گفتگو با اسماعیل هوشیار در موضوع بیماری فرهنگی اتهام زنی امنیتی در فرقه مجاهد و اپوزسیون

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

مقدمه:در مضرات حمله های شخصی و اتهام زنی های امنیتی در اپوزسیون هر چه بگوئیم کم گفته ایم. این سنت ضد فرهنگی زشت ریشه اش در فرهنگهای مذهبی و ایدئولوژیک است. وقتی آدمها خودشانرا قانع کردند که به حقایق ابدی دست پیدا کرده اند، طبعا آن دیگران را که فاقد این حقایقند یا بدتر، منکر این حقایقند، به راحتی می شود "تکفیر" کرد و مستوجب نفرین ابدی، داغ و درفش دانست. "اخلاقیات" دیگر آنجا می شود جزو احکام "ثانویه" همانطور که خمینی و دارودسته اش رسیدند به این نقطه که می شود اصولی را قربانی حکومت کرد، اینها هم اصولشانرا براحتی قربانی سیاستشان و گروهشان می کنند.

اتهام زنی امنیتی و چسباندن مخالف به "رژیم" یا "رژیمهای مخالف" سابقه طولانی دارد. همه حکومتها در تاریخ از این شیوه استفاده کرده اند. از حکومتهای راست تا حکومتهای ایدئولوژیک مثل لنین و استالین و مائو  و خرده ریزهاشان در اروپای شرقی تا حکومتهای دیکتاتوری و توتالیتر تابع نظامهای سرمایه داری غرب. این شیوه ای بسیار شناخته شده برای منزوی کردن مخالف است که مخالف را از درون و بیرون متلاشی بکند. از درون برای اینکه مخالف در تناقضی عجیب قرار می گیرد. از سوئی می داند که "عامل و مزدور نیست" و از سوئی حجم بسیاری از انرزیش صرف این می شود که ثابت کند که مزدور نیست! بامزه اینست که معمولا اتهام زنندگان سنتا نیاز ندیده اند که سند ارائه دهند اما از متهمین خواسته اند که ثابت کنند که مزدور نیستند! چه جوری یک نفر می تواند ثابت کند که مزدور نیست؟!

اتهام زنی هدفش خاموش کردن صدای مخالف است. ابزاری برای بستن بحثها و خاموش کردن صداها. اتهام زنی ابزار ترور فکری انسانهاست. غیر سیاسی کردن اختلافهاست. یکی از عواقبش اینست که اتفاقا دشمن را بزرگ نشان می دهد. از دورتر که نگاه می کنی ظاهرا "رژیم همه جا مزدور دارد"! اتهام زنی و مزدور سازی ایجاد پارانویا و بی اعتمادی می کند. نتیجه نهائیش پاشیدن خود اپوزسیون است. بی اعتبار کردن موضع اپوزسیون از ریشه. آن دغلانی که به اتهام زنی و مزدورسازی در فرهنگشان توسل می جویند دانسته یا ندانسته تخم تنفر از اپوزسیون را می پاشند. انسان غیر سیاسی را از هر چه اپوزسیون است از هر چه تحزب است متنفر می کنند.

دور اخیر این اتهام زنیهای کثیف با اتهام زنی فرقه علی جوادی نسبت به این نویسنده شروع شد، بعدش رسید به اتهام زنی و مزدور خوانی فرقه مجاهد به اسماعیل هوشیار و با چرخشی معنی دار و سمبلیک برگشت به خود جناب علی جوادی! شاید این چرخه که همه اش کثیف است و همه باید  آنرا با صدای بلند محکوم کنند و می کردنند فرصتی باشد تا ما دوباره برگردیم و خودمانرا از این غبار پلید و زشت بروبیم. نه اینکه فقط خودمان این کارها را بگذاریم کنار بلکه بطور رفلکسی در مقابلش حساسیت نشان دهیم و در برابرش بایستیم. باید هزینه این کارهای زشت را بالا برد.

