عباس امیر انتظام با استخوانهایش ستون بر سقف شرافت زد که داشت می ریخت. در ایرانی که ملایان بیشرفش می خواستند و بیشرفش می پنداشتند. دیگر ندیدمش اما چند سال پیش یک شوفر تاکسی ساده و بی ادعا عکس امیر را تو تاکسیش و جلو شیشه اش آویزان کرده بود. اول فکر کردم شبهت است٬ اما از او پرسیدم فامیلتان است٬ گفت امیر است! گفتم انتظام است؟ گفت عباس است! کلی کیف کردم. و حالا دوستی گفت که با فلان فیلتر شکن بیام و ببینم که کسانی در باره اش حرفی زده اند. شاد باشید.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو