این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

م.سحر
این غزل پارودی وار با اجازه از آستان خواجهء بزرگ و به تأثیر از سخنان بسیار دردمندانه و آموزندهء  اخیر دکتر عبدالکریم سروش سروده شد .

چه خوش پیام ِسروشم رسید دوش به گوش
که لعنتِ ابدی باد بر نظام ِ وحوش
هزار نفرین بر نکبت ِ خمینی باد
کزو نزاد مگر گرگ و مار و عقرب و موش

امام گشت و بر اُمّت نبود جز قصّاب
وکیلِ حق شد و بر حق ندوخت جز پاپوش
نهاد پای به عرش ِ خدا و شد ابلیس
چنان که از وَجناتش خدای رفت از هوش
چنان که دین به لجنزار ِ کین فروغلطید
چنان که مسجد و محراب  شد پر از لَش و لوش
خدای نیست ، خدانیست ، نیست ، نیست خدای
که شد غریق ِ ولیّ ِ فقیه و دین هم روش
نظام ِ کافرپرور ، نظام ِ اسلامی ست
که خود شکنجه گری غاصب است و زُهد فروش
به پاس ِ آن که خدامان به خانه بازآید
کنون نظر به اوباما  نهیم یا بربوش
کجاست پهلوی ِ  دوّم آن خُجسته خصال
که کس نظر نکند کج ، به اسب یا یابوش
چنان که دست ِ خمینی تبر به ریشه نواخت
 ز دیگِ  دین به جهنم ، نیامد آب به جوش

سروش ِ  دولتِ دین بوده  ای و توبه گری
کنون برو به جدایی ِ دولت و دین کوش
سحر زهاتف غیبش نمی رسد سخنی
خوشا وجود ِ پُر از آتش و لب ِ خاموش

۲۴.۲.۲۰۱۱
http://msahar.blogspot.com
 

                                                          جامعه رنگین کمان

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.