تفاوت در نگرش ومعنا ، تفاوت در منطق وزبان

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

هر گونه استفاده از این مطلب تنها با ذکر منبع مجاز می‌باشد.

پایا راستگونیا

یک موضوع که همواره درنگاه به جهت گیریها و منش و روش دست اندرکاران حکومت مذهبی وایدئولوژیک درایران انگیزۀ سؤال و بعضاً تعجب می گردد بی تفاوتی و بی اعتنایی وغالباً پشت کردن آنهاست نسبت به معیارها و موازین امروزی اجتماعی وسیاسیِ تشکل یافته در غالب جوامع آزاد و مدنی است.به طور مکرر وهمواره شاهدیم که در برابر همۀاعتراضات وانتقادات بین المللی وداخلی،آنها کماکان به راه خویش رفته و وقعی به نظرات ومخالفتهایی که نسبت به پیامدها وجوانب مختلف تصمیمات ورفتارهایشان وجود دارد واساساً به مخالفان خویش اعم ازافراد ،گروها و نهادهای داخلی و خارجی نمی نهند.

بی اعتنایی آنها نسبت به مسألۀ اصالت وحقوق مردم وانتخاب واختیار آنها درامورات خویش وخصوصاً نسبت به آنچه کانون تأکید وتوجه غالب این مخالفتها ومخالفان را تشکیل می دهد،یعنی موضوع حقوق بشر در جامعه ایران وهنجار شکنی ها یی که در این رابطه همواره از سوی مسؤلان حکومتی صورت می پذیرد نشان می دهد که گویا آنها اساساً در ذهنیت وفضای فکری دیگری به سر می برند، شرایطی که تا حد بسیاری متفاوت از گفتمان ارزشی و فکری مخالفان ومنتقدانشان است .

  بدیهی است که ازیک نگاه علی رغم همۀ سؤنیت ها، سؤاستفاده ها و منفعت و مصلحت اندیشی هایی که پساپشت چنین رویکردی نزد بسیاری ازمسؤلان وجود دارد،این بی اعتنایی باز می گردد به آبشخور عقیدتی وایدئولوژیکی این نظام سیاسی ودست اندرکاران اموردراین ساختار.آن چیزی که بامشخصات ذاتی مربوط به خویش ، انگیزه و سببی گشته است برای چنین تدبیرها،تصمیمات ورفتارهایی که هر روزه، دروجوه و جنبه های مختلف ازآنها بروز وظهور می یابد. اساساً رهیافت ما در این خصوص آن است که این منابع ومراجع عقیدتی برسازنده وفراهم آورندۀ نظامی ازمفاهیم ویژه ودر نتیجه زبان وبیان خاصّ برآمده از آنهاست که در این حال به نحو بنیادی با منطق ولذا بیان وزبان نوین مطرح در جهان وجوامع امروز، در تضاد وتناقض قرار می گیرد.

۱ـ در یک ارز یابی عام از مرام و مشرب اعتقادی این ساخت سیاسی وقیاس آن با غیر ، به مؤلفه ها ی بنیادی خواهیم رسید که خود اساس تمام مواضع اصولی وتفاوتها وتضادها ی مترتب برآنهاست .یعنی مسأله جهان بینی یا جهان شناسی ونیز انسان شناسی مطرح درنظام عقیدتی آنها که همان ایدئولوژی و نگرش بر گرفته ازدین و مذهب از سوی آنهاست.بررسی عناصر مطرح در این جهان شناسی و انسان شناسی تابع آن می تواند راه گشای ما به درک درست ترنتایج ودست آوردهایی باشد که براین عناصر مبتنی بوده وامروز به طور عینی درعرصۀ سیاسی واجتماعی ایران جریان دارند:

(الف) ویژگی های جهان شناسانۀ این نظام اعتقادی ، در جهان بینی مذهبی ودینی که خود منشأ ومورد مراجعه این ذهنیت وایدئولوژی سیاسی و اجتماعی است جهان پدیده ایست آفریده ومخلوق وبه علاوه تحت اراده وخواست وتابع آفریننده وپروردگاری تام الاختیار. جهان بی او و بی ارادۀ او اساساً هیچ بوده، اوست که هستی اش اصالت بنیادین داشته ولذا این جهان ومافیها با چنین وضعی به طور کلی پدیده ای است عارضی و ثانوی . همۀ امور و پدیده های این جهان وتغییر و تحولات آنها خواسته و وابسته به این خالق اصیل و تام الاراده است . جهان هستی نه از خود اصالتی داشته ونه وجودی فارغ.(به عکسِ آن چه مثلاً در اگزیستانسیالیسم سارترمی بینیم که جهان در برابر هستی انسان که وجودی است لنفسه،وجود به خود بسنده و فی نفسه ای را داراست.) همۀ اموربه خواست خالق آن جریان داشته وتعین می یابد .به خواست اوست که هر دگرگونی وتغییری رقم می خورد. جهان درانحصار قدرت اجتناب ناپذیر و بی بدیل اوست. به علاوه دراین نظام عقیدتی، جهان در برابرانسان و سرنوشت مرقوم او از جانب خداوند نیز جز ماهیّتی ابزاری نمی یابد جهان فی نفسه واز برای خویش غایتی ندارد .

(ب) ویژگی های انسان شناسانه در این نظام اعتقادی ، در نظام معرفت شناسی دینی ،انسان نیز به عنوان یک پدیدۀخلق یافته وآفریده، در متن همان جهانی قرار می گیرد که از آنِ ارادۀ و زعامت بی قید وشرط خالق است. انسان اگرچه موجودی است ویژه وخاص یعنی برتری یافته بر دیگر مخلوقات وپدیده ها،اما همچنان ازحصار در بر گیرنده وانحصاری ارادۀ خداوند وتمایل وترجیح اوخارج نگردیده است .به هرحال او نیزموجودیست که در برابر ودر قیاس با هستی اصیل آفریدگار، دارای هویّتی عارضی و ثانوی است، هستی و هویّت او موکول و مرهون است به اصلی دیگرهستی وحیات اوعنایت ولطفی است از جانب خدا .از این روی انسان هم ازجهت وجود وهستی خویش، که وجودی است خاصّ ودو گانه،یعنی مادی و روحانی،وهم به لحاظ اراده واختیاری که به او به نوعی اولویّت در برابر دیگر مخلوقات می بخشد بازهمچنان در دایرۀ مقدرّات و محذورات خداوندی قرارمی گیرد.موجودی تحت الامرخدایی تام الاختیار. به هر روی به رغم اختیارات وامتیازات ویژه ومنحصری که انسان از آنها بهره می برد در قیاس بادیگر آفریده ها وبه رغم این که شاید از این بابت از نگاهی، جهان هستی طفیل هستی اومی گردد، باز باهمۀ تمایز وامتیازات درهمان وضعیّت هستی وحضور تَبَعی وثانوی وبنابراین نا اصیل خویش به لحاظ هستی شناختی واراده ورزی باقی می ماند .

  باتوجه به این مسأله انسان نمی تواند در برابر این این اراده واختیار بی حد و مرز خدایی غیر از خود اصیل قلمداد گردد در جهانی که خود اصالت از غیر می گیرد. بر همۀ خواسته های او سایۀ امحا و ابطال کننده خواست آن دیگری برتر و مطلق قرار می گیرد. اراده وانتخاب او چنانچه در این نظامِ اعتقادی می یابیم به قالب های از پیش شکل و تعین یافته ای هدایت می گردندودر حالت موجّه و مقبول خود می باید تابع ارادۀ دیگری باشند . به عبارتی دیگر شاید تنها بستر اراده وانتخاب یگانه و بی بدیل وبدین لحاظ اصیل برای او، نه در وجه مثبت وموجه بلکه در جهت گیری انحرافی ونکوهیده یعنی در نا فرمانی وگناه است که تبلور می یابد وگرنه در حوزۀ راستی و صواب انتخاب وارادۀ او پیش از این انتخاب شده اند.بنابراین حتی اصالتی که از یک سو در مقابل سایر موجودات و پدیده های جهان برای او قلمداد شده است  باز از سویی دیگر درمقابل خالق هستی از او باز ستانده می شود .حاصل جمع جبری این وجه مثبت و منفی برای اودر این حال هیچ است .در این نظام معرفتی اورا اصالت ومحوریتی نیست . این خواست و مشیّت  خداست که  در هستی وحیات نا اصیل او ساری و جاریست.

۲ـ حال باید دید این ارادۀ برتر دیگری که در اوامر ودستورات خاص نظام اخلاقیات ومعارف دینی تبلور می یابد ،از چه ویژگی ها ومختصاتی برخوردار است چراکه نهایتاً در کنار آن جهان شناسی و انسان شناسی وروی هم رفته ،نظام معنایی ومفاهیم وزبان خاصی را می آفرینند. نوع تبیین ما در مورد چه وچگونگی هستی همیشه انگیزه و اصلی اساسی در راهبرد ما به باید و نباید هایی هستند که الگوهای اندیشه ورفتار مارا تشکیل می دهند. دست مایه ای برای آن چه که امروز مورد عنایت آمران و عاملان نظام سیاسیِ ایدئولوژیکِ حاکم بر ایران است . یک شاخص اساسی واصیل که در شناخت ویژگی یا ویژگی های این نظام اخلاقی و ارزشی می تـوان به کـار بست ــ نظامی که بر نهاده ای از خواست اراده ای ماورایی است که بندگان در یک از خود بیگانگی اختیار و تدبیر خویش را در آن فرافکنده اند ــ عقل و منطق وبه عبارتی منطق عقلایی و انسانی است که امروزه در امور و جوانب مختلف ،مسائل را به واسطۀ آن ارزیابی می نماییم. باتوجه به این معیار در می یابیم که آموزه ها ودستورات اخلاق دینی ومذهبی در یک دوگانگی و دو پارگی اساسی قرار می گیرند .به عبارتی پاره ای از این آموزه ها باعقل وسنجش عقلایی همخوانی داشته وقابل تعلیل به مبانی منطقی پذیرفته و معمول هستند وپاره ای دیگر به تمام و کمال از این قاعده مستثنی می گردند یعنی نمی توانیم به هر روی و جهتی، تأییدی عقلانی بر آنها فراهم آوریم.بسیاری از این فرامین و موازین که منطق امروز و عقل سلیم جامعه آنها را برنمی تابند البته به نوعی به نظام تابوها ،محرمات و مقدسات مربوط به قومیّت ،قبیله ،اقلیم وجغرافیایی خاص درگذشته باز می گردند.اولگوهای رفتاری که حفظ جامعه وجماعت در شرایطی خاص آنها را اقتضإ می نموده است، لیکن امروز با از میان رفتن این علل وجودی،دلیل بودن و تداوم آنها نیز طبیعتاً  از میان برداشته شده است، آنچه درهمۀ ادیان ومذاهب وبه ویژه درادیان ابتدایی تربه نحو گسترده ترمعمول ومرسوم بوده اند وبقایای آن راهمچنان درادیان متأخر شاهد هستیم .چیزهایی که شاید زمانی باتوجه به این که پاسخگوی ضروریات ونیازهای انسان در شرایطی خاص بوده اند معقول می نموده اند اما امروزه بابرطرف شدن ان شرایط دیگر توجیه منطقی خویش را برای بقإ از دست داده اند.

