ کند. به خصوص که جماعتی هم سر در برابرش فرود بیاورند و اگر او خود نیز نخواهد به زور به او بباورانند که حق تو فرمانروائی و تازیانه زدن است و سال ها بگذرد و این رویه تبدیل به حق آن شخص شود و تعریفی از آن حق هم در جامعه ارائه گردد.

به یاد جمله زیبای فردریش نیچه, فیلسوف آلمانی افتادم که گفته است: «انسان ها از ظلم کردن بدشان نمی آید, بلکه از اینکه ظلم در حقشان روا شود بیزارند.»

از نظر من این زن است که باید قیام کند و خودش را از زیر سلطه مرد بیرون بکشد و به او بفهماند که حقی با این عنوان برای مردها وجود ندارد و هیچ مردی نمی تواند بر او بتازد. نه اینکه به دستور مرد چادر به سر کند و موهوماتی همچون باکره بودن را قبول نماید و در برابر مرد گردن خم کند و مشتاقانه پذیرای تازیانه هایش باشد!

من هیچگاه زنانی را که قرآن را خوانده اند اما همچنان به آن باور دارند و در برابرش سر تعظیم فرود می آورند, درک نکرده ام. من در آن چیزی نیافتم که به نفع زنان نوشته شده باشد. باور ندارم در این کتاب حقی از زنان احقاق شود و برعکس معتقدم قوانینش بر پایه مشروعیت بخشیدن به خوردن هرچه بیشتر حق زن توسط مرد وضع شده است و همه اش ریشه در برتری قدرت فیزیکی مردان بر زنان دارد.

برتری قدرت به لحاظ فیزیکی تفکریست که در قرن بیست و یکم و زندگی بشر امروزی حتی در حد حرف هم فاقد هرگونه ارزش و احترام است و بیشتر در زندگی حیوانات تعریف می شود.

باور کنید واقعیت موجود در آن به حدی واضح و روشن است که نیازی به تفسیرهای عده ایی تحت عنوان مفسر دینی نیست.

نمی دانم تا چه زمانی این همه حق کشی ادامه خواهد داشت و نمی دانم چه زمانی زن ایرانی به راستی علیه این سلطه طلبی ها قیام خواهد کرد و مردان تمامیت خواه را به زیر خواهد کشید.

نمی دانم چه روزی مسائل بی ارزش و بی پایه ایی همچون بکارت و عفاف برچیده خواهد شد و جای آن را دوستی و انسایت و آزادگی خواهد گرفت.

نمی دانم چه روزی شاهد برابری انسان ها با هر رنگی و جنسیتی خواهیم بود.

اما تا آن روز
زن آزاده عزیزی که حقت را می دانی و در راه رسیدن به آزادی و آزادگی همه تلاشت را می کنی
به تو درود می فرستم و جسارتت را می ستایم.

{youtube width="600" height="400"}1597rwhwEpk{/youtube}

منبع:oghazyan.com

 

                                                          جامعه رنگین کمان

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.