من به آقایان و خانمها که نظر داده اند در هر صفحه دستمریزاد می گویم. هم به فرهنگ قاسمی. اما من هم سخنان این سه نفر را گوش کرده ام. آنچه مرا به حیرت واداشت نظر فرخ نگهدار بود. عجبا که این مرد می گوید که از فدایی خلق بودن متحول شده و بریده است. اما اگر سی و چند ساله گذاشته و گذشته تا ایشان به اشتباه آنروزش اقرار و اعتراف کند شاید باید سی و چهل سال دیگر بگذرد تا بفهمید که اینک نه تنها استباه که خیانت هم می کند. ایشان روزی روزگاری با « کار گر برزگر خمینی٬ ما با هم متحد میشویم٬ تا بر کنیم ریشه ی سلطنت» با خمینی همدست شد و کارگر و برزگر و دهقان را و یک حکومت مدرن را ریشه کن کرد و حالا دوباره با مرتجع و مداح و روضه خوان همدست شده تا ریشه ی هر کس با او نیست را بکند تا بعد مداخان اهل بیت در سپاه پاسداران ریشه ی خودش را هم بکنند. این فرخ نگهدار هم برای خودش اعجوبه ای ست. اما ایکاش بنی صدر یک بار از گذشته اش می گفت. و نخواهد گفت. من از خودم می پرسم که در هفتاد سالی که این مرد مغرور در فرانسه بوده چه آموخته است. و در پایان محمد رضا نیکفر واقعا و صادقانه و مردانه سخن می گوید. سلام من بر او باد. …
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو