بهرام رحمانی
یک فروند بوئینگ 727 به شماره پرواز 277 متعلق به شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) در مسیر تهران ـ ارومیه ساعت 19 و 45 دقیقه یک شنبه شب ۱۹دی ۸۹، در نزدیکی فرودگاه ارومیه با 105 نفر سرنشین دچار سانحه شد که بر اثر آن 78 نفر از مسافران کشته شدند و 27 نفر نیز مجروح گردیدند. هم چنین از مجموع یازده خدمه این پرواز فقط یک مهماندار به نام «زهرا آهویی» و محسن عسگرزاده از کادر امنیت پرواز زنده ماندند و سایر کادر پرواز به همراه خلبان جان خود را در این حادثه از دست دادند.
هر چند شنیدن خبر سانحه هوایی و زمینی در حاکمیت جمهوری جهل و جنایت و دروغ به خبری عادی تبدیل گشته، اما جان باختن 78نفر در این سانحه و جراحت سنگین بر پیکر ۲۷نفر و درد و رنج بازماندگان آن ها، امری نیست که به این زودی ها از حافظه مردم ارومیه و ایران به یاد فراموشی سپرده شود.
مقامات و مسئولین در مورد این حادثه هم چون حوادث دیگر کشور، اطلاعات ضد و نقیضی به جامعه می دهند. اما در این مورد اظهارنظر وزیر راه و ترابری بیش از همه جلب توجه می کرد؛ او، قبل از این که با بازماندگان قربانیان اعلام همدردی کند به تبرئه کردن حکومت شان برخاست و ادعا کرد که آمار حوادث هوایی در ایران کم تر از کشورهای دیگر است. در حالی که این دروغ بزرگی ست و حوادث هوایی در ایران چندین برابر کشورهای دیگر است. حتی هواپیمایی که در ارومیه سقوط کرد قبلا نیز یک بار به زمین خورده بود و بر اساس قوانین هوایی اتحادیه اروپا، حق پرواز نداشت.
حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت احمدی نژاد، که به دنبال حادثه سقوط هواپیمای بوئینگ 727 به همراه هیاتی خود را به ارومیه رسانده بود در گفتگو با مهر افزود: این دومین حادثه با این وسعت طی 5/2 سال گذشته در کشور است که آمار بالایی محسوب نمی شود. او، هم چنین از پیدا شدن جعبه سیاه هواپیما و پیگیری علت حادثه خبر داده و متذکر شده که علت سقوط تنها به دلیل بدی آب و هوا و نه نقص فنی هواپیما بوده است. اما بر خلاف ادعای وزیر وزیر راه، حسینعلی شهریاری، عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفته است، به علت تحریم، هواپیماهای کشور ما از استاندارد خارج شده و اکثرا فرسوده هستند. هم چنین کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی نیز از تشکیل اولین جلسه این کمیسیون با محوریت موضوع حادثه سقوط این هواپیما خبر داده و بهبهانی باید در جمع اعضای این کمیسیون راجع به حادثه رخ داده توضیح دهد.
احمد مجیدی، معاون مدیریت بحران وزارت راه و ترابری در گفتگو با خبرنگار «ایران»، در خصوص تاکید وزیر راه و ترابری مبنی بر نبود نقص فنی در سانحه سقوط این هواپیما گفت: «حدود 6 – 5 ماه زمان نیاز است تا عوامل موثر در سانحه مذکور به صورت کارشناسی شناسایی شود.»
انتشار گزارش هایی مبنی بر این که نمی بایست به هواپیمای سانحه دیده به علت شرایط بد جوی اجازه پرواز داده می شد وزیر راه را به واکنش واداشت. وزیر راه و ترابری، با توجیه این که در شرایط نامساعد جوی مردم فشار می آورند که پرواز انجام شود، گفت: «چیزی که در این حادثه مطرح نبوده، بحث مدیریتی است.»
وزیر راه و ترابری، درباره این که طبق گلایه مجروحان سانحه چرا با وجود نامساعد بودن شرایط جوی به هواپیما اجازه پرواز داده می شود؟ آن را به گردن مرم انداخت و این گونه توجیه کرد: مردم فشار می آورند؛ هم اکنون هم دوباره مسافران می خواهند یک فروند ایرباس را با فشار از فرودگاه مهرآباد به مقصد ارومیه پرواز دهند. در حالی که می گویم من از آن جا می آیم و هوا مساعد نیست، اما مسافران بازهم درخواست پرواز دارند و کوتاه نمی آیند.
سئوال این است هنگامی که مردم، حق مسلم خودشان را از دولت می خواهند چرا با تهدید و سرکوب و شکنجه و زندان و اعدام روبرو می شوند؛ پس چگونه است به خواست مردم این قدر احترام گذاشته می شود که با فشار آن ها، هواپیمای آسیب دیده و در فضای جوی بد را پر از مسافر به پرواز در می آورند؟!
گفته می شود که خلبان بوئینگ سانحه دیده که خود نیز در این حادثه جان باخت یکی از زبده ترین و با تجربه ترین خلبانان ایران بود. فریدون دادرس، خلبان هواپیمای مذکور حداقل 5800 ساعت پرواز با هواپیمای بوئینگ 727 داشته و 24 سال هم سابقه پرواز.
به گفته کارشناسان، تمام سوانح هوایی حاصل سه عامل مهم شامل خطای انسانی، شرایط جوی و عوامل فیزیکی که همان نقص فنی است، می باشد. که گاهی یک یا دو عامل و بعضا هر سه مورد سبب ساز سوانح دردناک هوایی می شوند.
یک کارشناس به یکی از رسانه ها گفته است در عصر هواشناسی مدرن قرن بیست و یکم که از یک هفته قبل جریانات هوا را به خوبی پیش بینی می کنند، کاپیتان پرواز زنده یاد «فریدون دادرس» که دست بر قضا معلم خلبان بوئینگ ۷۲۷هم بوده است، از وضعیت فرودگاهی که قرار بود فرود بیاید بی اطلاع بوده باشد!؟ البته این نکته را اضافه کنم: ایران ایری ها در پاسخ به این پرسش بنده فرمودند: بار ها اتفاق افتاده بود که پیش بینی های ارایه شده هوا کاملا غلط از آب در می آمد و مثال های فراوانی در این مورد به خاطر می آوردند. اما صادقانه عرض کنم از یک استاد خلبان با تجربه کم اهمیت دادن به این اصل بسیار مهم واقعا بعید به نظر می رسد.