مصاحبه زیر تلاشی است برای نزدیک شدن ما که قربانی این اتهام زنی ها بودیم و با امید اینکه همه قربانیهای اتهام زنی ها روزی تصمیم بگیرند که قربانی نباشند و صدایشان در برابر این علامت ضد فرهنگ با هم یکی شود:

*******************

سعید صالحی نیا:

اسماعیل عزیز همانطور که می دانی اخیرا یکی از نقاش باشی های فرقه رجوی بنام بهرام عالیوندی، شما را به مزدور رژیم اسلامی بودن متهم کرده. اگه می شه بفرمائید ماجرا چیست؟

 

اسماعیل هوشیار : با سپاس از تلاشهای شما

موضوع را قبلا راجع بهش در مطلبی جداگانه گفتم و باز مختصرا اشاره کنم که آقای بهرام عالیوندی به تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۸۹ مطلبی در سایت آفتابکارن نوشت که مشخص بود یا نمیداند قضیه به طور واقعی چه بوده و یا نمیداند چه کردند و یا کلا مخاطب را هالو فرض کرده است. من قضاوتی نمیکنم کل مطلب عالیوندی و توضیحات من در مطلب " لطفا بی خیال حاج آقا "  درج شد

http://www.tipf.info/bi,khiyal.htm

 هر آماتوری در زمین سیاست متوجه میشود که این کار او و نقد من و کل موضوع چه ریشه ایی داشته است . روی دیگر این داستان مربوط میشود به عملکرد و نحوه تفکر سازمان مجاهدین که با همین شکلی که میبینیم هیچ زمانی توان تغییر پیدا نمیکند . از نظر این تفکر هر کسی منتقد و مخالف افکار و نحوه سیاست مجاهدین است و به آزادی بیان به گونه ایی پراتیک معتقد باشد جزو مزدوران رژیم محسوب میشود چه من یا افراد باشند چه رسانه ایی چپ به اسم آزادی بیان باشد چه اعضای حزب کمونیست کارگری باشند و چه نخست وزیر کشوری یا خبرنگاری یا اصلا همه کسانی که با خط یا استراتژی و تفکر مجاهدین زاویه دارند اگر رویشان بشود کل زمین را مزدور خطاب میکنند    

 

سعید صالحی نیا:

از چه زمانی شما مفتخر به نشان "مزدور رژیم اسلامی" از سوی فرقه مجاهد شده اید. سابقه این ماجرا به چه زمانی برمی گردد؟

اسماعیل هوشیار : سابقه این امر به دوران زندان تیف برمیگردد . از همان زمان ما از نظر رهبری مجاهدین در چراگاه وزارت اطلاعات میچریدیم . در همان سال اول زندان تیف دوستان و اقوام وقتی سراغ مرا گرفته بودند مجاهدین صراحتا گفته بودند اسماعیل هوشیار همین الان در ایران است و با اطلاعات رژیم کار میکند و بستگان من هم تا ۶ ماه به هر سوراخی در داخل ایران سر زده بودند ولی همه اظهار بی اطلاعی میکردند . زمانی که تماس من از زندان تیف با دوستان در اروپا برقرار شد به قول خودشان داشتند شاخ در میآوردند چون مجاهدین درهمه نشستها و مکانها جار زده بودند همه تیفی ها مزدور شده اند و الان در ایران هستند …..من هم بهشان گفتم شتر در خواب بیند پنبه دانه

 

سعید صالحی نیا:

نقش و جایگاه اتهام "مزدور رژیم اسلامی" در ادبیات و تبلیغات فرقه مجاهد چیست؟ به نظر شما این فرهنگ اتهام زنی از چه زمانی به فرهنگ حاکم در فرقه مجاهد تبدیل شده؟

اسماعیل هوشیار : سابقه این موضوع در روابط سازمان مجاهدین تا جایی که به یاد دارم به سالهای ۱۳۶۲ و یا ۱۳۶۳ بر میگردد . یعنی زمانی که به قول خود مجاهدین در یک جنگ سیاسی باید همه نیروهای مدعی آلترناتیو را سوزاند اعم از جریانات و یا افراد . این روش ابتدا به اسم سوزندان آلترناتیوهای ضد انقلابی شروع شد ولی خیلی زود تبدیل به فرهنگی ضد انسانی شد که بدون چنین فرهنگی دستگاه تبلیغی مجاهدین توان رویا رویی با نظرات مترقی را ندارد یعنی تا جایی که در توانش باشد زمین سیاست را با همین ادبیات و تبلیغات برای خودش خلوت میکند بنابراین اینکه به طور واقعی مزدور چه کسی است ….برای مجاهدین مهم نیست بلکه به قول خودشان مزدور کسی است که با خط سیاسی و استراتژی رهبری مجاهدین زاویه داشته باشد

در داخل مناسبات و تشکیلات مجاهدین البته موضوع متفاوت بود در قرارگاه اشرف آقای رجوی صراحتا عنوان است هر کسی که از بیرون وارد قرارگاه میشود پاسدار و مزدور است مگر اینکه وارد انقلاب ایدئولوژیک شود و با تمام تفکرات گذشته که مربوط به خمینی است وداع کند . این بحث مفصلی است که در این مختصر نمیگنجد

 

سعید صالحی نیا:

همانطور که می دانید، خود من تا بحال از دو سازمان سیاسی، یعنی فرقه مجاهد و فرقه علی جوادی ، متهم شده ام که مزدور رژیم اسلامی هستم یا بوده ام. لذا این ضد فرهنگ ، محدود به "فرقه های مذهبی " نیست. بامزه است که چند روز پیش خود این فرقه علی جوادی اطلاعیه ای داده و فرد دیگری را محکوم کرده که رهبر این فرقه یعنی علی جوادی را به "مزدور بودن" متهم کرده! این دلیلی است که ضد فرهنگ "مزدور سازی" یک جا نمی ماند و ترکشش به خود سازندگان ضد فرهنگ هم اصابت می کند! بقول معروف : " از ماست که بر ماست"!. این ضد فرهنگ را در مورد هرکس که بکار برده می شود باید محکوم کرد.

از دید شما نقش فرهنگ فرقه مجاهد در تخریب فرهنگ سیاسی اپوزسیون رژیم اسلامی چیست؟ چگونه می شود رد پای این ضد فرهنگ را در سایر بخشهای اپوزسیون دنبال کرد؟

اسماعیل هوشیار : خب من فکر میکنم که اولا به چنین موضوعی ابتدا فردی نباید نگاه کرد که مثلا زدن مارک به علی جوادی بد است و به دیگران خوب است و یا مهم نیست ! بحث اصلی به نظرم خود این روش کودکانه است . همیشه هم  از ۲ زاویه جریانات و حکومتها و ارتجاع از این حربه استفاده میکنند یا به قول مجاهدین هدفش زدن خط  مربوطه است یعنی کادر موضوع در توجیه ، وسیع و دهان پرکن است و یا بنا به تجربه هدف میتواند فقط  تخریب یا تصفیه حسابهای فردی باشد . چون تا جایی که به من مخاطب برمیگردد من ابتدا هر ادعایی را با استناد به مدارک مکفی جدی میگیرم و به جزاین ، ادعاها اصلا قابل دیالوگ و فکر کردن هم نیست این را میشود به راحتی تشخیص داد ادعای مجاهدین و رژیم حاکم و افراد دیگر و تجربه مک کارتیسم و خلاصه همه موارد دیگر را نمیشود مثل ویکی لیکس ازشان مدرک خواست   

 

سعید صالحی نیا:

سابقه ضد فرهنگ "مزدور سازی" از مخالف را در چه جنبشهائی می شود دنبال کرد؟ آیا ربطی بین این نوع ضد فرهنگ و ریشه های ایدئولوژیک فرهنگهای ضد مدرن وجود دارد؟

اسماعیل هوشیار : سابقه امر در تاریخ قابل دسترسی به زمان جنگ سرد بر میگردد سابقه شروعش به اندازه طول تاریخ بشر است فقط به مرور زمان پیشرفته تر میشود . در دوران جنگ سرد ، هم در غرب و هم در شرق از این حربه استفاده میشد در حکومت اسلامی و بقیه دیکتاتوری ها هم اصلا به جز این حربه ایی ندارند و سازمانهای مختلف سیاسی هم فقط به مثابه یک حربه تبلیغاتی از آن استفاده میکنند . اینکه با مدرک مشخص حرفی ارائه شود و قابل استناد باشد در هر دادگاهی ؛ یک چیز است….. و اینکه هر کجا طرف یا جریان مربوطه در هر موضوعی کم بیاورد و بعد برود سراغ این حربه …یک چیز دیگر

فقط وقتی هیچ تغییری حتی در ادبیاتش نمیتواند بدهد و به همان شکل قدیمی و نخ نما ، از این حربه استفاده میکنند موضوع بیشتر حالت طنز پیدا میکند به خصوص در عصر اینترنت و آگاهی و انسانهایی که قدرت تشخیص دارند . با این همه من استقبال میکنم که " مزدور سازی " را به صحنه بحث کشاند و بازش کرد تا ببینیم حتی در یک جدل خطی ، مزدوری یعنی چه ؟

 

سعید صالحی نیا:

