پیام از ابوالحسن بنی صدر به مردم ایران به مناسبت ماه کودتا و جنبش

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

ایرانیان!

نمایش فضاحت بار رﮊیم مافیاها، در 14 خرداد، نمایش ناتوانی و انحطاطش گشت.  یک عامل این ناتوانی شما مردم ایران ، با گزینش شفاف خویش شدید. پس با ادامه جنبش همگانی، می توانید صاحب سرنوشت خویش بگردید. می توانید فرصت بزرگ را برای توانا شدن مغتنم بشمارید می دانم که پرسشهایی هستند که، در اندیشه جمعی و اندیشه یکایک شما، پاسخ می طلبند. اما جنبش را باید یا نباید ادامه داد، نباید در شمار پرسشها باشد که به انتظار پاسخ هستند. زیرا 14 خرداد، روزی که رﮊیم مافیاها ناتوانی خود را، پیشاروی شما و جهانیان، به نمایش گذاشت، روز پایان دوره ای و آغاز دوره جدیدی شد.

 

 

در این دوره، هرگاه شما مردم برآن نشوید که حاکمیت خویش را اعمال کنید، اختیار خود و وطن خویش را به دولتی ناتوان تحت امرمافیاها و قدرتهای سود جوئی سپرده اید که بیش از گذشته، ثروت ملی شما را به یغما می برند. بیش از گذشته، فرصتها را می سوزانند. بیش از گذشته شما و وطن را به شعله های آتش خشونت می سپارند. بیش از گذشته ایران و ایرانیان را بی چیز می کنند.  بیش از گذشته موجودیت ایران را به خطر می اندازند.از وجدان تاریخی خود بپرسید تا به شما بگوید هیچ خطری به بزرگی خطر یک دولت ناتوان نیست. وجدان تاریخی به شما می گوید: از اواخر سلطنت صفویه تا استقرار سلطنت قاجار، سه چهارم جمعیت ایران در جنگهای داخلی و خارجی از میان رفتند. در سالهای پایانی قاجار، سراسر ایران، بابت امتیازها، در اختیار روس و انگلیس بود. حاصل آن ضعف، دوران پهلوی شد که دولت خارجی گشت و اقتصاد تولید محور جای خود را به اقتصاد مصرف محور داد. ایران به اشغال قوای روس و انگلیس و امریکا در آمد. هرگاه استقامت قهرمانانی چون مدرس و مصدق و جنبش شما نبود، ایران یا به دو منطقه نفوذ دو قدرت روس و انگلیس تقسیم می شد و یا به تیول انگلستان در می آمد (بنا بر قرارداد 1919) و یا تحت قیمومت سه دولت امریکا و انگلیس و روس قرار می گرفت.

 

ناتوانی دولت مافیاها، با خود به ناتوانی سپردن شما، به توانائی بدل نمی شود. زیرا عامل ناتوان شدن این رﮊیم، خود او است. ناتوانی ذاتی رﮊیم است چرا که، در درون، تضاد با حقوق ملی را رویه کرده است. تضاد با مردم را رویه کرده است. ستون پایه های استبداد خود کامه (سپاه و دادگاه انقلاب و بسیج و…) را ساخته و ثروت ملی را هزینه نگاهداری آ نها کرده است. مصالح ملی را بر حقوق ملی و حقوق انسان مقدم و حاکم کرده است. خشونت را روش اصلی کرده است و در همه ابعاد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زور را حاکم کرده و وجدان اخلاقی را  از عمل بازداشته است. ناتوانی ذاتی رﮊیم است زیرا، در بیرون ، بحران سازی را با باج دادن همراه کرده است. چنانکه بیشترین تکیه رﮊیم بر روابط خود با دنیای خارج است.  از این رو، توانا شدن دولت به تغییر رابطه دولت با ملت، از راه حذف ولایت مطلقه فقیه و استقرار ولایت جمهور مردم وحذف ستون پایه های دولت استبدادی وابسته و کارگزار ملت کردن دولت است. پس، هرگاه شما مردم توانائی های خود را از یاد ببرید و بر زمین تسلیم بنشینید ، ناتوانی دولت مافیاها صد چندان می شود و میزان خشونت و ویرانی بحدی می رساند که حیات ملی بخطر می افتد.

بدین قرار، ناتوانی چنین دولتی را تنها ملت، از راه جنبش برای بازیافت حاکمیت خویش، می تواند جبران کند. بخصوص که پرسشهای دیگر، از نوع حاکمیت مردم چگونه می تواند سازمان بیابد؟ بدیلی که می باید دولت نیرومند را تصدی کند کدام چند و چون را باید داشته باشد؟ خشونت زدائی بقصد دست یابی به آشتی و صلح ملی چگونه باید انجام شود؟ فقر همگانی چسان می باید به غنای همگانی بدل شود؟ و… گرچه، در جریان جنبش، می باید پاسخهای شفاف بجویند، اما بدون جنبش، پاسخ نمی جویند و کشور وضعیتی بس خطرناک می یابد. زیرا ایران، وطن شما، در ید دولتی و ملتی ناتوان، روزگاری بس سیاه تر می یابد.

ایرانیان!

توانائی های خویش را بیاد آورید و بکارگیرید و اجازه ندهید تسلیم شدگان، در شما، ناتوانائی ها را الغاء کنند. آنها که چنین می کنند، حیات ملی شما را به خطر می اندازند. شما هم اگر خویشتن را به لشگر ناتوانی ها بسپرید، توانائی های شما را به یغما می برد و ناتوانی رﮊیم با ناتوانی شما ، نه دو که صد چندان می شوند. هیچگاه از این واقعیت غافل نشوید که ضعف شما ضعف رﮊیم را به قوت بدل نمی کند بلکه ایران را بیش از آ نچه در تصور گنجد، ناتوان می سازد. به پی آمدهای این ناتوانی بیاندیشید و عزم را بر ادامه جنبش تا پیروزی جزم کنید.

22 خرداد، روز تقلب بزرگ، روز بی اختیار کردن کامل شما است. 30 سال پیش از آن، آقای خمینی گفت: «35 میلیون بگویند بله من می گویم نه» و کودتا کرد. از آن پس ، جریان توانائی را که از رهگذر انقلاب پدید آمده بود، به جریان ناتوان سازی جامعه ایرانی باز گرداند تا کار خود را به سرکشیدن جام زهر شکست، در جنگ، کشاند. با وجود این، ایران گیتی ها (کسانی که در سازشهای پنهانی با امریکا تحت حکومت ریگان و بوش شرکت کردند و در پی مرگ آقای خمینی، با کودتای دیگری دولت را تصرف کردند) جریان ناتوان کردن مردم ایران را تشدید نیز کردند.  تقلب بزرگ در 22 خرداد 89 ، محکوم کردن ایرانیان به زندان ناتوانی شد. شما ایرانیان به جنبش درآمدید، از زندان بدر آمدید و در جریان بازیافت توانائی شدید. زنهار! این جریان را قطع نکنید چرا که به جریان ناتوانی باز می گردید و شتاب گرفتن در این جریان، بدون تردید، حیات شما را بمثابه یک ملت، به خطر می اندازد.

به جنبش ادامه دهید و خود و جهانیان را وارد جریان توانائی از رهگذر بازیافت استقلال و آزادی کنید.

19 خرداد 1389

ابوالحسن بنی صدر

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.