یکی دیگر از اقدامات بی شرمانه و نمایشی وزیر راه و ترابری در ارومیه، خشم مردم عزادار این شهر داغ دیده را برانگیخت. به گزارش خبرگزاری «عصر ایران»، ده ها هزار نفر از مردم سوگوار ارومیه که روز سه شنبه 21 دی ماه، برای تشییع پیکرهای عزیزان خود و بدرقه آن در مرکز شهر گرد آمده بودند، بنرهای بزرگ متعددی را دیدند که با سرعت عمل عجیب وزرات راه، در آن شرایط بحرانی چاپ شده و به بهانه تسلیت حمید بهبهانی و منقش به عکس رنگی وزیر در مسیر تشییع جنازه نصب شده بودند!
تبلیغ برای وزیر، آن هم درست در میان شیون و زاری خانواده های قربانیان و در شرایطی که افکار عمومی وزیر راه را مکلف به پاسخ گویی و شایسته برکناری می دانند، واکنش های منفی مردم را به دنبال داشت به گونه ای که با بالا گرفتن اعتراضات، ساعاتی پس از نصب این بنرها در مسیر تشییع جنازه، مسئولان نسبت به جمع آوری آن ها اقدام کردند.
بنا به همین گزارش، مردم ارومیه می گفتند در حالی که ما مشغول عزاداری بودیم و مجروحان نیز در بیمارستان ها با مرگ دست و پنجه نرم می کردند، مسئولان راه و ترابری شبانه در حال طراحی، چاپ و نصب بنرهای تبلیغی حمید بهبهانی در خیابان ها بوده اند!
این وقاحت وزیر راه و ترابری و عدم احساس مسئولیت در قبال این حادثه و حوادث قبل از آن، سبب شد که حتی صدای نماینده ارومیه در مجلس ارتجاع نیز در بیاید. نماینده ارومیه، با بیان این که استعفای وزیر راه، حداقل انتظار از وی بود، گفت: از رییس جمهور توقع است که نسبت به ادامه همکاری وزیر راه تجدیدنظرکند.
سلیمان ذاکر، در نطق خود هم چنین از هیات رییسه خواست تا بدون فوت وقت،نمایندگان را برای استیضاح وزیر راه همراهی کنند.او، با طرح این سئوال که شما مسئولین با کدام عقل، اجازه پرواز به هواپیمای سیساله با نقص فنی می دهید، گفت: این حوادث اعتبار نظام را در تمامی دنیا زیر سئوالمی برد. در دنیا حساسیت مسئولان نسبت به جان انسان ها بسیار بالاتر است.
ذاکر، با اشاره به این که ایران کشور فقیری نیست، خطاب به مسئولان وزارتراه گفت: به جای این همه وقت گیری در بیمه پروازها و مثلا کار کارشناسی، پول مملکترا صرف خرید هواپیما کنید که هواپیماهای بیش از ۲۰ساله را که مخصوص باربری است،برای مسافربری استفاده نکنید.
او، با بیان این که در دوره وزارت بهبهانی چهار هواپیما سقوط کرده است، او را بهبررسی و مقایسه سیستم حمل و نقل ایران با برخی کشورهای بی نام و نشان کرد و گفت: اگر راه آهن ارومیه را ساخته بودید، شاید این مشکل پیشنمی آمد.
حادثه ناگوار که حوالی ساعت ۱۹و ۴۰دقیقه شب روی داد، پیامک و تماس های مکرر مردم به کار افتاد و خبر سانحه هوایی همراه با نگرانی و تشویق عظیم تمام شهر ارومیه را فرا گرفت.
صدای آژیرهای پی در پی اوژانس سکوت سنگین شب را در ارومیه شکسته بود و اضطراب و نگرانی تمام شهر را فرا گرفت.
هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ خطوط هوایی ایران ایر که با دو ساعت و ۴۵تاخیر از فرودگاه مهرآباد تهران برخاسته بود درست حوالی «ترمنه» با زمین برخورد کرد و متلاشی شد.
به دلیل شرایط بسیار نامناسب جوی، بارش سنگین برف، سختی و صعب العبور بودن مسیر راه و محل حادثه، عدم آنتن دهی گوشی های همراه، ممانعت از حضور برخی خبرنگاران توسط نیروهای نظامی برای حضور در محل سانحه، تجمع و خیل گسترده اهالی روستاهای اطراف و عزیمت خانواده های مسافران برای حضور در محل این حادثه همه و همه دست به هم داده بودند تا جزئیات کامل حادثه در ساعات ابتدایی در هاله ای از ابهام باقی بماند.
براساس اعلام برخی سایت های خبری اهالی روستاهای کلیساکندی از نخستین کسانی بودند که بلافاصله بعد از مشاهد نزدیک شدن شئی نورانی و برخورد آن با زمین به یاری مصدومان شتافتند.
هزاران نفر از اهالی محل و اقوام و آشنایان مسافران هواپیما در زیر سرما و بوران تا ساعت ها در محل حادثه تجمع کرده بودند. به دلیل این که هواپیما در لحظه سقوط آتش نگرفته بود امید به سلامت و زنده بودن برخی مسافران بیش از پیش می نمود.
حسین حقیقی، نخستین مجروحی بود که پس از سقوط هواپیما توسط روستائیان منطقه از هواپیما خارج و به مراکز درمانی انتقال داده شد.
وی که حدود ۲۸تا ۳۰ساله به نظر می رسید، گفت: هواپیما، یک و یا دو دقیقه بعد از صحبت خلبان که خواستار بستن کمربندهای ایمنی شده بود ناگهان اوج گرفت و یک دقیقه بعد صدای شکستن بال های هواپیما را شنیدیم و بلافاصله صدای ناله مسافران بلند شد و دیگر چیزی نفهمیدم.
سازمان انتقال خون ارومیه، به دلیل ازدحام مردم برای اهداء خون به مجروحین حادثه فرصت رسیدگی به مراجعان را نداشت و صفی طولانی مقابل درب این سازمان در خیابان مدرس کشیده شده بود.
هواپیما پس از برخورد با زمین به سه تکه بزرگ و سه تکه کوچک تر تقسیم شده است. بوئینگ حادثه دیده در یک زمین خالی بین باغ های سیب و انگور سقوط کرده است.
روستائیان که در نخستین دقایق حادثه در محل حاضر شده بودند، کمک شایانی در امدادرسانی اولیه داشته اند. شاهدان عینی گفته اند که اکثر کشته ها و مجروح ها در درون هواپیما بوده اند، با این حال، دست کم یک جوان را دیده اند که به فاصله چند صد متری پرتاب شده بود و در دقایق اولیه بعد از سقوط هم زنده بود اما به علت جراحات زیاد جان خود را از دست داد. اولین شاهد عینی سانحه که خبر سقوط را اعلام کرده، یکی از اهالی روستاهای اطراف بوده که اتفاقا کارمند فرودگاه ارومیه نیز هست و بلافاصله مراتب را به فرودگاه مخابره کرده است.
پس از آن که این هواپیمای بوئینگ ۷۲۷در نزدیکی ارومیه دچارسانحه شد، سازمان هواپیمایی کشوری از چهار شرکت هوایی خواست تا «با عنایت به سوانحاخیر» از به کارگیری هواپیماهای توپولف از ابتدای اسفندماه امسال خودداریکنند.
در نامه رضا نخجوانی، رییس سازمان هواپیمایی کشوری ایران، خطاب بهشرکت های هواپیمایی ایران ایرتور، کیش ایر، تابان و کاسپین آمده است که «با عنایتبه اعلام قبلی این سازمان و سوانح اخیر و هم چنین انقضای تاریخ فعالیت هواپیماهایتوپولف ۱۵۴در تاریخ سی ام بهمن ماه امسال، مقتضی است به منظور پیشگیری از هرگونهعوارض اجتماعی و… از برنامه ریزی و ایجاد تعهد برای ادامه پروازها با هواپیماهایمذکور از تاریخ یکم اسفندماه جدا خودداری کنند.»
چهار شرکت هواپیمایی یادشده، شرکت هایی هستند که هم چنان در برنامه پروازی خود از هواپیماهای توپولف استفادهمی کنند و رییس سازمان هواپیمایی کشوری در نامه خود که به تاریخ ۲۰دی ماه 89، یک روزپس از سانحه بوئینگ در ارومیه، ارسال شده عواقب ناشی از بی توجهی به این اخطار رامتوجه این شرکت ها دانسته است.
کارشناسان امور هوایی می گویند پر خطرترین هواپیماها در ایران، شرکت های سازنده معتبر هواپیمای بوئینگ آمریکا و ایرباس فرانسه هستند که هر دو نیز ایران را برای فروش مستقیم هواپیمای نو تحریم کرده اند و در این بین ایران تنها به هواپیماهای کارکرده ای چون فوکر که از سال 1997 میلادی تولید نمی شود دسترسی داشته اما ظاهرا توپولف و آنتونوف های از رده خارج شده اند اما هم چنان پرواز می کنند؟!
از سوی دیگر، در بخش هواپیماهای آموزشی نیز متاسفانه سوانح پر شماری دیده می شود که بعضا به دلیل بی دقتی های واضحی منجر به فاجعه شده است که این موضوع نیز جای تامل و تدبر ویژه دارد.
درحال حاضر بسیاری از هواپیماهای ایرانی، از جمله بیش از نیمی از ناوگان هواییایران ایر اجازه عبور از آسمان اروپا را ندارند و شرکت هواپیمایی ایران ایر از اینگروه هواپیماهای خود، فقط در مسیرهای داخلی استفاده می کند.
در تاریخ سوانح هوایی سی سال اخیر ایران، تاکنون سه هواپیمای بوئینگ۱۵۴دچار سانحه منجر به مرگ شده اند که آخرین آن ها یک هواپیمای متعلق به شرکتهواپیمایی کاسپین بود که ۲۴تیر ماه ۸۸در مسیر تهران – ایروان، بر فراز قزوین سقوطکرد و همه ۱۶۸سرنشین آن کشته شدند.
خبرگزاری مهر، طی گزارشی یادآور شده است که در حال حاضر ۱۷فروند توپولف ۱۵۴در ناوگان هوایی ایران فعال هستند که از این تعداد، ۱۱فروندمتعلق به ایران ایرتور، دو فروند متعلق به کیش ایر، سه فروند متعلق به کاسپین و یکفروند متعلق به تابان است.
بر اساس این گزارش، شرکت ایران ایرتور در ماه هایگذشته دو فروند توپولف ۱۵۴را از ناوگان خود خارج کرده، سه فروند هواپیمای متعلق بهشرکت هواپیمایی ارم نیز که مجوز فعالیتش به حالت تعلیق درآمده، در فرودگاه مهرآبادزمین گیر هستند.
با سقوط بویینگ 727 در ارومیه، هفتمین سانحه هوایی دلخراش از 1384 تاکنون رقم زده شد. با 78 قربانی بوئینگ ایران ایر در ارومیه، از 1384 تاکنون مجموعا 416 نفر در ایران قربانی سوانح هوایی شدند و هم چنان مسئولان علت مرگ شهروندان را عامل انسانی و جالب تر از آن سرمای هوا معرفی می کنند. گویی در کشورهایی که دچار یخبندان هستند، هواپیمایی پرواز نمی کند.
تنها سوانح هوایی بعد از سال 1384، به شرح زیر است:
۱اردیبهشت ۱۳۸۴:یک فروند بوئینگ ۷۰۷هواپیمایی ساها که در مسیر کیش- تهران در حرکت بود در فرودگاه مهرآباد از مسیر منحرف شد و وارد رودخانه کن شد. در این حادثه یک نفر کشته شد.
۱۹دی ۱۳۸۴:یک هواپیمای فالکن-۲۰در شمال غرب ایران سقوط کرد و تعدادی از مقامات ارشد سپاه، از جمله سردار احمد کاظمی، فرمانده نیروی زمینی سپاه، به قتل رسیدند.
۱۵آذر ۱۳۸۴:یک فروند هواپیمای سی-۱۳۰ارتش ایران که حاوی خبرنگاران و پرسنل ارتش بود، بر روی منطقهای مسکونی در تهران سقوط کرد که بیش از ۱۱۰کشته برجای گذاشت.
۶آذر ۱۳۸۵:یک فروند هواپیمای آنتونوف ۷۴متعلق به سپاه پاسداران حکومت اسلامی در فرودگاه مهرآباد سقوط کرد. در این حادثه ۳۶نفر کشته و ۲نفر زخمی شدند.
۱۰شهریور ۱۳۸۵:سقوط هواپیمای توپولوف-۱۵۴شرکت ایران ایرتور در فرودگاه مشهد. این هواپیما در مسیر بندر عباس-مشهد در حال حرکت بود. این هواپیما حامل ۱۴۸مسافر بود. در این حادثه ۲۸نفر کشته و ۵۰نفر زخمی شدند.
۱۲دی ۱۳۸۶:یک فروند هواپیمای فوکر ۱۰۰شرکت ایران ایر هنگام برخاستن از باند فرودگاه مهرآباد دچار حادثه شد. این هواپیما که حدود صد مسافر داشت، قرار بود از تهران به مقصد شیراز پرواز کند، اما چرخهای هواپیما هنگام برخاستن به علت انحراف از باند فرودگاه کنده شد و بال هواپیما آتش گرفت.
۲۷بهمن ۱۳۸۷:هواپیمای مسافربری ایران ۱۴۰در حوالی فرودگاه شاهین شهر اصفهان سقوط کرد و تمامی پنج سرنشین هواپیما جان باختند.
۳شهریور ۱۳۸۷:سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ایرانی در اجاره شرکت هواپیمایی آیتک ایر قرقیزستان با ۹۰مسافر که ۷۰نفر از آنان جان باختند.
۴بهمن ۱۳۸۸:یک فروند توپولف تی یو-۱۵۴با ۱۵۷مسافر پس از فرود روی باند فرودگاه مشهد آتش گرفت. در اثر این حادثه داخل هواپیما به کل سوخته و بال سمت راست و دم و چرخ هواپیما جدا شدند و ۴۲تن از مسافران به بیمارستان منتقل شدند.
۲۴تیر ۱۳۸۸: سانحه مرگبار توپولف تی یو-۱۵۴متعلق به هواپیمایی کاسپین ۱۶۸کشته برجای گذاشت.
۲۰مرداد ۱۳۸۸:یک فروند هواپیمای فوکر ۱۰۰در پرواز شماره ۷۲۹هواپیمایی آسمان در فرودگاه اصفهان دچار سانحه شد. به علت فرود نامناسب عوامل پرواز یکی از چرخ ها ترکیده و آتش گرفت. درهای این هواپیما بسته بوده و در حالی که مسافران داخل بودند ماموران فرودگاه به اطفای حریق مشغول شدند و سرانجام پس از خاموش کردن آتش مسافران از هواپیما خارج شدند.
۲مرداد ۱۳۸۸:پرواز شماره ۱۵۲۵هواپیمایی آریا تور که از تهران به مشهد حرکت میکرد ساعت ۱۸و ۵دقیقه دوم مرداد ماه در فرودگاه مشهد، در نتیجه باز نشدن چرخ جلو و هم چنین اشکال در چرخ های عقب در هنگام فرود از باند خارج شد و به دیوار فرودگاه برخورد نمود.
در این حادثه حداقل ۱۷نفر (۳مسافر و ۱۴خدمه پرواز) کشته و ۲۰نفر نیز مجروح شدند.این هواپیما از نوع ایلیوشین-۶۲و مجموع مسافران و خدمه آن ۱۶۰نفر بودهاست. خبرگزاری فارس، به نقل از سخن گوی سازمان هواپیمایی، سرعت بالای هواپیما را علت سانحه عنوان نمود.
۲۴تیر ۱۳۸۸: یک فروند هواپیمای مسافربری از نوع توپولف تی یو-۱۵۴متعلق به شرکت هواپیمایی کاسپین که عازم ارمنستان بود دقایقی پس از بلند شدن از فرودگاه امام خمینی تهران در ۱۲کیلومتری جنوب قزوین بین منطقه فارسیان و جنت آباد در بخش مرکزی قزوین سقوط کرد که منجر به کشته شدن تمامی ۱۶۸نفر سرنشین (مسافر و خدمه) این هواپیما شد.
۱۹دی 1389: یک فروند هواپیمای مسافربری بویینگ ۷۲۷شرکت هواپیمایی ایرانایر، که از تهران به سمت ارومیه پرواز می کرد با ۱۰۵سرنشین (۹۳مسافر – ۱۲خدمه) در نزدیکی ارومیه سقوط کرد و در طی این حادثه ۷8نفر کشته و ۲7نفر هم مجروح شدهند.
فقط ناوگان هوایی حکومت اسلامی نیست که قربانی می گیرد، بلکه ناوگان زمینی آن نیز به بزرگ ترین قتل گاه مسافران، تبدیل شده است.
آمارهای تکان دهنده ای که از سوی یک موسسه پژوهشی وابسته به حکومت انتشار یافته، یکی از ابعاد بحران و فجایع انسانی در جاده ها و مرگ و میر ناشی از آن را نشان می دهد. و یا سخنان وزیر راه و ترابری، که به نوعی به بی توجهی دولت به ناوگان حمل و نقل کشور و کسر بودجه آن، اقرار کرده است.
اگر سخنان بهبهانی، وزیر راه و ترابری در جلسه صبحانه با اعضای اتاق بازرگانی در تهران در صیح امروز 11 مرداد 89 را هم در نظر بگیریم که درباره وضعیت ناوگان حمل و نقل کشور به اعضای اتاق بازرگانی گفته است: «بندر چابهار تا امروز توسعه نیافته»؛ «بودجه وزارت راه براى (احداث) حدود حداکثر 200 کیلومتر کافى است»، «حدود 50 درصد از برنامه توسعه چهارم در بخش راه متحقق شده»، «چون 55 هزار میلیارد تومان براى ساخت تجهیزات نیاز بوده که 48 درصد آن پرداخت شده» است، «50 هزار کامیون بالاى 40 سال داریم که تلاش می کنیم عمر این کامیون ها را کاهش دهیم.» و… بهبهانى، هم چنین در مورد آمار بالاى کشته هاى جاده اى هم گفت: «جاده ها براى 20 سال ساخته مى شوند ولى با این بار اضافه اى که بر روى جاده ها مى رود باعث مى شود که عمر جاده ها به 2 سال برسد.»
یحیى آل اسحاق، رییس اتاق بازرگانى تهران هم در این نشست به بدهی هزار میلیارد تومانی وزارت راه به پیمان کاران اشاره کرد و گفت: پیمان کاران هزار میلیارد تومان از وزارت طلب کار هستند و دولت باید به این مطالبات توجه کند.
آمارهای پژوهشکده حمل و نقل، در رابطه با مرگ و میر مسافران در جاده های کشور نیز بسیار تکان دهنده و هولناک است: «از سال ۱۳۷۳تا سال ۱۳۸۶نزدیک به ۳۰۰هزار نفر جان خود را در تصادفات جاده ای از دست داده اند.»
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، تازه ترین بررسی ها در «برآورد هزینه های تصادفات جاده ای ایران» در سال ۱۳۸۶نشان می دهد که هزینه ای بالغ بر ۱۸هزار میلیارد تومان معادل ۱۸میلیارد دلار به کشور وارد شده است.
پژوهشکده حمل و نقل که زیر نظر وزارت راه و ترابری فعالیت می کند، با انتشار گزارشی درباره آمار تصادفات جادهای در ایران و مقایسه آن با سایر کشورها نشان می دهد که ایران بین سال های 2004 – 2002 میلادی جایگاه دوم جهانی را پس از کشور السالوادر از نظر «تعداد کشته به یکصد هزار نفر جمعیت» در تصادفات جاده ای به خود اختصاص داده است. بر این اساس در السالوادر تعداد کشته به یکصد هزار نفر جمعیت در تصادفات جاده ای در سال های مورد بررسی ۴۳نفر و در ایران ۴۱نفر بوده است. این تعداد برای کشور انگلستان ۶نفر، آمریکا ۱۷نفر، چین ۶نفر و هند ۱۵نفر بوده است. همین آمار نشان می دهد از سال ۱۳۷۳تا سال ۱۳۸۶نزدیک به ۳۰۰هزار نفر در تصادفات جاده ای در سراسر کشور جان خود را از دست داده اند.
در گزارش پژوهشکده حمل و نقل، این گونه نتیجه گیری شده است که در سال ۱۳۸۶، هزینه تصادفات برای مجموع تصادفات درون شهری و برون شهری و با احتساب اثر یارانه ها در مجموع ۱۸هزار میلیارد تومان معادل ۱۸میلیارد دلار برآورد شده است. براساس این گزارش، هزینه تصادفات کشور در سال ۱۳۸۶از کل تولیدات ناخالص داخلی بیش از ۵۰درصد کشورهای جهان نظیر غنا، اردن، بحرین و بیش تر بوده است.
براساس همین گزارش، هر خانواده ایرانی در سال ۱۳۸۶به طور متوسط حدود یک یلیون تومان بابت تصادفات ترافیکی در کشور هزینه متحمل شده است. در این گزارش عنوان شده است که هزینه ۱۸میلیارد دلاری تصادفات در سال ۸۶به تنهایی ۳۳سال بودجه فعلی راهداری کشور، ۲۲۰سال بودجه فعلی ایمنی سازی نقاط حادثه خیز کشور، هزینه ایجاد ۲میلیون شغل برای جوانان یا خرید ۶۰فروند هواپیمای ایرباس را تامین کرد.
در این گزارش، نرخ بازگشت سرمایه گذاری در ارتقای ایمنی ترافیکی دست کم ۳۶۰درصد پیش بینی شده است و البته مرکز تحقیقات RTLانگلستان این رقم را برای ایران تا هزار درصد هم محاسبه کرده است.
پژوهشکده حمل و نقل، در شرایطی آمارهای مربوط به سال های ۱۳۷۳تا ۱۳۸۶را منتشر کرده است که آمارهای بعدی هم نشان می دهد روند تصادفات جاده ای در ایران از سال ۱۳۸۶به بعد هم سیر صعودی داشته یا حداکثر در همان حد سال ۱۳۸۶باقی مانده است. اگر بخواهیم هزینه تصادفات را طی ۵سال اخیر یعنی از سال ۱۳۸۴تا ۱۳۸۸برآورد کنیم، نزدیک به ۹۰میلیارد دلار زیان ناشی از تصادفات به کشور وارد شده است که خود یک رقم قابل توجه و هشدار دهنده به حساب می آید.
برآورد کارشناسان خارجی هم نشان می دهد که میزان مرگ و میر در جاده های ایران جزو بالاترین ها در جهان است و در شمار چند کشور اول جهان از نظر دادن تلفات در تصادفات جاده ای به شمار می آید.
همه شواهد و آمارها نشان می دهند که برخلاف ادعای بی شرمانه و وقیحانه وزیر راه و ترابری، مبنی بر این که آمار سوانح هوایی در ایران نسبت به کشورهای دیگر کم تر است دروغی بیش نیست. البته دولت نهم و دهم به ریاست احمدی نژاد، بی شرمی، دروغ گویی و انکار واقعیت ها، دزدی و فساد اقتصادی، جهل و جنایت را در حاکمیت سه دهه حکومت اسلامی به اوج رسانده است.
حمید بهبهانی وزیر راه در دولت نهم و دهم، بلافاصله پس از سانحههوایی ارومیه و کشته و زخمی شدن بیش از ۱۰۰نفر از مسافران اعلام کرده است که هنوزهم آمار سوانح هوایی ایران نسبت به متوسط حوادث هوایی جهان پایین است. او، در این اظهارنظر دروغین خود، حتی در باره این فاجعه بزرگ انسانی، پیام تسلیت نیز نداد. در حالی که بنا به گزارش حبرگزاری های حکومتی نیز سوانح هوایی در طول ۶سالعمر دو دولت نهم و دهم، همواره یکی از جامعه مان قرباین گرفته که حمید بهبهانیسکاندار آن بوده و هنوز هم در جهت مخالف همه آمار و ارقام منتشر شده، بی شرمانه و با وفاحت تمام همه چیز راعادی نشان می دهد و دولت شان را تبرئه می کند.
