مهرماه ۱۳۲۸ گروهی از نامزدهای انتخاباتی و مخالفان در اعتراض به کیفیت انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی که ارتش و دربار آن را مهندسی کرده بودند، و به تعبیر روزنامه باختر امروز، "دنیا از آن خجالت می کشید،" در منزل دکتر محمد مصدق گرد آمدند. آن گردهمایی آغازگر مسیر نوینی در مبارزه باستبداد و فساد سیاسی گردید. هرچند که این اعتراض زاه به جایی نبرد، اما آنچه از این گردهمایی زایش یافت نهادی سیاسی بود که در زمان کوتاهی به مهمترین خواستگاه و پایگاه نهضت ملی ایران شد و استبداد داخلی و استعمار خارجی را به ستوه آورد.
در این راهپیمایی برای حفظ حقوق و رای مردم در انتخابات مخدوش، هزاران ایرانی را با او همراه شدند. هنگامی که خواستند مصدق را به بهانه احترام به او از همراهانش جدا سازند، قاطعانه پاسخ داد:
"… بین من و ملت جدایی نیندازید. من باید قابلیت اطمینانی که به من ابراز شده را ثابت کنم و یا شهید شوم. ما همه نمونه یک روح واحد هستیم" مصدق بست نشست خود را در اعتراض به انتخابات تقلب آمیز در بیانیه ای برای مردم شرح داد: "… ملت ایران به رای العین می بینید که اکثریت عمال حکومت از هیچگونه دروغ در هیچ جا ابا ندارند، در مصاحبه مطبوعاتی دروغ می گویند، در رادیو دروغ می گویند، پشت تریبون مجلس دروغ می گویند و خلاصه هر جا اقتضا کند دروغ می گویند و تصور می کنند هنری کرده اند."
جبهه ملی ایران با چنین روحیه و اندیشه هایی بنیانگذاری شد. شهید جاویدان نهضت ملی ایران، دکتر سید حسین فاطمی در آستانه تاسیس جبهه ملی ایران در نطق موثری پیشنهاد کرد:
"… اکنون که فوائد کار دسته جمعی بر عموم رفقا روشن و قدرت و نفوذ اتحاد و وحدت بر همه معلوم گردید، چه خوب است، این عده برای انجام کارهای مهم سیاسی و مملکتی دست به دست هم داده به نام "جبهه ی ملی" تحت نظم و دیسیپلین خاصی شروع به مبارزه برای پیشرفت اهداف مختلف ملی نماییم"
جبهه ملی ایران پشتوانه چنین مردان بزرگی در یکی از حساس ترین دوران های تاریخ این کشور پدیدار شد و دیر نپایید که مورد اقبال و اعتماد شمار چشمگیری از شخصیت های میهن دوست و آزادیخواه و بخش بزرگی از جمعیت کشور قرار گرفت. نخستین اقدام جبهه ملی ایران به رهبری مصدق بزرگ بازگرداندن استقلال سیاسی کشور و تقویت حس اعتماد به نفس ملت ایران بود که برای بیش از یک سده تحت حکومت های ناتوان و فاسد، اختیار امور کشور را عملا زیر سلطه نفوذ استعماری دو ابرقدرت انگلستان و روسیه می دید. فقر سراسر کشور را فراگرفته بود و یکی از بزرگترین و مهمترین ملت های جهان تبدیل به برده بیگانگان شده بود.
نماد همه این مسائل صنعت نفت بود که به عنوان بزرگترین صنعت و فعالیت اقتصادی کشور تامین کننده بخش عمده ای از بودجه کشور بود. قرارداد دارسی ادامه زنجیره امتیازدهی قاجاریان به بیگانگان بود بدون اینکه منافع چندانی برای اقتصاد کشور، رشد صنعتی، اشتغال و رفاه داشته باشد. منابع ما را می بردند، در شراکت خود با ما تقلب می کردند، شرایط مشارکت را تحمیل می نمودند و با دخالت در امور داخلی کشور ما تحمیق نیز می کردند. همه اینها را مصدق و جبهه ملی ایران سد راه پیشرفت کشور می دید. درآمد ما از نفت آنقدر ناچیز بود که فقط اقتصاد ما را معتاد به خود میکرد بدون اینکه تاثیری در رشد صنعتی، تولید ملی و اشتغال داشته باشد. رفتار دولت بریتانیا در ایران و نسبت به ایرانیان آنقدر تحقیرآمیز بود که اراده ملی و روحیه استقلال طلبی ملت را درهم شکسته بود.
مصدق از این ذهنیت حقارت آمیز و تسلیم در برابر اراده بیگانگان بخوبی آگاه بود و می دانست که برای ایجاد تحول در کشور، نخست باید اعتماد به نفس ملی و تاریخی مردم را باز گرداند و به آنان ثابت کند که می توان حاکم بر سرنوشت خود بود. برای این کار می بایستی که با قدرتمندترین و بانفوذترین کشوری را که عامل ایجاد این عقده حقارت شده رویارو شود و آن را شکست بدهد. از اینرو، مصدق برای حفظ منافع ایران، سیاست خارجی «موازنه منفی» را پیش گرفت، یعنی به هیچ کشوری امتیاز نمی دهیم و خود سیاست خود را تعیین می کنیم و خود بر بر منابع خود مدیریت می کنیم. یک ماده بسیار مهم قانون ملی شدن این بود که اکتشاف، استخراج و بهره برداری و فروش نفت در سراسر ایران با خود ما باشد، یعنی هیچ کشوری نمی تواند ادعایی یا امتیازی داشته باشد.