تاثیر ضد فرهنگ "مزدور سازی" در عقب ماندگی فرهنگ سیاسی چیست؟ آیا می شود نتیجه گرفت که این ضد فرهنگ، از عوامل عقب ماندگی عمومی فرهنگ سیاسی در جامعه ایرانست؟

اسماعیل هوشیار : طبعا و قطعا همینطور است . در یک نظر کلی اغلب نیروهای سیاسی دچار چنین فقر مفرطی هستند یعنی دقیقا با همان شیوه های دوران مک کارتیسم میخواهند کار کنند یا حرف بزنند . مثل کودکی که ۳۰ سال است در کلاس اول دبستان درجا میزند ! بحث های ۳۰ سال پیش به درد امروز نمیخورد امروز به نظرمن اغلب مجبورند تا خودشان را نشان بدهند از تریتا پارسی ( نایاک ) و گنجی که تصریح میکنند خواهان حفظ  حکومت اسلامی هستند تا امیر احمدی و یارانش که رسما به ایران میروند و تا دولتهایی که نیاز نیست نرد عشقشان با حکومت اسلامی را اینجا تشریح کنم . یادم افتاد یکی از اعضای قدیمی مجاهدین که از تیف به ایران رفت پس از ورود به اروپا مصاحبه ایی با بی بی سی داشت و ازش سوال کردند : مجاهدین میگویند شما از طرف حکومت ایران آمده اید ؟ طرف جواب داد : آره همینطور است تو چی میگی ؟ یعنی دوران کار مخفی و این حرفها تمام شده است امروز به همان صراحت که عده ایی شیفته حکومت اسلامی هستند به همان صراحت هم بولتون میرود پاریس و با مریم رجوی متحد میشود ولی برای ذهن ساده عوام و هوادار سرنا را از سر گشادش میزنند و هنوز دنبال مزدور ساختن هستند

سعید صالحی نیا:

چه جریانات و افرادی تا بحال از لجن پراکنی های این چنینی فرقه مجاهد در امان مانده اند؟ آیا این ضد فرهنگ فقط در مقابل مخالف این فرقه بکار برده می شود یا مسئله عمیق تر است و به مکانیزمی درونی هم در این فرقه تبدیل شده؟ مثلا آیا اتهام زنی ابزاری هست برای کنترل اعضا و هواداران خود این فرقه توسط رهبریش؟ آیا می توانید نمونه هائی ارائه دهید؟

اسماعیل هوشیار : بحث به نظر من ریشه فکری دارد در اندیشه مجاهدین . زمانی آقای مسعود رجوی در نشستی گفت : کسی که از دنیای مجاهدین بیرون میرود مهم نیست کجا میرود و چه می کند ….؟ مهم این است که خروج از ما ( مجاهدین ) مساوی است با پاسدار شدن …یعنی چنین بحثی بدون تردید ابتدا در درون تشکیلات صیقل میخورد و به کار گرفته میشود و بعد از چنین حربه ایی در بیرون هم بسته به سوژه ، ازش استفاده لازم را میکنند . والا حداقل طی این ۳۰ سال مجاهدین یک منتقد و مخالف جدی را به رسمیت میشناختند …ولی نیست . در نظر کسانی که رهبر عقیدتی خدای ماده در روی زمین است و اساسا مرتکب اشتباه و خطا نمیشود و تنها پدیده روی زمین است که مثلا از عنصر استثماری تهی است منتقد و مخالف معنی ندارد بلکه همه مزدورند

من بارها گفته ام و باز هم تاکید میکنم برای شخص من هدف و سوژه همیشگی ارتجاع است و نه فقط بخشی از ارتجاع که حاکم است . وقتی تمامییت ارتجاع و تفکرات مذهبی و غیر مذهبی عقب مانده ، زیر ذره بین میرود موضوع را نمیشود در کادر زمان خاصی محصور کرد . برای هر انسان آگاهی جنگ با خرافات و جهل و فرهنگ عقب افتاده مزدور سازی سیاسی ، باید همه حرف باشد . بروید فیلمی که مجاهدین از عاشورای حسینشان در قرارگاه اشرف در سال گذشته روی یوتیوپ گذاشتند ببینید آنوقت متوجه عمق فاجعه خواهید شد و اینکه چند درصد اختلاف بین ولایت فقیه و رهبر عقیدتی ، حتی در ظاهر وجود دارد ؟

http://www.youtube.com/watch?v=BNIGmJo0TlU&feature&p=41A2D9A46A26C2A0&index=0&playnext=1