وزیر راه بدون توجه به انتقادات خودی هایشان و خشم و نگرانی افکار عمومی، مدعی شدهاین دومین حادثه با این وسعت طی دو سال و نیم گذشته در کشور است که آمار بالایی محسوبنمی شود و ادعا کرد که برخلاف برخی جوسازی ها هنوز هم امنیت پروازی در ناوگان هواپیمایی جمهوریاسلامی ایران بالاست.
با این همه مشخص نیست منظور بهبهانی از جوسازی و امنیت پرواز وآمار بالا چیست که سازمان های بین المللی و نگاهی به سوانح هوایی کشور در سال هایاخیر و مقایسه آن با آنچه در کشور های دیگر جهان اتفاق افتاده، خلاف ادعاهای اورا نشان می دهد.
سخن گوی سازمان بین المللی امنیت پرواز، در مصاحبه ای با آسوشیتدپرس، گفته است: «از سال ۵۷ تا ۸۸ شمسی، ۱۷سانحه هوایی در طول تاریخ صنعتهواپیمایی در نقاط مختلف دنیا به وقوع پیوسته که این تعداد جزو بدترین و مرگبارترین سوانح محسوب می شوند.
به گفته این مقام مسئول طی این ۳۲سال در کشورهای جهان، پنجهزار و ۲۴۸نفر جان خود را از دست دادند.
بنابراین گزارش، طی این مدت پنج هزار و ۲۴۸نفر در جهان جان خودرا در سوانح هوایی از دست داده اند که با احتساب ۱۶۸کشته حادثه سقوط هواپیما در قزوین این رقم به ۵۴۱۶نفر می رسد که متاسفانه در مقایسه با آمار کشته شدگان سوانحهوایی ایران در ۲۹سال گذشته (۱۶۱۰نفر) می توان گفت که سهم ایران به تنهایی ازتلفات سوانح هوایی به نسبت کل جهان، نزدیک به ۳۰درصد است. به گزارش «فردا»، هم چنین تعداد کشته شدگان سوانح هوایی در هفتسال گذشته سه هزار و ۴۹۶نفر است که ۷۹۵ نفر آن ها در سوانح هوایی ایران جان سپردهاند، بنابراین حدود ۲۳درصد از کشته شدگان سوانح هوایی در هفت سال اخیر مربوط بهسوانح هوایی ایران است.
بر اساس آمار سازمان جهانی هواپیمایی غیرنظامی (ایکائو)، ایراندر مقایسه با کشورهای همسایه نیز، بیش ترین میزان سوانح هوایی را به خود اختصاص داده است. کشورهایی نظیر قطر، کویت، سوریه و عمان تاکنون هیچ کشته ای را در سوانح هواییخود نداشته اند.
از سوی دیگر، میزان پروازهای انجامشده در کشورهایی چون ترکیه، امارات و بحرین بیش از پروازهای ایران است. این کشورهادر مقایسه با ایران، تلفات جانی کم تری در سوانح هوایی داشته اند.
کسانی که اجازه پرواز به بوئینگ 727 ایران ایر را داده بودند، باید پاسخ دهند که به یک هواپیما قدیمی و آسیب دیده چرا اجازه پرواز داده بودند؟
هواپیمایی که یک شنبه شب ۱۹دی ۸۹در ارومیه، دچار سانحه شد در سال 1974 به ایران ایر تحویل داده شد و درحدود 37 سال است که پرواز می کند.
به گزارش فردا، کارشناسان فنی در بازدیدهای خود از یک سال پیش اعلام کرده بودند این هواپیما باید از ناوگان هوایی خارج شود اما به دلایل نامعلوم پس از تعمیر «اساسی؟!» این هواپیما بار دیگر به ناوگان هوایی بازگشت.
بوئینگ 727 سانحه دیده، 10 سال پیش نیز در شیراز دچار سانحه شد و به علت باز نشدن چرخ های جلو با دماغه در فرودگاه دستغیب شیراز فرود آمد.
ورود بوئینگ های 37 ساله ایران در آخرین اطلاعیه اتحادیه اروپا، به دلیل فرسوده بودن به آسمان این قاره ممنوع شده است. آخرین نتیجه بازرسی کمیته ایمنی هوانوردی اروپا حاکی از این است که فقط هواپیماهای ایرباس های A300-600 هما اجازه پرواز بر فراز آسمان اروپا را دارند.
براساس ادعای وزیر راه و برابری، اصلی ترین علت این حادثه بدی آب و هوا و کمبود دید به خاطر وجود مه غلیظ در ارومیه بوده است. حال مهم ترین سئوال این است که مگر براساس اصول ایمنی پرواز، قبل از برخاستن هواپیما از زمین، برج مراقبت وضعیت هوایی مبدا و مقصد را بررسی و به اطلاع خلبان نمی رساند؟ اگر بنا به ادعای وزیر راه، هوای ارومیه به این شدت خراب بوده که باعث کاهش دید خلبان می شده، چرا و چه کسی و به چه علت اجازه پرواز به این هواپیما را صادر کرده است؟
معاون مدیریت بحران وزارت راه و ترابری خبر داد: بازخوانی جعبه سیاه هواپیمای سقوط کرده در اطراف ارومیه از روز چهارشنبه 22 دی 89 در تهران آغاز شد.
احمد مجیدی، روز چهارشنبه در گفتگو با مهر گفت: در پی انتقال نوار CVR (نوار مکالمات خلبان) و FDR (پارامترهای موتور هواپیما) هواپیمای بوئینگ 727 سقوط کرده در اطراف ارومیه – جعبه سیاه این هواپیما – به تهران، از امروز چهارشنبه بازخوانی این نوارها آغاز شد.