مصدق می خواست تا ذهنیت ملت را که همه سیاست های ایران، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی، توسط خارجی ها انجام میگیرد، بشکند. نهضت ملی کردن صنعت نفت، فقط کوتاه کردن دست بیگانگان از منابع نفت کشور نبود، بلکه زمینه را برای استقلال اقتصادی و سیاسی کشور فراهم می نمود. جبهه ملی ایران با رهبری مصدق وارد چنین چالشی شده بود و برای نخستین بار در تاریخ، کشور را دارای یک دولت ملی و مردمی کرد.
جبهه ملی ایران همچنین با ملی کردن صنعت نفت و شکست دادن یک ابرقدرت مدعی به مردم نشان داد که با رهبری شایسته و خردمند می توانند به رای خود و اراده خود اعتماد کنند. جبهه ملی ایران نشان داد که چگونه می شود با چنین رهبری و بدون اتکا به هیچ قدرت بیگانه، یکی از بزرگترین قدرتهای سیاسی و نظامی جهان را بدون جنگ، در سرزمین خودشان، با منطق و قانون خودشان، با رعایت همه قواعد و قانونهای بین المللی شکست داد. این اعتماد به نفس و قدرتی بود که به ملت ایران بازگردانده شد.
در زمینه اقتصاد، دولت جبهه ملی ایران سنگ بنای یک اقتصاد وابسته به تولید صنعتی و کشاورزی و صادرات را گذاشت و بی درآمد نفت کشور را با هوشمندی و خردمندی اداره کرد، رشد اقتصادی را افزایش داد، تراز بازرگانی خارجی را به سود صادرات مثبت کرد. کاری که جمهوری اسلامی با هزار میلیارد دلار درآمد فروش نفت و سه دهه صرف وقت نتوانسته انجام دهد. جنبش ملی کردن صنعت نفت، فقط کوتاه کردن دست بیگانگان از منابع نفت کشور نبود، بلکه زمینه را برای استقلال اقتصادی و سیاسی کشور، که دو سده از آن محروم بودیم، فراهم نمود. در این دوران برای نخستین بار در تاریخ کشور، جبهه ملی ایران سکاندار یک دولت ملی و مردمی بود.
پس از کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲، که دولت ملی جبهه ملی ایران به رهبری مصدق سقوط کرد، جبهه ملی که رسالت نجات ملت را از دیکتاتوری برپا شده را احساس می کرد، به مبارزه ادامه داد و با همه سختی ها، اختناق، تهدید ها و زندان رفتن ها از پا ننشست و نشان داد که براستی تنها تکیه گاه مردم برای نجات از خودکامگی و فساد سیاسی است. روی آوردن شاه به جبهه ملی برای نجات خود و کشور هر بار که عرصه بر او تنگ می شد، نشانگر این باور بود که جبهه ملی فقط به منافع ملی می اندیشد و از آشوب و هرج و مرج و انتقامجویی در یک انتقال قدرت پرهیز دارد.
از زمان پیدایش تا به امروز که جبهه ملی ایران راهی پر فراز و فرود را پشت سر نهاده، کوشندکان پاک نهاد آن از پای ننشسته اند، از سختی های راه نهراسیده اند و در حرم عشق به ایران از خار مغیلان، ملامت ها و تنگناها انگیزه از دست نداده اند، و همچنان برای رسیدن به هدف حاکمیت ملت در پناه قانونی دموکراتیک و انتخابات آزاد و رهایی از سلطه جویی بیگانگان، در گفتمانی آزاد و برابر در داخل و غیربیگانه هراسانه و ستیزگرانه در خارج، به تلاش می پردازد و امید می ورزد که فردایی روشن برای میهنش رقم خورد.
سالگرد شست و دومین سال بنیانگذاری جبهه ملی ایران را به همه هم میهنان، بویژه نسل آینده کشور که در پی یافتن راهی میهنی و مردمی برای اعتلای ایران عزیز هستند، شادباش می گوییم. جبهه ملی خانه ما جوانان آینده نگر است و بند بند منشورش با دل و جان باور داریم و برای اعتلایش می کوشیم . به راهی که مصدق، فاطمی، صالح، صدیقی و بسیاری مردان بزرگ گشایشگر آن بوده اند اعتقاد راسخ داریم و در ارتقای آن با خرد و بینش و شوق کوشاییم.
دکتر علی حاج قاسمعلی، دکتر حسین مجتهدی ، مهندس اشکان رضوی ، مهندس آرش رحمانی ، مهندس حمیدرضا خادم
تهران – آبان ۱۳۸۹
جامعه رنگین کمان