۳ـ موضوع دیگری که به مورد اشاره شده در فوق ارتباط می یابد مسأله تفاوت است بین امرایمانی و امرعقلانی.در دین ومذهب ما همواره با مفاهینی از قبیل ایمان،اعتقاد ،تقدس ، حرام ،حلال و…روبرو هستیم.بسیاری ازآموزه ها، معارف و دستورات دینی را تعبداً می باید پذیرفت.ودر توجیه آنها نباید به دنبال تعلیل های عقلانی بود.چرا که غالباً از نگاه دینی و و مذهبی مشیّتی فراتر از ادراک بندگان آنها رافرض نموده است شناخت علت و علل آنها ماورإ درک ناقص انسان قرار می گیرد.در دین ومذهب اولویت و شاخصۀ برتری ورُجهان انسانی بر انسان یا انسان های دیگر نه لزو ماً میزان درک ودانش وقدرت تمیز و تشخیص بلکه قدرت وصلابت ایمان ،تعبد واطاعت است.انسان یا بندۀ مؤمن باید خویشتن را یکسره وقف مشیّت ومقدرات خواستی فراتر از خویش نموده وراضی به رضای او باشد.چالش و پرسش در این مقام ومقال جایی نمی یابد .شک و تردید کاملاً مردود ومنفوراست وعقل وتحقیق اسباب درد سر واتلاف. در این حوزۀ عقیدتی، الگوها وارزش های مورد اعتقاد و عمل، در یک رابطۀ یک سویه وتحکم آمیز به صورت فرامین و دستورات لازم الاطاعه از سوی خدا بر بندگان و متعبدین نازل گشته وآنها مجبور و موظف اند از آنها پیروی نموده واندیشه و کردار خویش را بر مبنا ودر مسیر این فرامین قرار دهند.بدیهی است هر گونه تخطی وانحراف از این مسیر،امری است مذموم ومستحق سخت ترین عقوبت از سوی این خدای دراین حال قهّار.چنین دستورات و فرامینی برهر گونه ای از تدابیر وتصمیماتی که از سوی بشر اتخاذ شده و در تضاد با آنها قرار گیرند اولویت و ارجحیت می یابند واساساً باوجود آنها اصالت ومحلی برای تدبیرهای دیگر باقی نخواهد ماند. براین مبناست که خود فرا فکنی و از خود بیگانگی درشخص مؤمن می باید دربالاترین درجات خویش قرارداشته باشد اوخویشتن وارادۀ خویش را وامی نهد بالطبع زندگی وامور حیات دراین نظام معنایی است که برای او تشکل یافته و مفهومِ پذیرفته وخاص خویش را می یابد.زبان ورفتار او به همین ماده ومحتوا باز بسته است ودر همین دایرۀ معنایی منحصرمی گردد.

۴ ـ در کنار و بر مبنای دیدگاه های فوق، با توجه به شرایط خاص انسان در این جهان ازنگاه یک باور وایدئولوژی مذهبی یعنی موجودی تحت اراده وامر خالقی برتراز خویش وبرتر ازهمۀ جهان که خود نیز به نوعی پارادوکسیکال(شاید به گونه ای از بابت داشتن اراده به نافرمانی وانجام گناه) صاحب اراده ومسؤلیتی ازاین بابت، دراین دایره وقلمروِ قدرتی ماورایی قلمداد گردیده است می توان به خصلت آرمانگرایانه هستی و حیات او نیز اشاره نمود.در این رویکرد ایدئالیستی واقعیّت عینی وآرمان به موازات دو جهان از یکدیگر متمایز می گردند .زندگی وجهان کنونی او تنها عرصه وفرصت امتحان وسنجش وگزینش برای او هستند برای حیاتی ایدئال وجهانی آرمانی که از پس مرگ او واتمام این جهان برای او سربرخواهد آورد. اکنون از قِبَل این برداشت جهان وآن چه در آن است به گونه ای مضاعف بر آنچه پیش از این گفته شد هرگونه اصالت راوا می نهد. دنیا وامور دنیوی در این نظام اعتقادی همواره در مرتبه فرو انگاشته تری نسبت به مسائل اخروی قرار دارند.در واقع همه چیزاین جهان به مرتبۀ ابزار و دست افزارکه غالباً قابل بی اعتنایی و پشت پا زدن است فرو کاسته می شود.آنگاه همۀ داشته های انسان که به باورامروزی ما همانا زندگی اوست در این جهان، در برابر آرمانی غایت انگارانه رنگ باخته و قربانی می گردد.