در زمان فاز سیاسی هم حزب الله ابتدا با چماق وارد نشد آنها در خیابان و دانشگاهها بحث میکردند و زمانی که در تنگنا قرار میگرفتند و یا کم میآوردند چماقها در میآمد . مکانیزم و عملکرد چنین ابزاری تقریبا همه جا مشابه است . در داخل مناسبات مجاهدین هم از این حربه برای کنترل و یا تخریب هر صدایی به وفور استفاده میشد . یادم نمیرود که در نشستهای "طعمه" فرمانده فتح الله را مسعود رجوی جلوی ۴۰۰۰ نفر چنان حرفهایی بهش زد که دیگه طرف نمیتوانست سرش را بلند کند این فرد همان کسی بود که طراحی و فرماندهی خارج شدن مسعود رجوی و بنی صدر از ایران در سال ۱۳۶۰ را به عهده داشت ولی باید درچشم بقیه خراب میشد تا رهبری ( مسعود ) در چشم همان بقیه مقدس و شجاع و اینا…بماند …من فکر کنم اگر به شکلی فرضی همین امروز این سلاح یا حربه را از دست مجاهدین خارج کنیم آن روز عاشورای مجدد مجاهدین است واقعا فلج میشوند نیرویش را از دست میدهد

 

سعید صالحی نیا:

چه باید کرد تا این ضد فرهنگ ریشه اش کنده شود؟ راه حلهای پیشنهادی شما چیست؟

اسماعیل هوشیار : من فکر میکنم باید روی این موضوع بحث جدی بشود بحث آکادامیک . باید باز شود و مستمر به این ضد فرهنگ یورش فرهنگی کرد با تعارف و ملاحضات سیاسی و ترس و نگرانی از خوردن مارک…..ریشه این بلاهت خشک نمیشود در فردای بعد از حکومت اسلامی هم میتواند مورد استفاده قرار گیرد . بی عملی فقط ارتجاع را حریص تر و هارتر میکند . مگر اینکه با احساس مسئولیت از همین امروز به این بیماری پرداخته شود . مسئولیت هم به صفت دفاع از افراد نیست بلکه اعتراض به چنین شیوه های ابلهانه ایی است . نیرو و افراد و حتی جامعه ایی که در قرن حاضر و با این سطح از تکنولوژی هنوز در این وادی به سر ببرد از نظر من بیمار است و یک بیمار هم خودش باید ابتدا برای رفع مشکلش پیش قدم شود منظورم دقیقا قشر روشنفکر است . هر مدعی روشنفکری که شاهد صحنه است کاملا متوجه واقعیت این بیماری میشود و وقتی سکوت کرده و نظاره میکند و اعتراضی ندارد مشکلش چیست ؟! کسانی که سکوت میکنند یعنی تایید میکنند بیماری را و در عین حال خوششان هم میآید و دوست دارند تا همیشه بیمار بمانند…..دلیل و توجیهش مهم نیست چون همیشه دلیلی وجود دارد که باید الان سکوت کرد . کسانی که امروز سکوت میکنند تردید نکنید که همیشه ساکت خواهند ماند . از ما گفتن ، به خاطر تاریخ…و بقیه هم خود دانند.

 

منابع دیگر:

لزوم برخورد همه جانبه به اتهامات فرقه مجاهد ٬ در حاشیه لجن پراکنی های نقاش باشی اعظم آیت الله رجوی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=23941

 حاج آقا لطفا بی خیال !(اسماعیل هوشیار)

http://www.tipf.info/bi,khiyal.htm

 در باره فرقه مجاهد- مصاحبه با اسماعیل هوشیار(بخش اول)- سعید صالحی نیا –فوریه۲۰۰۹

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m02/25-said.htm

 در باره فرقه مجاهد-مصاحبه با اسماعیل هوشیار( بخش دوم)-سعید صالحی نیا-مارس ۲۰۰۹

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m03/15-said.htm

(در باره فرقه مجاهد بخش سوم (۲۸ مارس ۲۰۰۹)

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m03/30-said.htm

جایگاه فرقه مجاهد در سیاست(۱۸ ژانویه )۲۰۰۹

 http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m01/18-said.htm

 تراژدی فرقه مجاهد در حاشیه حمله نظامی رژیم عراق به قرارگاه اشرف(آگوست ۲۰۰۹

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m08/2-said.htm

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.