معاون مدیریت بحران وزارت راه و ترابری، در پاسخ به این پرسش که دلیل واقعی سقوط هواپیمای بوئینگ 727 چه زمانی اعلام می شود، اظهار داشت: اعلام این دلایل بیش از 6 ماه طول می کشد، ضمن این که تاکنون سابقه نداشته است که در ایران اعلام دلایل سقوط کم تر از این مدت طول کشیده باشد.
این در حالی است که با وجود گذشت یک سال و نیم از حادثه سقوط توپولف کاسپین در نزدیکی قزوین و کشته شدن 168 نفر که دردناک ترین حادثه هوایی دو سال اخیر بوده، هنوز گزارش کامل، مستند و قانع کننده ای درباره علت این حادثه به جامعه ارائه نشده است.
جالب است مسئولین و مقامات در پی هر حادثه ای بدی آب و هوا و خلبانان و کادر پرواز ایرانی را معمولا عامل سوانح هوایی معرفی می کنند. معمولا پس از مرگ خلبانان در سوانح هوایی، همه تقصیرها به گردن آن ها انداخته می شود.
خلبانان و کادر پرواز پس از مرگ در سوانح هوایی، به سستی و کم کاری متهم می شوند و بدی آب و هوا و سرما، عامل سقوط هواپیماها می شود و… تا خبر مرگ تعداد زیادی از شهروندان، دامن مفامات و مسئولین و مدیران را نگیرد.
بنا به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس، دوشنبه 27 دی 1389 – 17 ژانویه 2011، احتمال بروز سانحه بوئینگ هما به علت «نقص فنی» قوت گرفت.
طبق همین گزارش، عضو کمیسیون عمران مجلس با اشاره به حضور نمایندگان وزارت راه در جلسه دیروز این کمیسیون، گفت: با توجه به بررسی های صورت گرفته بعید نیست که نقص فنی هواپیما خلبان را مجبور به فرود اضطراری کرده باشد.
ابوالقاسم رحمانی، در گفتگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا»، درباره حضور وزیر راه و ترابری و هیات همراه در کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی و توضیح در مورد علت بروز سانحه بوئینگ هما در ارومیه، اظهار داشت: در جلسه بعد از ظهر دیروز، وزیر راه و ترابری در مورد وقوع این سانحه توضیحاتی را ارائه داد؛ ظاهرا در ابتدای وقوع سانحه تعداد مجروحان حادثه زیاد و تعداد جان باختگان بسیار کم بوده است اما تعداد زیادی از مجروحان به علت شوک وارده و ضربه های شدید سانحه، در محل وقوع حادثه و یا در بیمارستان، جان خود را از دست داده بودند. او، ادامه داد: ظاهرا در لحظات اولیه وقوع حادثه تعداد مجروحان نزدیک به 80 نفر و تعداد کشته شدگان نزدیک به 24 نفر بوده است اما در آخرین اخبار تعداد جان باختگان سانحه 78 نفر اعلام شد.
رحمانی، ضمن بیان این که هواپیمای بوئینگ هما، به علت شرایط نامناسب آب و هوایی، با اشاره به این که در همان روز حدود سه پرواز ارومیه کنسل شده بود، گفت: در مورد رادار و برج مراقبت فرودگاه ارومیه نیز در جلسه بعد از ظهر دیروز، مطالبی بیان شد؛ برج مراقبت به خلبان اعلام کرده بود که پس از انتخاب مسیر می تواند به زمین بنشیند که خلبان از فرود انصراف می دهد و اعلام برگشت به مبدا (تهران) می کند که پس از حذف از صحنه رادار و قطع ارتباط با برج مراقبت، مسئولان فرودگاه ارومیه متوجه وقوع سانحه برای این هواپیما می شوند.
دبیر کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: این احتمال وجود دارد که زمانی که خلبان پس از انصراف از فرود، قصد اوج گرفتن را داشته، هواپیما توانایی لازم را نداشته است و خلبان مجبور به فرود اضطراری می شود.
دبیر کمیسیون عمران مجلس می گوید: ظاهرا خلبان هنگامی که قصد بازگشت به سمت تهران را داشته است، در حال کاهش ارتفاع بوده است که برج مراقبت به وی اعلام می کند اگر قصد بازگشت به سمت تهران دارید به چه علت در حال کاهش ارتفاع هستید؟، باید ارتفاع خود را افزایش دهید.
رحمانی، پس از این همه داستان سرایی، می گوید: شاید خطای خلبان موجب بروز این سانحه شده است و یا نقص فنی هواپیما خلبان را مجبور به فرود اضطراری کرده است.
رحمانی، در عین حال چنین اقرار می کند: از شهریور سال 1387 تاکنون شش سانحه خطرناک هواپیمایی در کشور رخ داده است و نزدیک به 300 نفر در این مدت در حوادث هوایی جان باختند… در هیچ یک از این شش سانحه هوایی اخیر علت اصلی وقوع حادثه بالاخره مشخص نشد و معلوم نیست که آیا خطای خلبان موجب بروز حوادث هوایی اخیر شد، نقص فنی هواپیما دخیل بوده است یا مدیریت هوایی کشور مشکل داشته است.»
رحمانی، خاطرنشان کرد: جلسه دیروز پس از دو ساعت صحبت طرفین، به نتیجه ای نیانجامید و مقرر شد پس از بازخوانی نوار مکالمات خلبان و نوار پارامترهای موتور، برای بار دوم سه شنبه هفته جاری، جلسه ای با کمیسیون عمران برگزار شود.
از سوی دیگر، معاون استاندار آذربایجان غربی نسبت دادن علت سقوط بوئینگ ۷۲۷ به کمبود امکانات فرودگاه ارومیه را نادرست می داند.
دومین جلسه اعضای کمیسیون عمران مجلس و مسئولان وزارت راه و سازمان هواپیمایی کشور درخصوص بررسی علت سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۲۷پرواز تهران – ارومیه عصر دیروز چهارشنبه 29 دی 89، برگزارشد.محسن نریمان، عضو کمیسیون عمران مجلس، در این رابطه گفت: در این جلسه وزیر راه،معاونین وزیر، رییس سازمان هواپیمایی کشور، مدیرعامل هما، رییس سازمان هواشناسیو نمایندگان ارومیه در مجلس نیز حضور داشتند و سئوالاتی از مسئولینی که به کمیسیونفراخوانده شدند مطرح کردند. او، افزود: در این جلسه جهانگیرزاده نماینده ارومیهگفت: اگر از پاسخ های مسئولین وزارت راه و سازمان هواپیمایی کشور قانع نشویم، وزیررا استیضاح می کنیم.