  حال بر مبنای دیدگاهی که همه چیز ،جهان ،انسان وزندگی او طفیلی و تابع امر و خواست دیگری هستند ،امرو خواسته ای که گاه صورت غیر عقلایی وغید منطقی نیز به خود می گیرند،معانی و مفاهیم ولذا زبان وادبیاتی شکل می گیردکه از اساس با آنچه درجهان امروزبا معیارهای نوین آن ـ به دلیل پذیرش وقبول باورهایی غیر از آنچه در فوق بدانها اشاره شد ـ رایج وشایع گشته اند درتضاد وتناقض بنیادی وشایدآشتی ناپذیر قرارمی گیرند .همۀ آنچه که اساس اختلاف وتضاد بین منطق وزبان دست اندر کاران نظام حکومت دینی با آنچه دیگران معتقدند و باور دارند گشته است. در واقع باید گفت که در این جا به دلیل نظام معنایی و نگرشی متفاوت مابین دوطرف تعارض وتضاد بالطبع ماشاهد دو زبان ومنطق متفاوت در این جا هستیم.یکی آن زبان که برآمده از نگرشی است که در فوق به آن پرداخته شد ودیگری زبان برآمده از نگرشهای جدید به انسان وجهان است .نگرشی که سعی دارد به انسان ،هستی وزندگی او اصالت بخشیده او را بر مقدرات خویش حاکم گرداند وملاک تشخیص صواب و خطا رادرک و دریافت خود او بشناسد طبعاً بر مبنای این دو گونۀ متفاوت از نگرش در بازتاب اجتماعی وسیاسی آنها،دو نوع متفاوت از الگوها ونهادهای عینی و ذهنی شکل خواهند گرفت که هریک از منطق واصول واهداف خاص خویش پیروی می نما یند وبه حیطۀ متفاوت و متباینی از فرهنگها وسنّتها منتهی می شوند .

  بدیهی است آنگاه که به درستی ودقت به تفاوت اساسی در این دو گونه متفاوت از جهان نگری ونظام معنایی توجّه نشود نتیجه آن خواهد شد که دو طرف زبان یکدیگر را در ک نکرده وبعضاً نسبت به دیگری در تردید وبهت وغالباً سؤتفاهم قرارمی گیرند شاید به ظاهر در این مجادله وتعارض هر دو طرف بایکدیگر به زبان فارسی یا عربی و…صحبت می کنند امّا چون هریک معانی و مفاهیم متفاوتی از دیگری اختیار نموده اند که سمت و سوی خاص و متمایزی از دیگری می یابد لذا به واقع زبانهای متفاوتی رانیزاز یکدیگر داشته واز درک منظور و مقصود یکدیگر عاجز خواهند شد. در نظام وساختارمعرفتی مورد رجوع یک معتقد دینی ومذهبی انسان از اساس خود تعیین کنندۀ مقدرات وملزومات حیات خویش نبوده، لذا انتخاب و اختیار او یا نابجاست یا به حیطه وحریمی از قبل منظورشده محدود و منحصر می گردد .دموکراسی ورأی مردم در این نظام معنایی نامفهوم ونابسنده است همان طور که حقوق وموازین نهاده وموضوعۀ بشری وآنچه حقوق بشر گفته می شود نیز چنین وضعی می یابد.

                               جامعه رنگین کمان

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.