نریمان، اضافه کرد: در این جلسههم چنین در مورد فرسودگی ناوگان هوایی کشور بحث شد که نمایندگان معتقد بودند بایدچنین هواپیماهای فرسوده ای از رده خارج شوند ولی سازمان هواپیمایی گفت چون هواپیمایمذکور «اورهال» شده بود، مجاز بودیم که از آن استفاده کنیم.
او، گفت: قرار شد کمیته ایبا عنوان کمیته حمل و نقل در مجلس تشکیل گردد تا اطلاعات موجود در زمینه سقوطهواپیما و بحث هایی که انجام گرفت را جمع آوری کند و کمیسیون عمران نیز موظف شد کهگزارشی از آن چه در دو جلسه بررسی علت سقوط هواپیما مطرح شد را تا ۱۰روز آینده درصحن علنی مجلس قرائت کند.
باین ترتیب، برای قطعی شدن دلایل این سقوط که این بار به جای توپولوف های ۱۵۴، گریبان گیر بوئینگ ۷۲۷ شده نباید انتظار نتایج آن شد. آن چه که حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت امام زمان، گفته است، علت سقوط این هواپیما شرایط نامناسب آب و هوایی و دید کم خلبان بوده است. دامنه سقوط هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۲۷ که در آن 78 نفر کشته شدند، روز یک شنبه 16 ژانویه 2011، در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، مطرح شد سلمان ذاکر، نماینده ارومیه، گقت: این نوع هواپیماها که قریب به ۴۰ سال عمر دارند از رده خارج شده و به جای مسافربری باید باربری نمایند. او، گفت: شما چه طور به هواپیمای ۴۰ ساله و تعمیرشده، آن هم در این وضعیت آب و هوایی با ۱۵۰ نفر ظرفیت مجوز پرواز می دهید؟
اما حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، کمی پس از سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ در برنامه ای تلویزیونی قدیمی بودن و فرسوده بودن هواپیما را دلیل سقوط ندانست و بدی آب و هوا را عامل اصلی آن معرفی کرد.
بنابراین، هیچ کس در ایران منتظر نتایج گروه های تحقیق حکومت اسلامی نیست. زیرا تجربه تاکنونی از ترور نویسندگان و حمله به دانشگاه و غیره گرفته تا سقوط هواپیماها، هرگز نتایج تحقیق کمیسیون هایی که دولت تشکیل می داده به جامعه اعلام نشده است بنابراین، کسی منتظر چنین تحقیقاتی نیست. زیرا اصلی ترین عامل جنایات در ناوگان هوایی و زمینی، آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور و هم چنین آسیب های اجتماعی، بی کاری، فقر فزاینده، تهدید و ترور، شکنجه و اعدام، دزدی و قاچاق و غیره حکومت اسلامی است و به همین دلیل، اکثریت مردم جامعه ما، از این حکومت و سران جانی آن نفرت دارند.
اقتصاد ایران، در اثر بیش از سه دهه حاکمیت غیرانسانی و سیاست های اقتصادی و اجتماعی سرکوبگرانه و فاسد جمهوری اسلامی، شدیدا دچار بحران است و این بحران، تاثیر مخرب و شدید خود را از زیست و زندگی اکثریت شهروندان گرفته تا عدم رسیدگی به وضعیت جاده ها و ناوگان زمینی و هوایی کشور، بی توجهی به وضعیت جوانان، بی کاران، مدرنیزه کردن و سرمایه گذاری در بخش صنایع، مدیریت جنایت کار و فاسد، غلبه دزدی و رشوه خواری در همه ادارات و ارگان های دولتی، دلالی و بازار سیاه و قاچاق بر صادرات و واردات و عرصه اشتغال و غیره گذاشته است. رقابت های حکومت اسلامی با دولت های بورژوازی و تلاش هایش در جهت دست یابی به سلاح های کشتار جمعی اتمی، نقض دایمی حقوق بشر و جنایات بی شمارش در جامعه ایران، حمایت هایش از تروریسم در سطح بین المللی به ویژه کمک هایش به گروه های تروریستی اسلامی در آفریقا و آسیا و هم چنین شیوه بیان و تبلیغات زهرآکین شان سبب شده است که رقبایش در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه هایی ایران را در محاصره اقتصادی قرار دهند و هم چنین تحریم های یک جانبه دولت آمریکا و دولت های عضو اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر، بحران اقتصادی ایران را به حدی شدیدتر کرده است که با جرای طرح غیرانسانی هدف مندسازی رایانه ها نیز هر چه بیش تر اکثریت مردم ایران را در معرض بی کاری، فقر و حتی گرسنگی قرار دهد. بنابراین، به ویژه بخش آگاه و مبارز جامعه، هیچ انتظاری ندارد تا روزی که حکومت اسلامی بر جامعه ایران حکمرانی می کند وضعیت موجود بهبود یابد. حتی تحمیل خواست ها و مطالبات جزئی نیز از طریق مبارزه جدی علیه کلیت حاکمیت می گذرد نه با توهم پراکنی سازش کارانه و چانه زنی با آن. تنها راه رهایی جامعه ایران از اسارت و جنایات بی شمار حکومت اسلامی، در گرو مبارزه و تلاش پیگیر و متحدانه کارگران، زنان، دانش جویان، روشنفکران، هنرمندان و جوانان برای برچیدن بساط آن است.
یاد همه انسانی هایی که در راه مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی جان می بازند، زندان ها اعدام می شوند و یا در ناوگان هوایی و زمینی و غیره قربانی بی توجهی و سیاست های جنایت کارانه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حکومت اسلامی می شوند، به ویژه جان باختگان سانحه هوایی ارومیه، گرامی باد!
سی ام دی 1389 – بیستم ژانویه 2011
منبع: یاداشت روز دیدگاه
جامعه رنگین کمان